شش سال است که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا گروه های مسلح سوری را در پایگاه هایش در اردن و ترکیه و حتی داخل سوریه آموزش می دهد و تسلیح می کند و صدها میلیون دلار و هزاران تن سلاح و مهمات تزریق می کند لیکن در رسیدن به هدف اعلام شده اش یعنی براندازی نظام سوریه موفق نشده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم نوشت: دولت آمریکا رسما دو روز پیش اعلام کرد که از معارضان سیاسی و مسلح سوری دست شسته است زمانی که تصمیم گرفت پرونده برنامه سری سازمان اطلاعات مرکزی(سی آی ای) برای تسلیح این معارضان و حمایت از آن ها را ببندد. این یعنی تحویل دادن سوریه یا بخش بزرگتر آن را به روس ها و تن دادن به سیاست ها و برنامه های آن و در نهایت تسلیم به ماندن «بشار اسد» و دولتش، هر چند برای مدتی است.
شش سال است که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا گروه های مسلح سوری را در پایگاه هایش در اردن و ترکیه و حتی داخل سوریه آموزش می دهد و تسلیح می کند و صدها میلیون دلار و هزاران تن سلاح و مهمات تزریق می کند لیکن در رسیدن به هدف اعلام شده اش یعنی براندازی نظام سوریه موفق نشده است.
در سایه تغییر در اولویت های آمریکایی و تفاهم های روسیه و آمریکا پس از به قدرت رسیدن ترامپ و شکست گروه های مسلح معارض در براندازی نظام سوریه و بروز گروه ها و جماعت های اسلامی تندرو مانند «داعش» و «جبهه النصره» که باعث شد این گروه های مسلح معارض ویژگی «تروریستی» به خود بگیرند، دقیقا همانطور که دولت سوریه از همان ابتدا آنها را بدین گونه می نامید، غیرمنتظره نبوده است.
روند شکاف و چند دستگی در صفوف معارضان ( به اصطلاح) میانه رو یا به عبارت دیگر گروه هایی که در فهرست گروه های تروریستی گنجانده نشده اند، بازتاب دهنده این عقب نشینی آمریکاست و نیز بازتاب دهنده از هم پاشیدگی کشورهای حامی آنها مانند عربستان سعودی و قطر به دلیل مشغول شدن شان به اختلاف های روز افزون شان و فروپاشی پروژه ترکیه در سوریه و در مقابل صعود پروژه کردها با حمایت آمریکا است.
روز گذشته-پنج شنبه- گروه«نور الدین الزنکی»که از بارزترین و قوی ترین گروه های تشکیل دهنده گروه «هیأت تحریر الشام» جبهه النصره سابق است، جدایی خود را از این گروه پس از شش ماه از پیوستن به آن را اعلام کرد.چند گروه دیگر نیز جدایی از جبهه النصره را اعلام کردند و در بیانیه ای رسمی دلیل این جدایی را «حاکم نشدن شریعت اعلام کردند که در عبور کمیته فتوی در هیأت از گروه های مختلف و صدور بیانیه ای به نام شورای شرعی بدون آگاهی اغلب اعضای آن و قبول نکردن طرحی است که علمای افاضل دو روز پیش مطرح کردند و نیز عبور از مجلس شورا و اتخاذ تصمیم جنگ با گروه احرار الشام به رغم اینکه این هیأت بر اساس دوری از ستم و فساد تشکیل شده است».
این جدایی توسط گروه نور الدین الزنکی که تعداد افراد مسلح آن به هشت هزار فرد مسلح می رسد، ضربه مهلکی بر پیکره هیأت تحریر الشام (جبهه النصره) است و مقدمه جدایی گروه های دیگر است آن هم در سایه تشدید درگیری های خونین میان جبهه النصره و احرار الشام( در شمال سوریه به طور خاص در استان ادلب). همچنین نباید فراموش کنیم که گروه«جیش الاسلام» در منطقه«الغوطه شرقی» خودش را منحل کرد و در دیگر گروه ها ادغام شد.
دولت ترامپ دست از معارضان سوری شسته و آنها را به حال خود رها کرد تا با سرنوشت شان مواجه شوند دقیقا همان کاری را کرد که آمریکایی ها با مجاهدان افغان، ویتنامی های جنوبی و نیروهای شوراهای بیداری در عراق کردند، آن هم به چندین دلیل:
اول: آمریکا شروع به تکیه کردن بر افراد مسلح کُرد و یگان های حمایت مردمی و ارتش سوریه دموکراتیک به عنوان هم پیمانان جدید در سوریه و منطقه کرده است که می تواند به آنها اعتماد کرد.
دوم: ایجاد ده پایگاه نظامی آمریکایی در شمال سوریه که دارای فرودگاه ها و هواپیماهای نظامی و موشک و تانگ است به عبارتی دیگر آمریکا دیگر به نیروهای خود تکیه دارد.
سوم: آمریکایی ها و اروپایی ها به این نتیجه رسیده اند که نمی توان در سایه وجود روسیه و نبود جایگزین قانونی، نظام اسد رئیس جمهور سوریه را برانداخت. این را نیز «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه چند روز پیش گفت و «رکس تیلرسون» وزیر خارجه آمریکا نیز مورد تأکید قرار داد و گفت که سرنوشت رئیس جمهور سوریه در دست ملت خودش است.
چهارم:سرگرم شدن هواداران و حامیان معارضان سوری در خلیج فارس به اختلاف های داخلی خود(عربستان و امارات در رویارویی با قطر) و جنگ در یمن و تشدید تنش با ایران.
ایالات متحده آمریکا سوار بر موج خواسته های عادلانه ملت سوریه برای دموکراسی و آزادی ها شد و به سازمان اطلاعات مرکزی خود و هم پیمانانش در خلیج فارس دستور داد که معارضان سوری را برای انتقام از حکومت سوریه تسلیح کنند همانطور که این کار را در لیبی و یمن و عراق کرد و در نهایت منطقه خارومیانه را بی ثباتکرده و آن را غرق در جنگ های فرقه ای و نژادی تحت شعارهای جعلی و دروغین کرد و زمانی که در آخرین بخش از برنامه خود در سوریه(تا کنون) شکست خورد تصمیم گرفت که از معارضان سوری دست بشوید.
هر کسی به آمریکا و هم پیمانانش( حتی رژیم اسرائیل) تکیه کرده و می کند با شکست و سرخوردگی و پایان فاجعه باری مواجه شده و می شود و این طبیعی است که معارضان سوری از این قاعده مستثنی نباشند و نمی خواهیم وارد دلایل دیگری در این زمینه شویم که اینجا مجال روایت اش نیست.
حتی دولت اشغالگر اسرائیل با همین سرنوشت مواجه می شود و مساله فقط مساله زمان است نه بیشتر نه کمتر و حالت رعب و وحشتی که اکنون به دلیل بازگشت فرهنگ مقاومت با قدرت در آن به سر می برد و بزرگ شدن تأثیر و کارایی حالت های بازدارندگی و تهدید موشکی، کاهش قدرت و نفوذ آن چه « پیمان اعتدال» عربی نامیده می شود و بازگشت تعادل به معادله های قدرت در سقف جهان چیزهایی نیستند جز نشانه های مهم در این زمینه.
ملت بزرگ و بخشنده سوریه این خودش بود که بهای این فریب بزرگ را با خونش، امنیت اش، ثباتش و بهترین فرزندانش، وحدت جغرافیایی و دیموگرافی کشورش پرداخت کرده و همچنان پرداخت می کند زیرا دروغ بزرگ آمریکایی عربی را باور کرد و این به معنای آن نیست که درخواست هایش برای آزادی و عدالت و دموکراسی و برابری مشروع نیست بلکه باید برای رسیدن به آنها مبارزه کند.
ما بر این باور نیستیم که اخبار هیأت عالی مذاکرات(که مقر آن ریاض است) و ائتلاف مخالفان سوری( که مقرش در استانبول است) و اظهار نظرهای رهبران شان و سفرهای نجومی شان به کنفرانس ژنو و حتی اختلاف های میان آن ها با همان شدت و حدت در هفته ها یا ماه های آینده دنبال شود. همچنین شگفت زده نمی شویم اگر ببینیم که کشورهای میزبان آن همان راهی را بروند که آمریکا رفته است یعنی دست شستن از این معارضان. این همان واقعیتی است که بسیاری از سوری ها نمی خواهند به ان اذعان کنند.