بعد از انتخابات ١٩بهمن دولت جدید پاکستان با موارد مهمی از جمله مشکلات اقتصادی، مشکلات امنیتی، نحوه برخورد با نیروها تجزیه طلب، ایجاد آرامش سیاسی داخلی، چگونگی برخورد با تحریک طالبان پاکستان، مبارزه با تروریسم ، مدیریت روابط با افغانستا، ,هند و ایران و.....دست در گریبان است.
محمد حسین بنی اسدی، دیپلمات بازنشسته و کارشناس سیاست خارجی در یادداشتی برای جماران نوشت: روز نوزدهم بهمن ماه انتخابات مجلس ملی و چهار ایالت پاکستان برگزار می شود. در حالیکه عمران خان، رئیس پیشین حزب تحریک انصاف محکوم و محروم از شرکت در انتخابات شده، از خاکستر حزب تحریک انصاف احزاب دیگری از جمله حزب استحکام ملی به ابتکار آقای جهانگیر ترین حامی مالی پیشین عمران خان، سر برآورده و چهره های دیگر حزب نیز هرکدام به اردوگاهی دیگر پیوسته یا کاندید مستقل شده یا گوشه انزوا گزیده اند.
در چنین شرایطی، دو حزب عمده پاکستان یعنی حزب مسلم لیگ نواز به زعامت نواز شریف و حزب مردم به ریاست بلاول زرداری با برند بوتو، منتهای تلاش خود را برای کسب کرسی های بیشتر و لابی گری با احزاب کوچکتر یا افراد مستقل برای جلب حمایت در قبل و بعد از انتخابات با وعده و وعیدهای مرسوم در پاکستان به کار گرفته و تنور انتخابات را گرم کرده اند .
در بحبوحه این کارزار انتخاباتی ، بلاول بوتو از طرفداران حزب تحریک انصاف خواست که از حزب مردم حمایت کنند. او با انتقاد از نواز شریف خواست که به جوانترها فرصت دهد و خواب نخست وزیر شدن برای بار چهارم را از سر خود بیرون کند. البته ظاهراً شانس با بلاول بوتوی جوان همراه نیست چرا که وی با پاسخ منفی حزب تحریک انصاف مواجه شده و از طرف دیگر نواز شریف نیز نه تنها عزم خود را برای نخست وزیری جزم کرده بلکه با پر و بال دادن به دخترش مریم نواز ظاهراً می خواهد به تقلید از جواهر لعل نهرو و ذوالفقار علی بوتو، وی را به عنوان نخست وزیر آینده معرفی کند ؛ موضوعی که برای حزب مردم کابوسی هراسناک است.
ویژگیهای این بار که انتخابات پاکستان را قابل توجه می کند :
۱_عمران خان محکوم به زندان شده و حزب تحریک انصاف که امیدوار بود پا در کفش حزب نواز و حزب مردم کند و رقیبی دراز مدت و دائمی برای آنها شود دچار انشقاق و ریزش شده است. این وضعیت بیشترین سود را نصیب حزب نواز شریف در ایالت پنجاب با بیشترین جمعیت کرده است. اکنون حزب تحریک انصاف بدون رهبران اصلی و بدون نماد حزب در انتخابات شرکت دارد و نمایندگان آن به صورت مستقل کاندید شده اند و طبیعی است که در صورت پیروزی به احزاب دیگر ملحق می شوند یا به صورت مستقل در مجلس حضور می یابند.
۲_دو حزب اسلامی یعنی حزب علمای اسلامی شاخه فضل به ریاست فضل الرحمن و حزب جماعت اسلامی به زعامت سراج الحق، علیرغم آمال و آرزو معمولا در جامعه پاکستان با استقبال مردمی مواجه نیستند و در بهترین موقعیت به تعداد انگشت شماری کرسی در مناطق روستایی و قبایلی نائل می شوند. بنابراین رقیبی برای دو حزب عمده فوق الذکر محسوب نمی شوند. .
۳_حزب مردم دوران طلایی خود را پشت سرگذاشته و ستاره اش حتی با بلاول جوان چندان قابل درخشش نیست. برهمین اساس این حزب سنگر سنتی خود را ایالت سند قرار داده و در سطح ملی بدون ائتلا ف با دیگر احزاب شانسی برای تشکیل دولت ندارد .
۴_حزب مسلم لیگ نواز با حضور چهره کاریزماتیک نواز شریف و خاندان با نفوذ شریف در ایالت پنجاب که بیش از ۶۰ در صد از جمعیت ۲۴۰میلیونی را تشکیل میدهد و تعداد ۱۴۱کرسی در مجلس ۲۶۶ نفره پاکستان را در سبد انتخاباتی خود دارد، سخت امیدوار به کسب قدرت است.
۵_پاکستان با مشکلات عدیده از جمله امنیتی، سیاسی و اقتصادی روبرو است. دولت جدید باید برنامه های جامعی برای حل و رفع این مشکلات داشته باشد و تبلیغات انتخاباتی خود را حول این محورها متمرکز کند.
۶_پاکستان با مشکل نا امنی حاصل از فعالیت تحریک طالبان پاکستان و جدایی خواهان بلوچ مواجه است و درخواستهای اسلام آباد از کابل برای متوقف کردن فعالیت تحریک طالبان تا کنون به ثمر ننشسته به طوری که به عنوان یک عامل تنش زا بین پاکستان و طالبان افغانستان نمایان شده است.
۷_موشکپرانی بین ایران و پاکستان بعد از ۷۵ سال تلخ ترین حادثه بین دو کشور را رقم زد. گر چه دو کشور طی سفر وزیر خارجه ایران وانمود بر کنترل بحران کردند ولی بی شک این حادثه بر گرده دولت آتی پاکستان نیز سنگینی خواهد کرد.
۸_انتخابات سراسری پاکستان توام با انتخابات در چهار ایالت پنجاب، سند ، بلوچستان و خیبر پختونخواه فرصتی برای زورآزمایی احزاب مختلف ملی و محلی فراهم کرده است که بی گمان مجلس ایالت پنجاب در اختیار حزب مسلم لیگ نواز و مجلس ایالت سند در اختیار حزب مردم و مجالس دو ایالت دیگر به صورت ائتلافی با حضور احزاب محلی و احزاب ملی خواهد بود.
از زمان تشکیل پاکستان در سال ۱۹۴۷ کراچی به عنوان پایتخت و مرکز قدرت پاکستان انتخاب شد و ایالت سند با حضور محمد علی جناح اهمیت ویژه ای یافت. به مرور زمان به ویژه بعد از انتقال پایتخت از کراچی به اسلام آباد از سه مرکز قدرت، کراچی قدرت اقتصادی، راولپندی قدرت نظامی ، اسلام آباد قدرت سیاسی ، دو مرکز سیاسی و نظامی در دل ایالت پنجاب جای گرفته و تنها قدرت اقتصادی در کراچی باقی مانده است. البته طی این مدت پنجابیها منتهای تلاش خود را برای ایجاد ساختارهای اقتصادی و صنعتی پنجاب به ویژه لاهور بهکار بسته اند.
اکنون ایالت پنجاب با داشتن ۶۰ درصد از جمعیت پاکستان و ترفیع اقتصادی و صنعتی این ایالت، بر رونق پنجاب افزوده و در واقع آن را به هارتلند پاکستان بدل کرده اند. طرفه اینکه اسکلت و استخوان بندی ارتش را نیز قوم پنجابی تشکیل می دهد و در نتیجه پنجاب علاوه بر توان صنعتی و اقتصادی، مرکز نظامی و سیاسی را نیز در دل خود جای داده است.
نواز شریف و خاندان شریف که پنجاب را سنگر و مرکز قدرت خود میدانند در عمل ثابت کرده اند که از فضای سیاسی پاکستان دور نخواهند ماند و از هم اکنون به فکر معرفی چهره های جدید هستند.
چنانچه همه امور بر وفق مراد خاندان شریف پیش رود و نواز شریف برای چهارمین بار سکان نخست وزیری را در دست گیرد به احتمال زیاد دو چهره جوان خاندان شریف یعنی مریم نواز و حمزه شهباز در سمت های اجرایی در اسلامآباد گمارده خواهند شد تا بعد از کسب تجربه و نمایان شدن در سطح منطقه و جهان آماده ورود به میدان کلان سیاسی شوند. در این میان محتمل است در آینده شاهد نخست وزیری مریم نواز مانند ایندرا گاندی و بی نظیر بوتو باشیم.
در این دوره از انتخابات پاکستان برای کسب ۲۶۶ کرسی مجلس ۴۸۰۶ نفر مرد و ۳۱۲ نفر زن به رقابت میپردازند و هر دو حزب عمده پاکستان در بخش بانوان کاندید معرفی کرده اند. در صورت نخست وزیر شدن مریم نواز بی گمان پاکستان و کشورهای ایران و افغانستان تحت تاثیر این تحول قرار خواهند گرفت.
اکنون پاکستان در برهه خاصی قرار دارد لذا هم ارتش و هم دولت آتی نیاز به همدلی و همکاری برای حل مشکلات اقتصادی و سیاسی و امنیتی داخلی و تعامل با همسایگان خود دارند.
روابط پاکستان با چین که حالت استراتژیک به خود گرفته مورد تایید ارتش و هر دولت حاکم بر اسلام آباد است، روابط با هند همچنان تیره و دچار بن بست است و در دست ارتش قرار دارد. احتمال میرود که با چراغ سبز ارتش به نواز شریف دولت آتی پاکستان گامهایی در جهت بهبود با هند بر دارد. روابط پاکستان با افغانستان همچنان در هاله ای از ابهام و بدبینی و در دست ارتش خواهد بود، گر چه دولت حاکم با هماهنگی ارتش برای بهبود رابطه با کابل تمهیداتی اتخاذ خواهد کرد.
رابطه با ایران هم طبعا بعد از موشک پرانی اخیر و عملیات های تروریستی علیه پاکستان از طرف نیروهای تجزیه طلب بلوچ بیشتر در کانون توجهات قرار خواهد گرفت.
اگر همه امور بر وفق مراد حزب نواز شریف پیش رود و حادثه غیر قابل مترقبه ای رخ ندهد نواز شریف برای بار چهارم بر کرسی نخست وزیری تکیه خواهد زد. البته نواز شریف با تشکیل یک دولت ائتلافی در جهت تحکیم همبستگی ملی برای مقابله با مشکلات بزرگ اقتصادی و امنیتی گام برخواهد داشت. همچنین محتمل است این بار به خاطر شرایط خاص منطقه، بین ارتش و دولت مستقر چالش های کمتری حاکم باشد.
بعد از انتخابات ١٩بهمن دولت جدید پاکستان با موارد مهمی از جمله مشکلات اقتصادی، مشکلات امنیتی، نحوه برخورد با نیروها تجزیه طلب، ایجاد آرامش سیاسی داخلی، چگونگی برخورد با تحریک طالبان پاکستان، مبارزه با تروریسم ، مدیریت روابط با افغانستان، ,هند و ایران و.....دست در گریبان است.
انتخابات پیش روی سیادت و مهتری قوم پنجابی را با داشتن ٦۰ درصد جمعیت و احزاب سیاسی استخوان داری مثل حزب مسلم لیگ نواز و بدنه قدرتمند ارتش از جایگاه والایی برخوردار می کند.
چنانچه نواز شریف قدرت را در دست گیرد با توجه به شرایط داخلی و منطقه ای روابط با هند همچنان به عنوان دشمن درجه اول اسلامآباد باقی می ماند و روابط با کابل نیز مملو از چالش خواهد بود . این مسائل وقت زیادی از دولت جدید و ارتش پاکستان را مصروف خود خواهد کرد.
لذا با توجه به روابط خوب پکن با اسلامآباد و تهران و از سوی دیگر سیاست رفع تنش تهران با ریاض و روابط خوب اسلام آباد با ریاض و سایر کشور های عربی خلیج فارس، فرصت خوبی برای تهران ایجاد می شود که نسبت به تدوین برنامه ای جامع برای ترفیع و توسعه روابط و کاهش بی اعتمادی و رفع کدورت های ناشی از موشک پرانی های اخیر بین دو کشور تمهیدات لازم را اتخاذ و در جهت تحقق آن اقدامات بایسته انجام دهد.