اگر روند برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به نظر پیچیده و حتی تا حدی غیر دموکراتیک می‌ رسد، به سبب این است که واقعا آن گونه است.

 

به گزارش جماران به نقل از ایندیپندنت، وقتی آمریکایی ها در انتخابات سراسری ماه نوامبر پای صندوق‌ های رای می‌ روند، آنها در واقع رئیس جمهور آمریکا را به طور مستقیم تعیین نمی ‌کنند، بلکه به صاحبان آرای الکترال خود می ‌گویند فرد مطلوب آنها برای ریاست جمهوری کیست. این صاحبان آرای الکترال هستند که بعد انتخابات خود را خواهند داشت و طی آن رئیس جمهور جدید و معاون اول او را انتخاب خواهند کرد. 

اگر این روند به نظر پیچیده و حتی تا حدی غیر دموکراتیک می‌ رسد، به سبب این است که واقعا آن گونه است. 

صاحبان آرای الکترال، که 538 تن هستند، قرار است نماینده رای‌ دهندگان حوزه خود باشند و در نشستی که ایالت به ایالت متفاوت است، تعیین کنند کدام کاندیدای ریاست جمهوری و معاون اولی رئیس‌ جمهور برنده آرای ایالت آنها خواهد شد. این گروه از صاحبان آرای الکترال و نشست ‌های آنها چیزی است که با عنوان «مجمع گزینندگان» شناخته می ‌شود. وقتی یک کاندیدای ریاست‌ جمهوری حائز اکثر آرای الکترال، یعنی 270 رای شود، برنده ریاست ‌جمهوری خواهد شد. 

تعداد صاحبان آرای الکترال بر اساس تعداد نمایندگان مجلس آمریکا است. هر ایالت به ازای هر نماینده در مجلس نمایندگان (که در کل 435 کرسی دارد) و هر عضو مجلس سنا (که 100 سناتور دارد) یک رای الکترال خواهد گرفت. این تعداد فقط در صورتی قابل تغییر است که نماینده جدیدی به اعضای مجلس اضافه شود که یعنی تغییر در آرای الکترال هر 10 سال یک ‌بار احتمال وقوع دارد و آن تنها در صورتی است که گزارش ‌های سرشماری حاکی از تغییر چشمگیر جمعیت در یک منطقه باشد. 

ایالاتی که جمعیت کمی دارند، مانند «آلاسکا، دلاور، ورمونت، وایومینگ، داکوتای شمالی و مونتانا»، تعداد نماینده ‌های کمتری در مجلس دارند و به همین دلیل آرای الکترال کمتری دارند. هر یک از این ایالات تنها سه نماینده و در نتیجه فقط سه رای الکترال دارد. به همین ترتیب، واشنگتن دی‌ سی نیز که هیچ نماینده ‌ای در مجلس نمایندگان ندارد، حائز سه رای الکترال است.

در طرف دیگر ایالاتی که جمعیت پر شماری دارند، مانند کالیفرنیا و تگزاس، ده‌ ها نماینده در مجلس و به همین سبب ده‌ ها رای الکترال دارند. کالیفرنیا صاحب 55 رای الکترال و تگزاس حائز  38 رای است.

مجمع گزینندگان براساس نظر تدوین‌ کنندگان قانون اساسی آمریکا برای دلایل متعددی، چندین دلیل خوب و چندین دلیل نه چندان خوب، تعبیه شده است. 

دلایل به اصطلاح خوب

تدوین‌ گران قانون اساسی می‌ خواستند جلوی تبدیل انتخابات به رقابتی ولایتی را بگیرند که به نزاع ایالات با یکدیگر برای حکومت بر کل کشور منجر می ‌شد. به همین دلیل با کنار گذاشتن ایده ساده هر شخص یک رای، آنها امیدوار بودند از تشکیل ائتلاف‌ های محلی که می ‌توانست منجر به تجزیه کشور شود، جلوگیری کنند. 

آنها همچنین می ‌خواستند مطمئن شوند که سرنوشت کشور صرفا بر اساس رای پر جمعیت ‌ترین ایالات آن تعیین نخواهد شد. 

دلایل نه چندان خوب

این طرح به عنوان مصالحه میان تدوین‌ گرانی که اعتقاد داشتند مردم باید رئیس جمهور را تعیین کنند با آن دسته از افرادی که معتقد بودند ایده هر شخص یک رای باعث خواهد شد ایالات جنوبی آمریکا برای همیشه در اقلیت باقی بمانند، اتخاذ شد. برای تضمین این که ایالات جنوبی تحت سلطه ایالات پرجمعیت شمالی نخواهند رفت مصالحه 3/5 اتخاذ شد که یعنی به دلیل امور مالیاتی و انتخاباتی، هر پنج برده در جنوب به عنوان سه «شهروند» شمرده می ‌شدند. در نتیجه افرادی که حتی حق رای نداشتند، به ابزاری برای اخذ قدرت سیاسی بیشتر اربابان خود مبدل گشتند. 

برای پاسداری از ایالاتی که جمعیت کمتری دارند و حفاظت از این که رای و تمایلات آنان توسط مناطق پرجمعیت ‌تر سرکوب نشود، مجمع گزینندگان عملا قدرت رای افرادی که در مناطق متراکم شهری زندگی می‌ کنند را زیر سؤال بردند و باعث شدند در پنج انتخابات، رئیس جمهور آمریکا بدون کسب اکثریت آرای شهروندان برنده انتخابات شود. 

هر دوی روسای جمهور «جورج دبلیو بوش و دونالد ترامپ» علی ‌رغم ‌عدم  ‌کسب اکثریت آرای شهروندان برنده ریاست ‌جمهوری آمریکا شدند. 

در انتخابات سال 2000  بوش بر «ال گور» رقیب دموکرات خود پیروز شد، گرچه او حائز 500 هزار رای بیشتر از  بوش بود. در سال 2016 اما شکاف میان مجمع گزینندگان و آرای عموم مردم به گونه ‌ای قابل توجه بیشتر بود؛  ترامپ در آرای عموم شهروندان سه میلیون رای از رقیب خود کم آورد. 

قبل از 2008، آخرین باری که یک رئیس ‌جمهور بازنده عموم آرای شهروندان ولی پیروز انتخابات شد، «بنجامین هریسون» بود که در سال 1888 بر «گرور کلیولند» پیروز شد. پیروزی ‌های  ترامپ و  بوش چه به صورت اتفاقی بوده یا چه حاکی از نقصی ذاتی در نظام انتخاباتی آمریکا باشد، باعث تغییر نظر رای ‌دهندگان درباره آن نشده است.

به گزارش موسسه گالوپ، اکثر آمریکایی های مشارکت ‌کننده در نظرسنجی ‌ها از سال 1944 به این طرف خواستار اصلاحیه ‌ای بر قانون اساسی هستند تا رای ‌گیری مستقیم سراسری در کشور را برقرار کنند و در نتیجه مجمع گزینندگان را کنار  بگذارند. تنها استثنا اما در نظرسنجی نوامبر 2016 و درست بعد از پیروزی ترامپ اتفاق افتاد که طی آن آمریکایی ها نظری کاملا 50/50 درباره چنین اصلاحیه‌ ای داشتند.

از زمان جنگ جهانی دوم به این طرف ایده مجمع گزینندگان تقریبا همیشه مورد مخالفت اکثر آمریکایی ها قرار گرفته است. 

چرا آمریکا این نظام انتخاباتی را تغییر نمی‌ دهد؟ 

مهم ‌ترین نکته این است که ایالات کوچک‌ تر که در اثر این نظام انتخاباتی قدرت رای متورمی دارند، همواره علیه هرگونه تغییر آن رای خواهند داد. اما حتی بدون مخالفت ایالات کوچک ‌تر با این تغییرات، کنار گذاشتن مجمع گزینندگان نیاز به تصویب اصلاحیه ‌ای بر قانون اساسی دارد که خود مانعی بزرگ بر سر راه آن است. گرچه این کار خیلی سخت است اما غیر ممکن نیست، مجمع گزینندگان در گذشته نیز سه بار با اصلاحیه‌ هایی بر قانون اساسی تغییر کرده است، اما چنین کاری نیاز به کسب نظر اکثریت جامعی در مجلس آمریکا دارد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.