در نیمه شب 15 آگوست 1947، هند پس از نزدیک به 200 سال استعمار بریتانیا، به یک کشور مستقل تبدیل شد و به قول جواهر لعل نهرو، اولین نخست وزیر خود، "تلاش با سرنوشت" خود را جبران کرد.
به گزارش جماران به نقل از سی ان ان پس از دهه ها مبارزه، نهرو گفت که کشور اکنون در مسیر احیا و رنسانس است. نهرو گفت: «لحظهای فرا میرسد، اما به ندرت در تاریخ، زمانی که از کهنه به جدید گام برمیداریم. «زمانی که عصری به پایان می رسد، و زمانی که روح ملتی که مدت ها سرکوب شده بود، بیان می شود.» هفتاد و پنج سال بعد، هند امروزی تقریباً از زمان نهرو غیرقابل تشخیص است، اگرچه فقر برای میلیونها هندی، علیرغم ثروت فزاینده این کشور، یک واقعیت روزمره است.
از زمان به دست آوردن استقلال، هند یکی از سریع ترین اقتصادهای جهان را در حال رشد ایجاد کرده است، خانه برخی از ثروتمندترین افراد جهان است و طبق گزارش سازمان ملل، جمعیت 1.3 میلیاردی آن به زودی از چین به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان پیشی خواهد گرفت. شروتی کاپیلا، استاد تاریخ هند و اندیشه سیاسی جهانی در دانشگاه کمبریج می گوید: هند به داستان امپراتوری پایان می دهد و بزرگترین دستاورد آن ایجاد بزرگترین دموکراسی چندفرهنگی جهان بوده است. "برای اینکه کشور از استعمار جدا شود و به آنچه امروز دارد تبدیل شود - این داستان هند است." برای بسیاری از هندیها، 15 آگوست روز جشن است زیرا میلیونها نفر به تمام دستاوردهای این کشور نگاه میکنند، اما چالشهای مهمی برای ملتی متنوع و در حال رشد از مناطق، زبانها و مذاهب متفاوت باقی مانده است.
ظهور یک قدرت اقتصادی
پس از استقلال، هند در هرج و مرج بود. این تقسیم بندی خونینی که بین 500000 تا 2 میلیون نفر را کشت و حدود 15 میلیون نفر دیگر را ریشه کن کرد، مترادف با فقر بود. میانگین امید به زندگی در سالهای پس از چپ بریتانیا برای مردان تنها 37 سال و برای زنان 36 سال بود و تنها 12 درصد از هندیها باسواد بودند. به گفته محققان، تولید ناخالص داخلی این کشور 20 میلیارد دلار بود. سه چهارم قرن به سرعت به جلو و اقتصاد نزدیک به 3 تریلیون دلار هند در حال حاضر پنجمین اقتصاد بزرگ جهان و یکی از سریعترین رشدهای اقتصادى جهان است.
بانک جهانی هند را از وضعیت کم درآمد به سطح درآمد متوسط ارتقا داده است - براکتی که نشان دهنده درآمد ناخالص ملی سرانه بین 1036 تا 12535 دلار است.
نرخ باسوادی برای مردان به 74 درصد و برای زنان 65 درصد افزایش یافته است و میانگین امید به زندگی در حال حاضر 70 سال است. و دیاسپورای هندی بسیار گسترده شده است و در دانشگاه های بین المللی تحصیل می کند و نقش های ارشد را در برخی از بزرگترین شرکت های فناوری جهان، از جمله ساندار پیچای، مدیر اجرایی گوگل، ساتیا نادلا، مدیر عامل مایکروسافت و پاراگ آگراوال، رئیس توییتر، ایفا می کند. بخش اعظم این دگرگونی ناشی از "اصلاحات راهگشا" در دهه 1990 بود، زمانی که نخست وزیر وقت پی وی ناراسیمها رائو و وزیر دارایی او مانموهان سینگ پس از بحران بدهی حاد و تورم فزاینده که مجبور به تجدید نظر در مدل سوسیالیست نهرو شد، کشور را به روی سرمایه گذاری خارجی باز کردند.
این اصلاحات به سرمایه گذاری توربوشارژ شرکت های آمریکایی، ژاپنی و آسیای جنوب شرقی در شهرهای بزرگ از جمله بمبئی، پایتخت مالی، چنای و حیدرآباد کمک کرد. نتیجه این است که امروز، شهر جنوبی بنگالور - که "دره سیلیکون هند" نامیده می شود - یکی از بزرگترین قطب های فناوری منطقه است. در همان زمان، هند شاهد افزایش میلیاردرها بوده است - این کشور اکنون بیش از 100 نفر را در خود جای داده است، در حالی که در آغاز هزاره تنها 9 نفر افزایش یافته است. در میان آنها میتوان به گوتام آدانی، سرمایهدار زیرساختی، که بر اساس گزارش فوربس، بیش از ۱۳۰ میلیارد دلار دارایی است، و موکش آمبانی، بنیانگذار صنایع Reliance، که حدود ۹۵ میلیارد دلار ثروت دارد، اشاره کرد.
اما منتقدان میگویند که افزایش چنین ثروت فوقالعادهای نشان میدهد که چگونه نابرابری حتی تا مدتها پس از پایان استعمار باقی میماند - طبق گزارش آکسفام، 10 درصد ثروتمندترین کشور 80 درصد از ثروت کشور را در سال 2017 کنترل میکنند. در خیابانها، این به واقعیتی خشن تبدیل میشود، جایی که زاغهها روی سنگفرشها زیر ساختمانهای بلند ردیف میشوند و کودکانی که لباسهای پارهپوش پوشیدهاند به طور معمول برای پول گدایی میکنند. اما روهان ونکات، مشاور اندیشکده هندی مرکز تحقیقات سیاست، میگوید که دستاوردهای اقتصادی گستردهتر هند به عنوان یک کشور مستقل نشان میدهد که چگونه بدبینان 75 سال پیش را گیج کرده است.
ونکات میگوید: «در یک مفهوم گسترده، تصویر هند (پس از استقلال) این بود که این کشور مکانی بسیار فقیرانه است.
«مسلماً تصویر هند (به غرب) بهشدت توسط افسونهای شرقشناس پوشانده شده بود - افسونگران مار، روستاهای کوچک شما.
ونکات گفت که از آن زمان، مسیر هند "استثنایی" بوده است.
"برای مشاهده بزرگترین انتقال (قدرت) از یک نخبگان حاکم بر ایالت، تا تبدیل شدن به یک امتیاز جهانی کامل... ما به یک تجربه سیاسی و دموکراتیک باورنکردنی نگاه می کنیم که منحصر به فرد است."
ظهور یک غول ژئوپلیتیکی
برای سالها پس از استقلال، روابط بینالملل هند با سیاست عدم تعهد تعریف میشد، موضع دوران جنگ سرد مورد علاقه نهرو بود که از جانبداری با ایالات متحده یا اتحاد جماهیر شوروی اجتناب میکرد.
نهرو نقش رهبری را در این جنبش ایفا کرد، که او آن را راهی برای کشورهای در حال توسعه برای رد استعمار و امپریالیسم و اجتناب از کشیده شدن به درگیری که علاقه چندانی به آن نداشتند، ایفا کرد.
این موضع مورد پسند واشنگتن قرار نگرفت و از روابط نزدیکتر جلوگیری کرد و اولین سفر نهرو به ایالات متحده را در اکتبر 1949 برای دیدار با رئیس جمهور هری اس ترومن مخدوش کرد. در طول دهه 1960 روابط بیشتر تیره شد زیرا هند کمک های اقتصادی و نظامی شوروی را پذیرفت و این یخبندان تا سال 2000 ادامه داشت، زمانی که سفر رئیس جمهور بیل کلینتون به هند باعث آشتی شد. امروز، در حالی که هند از نظر فنی غیرمتعهد باقی مانده است، نیاز واشنگتن به ایجاد توازن با ظهور چین باعث شده است که دهلی نو را به عنوان یک شریک کلیدی در گروه امنیتی فعال فزاینده موسوم به Quad به دادگاه بکشاند.
این گروه که شامل ژاپن و استرالیا نیز می شود، به طور گسترده ای به عنوان راهی برای مقابله با قدرت رو به رشد نظامی و اقتصادی چین و ادعاهای تهاجمی فزاینده ارضی چین در آسیا و اقیانوسیه تلقی می شود. در همین حال، هند دلایل خاص خود را برای مقابله با نفوذ چین دارد، به ویژه در میان آنها مرز مورد مناقشه هیمالیا، جایی که بیش از 20 سرباز هندی در نبرد خونین با همتایان چینی در ژوئن 2020 کشته شدند. در ماه اکتبر، ایالات متحده و هند یک رزمایش نظامی مشترک در کمتر از 100 کیلومتر (62 مایل) از مرز مورد مناقشه برگزار خواهد کرد.
همانطور که Happymon Jacob، دانشیار دیپلماسی و خلع سلاح در دانشگاه جواهر لعل نهرو در دهلی نو می گوید: "هند به دلیل ماهیت سیاست بین المللی امروز و سرمایه نظامی سیاسی و دیپلماتیک توانسته خود را در صحنه جهانی نشان دهد. که توسط دولت های قبلی اجرا شده است.»
بخشی از نفوذ فزاینده ژئوپلیتیک هند به دلیل هزینه های نظامی رو به رشد آن است که دهلی نو برای مقابله با تهدیدات تصور شده از سوی چین و همسایه مجهز به سلاح هسته ای خود، پاکستان، آن را افزایش داده است.
پس از جدایی هند و پاکستان در سال 1947، روابط بین هند و پاکستان تقریباً در وضعیت آشفتگی دائمی قرار داشت که منجر به چندین جنگ شد که شامل هزاران تلفات و درگیری های متعدد در سراسر خط کنترل در منطقه مورد مناقشه کشمیر شد. در سال 1947، مخارج خالص دفاعی هند فقط 927 میلیون روپیه بود - حدود 12 میلیون دلار به پول امروزی. بر اساس گزارش موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم، تا سال 2021، هزینههای نظامی این کشور به 76.6 میلیارد دلار رسید - که این کشور را به عنوان سومین هزینه نظامی در سطح جهان، پس از چین و ایالات متحده، تبدیل میکند.
جاه طلبی در صحنه جهانی
خارج از اقتصاد و ژئوپلیتیک، ثروت رو به رشد هند در حال تغذیه جاه طلبی های آن در زمینه های متنوعی مانند ورزش، فرهنگ و فضا است.
در سال 2017، این کشور با پرتاب 104 ماهواره در یک ماموریت، رکورد جهانی را شکست، در حالی که در سال 2019، مودی اعلام کرد که هند یکی از ماهواره های خود را در یک نمایش قدرت نظامی ساقط کرده است و این کشور را به یکی از چهار کشور تبدیل کرده است. به آن شاهکار دست یافت
در اواخر همان سال، این کشور تلاش کرد تا یک فضاپیما را روی ماه فرود بیاورد. اگرچه این تلاش تاریخی شکست خورد، اما به طور گسترده به عنوان یک بیانیه قصد تلقی شد.
به گفته مک کینزی، سال گذشته، این کشور تقریباً 2 میلیارد دلار برای برنامه فضایی خود هزینه کرد، که با اختلافی از بزرگترین خرج کنندگان، ایالات متحده و چین عقب بود، اما جاه طلبی های هند در فضا در حال افزایش است. انتظار می رود در سال 2023، هند اولین ماموریت فضایی سرنشین دار خود را به فضا پرتاب کند. این کشور همچنین از ثروت رو به رشد خود برای تقویت چشم اندازهای ورزشی خود استفاده می کند و در سال 2019 قبل از شیوع کووید-19، 297.7 میلیون دلار هزینه کرده است.
به گفته جی شاه، دبیر هیئت کنترل کریکت در هند، لیگ برتر هند -- مسابقات کریکت شاخص این کشور که در سال 2007 راه اندازی شد -- به دومین لیگ ورزشی ارزشمند جهان از نظر ارزش هر مسابقه تبدیل شده است. ، پس از فروش حقوق رسانه ای خود به مبلغ 6.2 میلیارد دلار در ماه ژوئن.
و بالیوود، صنعت پر زرق و برق چند میلیارد دلاری فیلم هند، همچنان به جذب طرفداران خود در سراسر جهان ادامه می دهد و نام های محلی را به سوپراستارهای جهانی تبدیل می کند و میلیون ها دنبال کننده را در رسانه های اجتماعی جذب می کند. بین آنها بازیگران پریانکا چوپرا و دیپیکا پادوکن تقریبا 150 میلیون دنبال کننده در اینستاگرام دارند.
کاپیلا، استاد دانشگاه کمبریج گفت: "هند کشور قدرتمندی است. این بازیکن تهاجمی است." "در چند دهه گذشته، همه چیز تغییر کرده است. فرهنگ هند به یک داستان بزرگ تبدیل شده است."
چالش ها و آینده
اما با وجود تمام موفقیتهای هند، چالشها همچنان باقی میمانند زیرا نارندرا مودی، نخستوزیر هند، به دنبال «شکستن دور باطل فقر» است.
علیرغم تولید ناخالص داخلی بزرگ و رو به رشد هند، هند در برخی معیارها همچنان یک کشور "عمقاً فقیر" است و به گفته مشاور ونکات، این یک "نگرانی فوق العاده" است.
بر اساس گزارش بانک جهانی، تا سال 2017، حدود 60 درصد از جمعیت نزدیک به 1.3 میلیارد نفری هند با کمتر از 3.10 دلار در روز زندگی میکردند، و زنان همچنان با تبعیض گسترده در این کشور عمیقاً منطقهای مواجه هستند.
خشونت علیه زنان و دختران به سرفصل های بین المللی در کشوری تبدیل شده است که در آن اتهامات تجاوز جنسی اغلب کمتر گزارش می شود، به دلیل عدم وجود مراجع قانونی برای مهاجمان ادعایی از طریق یک سیستم حقوقی که بسیار کند است. ونکات گفت: «بسیاری از چالشهای اساسی هند از برخی جهات، در پارامترها و مقیاسهای مختلف، همان چیزی است که در زمان استقلال بود.
هند نیز در خط مقدم بحران آب و هوا قرار دارد.
کارشناسان میگویند که امواج گرمای اخیر - مانند ماه آوریل که میانگین حداکثر دما در بخشهایی از کشور به سطوح بیسابقه رسید و دهلی نو هفت روز متوالی بالای 40 درجه سانتیگراد (104 فارنهایت) مشاهده کرد - حد بقای انسان را آزمایش کرده است.
و این فقیرترین مردم کشور هستند که بیشترین آسیب را متحمل می شوند، زیرا آنها در خارج از خانه در گرمای طاقت فرسا کار می کنند و دسترسی محدودی به فناوری های خنک کننده دارند که کارشناسان بهداشت می گویند برای مقابله با افزایش دما لازم است.
و با افزایش گرما بر روی زمین، فشار سیاسی با ترس از فرسایش بافت سکولار کشور و دموکراسی آن تحت رهبری مودی، که منتقدان او را به دامن زدن به موجی از ناسیونالیسم هندو متهم میکنند افزایش یافته است. 200 میلیون مسلمان کشور در ترس زندگی می کنند. بسیاری از ایالتهایی که توسط حزب حاکم او بهاراتیا جاناتا (BJP) اداره میشوند، قوانینی را معرفی کردهاند که منتقدان میگویند عمیقاً ریشه در ایدئولوژی هندوتوا دارد، که به دنبال تبدیل هند به سرزمین هندوها است. تحلیلگران می گویند و در سال های اخیر افزایش نگران کننده ای در حمایت از گروه های افراطی هندو وجود داشته است -- از جمله برخی که آشکارا خواستار نسل کشی علیه مسلمانان این کشور شده اند.
در عین حال، دستگیری روزنامهنگاران متعدد در سالهای اخیر باعث نگرانیهایی شده است که BJP از قوانین دوران استعمار برای خنثی کردن انتقادات استفاده میکند. در سال 2022، هند در فهرست آزادی مطبوعات منتشر شده توسط گزارشگران بدون مرز به رتبه 150 سقوط کرد - پایین ترین موقعیت آن تا کنون. کاپیلا گفت: «چالشها اکنون مربوط به ماهیت دموکراسی هند است. هند در حال گذر از یک تغییر بزرگ و بحث برانگیز در سطح سیاسی اساسی است. هفتاد و پنج سال بعد، مشاهدات نهرو مبنی بر اینکه «آزادی و قدرت مسئولیت میآورد» همچنان صادق است.
ونکات، از مرکز تحقیقات سیاست، گفت: 75 سال اول هند بقای آن را تضمین کرد، اما در 75 سال آینده، برای تبدیل شدن به یک رهبر واقعاً جهانی، و نه فقط از نظر جمعیت، باید چالشهای عظیمی را پشت سر بگذارد. اگرچه (هند) ممکن است در چند سال آینده سریعترین کشور بزرگ جهان در حال رشد باشد، اما همچنان مایلها از همسایه خود در چین عقبتر خواهد بود یا نزدیک شدن به آنچه که در این مرحله امیدوار بود به آن دست یابد، یعنی رشد دو رقمی.
چرا هند تقسیم شد؟
بریتانیا در سال ۱۹۴۶ میلادی اعلام کرد که به هند استقلال میدهد. بریتانیا دیگر توان اداره هند را نداشت و میخواست سریعتر آن را ترک کند.
لرد لوئیس مونتباتن، آخرین نایبالسلطنه بریتانیا در هند، ۱۵ اوت ۱۹۴۷ را به عنوان تاریخ استقلال مشخص کرد.
پروفسور ناوتی پیوروال، عضو شورای پژوهشی هنر و علوم انسانی میگوید: «بریتانیاییها از مذهب به عنوان وسیلهای برای دستهبندی مردم در هند استفاده میکردند. برای مثال، برای انتخابات محلی فهرست جداگانهای از مسلمانان و هندوها داشتند. میزان معینی از کرسیهای انتخاباتی برای هندوها و تعداد مشخصی برای مسلمانان اختصاص مییافت. مذهب یک فاکتور مشخص در سیاست بود.»
دکتر گرث پرایس در موسسه سیاست خارجی چتم هاوس مستقر در بریتانیا، میگوید: «وقتی مشخص شد که قرار است هند مستقل شود، بسیاری از هندیهای مسلمان از آینده خود برای زیستن در کشوری که اکثریت آن هندو هستند، بیمناک شدند.»
او ادامه داد: «آنها فکر کردند که از بین خواهند رفت. شروع کردند به حمایت سیاسی از رهبرانی که برای جدایی یک سرزمین مسلمان تبلیغ میکردند.»
مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو از رهبران جنبش استقلال طلبی هند میگفتند خواهان هندی یکپارچه هستند که همه مذاهب را در بر بگیرد.
دکتر پرایس میگوید: «ممکن بود مدتها طول بکشد تا درباره چگونگی شکلگیری یک هند یکپارچه توافق به دست آید. اما به نظر آمد جدایی یک راه حل سریع و ساده است.»
جدایی چه رنجهایی به بار آورد؟
یک کارمند دولت بریتانیا به نام سر سیریل رادکلیف در سال ۱۹۴۷ مرزهای جدید بین هند و پاکستان را ترسیم کرد.
او شبهقاره هند را تقریبا به یک بخش مرکزی و یک بخش جنوبی تقسیم کرد که هندوها اکثریت آن را تشکیل میدانند و دو بخش شمال غربی و شمال شرقی که مسلمانان اکثریت را در آن داشتند.
با این حال، جمعیت مسلمانان و هندوها در سراسر هند بریتانیا پراکنده بودند. به این معنی که پس از تقسیم، تقریبا ۱۵ میلیون نفر، اغلب صدها کیلومتر، برای عبور از مرزهای تازه تاسیس سفر کردند.
در بسیاری از موارد، مردم با خشونت جمعی از خانههای خود رانده شدند. اولین نمونه از این کشتار سال ۱۹۴۶ در کلکته اتفاق افتاد که در جریان آن حدود ۲ هزار نفر کشته شدند.
دکتر الینور نیوبگین، مدرس ارشد تاریخ آسیای شرقی در دانشگاه سواز لندن میگوید: «مسلم لیگ شبهنظامیان خود را تشکیل داد و گروههای دست راستی هندو هم همین کار را کردند. گروههای شبهنظامی مردم را از روستاهای خود بیرون میکردند تا کنترل بیشتری بر اوضاع به دست آورند.»
در سراسر شبهقاره تخمین زده میشود بین ۲۰۰ هزار نفر تا یک میلیون انسان کشته شده یا جان خود را بر اثر بیماری در اردوگاههای پناهندگان از دست داده باشند.
تبعات جدایی چه بود؟
از زمان تقسیم، هند و پاکستان بارها بر سر اینکه چه کسی استان کشمیر را کنترل کند، جنگیدهاند.
دو بار در سالهای ۸-۱۹۴۷ و ۱۹۶۵ بر سر کشمیر جنگ کردند و همچنین در سال ۱۹۹۹ در جریان بحران کارگل درگیر شدند.
هر دو کشور ادعا میکنند این منطقه متعلق به آنهاست و در حال حاضر هم بخشهای مختلف آن را اداره میکنند.
هند همچنین در سال ۱۹۷۱ با پاکستان وارد جنگ شد؛ زمانی که در جنگ استقلال پاکستان شرقی (بنگلادش کنونی) از پاکستان، طرف پاکستان شرقی را گرفت.
الان کمتر از دو درصد جمعیت پاکستان هندو هستند.
دکتر پرایس میگوید: «پاکستان به تدریج اسلامیتر شده است. تا حدی به این خاطر که بسیاری از جمعیت کنونی آن مسلمان هستند و هندوهای کمی باقی ماندهاند. و هند اکنون بیشتر تحت تاثیر ناسیونالیسم هندو قرار گرفته است.»
دکتر نیوبگین میگوید «میراث جدایی دردناک است.»
او ادامه میدهد: «در هر دو کشور اکثریت مذهبی پرقدرتی به وجود آورده در حالی که اقلیتها نسبت به گذشته کوچکتر و آسیبپذیرتر شدهاند.»
بخشهایی از امریتسار در جریان شورشهای سال ۱۹۴۷ به ویرانه تبدیل شد. مسلمانان میخواستند این شهر بخشی از پاکستان باشد و هندوها میخواستند در هند باقی بماند
پروفسور ناوتی پیوروال میگوید شاید میشد از جدایی و تقسیم جلوگیری کرد: «در سال ۱۹۴۷ ممکن بود که بشود یک هند یکپارچه تشکیل داد. میشد یک فدراسیون آزاد از ایالتها به وجود آورد، از جمله ایالتهایی که در آنها مسلمانان در اکثریت باشند.»
خانم پیوروال ادامه میدهد: «اما گاندی و نهرو هر دو بر داشتن یک کشور متحد اصرار داشتند که از مرکز کنترل شود. آنها در واقع در نظر نمیگرفتند که یک جمعیت اقلیت مسلمان چطور میتواند در چنان کشوری زندگی کند.»