اسد فرصتهای بسیاری را برای مصالحه و آغاز اصلاحات دموکراتیک در کشورش از دست داد. ورود به این فرایند یک بار در ابتدای بهار عربی و بار دیگر در بازه 2018 تا 2024، زمانی که شورشیان به عقب رانده شده بودند امکانپذیر بود. در دوره نخست، مخالفان میانه رو در میدان حاضر بودند و این امکان وجود داشت تا دورانی از گذار مطمئن به سمت دموکراسی و ثبات طی شود. این فرصت در مقطع بعدی نیز به دست آمد، هرچند دیگر بهآسانی قابل استفاده نبود.
محمدعلی تقوی، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی، در یادداشتی به تحولات سوریه پرداخت و نوشت: چهارده سال پیش در چنین روزهایی، زمستان جهان عرب با بهار عربی در هم آمیخته بود. دومینوی تظاهرات مردمی یکی پس از دیگری کشورهای عربی را در می نوردید و مستبدان دیرپای را به زیر میکشید. اما امروز، بهار عربی حتی در زادگاه خود، تونس، نیز با شکست مواجه شده است. خیزشهای موسوم به بهار عربی در هر یک از کشورهای عربی سرنوشتی متفاوت یافتند و در هیچ کدام به هدف خود، که استقرار دموکراسی بود، نائل نیامدند. این خیزشها در لیبی، یمن و سوریه منجر به جنگهای داخلی خونین و تقسیم غیررسمی کشور شدند. با سرازیر شدن شورشیان تحریر الشام به سمت حلب و سپس سقوط دمشق در دسامبر 2024، روند تحولات شکل در سوریه شکل شگفت آمیزی به خود گرفت. این مقاله کوتاه درصدد است تا نسبت تحولات امروز سوریه با بهار عربی 2011 تا 2013 را بسنجد. پرسش آن است که آیا گلوله ای که جریان بهار عربی در 2011 شلیک شده بود اکنون به هدف خورده است یا آن که بهار عربی و حوادث اخیر دو رشته رویدادهای متفاوت هستند و نسبتی با یکدیگر ندارند، چنان که سیزده سال پس از یکدیگر رخ دادهاند.
درباره بهار عربی
بهار عربی در آخرین روزهای 2010 با تظاهرات مردم در واکنش به خودسوزی محمد بوعزیزی، دستفروشی که از ستم ماموران شهرداری به ستوه آمده بود، در تونس آغاز شد و کمتر از یک ماه بعد در 14 ژانویه 2011 به سقوط زین العابدین بن علی، رئیس جمهور مادام العمر این کشور، انجامید. در همان روز، تظاهرات در اردن آغاز شد و کمتر از دو روز بعد، مخالفان علی عبدالله صالح در یمن به خیابانها ریختند و او چهل روز بعد در 17 فوریه 2011 از مقام ریاست جمهوری استعفا داد. پژواک بهار عربی بیش از هر کشور دیگر، در مصر شنیده شد. از آغاز تظاهرات وسیع مردمی در 25 ژانویه 2011، هجده روز بیشتر نگذشته بود که حسنی مبارک در 11 فوریه 2011 استعفا کرد و قدرت در اختیار شورای عالی نیروهای مسلح قرار گرفت. در اواخر ژانویه همان سال، شهروندان عربستان سعودی و سپس بحرین به خیابانها ریختند و لیبی در 16 فوریه به پاخاست. سرنگونی قذافی پس از جنگی خونین، در 20 اکتبر 2011 رخ داد. در فوریه، لبنان و عراق دستخوش تظاهرات اعتراضآمیز شدند. اما سوریه دیرتر از بقیه کشورها و در 19 مارچ 2011 به بهار عربی پیوست.
در بیشتر کشورهایی که دستخوش بهار عربی شدند، تراژدی از همان سال نخست آغاز شد. لیبی از ابتدا درگیر جنگ داخلی و چندپارگی کشور شد که همچنان ادامه دارد. یمن نیز از بدو امر چنین سرنوشتی یافت. در مصر که انتخابات آزاد منجر به شکل گیری مجلس و ریاست جمهوری محمد مرسی از اخوان المسلمین شده بود، کودتای عبدالفتاح السیسی پایان خونباری را برای بهار عربی رقم زد. حکومتهای اردن، عمان و عربستان با ارائه بسته های مالی سخاوتمندانه یا اصلاحات سطحی از دامگه مهلکه گریختند و در بحرین، نیروهای عربستانی وارد کشور شدند و تظاهراتِ توقف ناپذیرِ مخالفان عمدتاً شیعه مذهب را سرکوب کردند. دموکراسی تنها در تونس دوام را آورد، که با تعلیق مجلس توسط سعید قیس، رئیس جمهور، در سال 2021، بر آن هم مهر پایان نهاده شد.
وضعیت اما در سوریه شکل دراماتیکی به خود گرفت. تظاهرات که از شهر درعا در جنوب کشور آغاز شده بود به سایر شهرهای کشور گسترش یافت. بشار اسد که کشورش دیرتر از سایر کشورهای عرب دستخوش بهار عربی شده بود، از پیشینیان خود درس آموخته و مجربتر از سایر حکمرانان با بحران مواجه شد. او در اقداماتی مصالحهجویانه تعدادی از زندانیان سیاسی را آزاد کرد، وضعیت اضطراری 48 ساله را برچید و کابینه را تغییر داد. اما این مصالحهجوییها نتیجه موفقیتآمیزی در پی نداشتند، بهخصوص که بشار اسد امکان اعطای بسته های مالی برای جلب نظر شهروندان نداشت. ارتش در ماه مه 2011 در درعا، بانیاس، حمص و حومه دمشق به مقابله با تظاهرکنندگان پرداخت (Syria profile–Timeline, 2015). مقابلهها بهتدریج خشونتبارتر شد تا جایی که در ژوئن 2011، دولت اعلام کرد که 120 نظامی در اثر حمله «باندهای مسلح» در «جسر الشغور» کشته شدند و برای مقابله با آنها به محاصره شهر اقدام کرد، به طوری که بیش از ده هزار تن از ساکنان آن به ترکیه گریختند. در اکتبر مخالفان اسد شورایی متشکل از فعالان داخل و خارج کشور ایجاد کردند و در نوامبر عضویت سوریه در جامعه عرب به دلیل آنچه عدم اجرای طرح صلح خوانده شد تعلیق یافت. حملات انتحاری علیه اهداف دولتی از دسامبر 2011 آغاز شد (Syria profile – Timeline, 2015). دیگر بهار عربی در سوریه به خزان رسیده بود.
در ژانویه 2012 «جبهه النصره» به عنوان شاخه سوری القاعده و سازمان «الدوله الاسلامیه فی العراق» به عنوان شاخه عراقی آن تشکیل شدند. سازمان الدوله الاسلامیه فی العراق در فوریه 2012 جنگ فرقهای علیه شیعیان در سراسر منطقه را اعلام کرد. در سپتامبر و دسامبر همان سال به ترتیب «جبهه آزادیبخش اسلامی سوریه» و «جبهه اسلامی سوریه» تشکیل شدند (Blanchard, et.al, 2015, p. 6). در ژوئن 2012، مقامات سازمان ملل برای توصیف وضعیت سوریه برای نخستین بار از اصطلاح «جنگ داخلی» استفاده کردند (Beck, 2015). از اواخر 2011 و اوایل 2012، نیروهای مستشاری ایران وارد سوریه شده بودند. بهتدریج از مارس 2013 سازمان الدوله الاسلامیه فی العراق رأساً وارد منازعه سوریه شد و در آوریل 2013، تشکیل سازمان بزرگتر «الدوله الاسلامیه فی العراق و الشام» (داعش) را اعلام نمود. این سازمان علی رغم درخواست ایمن الظواهری، رهبر القاعده، مبنی بر ضرورت واگذاری منطقه سوریه به جبهه النصره، در سوریه باقی ماند (Blanchard, et.al, 2015, p. 6) و به رقابتی خونین با النصره پرداخت، تا جایی که به قدرتمندترین نیروی مخالف در این کشور تبدیل شد. جنگ داخلی با شدت هر چه تمامتر و با خسارات مالی و جانی بیشمار ادامه یافت. به گزارش دیدهبان حقوق بشر سوریه، تعداد کشتههای جنگ سوریه در آگوست 2015 به 240,381 رسید که 71,781 تن از آنان غیرنظامی و 11,964 تن کودک بودهاند (Syrian conflict 'has killed quarter of a million people, 2015').
داعش عملیات ترور و وحشت را در سطحی بی سابقهای در عراق، سوریه و بسیاری از کشورهای دیگر، از جمله انگلیس، فرانسه، آلمان و آمریکا، دنبال میکرد. همین امر سبب شد که همکاری غیرمنتظره ای میان همه کشورهای در معرض خطر شکل بگیرد. روسیه در سپتامبر 2015 به درخواست بشار اسد وارد جنگ داخلی سوریه شد. نیروهای عراقی با همراهی مستشاران ایرانی توانستند داعش را در جولای 2017 از موصل و در نوامبر همان سال از کل عراق بیرون کنند. در همین زمان، داعش در سوریه نیز شکست خورد. از 2018 به بعد ارتش سوریه گام به گام مناطق تحت تصرف شورشیان را بازپس گرفت و النصره و سایر گروهها به مناطق شمال شرقی در پناه ترکیه عقب نشستند. این دوره با فراز و نشیب نسبتا اندکی تا نوامبر 2024 ادامه یافت، زمانی که شورشیان به رهبری تحریر الشام (نام جدید جبهه النصره) حلب را تصرف کردند و در 8 دسامبر با سقوط دمشق، دولت بشار اسد سقوط کرد. سوریه در غیاب اسد، اکنون وارد شرایط نامعلومی شده است. این احتمال که سوریه دستخوش ناآرامی و بیثباتی طولانیمدت شود و سالیان دیگری بر سیزده سال منازعه داخلی افزوده گردد، بسیار است.
بهار عربی دیروز و سوریه امروز
حال می توانیم به پرسش مقاله برگردیم و نسبت بهار عربی و رویدادهای اخیر را بسنجیم. چنان که دیدیم سرمنشأ شکل گیری گروههایی که بازیگران حوادث اخیر بودهاند و بهطور مشخص، هیئت تحریر الشام، به سرکوبهای بهار عربی بازمی گردد. به عنوان یک نمونه، آمار مربوط به عملیات تروریستی (نمودار زیر) نشان میدهد که شدت گرفتن این نوع عملیات پس از شکست بهار عربی در جهان عرب و سرکوب تظاهرات مسالمت آمیز در سوریه افزایش صعودی غیرقابل باوری داشته است.
نمودار 1- تعداد رخدادهای تروریستی در سوریه از 2007 تا 2020 (منبع: Global Terrorism Database, University of Maryland)
این حوادث هم محصول مداخله خارجی بوده است و هم پیامد سیاستهای دولت اسد. کشورهایی چون قطر و به ویژه ترکیه در سوق دادن تظاهرات مردمی به سمت خشونت نقش آفریدند و سپس ایران و روسیه به نفع بشار اسد وارد صحنه شدند. اسرائیل بیش از هر دولت خارجی دیگری از تحولات سیزده ساله گذشته سوریه منتفع شده و مطمئنا در بروز آن نقش داشته، چنان که حملات این کشور به تاسیسات نظامی سوریه در یک ماه اخیر نشان داده است. از سوی دیگر، نقش دولت اسد به عنوان بازیگر اصلی صحنه کتمان ناپذیر است. اسد فرصتهای بسیاری را برای مصالحه و آغاز اصلاحات دموکراتیک در کشورش از دست داد. ورود به این فرایند یک بار در ابتدای بهار عربی و بار دیگر در بازه 2018 تا 2024، زمانی که شورشیان به عقب رانده شده بودند امکانپذیر بود. در دوره نخست، مخالفان میانه رو در میدان حاضر بودند و این امکان وجود داشت تا دورانی از گذار مطمئن به سمت دموکراسی و ثبات طی شود. این فرصت در مقطع بعدی نیز به دست آمد، هرچند دیگر بهآسانی قابل استفاده نبود.
سخن پایانی
سوریه احتمالا میتوانست سرنوشت بهتری داشته باشد اگر بشار اسد پس از آغاز تظاهرات مسالمت آمیز بهار عربی از خود انعطاف نشان میداد و سوریه به مدت سیزده سال دستخوش اتلاف جان و مال نمی شد. سوریه همچنین می توانست سرنوشت بهتری داشته باشد، اگر بشار اسد پس از تثبیت نسبی قدرت خود در 2018، به جای انتخابات کاذب، به درجه قابل توجهی از دموکراسی تن میداد و نیروهای اجتماعی محبوس شده در نظام سیاسی این کشور را بهتدریج آزاد می کرد تا به جای تخریب، سبب سازندگی این کشور شوند. بهار عربی فرصتی بود که نه تنها برای سوریه، بلکه برای تمام جهان عرب بر باد رفت. مستبدین دیرپای داخلی و قدرتهای خارجی، به ویژه اسرائیل، که بهار دموکراسی را در جهان عرب برنمی تابیدند بر آن یورش بردند و یک بار دیگر، خزان را برای خاورمیانه به ارمغان آوردند.
منابع:
“Beck John (2015, March 16), “Syria After Four Years: Timeline of a Conflict”, Vice News, (Retrieved from https://news.vice.com/article/syria-after-four-years-timeline-of-a-conflict) (accessed on 2024, November 25).
Blanchard, Christopher M., Humud, Carla E., Katzman, Kenneth and Weed, Matthew C. (2015, June 11), "The “Islamic State” Crisis and U.S. Policy, Congressional Research Service, 5700-7, (www.crs.gov), R43612.
Global Terrorism Database, University of Maryland, National Consortium for the Study of Terrorism and Responses to Terrorism (START). (2024). Global Terrorism Database [Data file]. (Retrieved from http://www.start.umd.edu/gtd).
Syria profile – Timeline” (2015, October 4), BBC, (Retrieved from http://www.bbc.com/news/world-middle-east-14703995) (accessed on 2024, November 28).
“Syrian conflict 'has killed quarter of a million people'” (2015, August 8), the Independent, (Retrieved from http://www.independent.co.uk/news/world/middle-east/syrian-conflict-has-killed-quarter-of-a-million-people-10446650.html) (accessed on 2024, November 13).