در فضای ناشی از حمله موشکی عراق به تهران و همچنین بمباران شیمیایی حلبچه ، واکنش رسانه های خبری و تحلیلگران مسائل سیاسی نسبت به عملیات والفجر ده برای مدت کوتاهی تحت تاثیر قرار گرفت.
به گزارش جماران؛ امروز سالگرد عملیات والفجر ده است. نبرد والفجر ده که از آن به عنوان آخرین عملیات هجومی ایران یاد می شود به علت همزمان شدن با بمباران های موشکی و شیمیایی عراق علیه مواضع ایران چندان مورد توجه رسانه های خبری قرار نگرفت
آنچه در ادامه می آید شرح کاملی از مراحل انجام این عملیات است که به همت مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ گرد آوری شده است:
نیروی زمینی سپاه پاسداران عملیات کربلای 8 را در ادامه و تکمیل عملیات کربلای 5 در منطقه شرق بصره طرح ریزی و اجرا کرد که این عملیات به منزله آخرین تحرک نظامی ایران در منطقه جنوب بود. لازمه تداوم عملیات همچون گذشته برخورداری از خلاقیت و ابتکار عمل ، همراه با رعایت غافلگیری بود.
پیشروی توأم با دشواری فوقالعاده در عملیات کربلای 5، ناظر بر این معنا بود که نیروی زمینی سپاه، به رغم درهم شکستن کلیه خطوط و استحکامات دشمن ، به دلیل در اختیار نداشتن نیروی " زرهی " و پشتیبانی هوایی " مناسب، قادر به پیشروی در عمق مواضع دشمن نبود. این کاستی اساسی در بنیه نظامی رزمندگان اسلام سبب گردید با وجود موفقیتهای به دست آمده در شرق بصره تدریجاً دور عملیات کند و متوقف شود و ادامه عملیات در منطقه جنوب حداقل برای مدتی غیرممکن ارزیابی شود.
از سوی دیگر، به لحاظ سیاسی و نظامی ، ضرورت اجرای عملیات بزرگ امری بدیهی بود و هرگونه تعلل در آن میتوانست زمینه را برای حمله دشمن مهیا سازد. لذا به منظور ممانعت از ایجاد رکورد در جنگ و فراهم سازی مقدمات تداوم نبرد و کسب پیروزی، برای عبور از وضعیت جدید و شکستن بن بست امری ضروری بود .
در راستای استراتژی جدید ایران در ابتدای سال 66 سپاه پاسداران در محورهای مختلف جبهههای شمال غرب عملیاتهایی اجرا نمود که بیت المقدس 2 و 3 آخرین نوع، از این عملیاتها بود.
از طرفی بدلیل عدم گشایش در جبهههای جنوب برای اجرای عملیات بزرگ و همچنین عدم امکان اجرای عملیات گسترده در شمال سلیمانیه و منطقه ماووت، مسئولین جنگ را بر آن داشت تا منطقه «حلبچه» و سد «دربندیخان» را برای اجرای عملیات بزرگ در نظر بگیرند.
موقعیت منطقه
منطقه عملیاتی والفجر 10 شامل قسمتی از "دشت زور" (گلها) میباشد که در شمال آن، ارتفاعات سورن و در جنوب آن، ارتفاعات بالامبو، گوزیل و شیندروی قرار دارند. همچنین، در شرق منطقه، ارتفاعات پروینه ـ توانیر، کوه شنام، کوه دالانی، خورنوازان وجود دارند و در غرب و شمالغربی آن، ارتفاع تیمورژنان و دریاچه دربندیخان قرار دارد.
زمین منطقه عمومی دشت زور از خاک رس تشکیل شده است که هنگام بارندگی، تردد خودروها و نفرات به کندی صورت میگرفت و ارتفاعات این منطقه در نزدیکی قله بیشتر به صورت صخره ای و سنگی و در نزدیکی دامنه، با شیب تند است. همچنین، شیارهایی در منطقه وجود دارد که هر کدام نقش موثری در اختفا نیروهای خودی داشتند و گاهی به عنوان معابر وصولی مورد استفاده قرار میگرفتند. از جمله، شیارهای دره گلان، شیارزلم، شیار سورمر، شیار سازان، دره خورنوازان، شیار بالای روستای خوی و شیار شنام.
تأسیسات نظامی دشمن در این منطقه عبارت بودند از: 1) پادگان حلبچه که دارای پد آسفالته هلیکوپتر بود، 2) پادگان لشکر 27 واقع در کانی بانکا، 3) مقر فرماندهی دفاع الوطنی سپاه یکم واقع در منطقه رود ازه، 4) پایگاههای موشکی سام 2 و سام 7.
راههای ارتباطی دشمن به منطقه عبارت بودند از: جاده سید صادق ـ خرمال ـ حلبچه؛ جاده حلبچه ـ طویله ـ نوسود؛ جاده اربت ـ سیدصادق؛ ـ جاده اربت ـ دربندیخان ـ خرمال و پلهای زلم، ملاویسی، سرآوا، اماجنامن، حاجی ورفه و خاکی خول.
مهمترین شهرهای عراق در این منطقه به ترتیب وسعت و اهمیت عبارتند از: حلبچه، خرمال، دوجیله و طویله.
آمادهسازی منطقه
عقبه آماده سازی و احداث جاده مناسب بر روی بلندیهای صعبالعبور و اتصال آن به منطقه عملیاتی از مهمترین مسائل عملیات بودند که به طور جدی مورد توجه قرار گرفتند. زیرا، در صورت عدم آماده سازی جاده، بار دیگر انجام عملیات به تعویق میافتاد. جادههای مورد نظر در منطقه که بیشتر به دو عقبه اصلی مریوان ـ سنندج و کرمانشاه وصل میشدند عبارت بودند از:
1) اتصال جاده ملخور به دشت یا عقبه مریوان؛
2)جاده گوزیل با عبور از رودخانه آب سیروان و اتصال آن به حلبچه یا عقبه پاوه؛
3) جاده از غرب بالامبو به غرب حلبچه، که مسئولیت اصلی احداث این جادهها بر عهده جهاد سازندگی و مهندسی سپاه بود.
ـ استقرار توپخانه در منطقه
- هوانیروز نیز علیرغم آن که حدود شش روز قبل از عملیات توجیه شده بود اما توانست به خوبی در روز نخست عملیات، شهدا و مجروحان را تخلیه کند و این موضوع حاکی از آمادگی بالای این نیرو بود.
در مجموع، اقداماتی که برای آمادگی عملیات لازم بود طی دو ماه انجام گرفت و این زمان در مقایسه با آمادهسازی عملیاتهای گسترده در گذشته، زمان بسیار مطلوبی بود.
اهداف عملیات
علاوه بر اهداف سیاسی ، سه هدف عمده نظامی مورد نظر بود :
1 - آزادسازی شهرهای حلبچه ، خرمال ، دوجیله ، بیاره و طویله .
2 - فراهم سازی مقدمات تصرف سد دربندیخان .
3 - مسدود کردن عقبه اصلی استان سلیمانیه .
طرح مانور
موقعیت زمین منطقه نقش اصلی و تعیین کننده ای در نحوه طراحی مانور عملیات داشت، زیرا به دلیل وجود ارتفاعات سرکوب سورن در شرق منطقه عملیاتی و وجود دریاچه دربندیخان در غرب آن، در حد فاصل انتهای شمال غربی ـ شرقی دریاچه تا ارتفاعات سورن، تنگهای به عرض 10 کیلومتر به وجود آمده بود. در مباحث طرح مانور، تضمین موقعیت عملیات مستلزم انسداد این تنگه با الحاق از دو محور یاد شده به ترتیب زیر بود:
در محور شمال از ملخور به طرف خرمال و از محور جنوبی، از غرب بالامبو در امتداد تیمورژنان با تصرف سرپل در کمر دریاچه، و سرانجام، الحاق دو بازو در تنگه و محاصره دشمن.
به منظور تحقق این مانور، سه قرارگاه از سه محور در نظر گرفته شدند. « قرارگاه قدس » در محور شمالی که مأموریت بستن تنگه و تصرف پل گردکو (عقبه اصلی دشمن به کل منطقه) را به عهده داشت.« قرارگاه فتح » در محور جنوبی که می بایست ضمن تصرف بالامبو و تیمورژنان، با تأمین سرپل در کمر دریاچه، برای مقابله با حرکت احتمالی دشمن با احداث پل، آمادگی لازم را کسب میکرد. در محور میانی، « قرارگاه ثامنالائمه» (ع) تا محور گوزیل ـ دشت سازان به سوی حلبچه پیشروی کرده و در مرحله دوم، جاده بیاره ـ طویله ـ نوسود را تصرف و آزاد میکرد.
«قرارگاه رمضان» علاوه بر ماموریت شناسایی، باید تحرکاتی را در عمق و عقبه دشمن انجام میداد. همچنین، تصرف شهر حلبچه و انهدام توپخانه بخش دیگری از برنامههای نامنظم بود که در مجموع با مشارکت تیپ 75 ظفر و کردهای معارض صورت میگرفت.
سازمان رزم سپاه پاسداران در این عملیات به شرح ذیل بود:
قرارگاه قدس: لشکرهای 7 ولی عصر (عج) با شش گردان؛ 17 علیابن ابیطالب (ع) با شش گردان؛ 19 فجر با شش گردان؛ 25 کربلا با 10 گردان؛ 33 المهدی (عج) با شش گردان؛ 41 ثارالله با هفت گردان و تیپ 39 بیتالمقدس با چهار گردان.
قرارگاه ثامنالائمه(ع): لشکر 9 بدر با هشت گردان؛ تیپهای 29 نبی اکرم (ص) با شش گردان؛ 36 انصارالمهدی با چهار گردان؛ 75 ظفر با دو گردان و ویژه شهدا با شش گردان؛ سپاه چهارم با شش گردان.
قرارگاه فتح: لشکرهای 8 نجف با پنج گردان؛ لشکر 11 امیرالمومنین (ع) با چهار گردان؛ لشکر 14 امام حسین (ع) با پنج گردان و تیپهای 44 قمربنیهاشم (ع) با سه گردان؛ 82 صاحبالامر با سه گردان؛ 91 بقیهالله با سه گردان و انصارالرسول (ص) با سه گردان و یک تیپ نامنظم از قرارگاه رمضان.
در مجموع، 10 لشکر و 9 تیپ شامل 103 گردان، در عملیات والفجر 10 وارد عمل شدند.
شرح عملیات
پس از انجام بحث و بررسیهای لازم، ساعت 2 بامداد 23 اسفند 1366 برای عملیات تعیین شد. در برخی از محورها نیروها می بایست فاصله زیادی را تا رسیدن به هدف طی میکردند، شروع عملیات از ساعت 2 تا 4 بامداد در محورهای مختلف متغیر بود.
در این عملیات، نیروها با سرعت عملی بالا، به بیش از 90 درصد از اهداف تعیین شده دست یافتند. به جز عکسالعمل دشمن در محورهای شاخ سورمر و شاخ شمیران، مقاومت عمدهای از نیروهای عراقی مشاهده نشد. در محور چناره نیز با وجود یخبندان و با چهار ساعت تأخیر، اهداف مورد نظر تأمین شد و تعداد زیادی از نیروهای دشمن که در خواب به سر میبردند، در غافلگیری کامل به اسارت در آمدند.
در محور قرارگاه قدس، پس از تصرف ملخور و ارتفاعات چناره، خورنوازان، هانی قول و تپه حمید، به دلیل عدم اتصال جاده، عملیات متوقف شد.
در محور قرارگاه فتح نیز، علیرغم تصرف بالامبو و تنگه، به دلیل توقف عملیات قرارگاه قدس و همچنین، عکسالعمل دشمن در جناح چپ، نیروها، از پیشروی کامل بر روی شاخ سورمر و شاخ شمیران باز ماندند. در محور میانی، قرارگاه ثامنالائمه (ع)، ارتفاعات مگر، و نیمی از ارتفاع شیندروی را تصرف کرد و برای الحاق روی یال ارتباطی، شامل دشت سازان و سپس نیمی دیگر از ارتفاعات شیندروی، علیرغم روشن شدن هوا، تک را ادامه داد.
با توجه به موفقیتهای به دست آمده، نیروها از روحیه خوبی برخوردار بودند، ضمن این که تلفات خودی بسیار اندک بود. علاوه بر این، به دلیل از هم گسیختگی دشمن و عدم حضور جدی در منطقه، فرماندهان بر انجام سریع مرحله دوم عملیات تاکید داشتند. مشکل اساسی در این مرحله، عدم اتصال جاده هانی قول بود، تا این که در ساعت 14 روز 24 اسفند 1366 خبر اتصال جاده به قرارگاه رسید. لذا مقرر شد، مرحله دوم عملیات در شب سوم انجام گیرد.
با ایجاد 48 ساعت وقفه در عملیات، دشمن دست به تحرکاتی زد که حاکی از غافلگیری کامل عراق نسبت به اهداف مورد نظر و سمت اصلی تک بود. این نقل و انتقالات و تحرکات دشمن بیش از همه بر روی شاخ سورمر و شاخ شمیران، و در اولویت بعدی، در برابر قرارگاههای فتح و ثامنالائمه (ع) مشاهده میشد. از سوی دیگر، تبلیغات جبهه خودی تا مرحله دوم نیز در شکل گیری اقدامات دشمن بیتأثیر نبود. در این تبلیغات، محور قرارگاه قدس به عنوان محور انجام عملیات ظفر 7 با مشارکت نیروهای تحت امر قرارگاه رمضان و اکراد معارض اعلام شد، در حالی که، تلاش در محور قرارگاه فتح و ثامنالائمه (ع) مسکوت ماند. این اقدام، بر حساسیت دشمن نسبت به دو محور میانی و جنوبی افزود و موجب غفلت عراق از محور قرارگاه قدس شد.
دشمن مبتنی بر چنین درک و ذهنیتی، ستونهای متعدد و طویلی را با عبور از پلهای ملاویسی و زلم به سوی دوجیله و سپس حلبچه روانه کرد. به گونهای که تیپ کماندویی 68 نیروی مخصوص پس از ورود به منطقه، در روز اول پاتکهای خود را بر روی شیندروی آغاز کرد. در مجموع، به نظر میرسید دشمن نسبت به محور قرارگاه قدس از حساسیت چندانی برخوردار نیست، ضمن آن که در همان ابتدا، تحرکات محدود دشمن با آتش موثر این قرارگاه ناکام و متوقف شد.
مرحله دوم
مرحله دوم این عملیات در شب 25 اسفند 1366 آغاز شد. قرار گاه قدس با تصرف پل زلم، تنگه خرمال را مسدود کرد .در پی آن ، به قرار گاه فتح ابلاغ شد ، به پیش روی آن ادامه دهد تا با قرار گاه قدس الحاق کند ، قرار گاه ثامن الائمه (ع) نیز از روی ارتفاعات شیندروی به سمت دشت سرازیر شد . در این مرحله نیز سرعت عمل نیروها قابل توجه بود، به گونه ای که قرار گاه فتح تا صبح روز 25 اسفند 66 موفق شد ارتفاعات دارزین و سر پل مورد نظر را تصرف کرده و به طرف جاده آسفالته حلبچه و دریاچه دربندیخان پیشروی کند . قرار گاه ثامن الائمه (ع) نیز با سرازیر شدن از روی شیندروی به سمت محور جاده و ارتفاعات پنج قله ، به دلیل خالی بودن منطقه از دشمن با مشکلی روبرو نشد . در صبح روز سوم عملیات، با تصرف پل زلم و بسته شدن تنگه ، کلیه نیروهای دشمن به محاصره در آمده و دست به عقب نشینی زدند . به دلیل بسته بودن عقبه دشمن ، ستون های عراقی در منطقه سرگردان شده و در مواجه با نیروهای خودی ، به هر سمت می گریختند.
قرارگاه فتح با مشاهده وضعیت دشمن مرحله سوم عملیات را در روز آغاز کرد و در یک خیز، به سوی پادگان زمقی رسید. در حوالی ظهر، یگان های تابعه این قرارگاه نیز به دروازه های شهر دوجیله رسیدند. در این شرایط، بیشتر نیروهای دشمن در حد فاصل سه کیلومتری جنوب پل زلم تا شهر دوجیله تجمع کرده بودند. دشمن نخستین تلاش خود را متوجه پل زلم کرد تا شاید بتواند حلقه محاصره را بشکند، اما در پی مقاومت نیروهای خودی و اجرای آتش مناسب ، دشمن با دادن تلفات، از تصرف این پل منصرف شد. قرارگاه ثامن الائمه توانست پس از درگیری اندک با نیروهای ضد انقلاب در اطراف شهر نوسرد ، جاده مهم نوسرد-بیاره را آزاد کند ، که در نتیجه بیشتر تحرکات نیروهای خودی در این محل متمرکز شد و در عمل ، ضرورت احداث سایر جاده ها- که از قبل مورد تاکید قرار گرفته بود- کاهش یافت.
مرحله سوم
مرحله سوم عملیات در 26 اسفند 1366 با هدف پیشروی در شمال رودخانه زلم و نیز الحاق« قرارگاه قدس » با « قرارگاه فتح» در دوجیله آغاز شد .در پی پیشروی رزمندگان در شمال رودخانه زلم ، نیروهای خودی در موقعیت جدید که شامل سه تپان ، جاده ارتباطی و تپه کوچک مشرف بر پل ملا ویسی بود، با احداث خاکریز استقرار یافتند. در محور جنوب پل زلم، با وجود تجمع انبوه دشمن پیشروی نیروها همراه با درگیری شدید ادامه یافت و سرانجام رزمندگان ساعت پنج صبح به دروازه شهر دوجیله رسیدند و بدین ترتیب ، الحاق صورت گرفت. با بسته شدن تنگه، بخشی از نیروهای دشمن از طرف سد دربندیخان موفق به فرار شدند و باقی مانده نیروهای موجود نیز در منطقه به هلاکت رسیده یا به اسارت در آمدند. در پی وضعیت جدید، تثبیت خط پدافندی مناسب در تنگه و نیز تصرف شاخ سورمر و شاخ شمیران - که در طی عملیات به دلیل هوشیاری دشمن ناموفق بود- در دستور کار قرار گرفت.
مرحله چهارم
به منظور تحکیم خط پدآفندی در تنگه، مرحله چهارم عملیات در شب هفتم انجام شد . در این مرحله ، نیروهای خودی ضمن تصرف یال و تپه ریشن، در محور جاده شمال سه تپان نیز به طور مختصر پیشروی کردند.
مرحله پنجم
در مرحله پنجم عملیات نیز شاخ سورمر و شاخ شمیران به تصرف درآمد. در مرحله پنجم عملیات که بعدها «بیت المقدس 4» نام گرفت ، منطقه وسیعی از خاک دشمن آزاد شد که شامل دو ارتفاع و تعداد زیادی روستا بود.
اقدامات و واکنش دشمن
از تاریخ 4و5 اسفند1366 به بعد دشمن اقدام به دو تلاش اساسی نمود: 1- تهاجم سنگین به منطقه آزاد شده به منظور باز پس گیری آن 2- تلاش مهندسی و حمله بر روی ارتفاعات آسوس و تهدید جناح شمالی منطقه عملیاتی بیت المقدس2.
بعدها هنگامی که فرمانده لشگر 43 عراق به اسارت در آمد، در اظهارات خود ، ضمن تمجید و ابراز شگفتی از سرعت عمل نیروها ، بر غافلگیری کامل عراق تاکید کرد وهمچنین گفت:« ما از یک ماه پیش به منطقه حساس شدیم و جاده را می دیدیم ، ولی جدی گرفتیم»
وی افزود:« روز دوم عملیات با فرمانده سپاه تماس گرفتم و گفتم عملیات اصلی است؛ نپذیرفت ولی روز سوم پذیرفت»
تلفات دشمن و غنائم
علاوه بر اسارت بیش از شش هزار نفر از نیروهای دشمن، بیش از صد دستگاه تانک و نفربر و همچنین چند قبضه توپ و کاتیوشا و تعدادی خودروهای مختلف از دشمن منهدم شد. با توجه به غافلگیری دشمن، غنائم به دست آمده در مقایسه با آنچه که از دشمن منهدم شد از شمار بیشتری برخوردار بود. چنانکه 40-30 دستگاه تانک، 3 دستگاه نفربر ام113 ، 50 الی 60 دستگاه انواع توپ، 2خودرو مخابرات، 3 دستگاه مرکز تلفن ده شماره ای ، 2 دستگاه کمپرسی و اقلام دیگری به تصرف رزمندگان اسلام در آمد.
بمباران شیمیایی حلبچه
در زمستان 1366 سومین جنگ شهرها علیه ایران آغاز شد و برای اولین بار موشکهای عراقی که برد آنها به کمک تکنسین های خارجی افزایش یافته بود، به تهران اصابت کرد. دور جدید جنگ شهرها که با بمباران شیمیایی حلبچه همراه بود، احتمال ایجاد فاجعه ای بزرگ علیه ایران اسلامی را گوشزد می کرد. بمباران شیمیایی و کشتار5 هزار کرد عراقی که در همان روزها توسط نیروی هوایی ارتش عراق صورت گرفت، عمق فاجعه به قدری دردناک بود که هرکس وارد شهر می شد و کوچه ها و خیابانها و حتی بیابان ها را مشاهده می کرد اجساد کشته ها از زن و مرد، کوچک و بزرگ بر روی هم افتاده و خشک شده بودند. گویی به شهر ارواح تبدیل شده بود که این مسئله نیز تهدیدی علیه ایران به حساب می آمد.
بازتاب عملیات والفجر10
واکنش رسانه های خبری و کارشناسان و تحلیلگران محافل سیاسی-نظامی نسبت به عملیات والفجر10 در فضای ناشی از حملات موشکی عراق به تهران انجام گرفت. ابعاد و تبعات موشکباران تهران که برای نخستین بار انجام می گرفت ، بیش از عملیات والفجر10 در کانون توجهات قرار داشت. در ثانی عملیات والفجر10 که در غرب کشور انجام شده بود بدان جهت که فاصله منطقه عملیات والفجر10 تا کرکوک نسبتا زیاد بود، در مقایسه با منطقه جنوب از اهمیت کمتری برخوردار بود لذا انعکاس و تاثیر آن در روند تحولات سیاسی-نظامی جنگ کم رنگتر از انعکاس دیگر عملیات های بزرگ بود. ثالثا بمباران شیمیایی حلبچه و ابعاد آن به عنوان یک فاجعه هولناک انسانی، کلیه رخداد جنگ و عملیات والفجر10را برای مدت کوتاهی تحت تاثیر قرار داد.