شلوغی و بههمریختگی که آن شب دیدم هم برایم عجیب بود و هم مرا متوجه نکتهای مهم کرد؛ انقلاب مردمی بود و نیروهای انقلابی هم آموزش ندیده...
اعظم طالقانی فرزند مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی در روزنامه اعتماد نوشت:
٣٩سال پیش و در چنین شبی از خانه بیرون زدم تا ببینم در خیابانها چه خبر است. با ماشین در شهر میچرخیدم و اتفاقها را میدیدم. خاطرم میآید که در حوالی عشرتآباد و پادگان، متوجه گرفتن پادگان توسط مردم شدم. نیروهای انقلابی وارد پادگان شده بودند، عدهای پروندهها را بیرون آورده و روی زمین میریختند. عدهای به انبار اسلحه حمله کرده و انبار اسلحه را خالی کردند و عدهای هم سراغ وسایل سربازان رفته بودند. بیرون از پادگان هم همچنان سربازانی مشغول مبارزه برای دست گرفتن دوباره پادگان بودند و مردم هم از بالای پشتبامها با پرتاب کردن اشیا، در حال کمک به نیروهای انقلابی بودند. شلوغی و بههمریختگی که آن شب دیدم هم برایم عجیب بود و هم مرا متوجه نکتهای مهم کرد؛ انقلاب مردمی بود و نیروهای انقلابی هم آموزش ندیده. متوجه شدم که این نیروهایی که در جریان گرفتن پادگان اینچنین اسناد و مدارک را به خیابان میریزند و وسایل سربازها را از بین میبرند، نیاز به آموزش دارند. این نیروها قرار بود که در آینده نزدیک اداره امور را در دست بگیرند و همان شب به این نتیجه رسیدم که برای ساختن دوباره این سرزمین باید آموزشهایی تازه و جدی داشته باشیم تا بتوانیم آنچه آرمان و وعده انقلاب بود بهراستی و درستی انجام دهیم.