روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم مهدی حسن زاده به اظهارات حمیدرضا ترقی واکنش نشان داد.

به گزارش جماران، اعتماد نوشت: حمیدرضا ترقی، ‌عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی دو روز پیش گفته بود: از این به بعد هرچه تجمع اعتراضی داشته باشیم به پای آقای حجاریان نوشته می‌شود چون کار مشترکی است و از قبل زمینه ایجاد اغتشاش را در جامعه فراهم کردند. وی حجاریان را تئوریسین تندروها و مبدع سیاست«فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا» دانسته بود که حالا هم با استناد به همین تئوری در صدد فشار به نظام است.

«موتلفه‌ای‌ها با این کارها می‌خواهند بگویند ما هم هستیم». این عبارت بخشی از پاسخ کوتاه سعید حجاریان به حزب موتلفه است؛ زمانی که حزب مذکور در ارگان خود «شما»، از فعالیت‌های انتخاباتی بعضی اصلاح‌طلبان همچون حجاریان و علوی‌تبار و جلایی‌پور و خانیکی و... و تهیه مانیفست در آستانه سال ١٣٩٢ پرده برداشت! حمیدرضا ترقی اکنون مجددا به میدان سیاست آمده و در گفت‌وگویی با «نامه‌نیوز‌« به نقد مواضع سعید حجاریان و به تبع آن اصلاح‌طلبان پرداخته است. در این گفت‌وگوی کوتاه کلیدواژه‌هایی مطرح شده است که اهم آنها در ذیل می‌آید:

یکم- انتخابات برای اصلاح‌طلبان بت نیست.

دوم- اصلاح‌طلبان امروز می‌خواهند تئوری «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» را اجرا کنند.

سوم- از این به بعد هرچه تجمع اعتراضی داشته باشیم به پای آقای حجاریان نوشته می‌شود.

 

چنانچه، یادداشت‌های منتشر شده در روزنامه جمهوری اسلامی (سال ١٣٥٨) و بعضی مطالب جسته و گریخته پیش و پس از انقلاب را نادیده بگیریم، سعید حجاریان مهم‌ترین مباحث خود را درباره سیاست و جامعه از اواسط دهه ٧٠، در نشریاتی چون «سلام» و بالاخص «عصرما» آغاز کرد. خوشبختانه بخش عمده‌ای از آن موارد در چندین کتاب با عناوینی چون «جمهوریت؛ افسون‌زدایی از قدرت»، «از شاهد قدسی تا شاهد بازاری»، «تاوان اصلاحات» و... و البته کتابی که قریب به یک دهه است، در وزارت ارشاد در انتظار مجوز مانده، گردآمده است. البته برخی گفت‌وگوها نیز ذیل این آثار جمع‌آوری نشده‌اند. شاید از نگارنده پرسیده شود ذکر این موارد یا به عبارتی توضیح واضحات از چه باب بود؟ سه روز پیش دکتر محمد طبیبیان در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد با عنوان «اقتصاد نهادگرایی و نئوکینزی» ضمن وارد کردن انتقاداتی به اقتصاددان نهادگرای وطنی آنان را به چالشی دعوت کرد و نوشت: «برخی از مسوولان اقتصادی دولت جدید گفته‌اند که نئوکینزین هستند، بسیارخوب بگذارید امتحان کنیم که آیا اصولا متوجه هستند در چه بابی صحبت می‌کنند؟ ایشان را به چالش دعوت می‌کنم که یک فصل از کتاب اقتصاد کلان سارجنت را از رو بخوانند و تشریح کنند.» حال با تأسی از آقای طبیبیان من نیز جناب ترقی عضو ارشد حزب موتلفه اسلامی را به چالشی مشابه دعوت می‌کنم؛ آنگونه که ایشان چندین مقاله از مجموعه مقالات بلند حجاریان مانند «تحول مفهوم امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران»، «امام خمینی فقیه دوران گذار» و... را از رو بخوانند، تشریح کنند و حتی‌المقدور انتقادات‌شان به شکل علمی، منقح و در قالب «مقاله» به دست خوانندگان برسانند.

 

باری، فرض ما این است جناب ترقی چالش ما را لبیک گفته و مقالات را روخوانی و تشریح کرده‌اند. حال با ذکر مقدمه‌ای به سراغ کلیدواژه‌های گفت‌وگوی اخیر ایشان می‌رویم. چنان که ذکر شد، حجاریان در مقالات، یادداشت‌‌ها، گفت‌وگوها و تا پیش از ترور در سخنرانی‌هایش موضع خود را نسبت به بسیاری از مسائل مستحدثه به طور شفاف بیان کرده است. مواردی چون جمهوریت، اسلامیت، آزادی، قانون اساسی، اصل ولایت فقیه، جنبش‌های اجتماعی، احزاب و به‌طریق اولی انتخابات. از این رو می‌توان ادعا کرد، سعید حجاریان هیچگاه در پروژه فکری-مطالعاتی خود تحت تاثیر شرایط قرار نگرفته، متحد و هم‌پیمان کوتاه‌مدت نشده و هر چه امروز می‌گوید بازآرایی و تکمیل همان‌ مواردی است که قریب به سه دهه است، آنها را ساخته و پرداخته کرده است. البته لازم به ذکر است، حجاریان نیز در آثارش چرخش‌‌هایی کرده است؛ از جمهوری‌خواهی به مشروطه‌طلبی و بالعکس که شرح آن در این مجال نمی‌گنجد. مع‌الوصف، امروز با مشاهده یک گفت‌وگوی تصویری یک و نیم ساعته یا چند گفت‌وگو و یادداشت نمی‌توان فتح‌الفتوح کرد و این ندا را سر داد که «مُچ حجاریان را باز کردیم...». انتخابات. از سعید حجاریان، به فراخور زمان، گفتارهای زیادی درباب انتخابات منتشر شده است. چه آنهایی که پیش از برگزاری انتخابات و از باب ترویج ایده اصلاح‌طلبی بوده و چه آنهایی که پس از انتخاب و از باب تشریح استراتژی‌ و خط‌مشی بوده است. ولی شاید بتوان نگاه حجاریان به انتخابات را در جمله‌ای خلاصه کرد، که در کمپین انتخاباتی جبهه مشارکت در آستانه انتخابات مجلس ششم از او منتشر شد: «بعضی اشیای گرد گرفته را باید گردگیری کنیم.» این عبارت، کوتاه اما قابل بسط است. چرا که اولا «تغییرِ عیان» را نتیجه انتخابات فرض می‌کند؛ در واقع، وی معتقد است پس از تغییر در ترکیب هر نهاد انتخابی نمی‌توان به همان سیاق پیشین کنشگری کرد بلکه باید طرحی نو در انداخت، به‌نحوی که نمود بیرونی داشته باشد. نتیجتا، چنانچه اصلاح‌طلبی از عهده این مسوولیت خطیر برنیامد و ساختارها و هسته سخت قدرت مانع شدند، دیگر نمی‌توان «گردگیری» مدنظر را به‌سرانجام رساند و لاجرم باید عطای حضور را به لقایش بخشید. بله، انتخابات برای حجاریان و البته دیگر اصلاح‌طلبانی که همچون او می‌اندیشند، بت نبوده و نیست. همان‌گونه که پیش‌تر خوانده‌ایم، حجاریان در مقاله‌ای با عنوان «بت‌وارگی صندوق رای» خاطرنشان می‌کند: «صندوق رای و به طور کلی، انتخابات، قانون اساسی، پارلمان، احزاب و حتی نهادهای مدنی، برساخته‌های تجربه‌ بشری هستند و باید این ابداعات را ارج نهاد، امّا نباید آنها را تقدیس و تبدیل به بت کرد؛ چرا که بت‌واره‌شدنِ هر یک از اینها می‌تواند ما را از مضمون و محتوای آنها غافل نماید.در عالمِ عرفیات، جایگزینی صندوقِ رای با ضریح شرک‌آلود است و می‌توان آن را، به اصطلاح، «بت‌پرستی سیاسی» نام نهاد؛ کما اینکه در عالم اقتصاد نیز با پدیده‌ای به نام «بت‌وارگی کالایی» روبه‌رو هستیم که انسان را در خدمت کالا قرار می‌دهد، نه برعکس.» چنانچه جناب ترقی و دیگر منتقدان مجددا مقاله مذکور را مطالعه کنند، در‌می‌یابند مقوله انتخابات در چه مواردی از محتوا تهی می‌شود و فحوای کلام حجاریان چیست.

 

تئوری فشار از پایین و چانه‌زنی در بالا

این تئوری بر دو رکن استوار است. یکم) جنبش اجتماعی فراگیر، دوم) گفت‌وگوی نخبگان با حاکمیت. که تلفیق این دو در نهایت منتج به بهبودخواهی حکومتی یا اصلاح‌طلبی می‌شود. حجاریان در گفت‌وگویی با پنجمین شماره نشریه راه‌نو (١٣٧٧) می‌گوید: «راهی جز فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا نداریم؛ فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا معطوف به دو پویش جمهوریت و مشروطیت است. یعنی حضور گسترده مردم در صحنه و نخبگانی که بتوانند از این انرژی و نیرو استفاده کرده و با باز کردن فضای سیاسی مطالبات را طرح کنند و به اصطلاح انسداد سیاسی را برطرف کنند.» حجاریان سال ١٣٨٦، در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد ابهامات ایده خود را رفع می‌کند. (ر. ک شماره ١٥٧٩، ١١/١٠/١٣٨٦) با تلفیق این دو گفت‌وگو و برخی دیگر از موارد- که شاید در همان روخوانی‌ها مشخص بشود- در‌می‌یابیم که حجاریان معتقد است «فشار از پایین» در چارچوب ظرفیت‌های قانون اساسی و با اتکا به جامعه‌مدنی محقق می‌شود بنابراین به سهولت می‌توان دریافت که ایده‌ وی نه دربرگیرنده تظاهرات کور و اقدامات وندالیستی و ساختارشکن است، نه از باج‌گیری‌های سیاسی! حمایت می‌کند و نه چشم به نیروی خارجی دارد.

 

اعتراض

تحلیل حجاریان از اعتراضات جایگاه دوگانه‌ای فضای سیاسی و مجازی پیدا کرده است. گروهی از معترضان- البته بی‌نام و از نوع توییتری- قیاس موجود در برنامه اینترنتی عصرما را سخره‌آمیز، مرکزگرا و... تلقی و اشاره کرده‌اند، «اگر مردم حاشیه تلف هم بشوند، نگاه حجاریان‌ها فقط به مرکز و پایتخت است.» آری، در یک تحلیل سطحی، می‌توان با این منتقدان همراه شد و ضد‌یت حجاریان با توده مردم را اثبات کرد؛ اما چنانکه مخاطب اهل تدبر، قدری در متون علم سیاست و همچنین تاریخ غور کرده باشد، می‌تواند دریابد جنبش اجتماعی چه زمانی به بار می‌نشیند و اساسا جنبش‌های موثر- به لحاظ تقسیمات کشوری- در چه نقاطی موثر واقع شده و می‌شوند. شِق دیگر تحلیل‌ها را در کلام عضو ارشد حزب موتلفه و همفکران ایشان مشاهده می‌کنیم. جناب ترقی که نام‌شان با «معاونت بین‌الملل» آن حزب دیرپا آمیخته است، طبعا از کم و کیف جنبش‌های اجتماعی ممالک دیگر آگاه‌ند. چنانکه قدری، به شاخه «سیاست مقایسه» نیز علاقه داشته باشند، به سهولت می‌توانند با اندکی مقایسه دریابند، جنبش‌های اجتماعی -به شکل مدنی یا خشن- در چه بستری بروز و ظهور می‌کنند. سخن در این باره بسیار است اما به همین مقدار بسنده کرده و یادداشت را با این گفته سعدی به پایان می‌برم؛ چندین چراغ دارد و بیراه می‌رود/ بگذار تا بیفتد و بیند سزای خوایش

ناقد محترم، جناب ترقی، به رسم مألوف، بدون آنکه علت‌العلل را بشناسند، بر معلولات مانور سیاسی- رسانه‌ای می‌دهند شاید به سیاق همان عبارت سطر اول یادداشت! اما باید متذکر شد موارد سه‌گانه‌ای که ذکر آن رفت، جملگی زمانی قابل انطباق با شرایط روز می‌شوند، که فرضیات نیز تکرار شده باشند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.