حمله هوایی به کابل توسط ارتش آمریکا همزمان با ساعت های پایانی خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان که منجر به کشته شدن غیرنظامیان شد که بیشترشان کودک بودند یک شکست و ناکامی بزرگ برای واشنگتن به شمار می رود.
به گزارش جماران،شبکه تلویزیونی سیانان آمریکا به نقل از سه منبع اعلام کرد درست پس از آن که ارتش آمریکا موشک هلفایر را به سمت خودرو تویوتا کرولا سفید رنگی در کابل شلیک کرد که تصور میشد تهدیدی قریبالوقوع برای سربازان آمریکایی در حال انتقال از فرودگاه کابل است، سازمان جاسوسی آمریکا، سیا هشداری فوری صادر کرد: احتمالاً غیرنظامیان و از جمله کودکان در محل حضور دارند.
دیگر دیر شده بود. این هشدار در روز ۲۹ اوت (۷ شهریور/سنبله) چند ثانیه قبل از اصابت موشک به خودرو صورت گرفت و ۱۰ غیرنظامی از جمله هفت کودک در جریان این حمله کشته شدند. فرد مورد تعقیب «زمری احمدی» امدادگر افغان بود که اتفاقا با بنیادهای خیریه آمریکایی مستقر در افغانستان همکاری میکرد و به همراه فرزندان و چند فرد دیگر از بستگانش به اشتباه کشته شد. ظاهرا او و خانوادهاش در اندیشه مهاجرت به آمریکا بودند.
در هفتههای بعد، ارتش آمریکا تأکید کرد که این حمله پهپادی به یک هدف تروریستی موجه و تأیید شده بوده است و در عین حال اذعان کرد که ممکن است برخی از غیرنظامیان کشته شده باشند. اما روز جمعه ۱۰ سپتامبر، پس از هفتهها پوشش خبری رسانهها در مورد مشروعیت این حمله، ارتش آمریکا تصدیق کرد که هیچ یک از افراد کشته شده در حمله به خودرو در پیوند با داعش نبودهاند. ژنرال «فرانک مککنزی» فرمانده ارشد فرماندهی مرکزی آمریکا در پنتاگون به صراحت گفت: «این (حمله) اشتباه بود.»
هنوز مشخص نیست که آیا ارتش آمریکا پیش از آغاز عملیات به مجموعه اطلاعاتی این کشور اطلاع داده بود که تصمیم گرفته دگمه شلیک را بفشارد یا نه، اگر چه شاید به خاطر تحول سریع رویدادها، دلیلی برای این کار ندیده است. در ارتش آمریکا این گونه حملات که فرماندهان میدانی شخصا مجاز به انجام آن بدون مشورت با سلسله مراتب فرماندهی هستند، عملیات «پویا» نامیده میشود.
در برخی موارد، ارتش ممکن است از دستگاه اطلاعاتی بخواهد که پهپادهای شناسایی یا سایر تجهیزات خود را برای نظارت و تعقیب یک خودرو یا یک مکان ویژه به عنوان «وظیفه محوله» به کار گیرد. در این صورت دستگاه اطلاعاتی دادههای مربوط به هدف را در لحظه با وزارت دفاع همرسان میکند، اما در نهایت این تصمیم فرمانده نیروی زمینی ارتش است که فرمان حمله را صادر کند یا نه.
برخی منابع میگویند اشتباه مرگباری که در افغانستان روی داد، موضوع تصمیمگیری در این گونه موارد را برای دولت بایدن برجسته میکند. نحوه انجام حملات احتمالی در افغانستان بدون حضور نیروهای آمریکایی در آینده چگونه خواهد بود؟ آیا وزارت دفاع عهدهدار چنین مأموریتهایی است یا سیا؟
سیانان گفته است که سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا از اظهارنظر درباره این ماجرا خودداری کرده و سخنگوی سنتکام، فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا نیز به درخواست خبرنگار این شبکه برای اظهار نظر پاسخ نداده است.
مقامات ضدتروریستی، اطلاعاتی و نظامی آمریکا بر سر یک موضوع اتفاق نظر دارند و آن این که در غیاب نیروهای آمریکایی در محل، شناسایی هدف درست و انجام حملات موفق به اهداف قانونی داعش خراسان یا القاعده در افغانستان بینهایت سختتر شده است. برخی از مقامات کنونی و پیشین دولت آمریکا میگویند تلاش برای تقسیم ماموریت بین دو نهاد، این خطر را دارد که فجایع بزرگ نظیر حمله ۲۹ اوت در کابل باز هم اتفاق بیفتد.
«میک مولروی» مأمور پیشین سیا و پنتاگون و تحلیلگر کنونی شبکه ایبیسی آمریکا میگوید: «اگر آنها (ارتش) برای تصمیمگیری درباره این که بزنند یا نزنند، سیا را موظف کردهاند که هدف را بررسی کند، بنابراین باید صبر کنند تا اطلاعات را به دست آورند و بعد درباره حمله تصمیم بگیرند. اما اگر واقعا راهی برای دسترسی به چنین اطلاعاتی برایشان وجود نداشته، قطعا یک جای کار میلنگد.»
نمایندگان کنگره آمریکا از هر دو جناح دموکرات و جمهوریخواه متعهد شدهاند که درباره عوامل بروز اشتباه در این حمله به خصوص در پی روشنگری باشند و مقامات دولت کنونی و پیشین واشنگتن نیز اذعان کردهاند که تلفات غیرنظامیان یک واقعیت همیشگی در جریان مأموریت ایالات متحده در افغانستان بوده است. یک مقام آمریکایی با اشاره به حمله ۲۰ اوت به سیانان گفت: «این تصویر بسیار خوبی از کل جنگ ۲۰ ساله در افغانستان است.»
دستگاه جاسوسی و وزارت دفاع آمریکا سالها با یکدیگر برای اجرای حملات ضد تروریستی در افغانستان همکاری کردهاند. بخشی از این همکاری دیرین شامل قرار دادن پهپادها در اختیار فرماندهی نظامی است به این منظور که ارتش در مورد کشته شدن غیرنظامیان مسئولیتپذیری و شفافیت بیشتری داشته باشد.
اما جریان اطلاعات و تصمیمگیری بین این دو نهاد گاهی فاصله بین آنها را از بین میبرد و آنها در زمان اجرای برخی حملاتی از این دست با استانداردهای متفاوت عمل میکنند.
برخی از مقامات اطلاعاتی پیشین آمریکا این ادعا را هم میکنند که حملات پهپادهای سیا کمتر از حملات ارتش تلفات غیرنظامی به جا گذاشته است. اما آمار این سازمان علنی نیست و گروههای خارجی که تلفات حملات پهپادی آمریکا را دنبال میکنند، میگویند که ارتش آمریکا به طور معمول شمار تلفات جانبی در حملات خود را حساب نمیکند. همین موضوع مقایسه دقیق را دشوار میکند.
دولت بایدن اصرار دارد که ابزار لازم برای انجام مأموریتهای موفق «ماورای افق» را دارد. «ماورای افق» به قابلیت ارتش آمریکا برای انجام عملیات در افغانستان از طریق کشورهای دیگر گفته میشود. ژنرال مککنزی نیز روز جمعه چنین استدلال کرد که شکست عملیات ۲۹ اوت به معنی چالشبرانگیز شدن قابلیت «ماورای افق» نیست.
مککنزی گفت: «آن حمله عملیاتی برای دفاع در برابر تهدید قریبالوقوع حمله علیه ما بود. ما در مأموریت «ماورای افق» این گونه حمله نمیکنیم، زیرا در آن مأموریت، استانداردها برای انجام این گونه حملات، بالاتر خواهد بود و ما احتمالاً فرصت بیشتری خواهیم داشت نسبت به زمان آن حمله به خصوص که تحت فشار شدید بودیم.»
با این حال سیانان از قول منابع خود میگوید که دولت بایدن هنوز با چالش مکانیسم نحوه انجام ماموریت ضدتروریسم در افغانستان در آینده دست و پنجه نرم میکند. برخی از مقامات اطلاعاتی در آمریکا در محافل خصوصی مأموریت «ماورای افق» در افغانستان را مسخره کرده و آن را «ماورای رنگین کمان» میخوانند.
در روز ۲۹ اوت، مقامات اطلاعاتی آمریکا تحرکات زمری احمدی را که برای یک سازمان خیریه آمریکا کار میکرد، بر پایه گمان ضعیفی درباره پیوند او با داعش خراسان به مدت هشت ساعت ردیابی کردند. احمدی در خانهاش که آمریکا گمان میکرد خانه امن گروه داعش خراسان است، تعامل مختصری با افرادی داشته که مظنون به پیوند با این گروه بودهاند.
این سرنخ ضعیف باعث شد فرماندهان نظامی در طول یک روز نسبتاً عادی از حرکات احمدی سوء تفسیر کنند. آنها مشاهده کردند که او دبههای آب را در پشت خودرو بار میزند تا به خانه ببرد، اما گمان کردند که آن دبهها مواد منفجره بوده است.
فرماندهان نظامی با استناد به انفجار دوم خودرو و آتش بزرگ به وجود آمده، اصرار داشتند که مواد موجود در صندوق خودرو در واقع همان مواد جاسازی شده بوده که پس از اصابت موشک هلفایر منفجر شده است. اما در واقع این انفجار به احتمال زیاد مربوط به مخزن سوخت گاز پروپان بوده که در عقب خودرو قرار داشت.
به گزارش یورونیوز، فرماندهان نظامی زمانی که کار تعقیب احمدی را آغاز کردند، حتی هویت او را نمیدانستند.
لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا درباره این حمله که طی آن افرادی بیگناه به شکلی فجیع کشته شدند، گفت: «ما اکنون میدانیم که هیچ پیوندی بین آقای احمدی و گروه داعش خراسان وجود ندارد، فعالیتهای وی در آن روز کاملاً بی ضرر بوده و به هیچ وجه به تهدید قریبالوقوع علیه ما ربطی نداشته است و میدانیم که آقای احمدی به اندازه افراد کشته شده دیگر در این حمله، بیگناه بوده است.»
هفتهها پس از این حمله، رهبران ارشد نظامی آمریکا همچنان به صورت علنی و خصوصی از این حمله و اطلاعاتی که بر اساس آن ساخته شده بود دفاع میکردند. ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا به خبرنگاران گفت که این حمله «درست» بوده است. پنتاگون حتی تأکید کرد که پس از حمله یک انفجار بزرگ ثانویه رخ داده که فقط میتواند به دلیل وجود مواد منفجره در صندوق عقب خودرو باشد و همین انفجار ثانویه علت میزان بالای تلفات غیرنظامیان بوده است.
در نهایت معلوم شد که تقریباً همه آنچه آنها ادعا میکردند، دروغ بود.
با این حال مککنزی روز جمعه این گفته را که مأموریت آن روز یک «شکست کامل و مطلق» بود، رد کرد و گفت: «این حمله خاص مطمئناً یک اشتباه وحشتناک بود و ما مطمئناً از آن متأسفیم و من به روشنی گفتم که ما مسئولیت کامل آن را بر عهده میگیریم. در همان زمان در افغانستان ما داشتیم چندین عملیات پیچیده را برای دفاع از خودمان انجام میدادیم. بنابراین با آن که موافقم ... این حمله مطمئناً با استانداردهای ما مطابقت نداشت، ... اما این را قبول ندارم کل عملیات ما این گونه است.»