به جای زیر سوال بردن پایبندی ایران به تعهدات هسته ای، باید پایبندی آمریکا را به تعهداتش زیر سوال برد.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، روزنامه آمریکایی هافینگتن پست در گزارشی در آستانه دو سالگی امضای برجام در تاریخ 14 ژوئیه نوشت: بی تعهدی دولت ترامپ به توافق هسته ای ایران در حال افزایش است و تنش ها را در خاورمیانه افزایش می دهد. «رکس تیلرسون» وزیر خارجه آمریکا در جلسه استماع سنا در روز 13 ژوئن اظهار داشت که اگرچه ایران از برجام پیروی می کند، اما این تعهدات بسیار کم است. این اظهارات یک روز قبل از جلسه دیگری در مجلس سنا برگزار شد که وزیر خارجه در آن تایید کرد که سیاست دولت در قبال ایران - از جمله موضع دولت در خصوص توافق هسته ای - هنوز در دست بررسی است.

اما تیلرسون تا حدودی عقب مانده است. اگر قرار باشد کشوری به تعهدات خود عمل نکرده باشد، این کشور آمریکا است.

برجام ایران را ملزم می کند که به اهداف خاص و قابل اطمینان نظیر کاهش تعداد سانتریفیوژها تا دو سوم، کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده تا 97 درصد و از بین بردن هسته رآکتور اراک و طراحی مجدد تاسیسات با نظارت بین المللی، متعهد شود.

بازرسی های مداوم و مستقل آژانس بین المللی انرژی اتمی حاکی از این است که ایران متعهد به این توافق است. تحریم ها تنها پس از تایید طرفین در خصوص پایبندی ایران به برجام لغو شد.

در حالی که اهداف ایران فنی و قابل اطمینان هستند، اهداف مربوط به پایبندی آمریکا با توافق این چنین نیست. در نتیجه در حالی که امضاکنندگان برجام و بقیه جامعه بین المللی به خوبی می دانند عمل نکردن ایران به تعهداتش چگونه می تواند باشد، مطابقت یا عدم انطباق آمریکا به این توافق اصلا قابل ارزیابی نیست.

گرچه آمریکا مثلا تحریم های هسته ای را لغو کرده است، این تحریم ها پایان نمی پذیرند و تحریم های غیر هسته ای نیز همچنان پابرجا هستند و در نتیجه دسترسی ایران به سیستم مالی بین المللی و در نتیجه مزایای آن از این توافق را محدود می سازند. این موضوع باعث نگرانی دولت «باراک اوباما» رئیس جمهوری پیشین شده بود که متوجه شد که فقدان رشد اقتصادی پس از روز اجرای برجام، تهدیدی برای پایداری این توافق محسوب می شود.

بنابراین دولت قبلی در اقدامی «جان کری» وزیر سابق خارجه را موظف کرده بود تا مقامات بانک های خارجی را در خصوص معاملاتی که تحت برجام قابل اجراست، توجیه کند. با این حال، برگزاری این جلسات در دولت ترامپ متوقف شد.

بیانیه هایی مانند انتقاد تیلرسون از کارآیی برجام، تنها به شک و تردیدها در مورد موقعیت دولت نسبت به برجام منجر می شود و پیامدهای عملی دارد. عدم اطمینان ناشی از تعهد دولت ترامپ به این توافق، شرکت های خارجی را از سرمایه گذاری در اقتصاد ایران بازداشته است. کنگره نیز تحریم های جدیدی را علیه ایران در برنامه دارد که می تواند تعهدات آمریکا در قبال برجام را به خطر اندازد.

در حالی که از بخش هایی از برجام می توان انتقاداتی داشت، اقدامات دولت آمریکا تنها به یک هدف خدمت می کند: اعتبار توافق هسته ای را از درون تضعیف می کند. انتقادات آنها نه تنها این توافق، بلکه مفهوم دیپلماتیک مذاکرات با ایران را هدف قرار می دهد. دولت آمریکا به جای درک تبعات خروج از توافقی که از سوی دیگر اعضای 1+5 پشتیبانی می شود، برای تضعیف اعتبار آن بیانیه های غیرقانونی علیه برجام ارائه می کند.

دولت اوباما با ورود به مذاکرات با ایران متوجه شد که برای برقراری ثبات در منطقه، ایران باید از سایه بیرون بیاید و اینکه مذاکرات دیپلماتیک پیش شرط لازم برای حل بسیاری از مسائل در خاورمیانه است. همزمان دولت اوباما دریافت که قدرت های رو به افزایش در شرق، اهمیت ژئوپلیتیک منطقه را کاهش داده است که می تواند نظم نوین آمریکا را تهدید کند و به دنبال آن، سیاست خارجی آمریکا را تغییر دهد. مخالفت آشکار دولت ترامپ با برجام، در درجه اول محاسبه اشتباه جایگاهی است که منافع استراتژیک آمریکا در آن قرار دارد.

دولت ترامپ به جای انتقاد از انطباق ایران با این توافق، باید تعهد خود را به این توافق ارتقاء بخشد و پیامدهای ژئوپلیتیکی شکست برجام را برای آمریکا و منطقه مورد بررسی قرار دهد. آمریکا نمی تواند بی ثباتی دنباله دار منطقه ای و انزوای احتمالی برخی از متحدانش را تاب بیاورد که هر دوی این مسائل، تهدیدات طولانی مدتی برای منافع آمریکا در منطقه محسوب می شوند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.