ایران پشت سر هم موفقیت و دستاورد به دست می آورد این در حالی است که خسارت های عربستان بیشتر و بزرگتر می شود. ائتلاف روسیه که ایران در آن قرار دارد قدرت و نفوذش در منطقه بیشتر می شود این در حالی است که ائتلاف آمریکا که عربستان به آن تکیه کرده روز به روز ضعیف تر می شود و چه بسا تبدیل به دشمن سرسختش شود آن هم اگر «دونالد ترامپ» رئیس جمهور جدید آمریکا تهدیداتش در زمینه تحمیل«جزیه» بر عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس در برابر حمایت از آنها و استفاده از قانون «جاستا»برای کشاندن عربستان به دادگاه های آمریکایی برای مجبور کردنش به پرداخت غرامت به قربانیان یازدهم سپتامبر را عملی کند.

 

 به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه رأی الیوم به دلایل افزایش نفوذ و قدرت منطقه ای و بین المللی  ایران درمقابل کاهش نفوذ و قدرت منطقه ای و بین المللی عربستان پرداخت و نوشت: سال 2016 سال بدی برای عربستان در همه عرصه ها و نیز سال بدی برای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به طور کلی بود.هر کسی غیر از این را بگوید متکبر است و سرش را به مانند کبک در برف فرو برده است.جنگ یمن در حال نزدیک شدن به دومین سال خودش است بدون آن که نشانه ای برای توقف آن در آینده نزدیک چه با صلح چه با جنگ وجود داشته باشد و فرسایش مالی و بشری و نظامی عربستان همچنان با سرعت ادامه دارد . پیوستن ناگهانی ترکیه به محور روسیه-ایران، باعث شد کشورهای حاشیه خلیج فارس در بحران سوریه پس از شش سال تزریق مالی و نظامی به گروه های مسلح به طور کلی به حاشیه رانده شوند. عقب نشینی ریاض از سیاست های «لجوجانه» نفتی اش و قبول کاهش تولیدش نزدیک به 500 هزار بشکه در روز و موفق نشدن در تحمیل کاهش تولید بر رقیبش یعنی ایران، عربستان را از کرسی رهبری سازمان«اپک»پس از چندین دهه به پایین انداخت.

 چه بسا سال جدید بدتر باشد زیرا دوستان عربستان سعودی در حال کم شدند هستند این در حالی است که در مقابل، تعداد دشمنانش  بیشتر می شوند.روابط عربستان با بیشتر کشورهای همسایه بد است اگر نگوییم با همه آنها روابطش بد است.پس از بازپس گیری شهر«حلب» توسط دولت سوریه و رسیدن روسیه و ترکیه به توافق آتش بس در سوریه که در پی آن مذاکرات صلح با مشارکت ده گروه مسلح مخالف که بیشتر آنها زیر چتر ترکیه هستند، برگزار می شود و در میان آنها کمیته عالی به ریاست «ریاض حجاب» که مقر آن پایتخت عربستان است دیده نمی شود، عربستان در منطقه شام(سوریه و لبنان) به حاشیه رانده شد و نقش این کشور کاملا محدود شده است و حتی لبنان نیز از زیر عبای عربستان خارج شد و به دایره نفوذ ایران اضافه شد.

روابط مصر و عربستان مرحله ای از تنش را پشت سر می گذارد به رغم تزریق بیش از 35 میلیارد دلار کمک مالی به اقتصاد مصر توسط عربستان.سیاست عربستان سعودی در بیشتر کشورهای مغرب عربی در ضعیف ترین وضعیت خود به سر می برد و اگر وعده های حمایت مالی که هنوز به سودان نرسیده،نبود این کشور هم به ائتلاف عربی به رهبری عربستان در تجاوز به یمن ملحق نمی شد اگر چه پیوستن سودان با تأخیر و در وقت اضافی صورت گرفت.

 سرلشکر«محمد فریحات» رئیس ستاد مشترک ارتش اردن توصیف دقیقی از کمک های عربستان سعودی در گفت و گویش با شبکه تلویزیونی «بی بی سی» ارائه کرد زمانی که در ادعایی نسبت به کمربند ایران از «مزار شریف» در افغانستان تا سواحل لبنان در دریای مدیترانه ، هشدار داد که با نفوذ روزافزون ایران در عراق و به دست گرفتن دوباره زمام امور در سوریه توسط ارتش سوریه، تقویت شد.

ایران پشت سر هم موفقیت و دستاورد به دست می آورد این در حالی است که خسارت های عربستان بیشتر و بزرگتر می شود. ائتلاف روسیه که ایران در آن قرار دارد قدرت و نفوذش در منطقه بیشتر می شود این در حالی است که ائتلاف آمریکا که عربستان به آن تکیه کرده روز به روز ضعیف تر می شود و چه بسا تبدیل به دشمن سرسختش شود آن هم اگر «دونالد ترامپ» رئیس جمهور جدید آمریکا تهدیداتش در زمینه تحمیل«برادری» و «جزیه» بر عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس در برابر حمایت از آنها و استفاده از قانون «جاستا»برای کشاندن عربستان به دادگاه های آمریکایی برای مجبور کردنش به پرداخت غرامت به قربانیان یازدهم سپتامبر  را عملی کند؛این غرامت ها  بر اساس برخی از تخمین های آمریکاییبه پنج تریلیون دلار  می رسد.

«عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهور مصر که بسیاری وی را به نداشتن زیرکی متهم می کنند کاملا عکس این اتهام را ثابت کرد و فهمید چطور با عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس تعامل کند و از گاو شیرده این کشورها نزدیک به 50 میلیارد دلار دوشید و در مقابل به جز سخنان شیرین و وعده های «کلامی» در حمایت شان برای مقابله با ایران چیزی به آنها ارائه نکرد.در نهایت هم تصمیم گرفت که سوار بر اسب برنده شود و آن ائتلاف روسیه ،ایران و سوریه است.

قدرت نرم عربستان سعودی که بر تصمیم گیری کشورهای عربی که تقریبا طی بیست سال گذشته سلطه داشت و سلاح آن پول بود مسئولیت بزرگی در رساندن منطقه به این وضعیت وخیم دارد زیرا پایه های محکمی برای پروژه عربی واقعی که توازن ایجاد کند و در برابر پروژه های دیگری مانند پروژ های اسرائیلی بازدارندگی ایجاد کند،وضع نکرد بلکه پروژه های تضعیف کردن و تجزیه منطقه و مراکز اصلی آن در سوریه،عراق، مصر در کنار لیبی و یمن را در پیش گرفت و مورد حمایت قرار داد آن هم در راستای تلاش برای انتقام از همه نظام های سکولار،چپ گرا و ملی گرا که مخالفش و مخالف اردوگاه«میانه رویش» در دهه های شصت،هفتاد و هشتاد قرن گذشته بودند؛ نظام هایی که با اردوگاه سوسیالیسم برای رویارویی با اردوگاه آمریکایی حامی تجاوز اسرائیلی هم پیمان شدند.

جالب این جاست که رهبران عربستانی از اهداف و قیمومیت «وهابیت» به تدریج در حال چشم پوشی هستند و طرح هایی برای مدرن سازی جامعه خود بر اساس معیارهای غربی لیکن به شکل تدریجی را آغاز کرده اند تا از صفت ایجاد بستر برای «تروریسم» که غرب تلاش میکند آن را به عربستان بچسباند،تبری جویند. عربستان همه شخصیت های تندرو در هیأت علمای دینی را برکنار کرد و نوک پلیس دینی ،یکی از بازوهای این هیأت دینی و منظورمان در این جا جماعت امر به معروف و نهی از منکر است را چید و بیشتر اختیارات نظارتی و اجرایی اش که آن را قادر به تحمیل قوانین بر جامعه عربستان، بازداشت و زندانی کردن، تعزیر و حمله به خانه ها می کند را از این نهاد گرفت.

در سایه این تصویر تاریک و بد که عربستان سعودی و بیشتر کشورهای منطقه به آن رسیدند، انتظار می رفت که بازنگری های فراگیر سیاسی ،اقتصادی و نظامی برای نجات چیزی که باقی مانده و کاهش خسارت ها اگر نتوان از آن ها جلوگیری کرد، صورت گیرد اما این بازنگری ها صورت نگرفته و به نظر نمی رسد که رهبران این کشورها به این نتیجه رسیده اند که چنین بازنگری هایی ضروری است.

ترکیه «اردوغان» رئیس جمهور وقتی فهمید با سرنگونی هواپیمای روسی دچار اشتباه شده است و مطمئن شد که پیمان ناتو در بحران ها و پیامدهای این سرنگونی در کنارش قرار نمی گیرد هر چند به شکل مقطعی به غرب پشت کرد و به محور روسیه پیوست تا وحدت خاک و دیموگرافی اش را حفظ کند. ایران نیز با شش کشور بزرگ اوایل سال گذشته توافق هسته ای امضا کرد تا ده سال نجات اقتصادش و اجتناب از جنگ و تحریم های بیشتر آمریکا و غرب به رهبری آمریکا را کسب کند.

برای چه عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس همین کار را نمی کنند و برای چه به تکبر خود و عنادشان و نیز سیاست های عقیم شان بدون هیچ گونه تغییری ادامه می دهند؟برای چه وارد جنگ هایی در یمن و سوریه شدند که نمی توانند در آنها پیروز شوند؟ آیا عاقلانی وجود ندارند تا زنگوله را آویزان کنند و بگویند کاسه صبر لبریز شد؟

 دروازه بزرگتر و مهم تر برای هر گونه بازنگری، مساله فلسطین ، همزیستی عربی بر پایه های برابری و عدالت اجتماعی ، تسامح با دارندگان باور و هویت یکسان، در پیش گرفتن رویکرد گفت و گو با دیگری و اصلاحات سیاسی است اما کسانی که عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس را به حالت انزوا و حتی تنفر در جهان عرب و چه بسا جهان اسلامی نیز رساندند و به سمت جنگ ها و عادی سازی روابط با اسرائیل و دعوت به هم پیمانی با این رژیم برای مقابله با خطر ایران(!) این کشورها را بردند باید از صحنه خارج شوند و به دلیل این سیاست های شان و ضرری که به کشورها و امت شان و خطراتی که به بار آوردند باید محاکمه شوند.سیاست های این افراد در نهایت به نفع صعود منطقه ای و بین المللی ایران شد که نگرانی شان از آن روز به روز بیشتر می شود. این زشت نیست که مساله فلسطین در قعر دغدغه ها و توجه عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس به لحاظ سیاسی و رسانه ای قرار بگیرد در حالی که در اوج توجه ایران و محورش قرار دارد؟

چه بسا برخی این مقاله را دخالت در امور داخلی شان بدانند همانطور که هر بار چنین می پندارند و بدون هیچ گونه تردیدی اذعان می کنیم ما حداقل با نوشتن و نصیحت و آگاهی سازی و نه با هواپیماهای«اف16» و تانگ های«آبرامز»  موشک های هوشمند و تشکیل «توفان های قاطعیت» و ائتلاف هایی برای حمله به کشور برادر(یمن)و ملت فقیر بی چیزش دخالت می کنیم و ده ها هزار نفر را نمی کشیم و صد ها هزار نفر از مردم این کشور را زخمی نمی کنیم و میلیادرها دلار برای تسلیح در سوریه،یمن،عراق و لیبی هزینه نمی کنیم

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.