قاسم آناستاسیادیس مسلمان یونانی است که برای نخستین بار در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(س) شرکت کرده و نگاه جامع و کاملی نیز نسبت به شخصیت ایشان دارد. این گفتگو در بیست و دومین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(س) صورت گرفته است:
لطفاً خود را معرفی کنید و مختصری از فعالیتهای خود بیان بفرمایید.
اسم من قاسم آناستاسیادیس است. از کشور یونان می آیم. فوق لیسانس رشتۀ علوم اجتماعی هستم. ادبیات یونانی و فلسفه هم خوانده ام. الآن شغل من تدریس است. استاد ادبیات یونانی در دانشگاه کاپودیس ریاس هستم.
بفرمایید قبلاً هم به کشور ما آمده اید یا خیر و انگیزه شما از سفر به ایران و شرکت در مراسم بزرگداشت حضرت امام خمینی چیست؟
من برای نخستین بار است که به ایران می آیم. شرکت در مراسم بزرگداشت امام خمینی (رحمت الله علیه)تجربۀ بزرگی برای من محسوب می شود. من از زمان نوجوانی انقلاب اسلامی ایران را می ستودم. انقلاب اسلامی ایران پیوند معنویت و عقلانیت است. راهی است که در آن معنویت و مدرنیته به هم می رسند.
در باره شخصیت امام خمینی چه اطلاعاتی دارید؟
البته دربارۀ زندگی و آثار امام خمینی مطالعاتی داشته ام. در یک جمله به طور مختصر می توانم بگویم ابعاد شخصیت ایشان منحصر به زعامت سیاسی و مذهبی شان نیست.
به طور کلی در کشور شما چه دیدگاهی نسبت به امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران وجود دارد؟
در سالهای اخیر یونان تا حد زیادی مدافع جریانها ضد امپریالیستی بوده است. این نگرش، انقلاب اسلامی ایران و مسألۀ فلسطین را حمایت می کند و به طور کلی مدافع جریانهای آزادی طلب است.
تصویرسازی رسانه های یونان نسبت به انقلاب اسلامی ایران و شخصیت امام خمینی چگونه است؟
به طور کلی در رسانه های ما تبلیغات مثبتی انجام نمی شود. رسانه های یونان به شدت تحت تأثیر تبلیغات رسانه های غرب هستند.
به نظر شما انقلاب اسلامی ایران چه جایگاهی در جهان معاصر از جمله در اروپا و در رابطه با اسرائیل داشته است؟
انقلاب اسلامی ایران اتفاق مهمی بود. این انقلاب معرّف یک نهضت اسلامی تمام عیار در قرن بیستم بود. سال 1979 نقطۀ عطفی در خیزش نهضت اسلامی به شمار می آید. حتی اسلام نیز بعد از انقلاب اسلامی ایران آن اسلام قبلی نبود. مسلمانان جهان در حال حاضر چه انقلاب اسلامی ایران را درک کرده و چه درک نکرده باشند به هر حال مفاهیمی از آن را میدانند. اسلام در هر نقطه ای از جهان تحت الشعاع این انقلاب واقع شد و جهشش پس از آن به کلی تغییر کرد. تأثیر انقلاب اسلامی ایران در اروپا به این صورت بود که آنها نیز کم کم متوجه شدند که اسلام دین قابل تأملی است. در اروپا حجاب و چادر را منع کرده و مناره ها را تعطیل می کنند. اینها همه به خاطر آن است که از اسلام هراسان اند. حال آنکه مدعی دموکراسی اند. با وجود این ادعا، آزادی ادیان را نفی می کنند. بر عکس، در اروپا شما نمی توانید اسرائیل را نقد کنید. هرگونه نقدی علیه اسرائیل را آنها هجمۀ ضد یهودیگری تلقی می کنند.