پایگاه خبری جماران: یک کارشناس امور آسیای غربی معتقد است که ادامه تنش آفرینی اسراییل در منطقه با چراغ سبز آمریکا و با هدف های خاصی است که چین را نشانه گرفته است.
او معتقد است که چین باید تلاش کند که تنش ها در خاورمیانه کاهش یابد و اجازه ندهد که نقشه های آمریکا پیش برود.
حسینی می گوید برنده این تنش ها روسیه و در درازمدت آمریکا خواهد بود و چین بیشترین ضرر را خواهد کرد.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با سید علی حسینی در پی می آید:
سرنوشت این تخاصم بین ایران و اسراییل چه می شود؟
در یک نگاه کلی اگر این زد و خوردهای بین ایران و اسرائیل ادامه یابد یا آنچه نتانیاهو در سازمان ملل گفت و یک خط روی نقشه ترسیم کرد، خط «رحمت» و خط مصیبت و هند، امارات ، عربستان سعودی، اردن و اسراییل را خط رحمت و لبنان، سوریه، عراق و ایران را خط «مصیبت» اعلام نمود و برنامه نتانیاهو این خواهد بود که دامنه جنگ از لبنان ، سوریه تا عراق گسترده شود در آن صورت ، برنده اول جنگ روسیه خواهد بود و بازنده آن هم چین است.
اجازه دهید موضوع را کمی بیشتر تبیین کنم. اگر ریشه های جنگ روسیه و اوکراین را بررسی کنیم، ریشه این جنگ به انرژی و خط لوله نورد استریم ۲ بر می گردد اگر به یاد داشته باشید دونالد ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود، ملاقاتی با مرکل صدراعظم آلمان داشت. ترامپ در آن ملاقات اعلام کرد که آمریکا به شدت با ایجاد این خط لوله نورد استریم ۲ مخالف است و استدلالش هم این بود که وقتی آمریکا گاز کافی برای صادرات به اروپا دارد، چرا باید از روسیه یک خط لوله جدید به اروپا ایجاد شود؟! و وقتی مرکل روی خوش نشان نداد و بر نورد استریم ۲ تأکید کرد، از صندلی خود برخاست و به صورت ایستاده و خلاف عرف دیپلماتیک جلوی مرکل قرار گرفت و گفت وقتی امنیت اروپا را ما تأمین کنیم، چرا سودش را روسیه ببرد؟! ترامپ بر خلاف ادب رفتارکرد، اما آنچه که گفت صرفا سیاست او نبود؛ بلکه این یک راهبرد مهم دو حزبی در سیاست خارجی آمریکاست و هنوز هم دنبال می شود و البته لابی صهیونیستی در گره زدن سیاست های آمریکا در این زمینه به حیات رژیم صهیونیستی و باز گذاشتن دستش برای قتل عام فلسطینیان و لبنانی ها بسیار جدی است.
دقیقا به همین دلیل است که جنگ روسیه و اوکراین به راه افتاده و جالب است بدانید در همان روزهای اول این جنگ، خط لوله مذکور توسط غواص هایی که هیچوقت معلوم نشد از طرف کدامین کشور بود، منهدم شد تا حتی پس از جنگ هم بهره برداری از آن دیگر ادامه نیابد. این یک واقعیت است که آمریکا همچنان به دنبال گسترش هژمونی خود نه تنها بر خاورمیانه که بر کل جهان است و در اینجا مهمترین رقیب و خطری که احساس می کند ، چین است.
خط نورد استریم ۲ برای روسیه و اروپا بود اما برنامه آمریکا برای کنترل چین چیست؟
آمریکایی ها فکر می کنند نقطه ضعف چین در تأمین انرژی است و اگر چینی ها را به انرژی تحت مدیریت خود وابسته کنند، می توانند آن کشور را به کنترل در آورند. در همین راستا برای چین هم برنامه ریزی کرده اند. آمریکایی ها دنبال این هستند که از جنگ و ناامنی در منطقه خلیج فارس که تامین کننده بخش عمده انرژی چین است را در کنترل و مدیریت خود بگیرند و این کشور مجبور شود که بخشی از انرژی خود را از بازار آمریکا تأمین کند در این صورت دیگر آمریکا نگران چین نخواهد بود. برای این کار ابتدا آمریکایی ها برنامه ریزی کردند که درگیری گسترده بین عربستان و ایران ایجاد شود و زمینه هایش را از یمن فراهم کردند. حتی اقداماتی مانند حمله به سفارت عربستان در ایران در همین راستا ارزیابی می شود. آمریکایی ها می خواستند ایران بیشتر در یمن با عربستان درگیر شود و حتی امید داشتند انصارالله وارد فاز ایجاد ناامنی در باب المندب شود. اما هوشیاری ایران و یمنی ها این نقشه را ناکام گذاشت.
انصارالله در همان هشت سالی که با سعودی و امارات می جنگید می توانست جنگ را به باب المندب و دریای سرخ بکشاند و راه انرژی را ناامن کند اما این کار را نکرد
محمد بن سلمان که در 33 سالگی عهده دار کشور سعودی شده بود بعد از هشت سال جنگ با یمن به خود آمد و شاید او هم فهمید که آمریکا چه نقشه ای در سر دارد و اگر می بینید که در روابط ایران و سعودی توسط چین روند مصالحه برقرار و خصومت کنار گذاشته می شود، نشانگر این است که چین و عربستان هم متوجه موضوع شده بودند.
یعنی در واقع اتفاقاتی که در غزه و لبنان و حالا در نزاع ایران و رژیم صهیونیستی اتفاق می افتد در همین راستا ارزیابی می شود؟
من نمی خواهم بگویم عملیات 7 اکتبر با اطلاع آمریکا یا اسرائیل بود. به هر حال نمی توان خشم متراکم فلسطینیان در غزه که گویی در قفس رو باز زندگی می کردند را نادیده گرفت اما موضوع غزه آنجا عجیب می شود که طبیعتا این جنگ باید پس از چند ماه با آتش بس تمام می شد، اما گویا یک همگرایی بین نتانیاهوی خشمگین و آمریکایی ها برای گسترش جنگ و تداوم آن، به وجود آمده است و همانا هدف آمریکا، ایجاد تنگنا برای چین و ناامنی و مدیریت انرژی در خاورمیانه هم به دنبال دارد.
اگر از این زاویه نگاه کنیم معلوم می شود که چرا آمریکا در همان روزهای اول جنگ، 24 میلیارد دلار به اسراییل کمک کرد و حتی پل هوایی کمک رسانی تسلیحاتی به اسراییل از روزهای اول و تاکنون معنا پیدا می کند. به نظر می رسد بخشی از برنامه آمریکا از این جنگ و توسعه ناامنی ها در منطقه را به جهت تضعیف و تحت کنترل دراوردن چین انجام می دهد و چین تاکنون در این زمینه منفعل بوده است.
علت این انفعال چین چیست؟
چین متوجه موضوع شده است و با خونسردی در حال مطالعه و رصد می باشد و این که چگونه می تواند منطقه را از این بحران که در اصل بحران خودش است، نجات دهد و البته تاکنون بسیار منفعلانه برخورد کرده است و باید منتظر واکنش چین در آینده نزدیک باشیم.
اگر آمریکا به دنبال گسترش جنگ است چرا به دنبال آتش بس است و تلاش برای آرام کردن نتانیاهو یا ایران را مطرح می کند؟
نیات اصلی کشورها در مواضع رسمی مطرح نمی شود. آمریکا همیشه حرف از صلح و حقوق بشر می زند، اما در عمل خلاف آن اقدام می کند. اصولا دولت ها سیاست اعلامی شان با سیاست اعمالی شان متفاوت است؛ آمریکا اگر واقعا به دنبال صلح بود باید ماه ها قبل این اتفاق می افتاد، اما اگر امروز اسراییل این همه قتل و کشتار مرتکب می شود و هنوز هم ادامه می دهد، قطعا بدون چراغ سبز آمریکا نیست. این جنگ تا کنون بدون اراده و خواست آمریکا صورت نگرفته است و کمک های مالی آمریکا که همین اواخر هم هشت میلیارد دلار دیگر کمک به رژیم صهیونسیتی کرد و در مجموع در یکسال گذشته و بعد از هفت اکتبر تاکنون 68 میلیارد دلار آمریکا به اسرائیل غاصب کمک مالی کرده است.
با این حال درست است که کشورهای منطقه از این جنگ آسیب های جدی می بینند، اما ماجرای چین است که باید تحت کنترل قرار بگیرد و این موضوع با مدیریت انتقال انرژی به آن کشور خواهد بود و با تداوم این جنگ در آینده بیشترین صدمه استراتژیک را به چین وارد خواهد کرد و فکر می کنم چینی ها باید درک کنند و جلوی گسترش این جنگ را بگیرند و الا بازنده اصلی آنها هستند.
شما در ابتدای مصاحبه گفتید که روسیه برنده این جنگ است؟
روس ها از این جنگ از ابتدا تاکنون خوشحال بوده و هستند و خوشحالی خود را هم نمی توانند پنهان کنند و حتی فکر می کنم بخشی از سلاح هایی که به یمن برای حمله به اسراییل می رسد از روسیه تامین می شود تا این جنگ شعله ور بماند که البته برای این اقدامات شان دلایلی وجود دارد. روس ها تمایل دارند افکار عمومی جهان مشغول جنگ خاورمیانه باشد و جنگ با اوکراین از صدر اخبار خارج شده و قدرت های اروپایی و آمریکا هم کمک به اوکراین را از اولویت های خود خارج کنند؛ اما همانطور که گفتم در درازمدت بازنده اصلی چین و برنده اصلی روسیه خواهد بود و در صورت ادامه جنگ، آمریکا برنده استراتژیک این جنگ محسوب می شود.
آیا فکر نمی کنید تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا جنگ در منطقه شعله ور نشود؟
آن طور که منطق انتخاباتی در آمریکا بوده و هست معمولا قبل از انتخابات نباید آتش جنگی که آمریکا مستقیم یا غیرمستقیم در آن دخالت دارد، وجود داشته باشد. با این حساب حزب دموکرات در پی آرام کردن نسبی در منطقه است، اما جمهوری خواهان و شخص ترامپ که تقریباً امید به پیروزی را از دست داده اند قطعاً به دنبال شعله ور کردن جنگ خواهد بود.
شما مطرح کردید موضوع تنش وناامنی در خلیج فارس در نهاد های بالادستی آمریکا و دو حزب رقیب دنبال می شود و لابی صهیونیست ها هم نقش مهمی در این زمینه دارد؟
موضوعی که باید مد نظر باشد اینکه تصور ما از صهیونیست ها فقط صهیونیسم یهودی است، اما باید توجه کنیم که صهیونیسم فقط یهودی نیست و بخش عمده صهیونیسم مسیحی است و این دو با هم در آمریکا و اروپا تصمیم گیر اصلی جهان هستند. حزب دموکرات آمریکا تلاش خواهد کرد تا ۱۵ آبان که روز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است، تشنج در منطقه بالا تر نرود.
اما نتانیاهو با بهره گیری از این وضعیت سیاست در آمریکا و اروپا با پشتوانه صهیونیسم یهودی و مسیحی تلاش می کند به اهداف تروریستی خود که پایه حکومت در اسرائیل است، بهره بجوید و فلسطینیان در عزه و کرانه باختری را به مهاجرت وادارد و یا با شهرک سازی در عمق غزه بر نفوذ و سیطره این غصب بیفزاید.
مهمترین اقدامات جمهوری اسلامی پس از وعده صادق ۲ چه می تواند باشد؟
همانقدر که موشک های ایران بر علیه اسرائیل دل مردمان مسلمان و عرب را شاد کرد، بر خشم و ترس کشورهای جنوب خلیج فارس افزوده است. دیپلماسی و مذاکره و روابط گرم با این کشورها باید در اولویت باشد و همزمان با آمریکا وارد مذاکره مستقیم شده و تا حد امکان از اختلافات حتی جزیی بین نتانیاهو و بایدن و هریس استفاده کرده و بهره برداری کند. این به معنای آن نیست که تمام مشکلات ما حل و فصل می شود، اما نفس شروع مذاکره با آمریکا ضربه مهمی و مهلک بر نتانیاهو است که کمتر از ضربه موشک ها بر اهداف نظامی اسرائیل غاصب نیست.
زمان و مکان دو عنصر اساسی در پیشبرد و رسیدن به اهداف استراتژیک است که همیشه باید مدنظر حکمرانان ما باشد و ما در شرایط فعلی از تابوی مذاکره با آمریکا باید عبور کنیم.