درس حوزه خوانده اما لباس روحانیت نمی‌پوشد. عضو فراکسیون امید است اما می‌گوید کنش‌های سیاسی‌اش در پارلمان شخصی است.

به گزارش جماران، اعتماد نوشت: محمود صادقی، نماینده تهران به پیگیری موضوعات جنجالی معروف شده است. از حساب قوه قضاییه به نام شخص رییس قوه تا انتشار فهرست بدهکاران بانک سرمایه. جسارت او در طرح موضوعات یادآور کنش‌های علی مطهری است. او می‌گوید نخواسته مطهری، باشد، مطهری، مطهری است اما شخصیت خاصی که البته می‌تواند الگو باشد. در این گفت‌وگو به کنش‌های اخیر این نماینده نگاهی انداخته و از او پرسیده‌ایم که چرا دست به افشاگری می‌زند؟

 

چه اتفاقی افتاد که لباس روحانیت را کنار گذاشتید؟

سال ١٣٨٠یک عارضه مغزی برای من به وجود آمد. دلیل این عارضه به دوران حضور در جبهه که هنوز ترکش‌های آن دوران در سر من وجود دارد، مربوط بود. در عملیات بیت‌المقدس من به‌شدت از ناحیه سر مجروح شدم تا حدی که تا مرز شهادت پیش رفتم. پس از آن عارضه، در سر من یک لخته خونی ایجاد شد که باعث شد مدتی با ویلچیر تردد کنم و تعادل راه رفتن نداشتم. پس از سه ماه توانستم از ویلچر بلند شده و با واکر تردد کنم. به همین دلیل تردد با لباس بسیار مشکل بود. چون از محیط حوزوی هم دور شده بودم و نمی‌توانستم به وظایف صنفی روحانیت عمل کنم، لباس روحانیت را کنار گذاشتم. یکی دیگر از نکاتی که سبب شد لباس روحانیت را کنار بگذارم، سنگینی مسوولیت این لباس بود اما تعارضی میان زندگی شخصی و روحانیت وجود نداشت که به آن دلیل این لباس را کنار بگذارم. این تغییر لباس هیچ گونه ارتباطی با سیاست نداشت.

یعنی برای ورود جدی‌تر به سیاست لباس را کنار نگذاشتید؟

در طول این سال‌ها فعالیت سیاسی بارز‌تری داشتم. چه دوره‌ای که عمدتا در دانشگاه تربیت‌مدرس مشغول بودم، چه دوران انسداد پس از سال ٨٨. پس از انتخابات ٨٨ احساس کردم باید بیشتر فعالیت کنم. پس از انتخابات ٨٨ من برای نخستین‌بار عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها شدم.

از این راه توانستید در سال ٩٤ به لیست امید راه پیدا کنید؟

در انتخابات سال ٩٤، پس از آنکه عده بسیاری نتوانستند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند، فراخوانی برای افراد داوطلب که قصد نمایندگی دارند، صادر شد. در آن زمانی که قصد داشتم برای انتخابات ثبت‌نام کنم، مدیرکل بازرسی و مشاور وزیر علوم بودم و طبق قانون باید از سمت خود استعفا می‌کردم. در شورای مرکزی انجمن مدرسین برای استعفای اینجانب رای‌گیری شد و با توجه به آنکه تعدادی دیگر از دوستان مانند آقایان رهامی و حبیبی نیز کاندیدا شده بودند و فرآیندی که پیش‌بینی شده بود انتظار می‌رفت یک نفر از ما به لیست راه پیدا کند از این رو با استعفای من موافقت شد. اما در مرحله بعدی صلاحیت من رد شد.

برای تایید صلاحیت خود رایزنی کردید یا افراد دیگر برای تاییدصلاحیت شما کمک کردند؟

من این شانس را آوردم که ردصلاحیت به من ابلاغ شد و فرصت دفاع به من تعلق گرفت. به شورای نگهبان رفتم و به صورت مکتوب دلایل خود برای موضوعی که به آن دلیل ردصلاحیت شده بودم را شرح دادم و توانستم شورای نگهبان را متقاعد کنم.

ردصلاحیت شدید یا عدم احراز صلاحیت؟

ردصلاحیت شدم.

دلیل ردصلاحیت چه بود؟

عدم التزام عملی به ولایت فقیه. با ٨ دلیل من ردصلاحیت شدم اما توانستم هم به صورت مکتوب و هم شفاهی مستندات خود را برای دفاع به شورای نگهبان ارایه کنم و شورای نگهبان نیز از جواب من متقاعد شد و در لحظات پایانی تاییدصلاحیت شدم. پس از تایید صلاحیت در فراخوانی که اعلام شده بود به عنوان داوطلب ورود به لیست نام‌نویسی کردم. ملاک‌هایی توسط شورای عالی سیاستگذاری انتخاب شده بود و به واسطه آن ملاک‌ها، به داوطلبان امتیاز تعلق می‌گرفت و من به واسطه آنکه دانشیار حقوق هستم و از نظر اجرایی مشاور وزیر بودم و از نظر سیاسی نیز عضو شورای مرکزی جامعه مدرسین بودم توانستم امتیاز بالایی کسب کرده و به لیست راه پیدا کنم. اما این وضعیت در غیاب اشخاص و بزرگانی بود که ردصلاحیت شده بودند.

شما از این وضعیت به وجود آمده احساس رضایت می‌کنید؟

خیر. از این موقعیت خوشحال نیستم. البته می‌توان به این موضوع از این منظر نگاه کرد که این اتفاق سبب پوست‌اندازی اجباری در نیرو‌های سیاسی اصلاح‌طلب شد. از جهت دیگر نیز ما امروز در مجلس با خلأ حضور افراد استخوان‌دار رو به رو هستیم. ما تاکنون در جبهه اصلاحات به دلیل محدودیت‌هایی که وجود دارد، نتوانستیم این تغییر نسلی را به درستی شاهد باشیم.

شما در مجلس متفاوت‌تر از سایر نمایندگان لیست امید ظاهر شدید؛ آیا می‌خواستید در مجلس، مطهری شماره دو باشید؟

آقای مطهری الگوی خوبی برای من بودند اما من به دلیل آنکه تربیت حقوقی شدم، می‌دانم مجلس کجاست، نماینده چه وظایفی دارد و... برمبنای آموزه‌های حقوقی خود عمل می‌کنم. از طرفی هم چون به انقلاب وابستگی زیادی دارم، بنابراین احساس تعهد برای حفظ ارزش‌ها، احیا و اجرای آن ارزش‌ها را نیز دارم. من روحیه انقلابی دارم و هیچ‌گونه ابایی از هزینه‌هایی که برای حفظ انقلاب باید بدهم در من وجود ندارد. من فکر نمی‌کنم کار ویژه‌ای انجام داده باشم؛ تنها به وظایف نمایندگی خود عمل کرده‌ام. بنابراین با این دیدگاه سعی کردم موقعیت‌شناس باشم و لحظه‌ها را از دست ندهم.

به هرحال شما نیم‌نگاهی به کنش‌های علی مطهری داشتید؟ به نظر می‌رسد شما دوست دارید مطهری دوم باشید.

من نخواستم مطهری باشم. مطهری، مطهری است؛ شخصیت خاصی است که می‌تواند الگو هم باشد. اصلا چنین چیزی نیست که بخواهم شبیه‌سازی کنم. ممکن است در شهامت، صراحت و شجاعت با ایشان شباهتی داشته باشم اما از لحاظ فکری تفاوت‌هایی هم داریم. همان‌زمان که مطهری در شیراز مورد حمله قرار گرفت من به همراه جمعی از خانواده شهدا به دیدار ایشان رفتیم و اعلام حمایت کردیم. این موضوع مربوط به پیش از نمایندگی من است. ایشان قابل احترام است و قابلیت الگو شدن دارد .

اما شما با علی مطهری یک تفاوت بزرگ دارید. مطهری تا به حال به دلیل اظهاراتش عذرخواهی نکرده است در حالی که شما تا به حال چندین‌بار خود را موظف دانستید که عذرخواهی کنید.

عذرخواهی کردن کار بدی نیست هرچند برخی می‌گویند مراقب باش حرفی نزنی که بعدا نیاز به عذرخواهی باشد. با این حال فکر می‌کنم با توجه به شرایط سیاسی و در زمان التهاب‌هایی که وجود دارد اگر در لاک احتیاط فرو برود و دچار محافظه‌کاری شود عملا نمی‌تواند وظایفش را انجام دهد .

محافظه‌کاری یا بی‌احتیاطی؟

محافظه‌کاری. برخی از عذرخواهی‌های من خوب فهمیده نشد. سوء تعبیر شد.

مثل کدام عذرخواهی؟

عذرخواهی از رییس قوه‌قضاییه. بسیاری از رسانه‌های اصولگرا یا حامی ایشان تلاش کردند عذرخواهی من را پشیمانی از کاری که کردم و عدول از سوال و مواضعم جلوه دهند. در حالی که سوالی که من در مورد حساب‌های بنام رییس‌قوه قضاییه داشتم در جریان است و پیگیری‌های من ادامه دارد. به هر حال مجلس فراز و نشیب دارد اما هیچ عدولی از پرسشی که داشتم اتفاق نیفتاده است. ایشان تعبیراتی در مورد من به کار برده‌ بود من هم خود را محق می‌دانستم که مقابله به‌مثل کنم. در یکی از سخنرانی‌هایم تعبیری از ایشان داشتم که بعدا احساس کردم تعبیر تندی بود. از آن تعبیر عذرخواهی کردم و به نظرم کار اخلاقی بود. البته ایشان تعبیر تندتری در مورد من و برخی نمایندگان مجلس به کار برد و ما را وابسته به بیگانگان دانسته‌بود اما عذرخواهی هم نکرد.

عذرخواهی با فشار از بالا بود؟

فشار از بالا نبود اما ملاحظاتی وجود داشت. سال گذشته بعد از سخنرانی در دانشگاه امیرکبیر به شیراز دعوت شدم. تعبیر من در مورد رییس قوه قضاییه در سخنرانی‌ام در شیراز بیان شد. چند روز بعد در دانشگاه اراک برای سخنرانی دعوت شده‌بودم و راهی این شهر شدم. در راه بودم که خبر دادند دادستانی اجازه سخنرانی به من نمی‌دهد. شورای تامین شهر دانشجویان متولی برگزاری مراسم را خواسته بود و مراسم را لغو کرده‌ بود. آقای زمانی‌قمی که در آن زمان استاندار مرکزی بود در مسیر با من تماس گرفتند. من هم در مسیر درگیر پشت صحنه این لغو بودم اما در نهایت اجازه دادند. وقتی همراهی‌های صورت گرفته را دیدم اخلاقا احساس کردم در انتهای سخنرانی باید عذرخواهی کنم. رسانه‌ها خیلی این موضوع را بازتاب دادند و البته سوءتعبیر هم شد.

قدرت لابی بالایی دارید. شورای نگهبان را برای تایید صلاحیت یا شورای تامین را برای اجازه برگزاری مراسم متقاعد می‌کنید!

شاید، نمی‌دانم.

البته برخی تعبیر دیگری از عذرخواهی‌های شما دارند. عده‌ای معتقدند که محمود صادقی که کنش‌های سیاسی‌اش در همین دو سال نمایندگی مجلس خلاصه می‌شود ساختارهای قدرت را به خوبی نمی‌شناسد و کنش‌هایی نشان می‌دهد که بعد مجبور به عذرخواهی می‌شود.

هر کس می‌تواند تعبیری داشته‌ باشد. من کاملا ساختار قدرت را می‌شناسم اما خط قرمز‌های مرسوم را به رسمیت نمی‌شناسم. با توجه به اختیارات قانونی نماینده مجلس حداکثر استفاده را از ظرفیت‌های موجود می‌کنم. ممکن است نتوانند عبور از خط قرمزهای مرسوم را تحمل کنند. به عنوان مثال شاید تاکون کسی با صراحت در مورد رییس قوه قضاییه سوال نکرده‌ بود اما من پرسیدم. شاید تاکنون نماینده‌ای به خود این اجازه را نداده بود که با رییس‌ قوه‌ای که به خود اجازه می‌دهد به نماینده مجلس توهین کند، مقابله کند.

شاید رفتارهای شما برای افکار عمومی توجیهی نداشته‌باشد چرا که هیات نظارت بر رفتار نمایندگی تاکنون چندین بار رفتار شما را در راستای انجام وظایف نمایندگی ندانسته است. همچنان فکر می‌کنید باید سردمدار کمرنگ کردن خطوط قرمز مرسوم باشید؟

یکی از نقش‌‌هایی که انجام می‌دهم و در انجام آن تعمد دارم عقب راندن خط‌قرمز‌ها است. البته خوشبختانه این خط قرمزها را عقب‌تر برده‌ام و فضا در مجلس برای پرسشگری باز شده است به این دلیل که موقعیت یک نماینده مجلس را همین می‌دانم. همین که بر اساس قانون نماینده در اظهارنظر در همه مسائل آزاد است. یک نماینده مجلس در اظهارنظر آزادی بیشتری دارد. ممکن است یک شهروند عادی برای همان اظهارنظر تحت تعقیب قرار بگیرد اما قانون نماینده مجلس را مصون دانسته است. بنابراین قانون به من این اجازه را داده که حرف‌هایی را بگویم که افراد عادی نمی‌توانند. ممکن است در این روند گاهی از برخی مرزهای مرسوم عبور کنم اما سعی کرده‌ام مرزهای اخلاقی را رعایت کنم. به دلیل پایبندی به مرزهای اخلاقی است که گاهی احساس می‌کنم نیاز به پوزش‌طلبی است. فکر می‌کنم مسیری که قبل از این پوزش باز کرده‌ام، ارزش دارد.

ورود شما به برخی پرونده‌ها و انجام برخی افشاگری‌ها تصمیم تشکیلاتی است یا شخصی؟

متاسفانه یکی از ضعف‌های ما این است که تشکیلات نداریم .

در واقع پیروی از تصمیمات فراکسیون امید است؟

فراکسیون امید به دلیل اینکه پشتوانه حزبی خارج از مجلس ندارد، تشکیلات منسجمی ندارد که خط بدهد. خطوط کلی داریم و می‌دانیم کجا باید فعالیت‌مان را هماهنگ کنیم و کجا آزاد هستیم ولی کاملا کنش‌های من فردی است.

وقتی قرار است در مورد موضوعات و پرونده‌های جنجالی حرفی بزنید با آقای عارف هم مشورت می‌کنید؟

دایما با ایشان مشورت می‌کنم. روزی یک یا دو بار در صحن با ایشان صحبت می‌کنم. گاهی اوقات ممکن است تیپ سلیقه ایشان به گونه‌ای باشد که نپسندد یا بگوید احتیاط کن. من با لحاظ توصیه‌های مشفقانه ایشان روش خاص خودم را دارم.

نهی عارف را به عنوان رییس فراکسیون می‌پذیرید؟

اگر نهی کنند، بله.

در مورد بحث حساب‌های قوه قضاییه و طرح سوال در این مورد یا انتشار اسامی بدهکاران بانکی با عارف مشورتی داشته‌اید؟

در مورد قوه قضاییه مشورت کردم. من پیشنهاد دادم که جمعی به موضوع ورود کنیم و سوال بپرسیم که پذیرفته نشد و گفتند جمعی به مصلحت نیست اگر خودت می‌خواهی سوال طرح کنی تصمیم با خودت است.

ورود به مسائل مختلف در فراکسیون محول شده است؛ یعنی اینکه مثلا شما به موضوعات اقتصادی همچون حساب رییس قوه قضاییه ورود کنید یا یک نماینده در مورد گفت‌وگوی ملی صحبت کند و...؟

این اتفاق به طور طبیعی در فراکسیون شناسایی و ایجاد شده و به کار گرفته می‌شود اما رسمی نیست.

یعنی شما ظرفیت تندتر فراکسیون هستید؟

من خودم را تند نمی‌دانم. من در چارچوب‌های قانونی کار می‌کنم. این تقسیم‌بندی به صورت طبیعی ایجاد شده است نه اینکه تقسیم‌بندی رسمی و آشکاری صورت بگیرد.

از برچسب نماینده افراطی اصلاح‌طلب نمی‌ترسید؟

از این برچسب‌ها که زیاد می‌زنند اما تجربه گذشتگان نشان می‌دهد که نباید ترسید.

از ردصلاحیت چطور؟

از ابتدا نیامدم که نمایندگی مجلس شغلم باشد و بخواهم چند دوره حضور داشته‌باشم. من استاد دانشگاه و وکیل دادگستری هستم و موقعیت‌هایی دارم که اصلا از لحاظ شغلی به نمایندگی دل خوش نکردم.

یعنی حاضرید هزینه ردصلاحیت شدن را بپردازید؟

شاید اصلا کاندیدا نشوم. صرف نظر از ردصلاحیت شدن یا نه به دلیل موقعیت کاری خودم و حال و حوصله خانواده هم مهم است. به نظرم یک دوره نمایندگی با کیفیت بهتر از ١٠ دوره نماینده بی‌خاصیت بودن است.

تمام پرونده‌هایی که باز کردید تا دو سال آینده به نتیجه می‌رسد؟

فکر می‌کنم تا پایان ٤ سال می‌توانم تاثیراتی بگذارم که پایدار باشد. در جریان همین کنش‌های من در پارلمان برخی افراد کارکشته سیاست که نام نمی‌برم به من گفتند برخی کارهای تو به اندازه ٤ سال نمایندگی است. به خصوص در مورد حساب‌های قوه قضاییه. در واقع برخی موضوعات پرسش ناپذیر را پرسش‌پذیر کردم. همین از دید برخی کافی است. هر چند شاهد تاثیرات عملی هم بوده‌ایم. چند ماه بعد از این ماجرا بازتاب آن را در یک متن قانونی مثل بودجه سال ٩٦ دیده‌ایم. تبصره ٢٠ بودجه ٩٦ دستگاه‌ها را از سپرده‌گذاری منع می‌کند. همچنین قوه قضاییه حساب‌های خود را منظم‌تر کرده است.

حساب همچنان به نام آقای آملی لاریجانی است؟

وقتی به دادگاه می‌روم یا گذارم به مراجع مرتبط با قوه قضاییه افتاده است همه می‌گویند حساب‌ها جمع شده و برخی بودجه‌ها را که خارج از ردیف می‌دادند پرداخت نمی‌کنند. اما هنوز قوه قضاییه گزارش شفافی به مجلس ارایه نکرده است. وزیر مربوطه هم در دوره قبل آقای طیب‌نیا بود که در کمیسیون قضایی حاضر شد و توضیح داد اما پاسخ‌ها قانع‌کننده نبود. در دولت قبل به صحن ارجاع شد که البته ایشان می‌ترسید برای توضیح به صحن بیاید و طفره می‌رفت. قاعدتا باید وزیر بعدی برای پاسخگویی در صحن حاضر می‌شد. هفته گذشته در دستور کمیسیون گذاشتند اما آقای کرباسیان هم برای توضیح موضوع نیامد. الان این سوال به صحن ارجاع شده است و وزیر اقتصاد باید در این مورد توضیح دهد. البته پیگیر تحقیق و تفحص هم هستیم.

تحقیق و تفحص از حساب‌های قوه قضاییه؟

از عملکرد این حساب‌ها. بنابراین پرونده ادامه دارد و ان‌شاء‌الله تا یکی دو سال آینده به نتیجه می‌رسد.

سراغ فهرستی که منتشر کردید برویم. شما به جز بولتن‌هایی که برای نمایندگان تهیه می‌شود اطلاعات و منابع ویژه‌تری نسبت به سایرین دارید؟

اطلاعات ویژه‌تری ندارم اما حساسیت بیشتری دارم. ممکن است به پاراگرافی که می‌خوانم یا می‌شنوم حساسیت خاص‌تری داشته ‌باشم.

برای مثال باقی نمایندگان به لیست بدهکاران بانک سرمایه دسترسی نداشتند؟

به این دلیل که عضو هیات تحقیق و تفحص هستم به دست من رسیده است.

خب شما عضو یک هیات ١٥ نفره هستید. یعنی همه این فهرست را داشته‌اند؟

البته در دسترس همه نبوده است. شاید هم داشته‌اند اما بی‌تفاوت از کنار آن گذشته‌اند.

چرا شما فهرست را منتشر کردید؟ برخی معتقدند میل به دیده شدن دارید.

من میل چندانی به افشاگری ندارم.

برخی معتقدند شما بگم بگم‌ را در جریان اصلاحات به راه انداختید؟

نه، من نمی‌خواهم این‌طور باشم. اینکه کسی اطلاعات نهانی داشته و آنها را ابزاری کند برای رسیدن به مطامع سیاسی و البته فاش هم نکند از نظر من مذموم و غیراخلاقی است. البته باید تاکید کنم که تعداد بدهکاران بانک سرمایه از این فهرست منتشر شده بیشتر است. ٢٠ نفر بدهکاران کلان‌ هستند. عمده این افراد کسانی هستند که با استفاده از رانت‌های ویژه به منابع بانکی دست پیدا کردند.

مشخص است از رانت چه کسانی استفاده شده است؟

خیلی از آنها مشخص شده است. این افراد با وجود استفاده از تسهیلات کلان بانکی زیر بار بازپرداخت نرفتند. برخی از آنها سال‌هاست که استنکاف کرده‌اند. مسوولان مرتبط با بازپرداخت تسهیلات در بانک هم تعلل کرده‌اند و بعضا خودشان هم آلودگی داشتند. در برخی پرونده‌ها قوه قضاییه ورود کرده، برخی بازداشت شده‌اند، اکثرا پرونده‌های باز دارند و... افرادی هستند که وضعیت نسبتا فاش شده‌ای دارند.

همه اسامی منتشر شده‌؟

اکثرا پرونده دارند که در سطوح مختلف در جریان است. در واقع خیلی محرمانه نبود.

شاید مخاطب شما در توییتر از این افشا استقبال کند اما آیا شما به عنوان نماینده مجلس در چارچوب مشخص حدود و اختیارات می‌توانستید که اسامی را افشا کنید که پرونده‌شان مثلا در مراحل مقدماتی است؟ راه دیگری در راستای انجام وظایف نمایندگی نبود؟

تنها راه نبوده و نیست. من احساس کردم این کار کمک می‌کند. الان در دنیا یکی از راه‌های پیشگیری و مبارزه با فساد شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی به افکار عمومی است. فضای غیرشفاف برای برخی به نوعی رانت محسوب می‌شود. رانت ابهام و تاریکی فضا. من می‌خواستم نوری در این فضا بتابانم. وقتی فهرست را در اختیار افکار عمومی قرار دهیم این افراد با سرزنش افکار عمومی رو به رو می‌شوند و خود را در حاشیه امن احساس نمی‌کنند. در کشورهای پیشرفته که آزادی اطلاعات وجود دارد به محض اینکه فعال سیاسی یا اقتصادی خطا را برملا می‌کنند و همین حالت بازدارندگی دارد.

فکر نمی‌کنید این افشاگری کار رسانه‌ها است؟ کسانی که از رانت‌های ویژه برخوردار بوده‌اند و از بانک‌ها تسهیلاتی در این حجم دریافت کردند قطعا حاشیه امن‌شان محفوظ است.

باید پیشگام چنین اتفاقاتی باشیم. نباید تسلیم ساختارهای موجود شویم. در کاری که در مجلس کردم تاسیس فراکسیون ویژه شفاف‌سازی و سالم‌سازی اقتصاد بود. خیلی از زیرساخت‌ها هم برای این روند فراهم است. اگر قانون گردش آزاد اطلاعات به درستی اجرا شود مردم باید این اطلاعات را داشته ‌باشند و نیاز به افشا کردن نیست. خیلی از اصول قانون اساسی مربوط به شفافیت است. خیلی از اطلاعات منتشر می‌شود مثلا در دیوان محاسبات هر سال گزارش تفریغ بودجه منتشر می‌شود اما کمتر کسی به آن توجه دارد.

عذرخواهی، وجه مثبت نمایندگی شماست اما اگر این شتابزدگی وجود نداشت مثلا عذرخواهی از خانواده آیت‌الله مکارم‌شیرازی لازم می‌شد؟

تا به حال دو مورد عذرخواهی اتفاق افتاده است. یکی ماجرای قوه قضاییه بود که توضیح دادم. دیگری عذرخواهی از آقای مکارم بود. من توییت کردم و از ایشان توضیح خواستم، خبر ندادم. درخواست توضیح کردم. این گزاره می‌تواند موهن یک ارتباط باشد.

برای شما مستدل شد که ارتباط کاری میان پسر آقای مکارم با آقای مدلل وجود نداشته که عذرخواهی کردید؟

بله. دو طرف توضیح دادند. مدلل‌ها تعدادشان زیاد است. اسامی کوچک‌ با هم متفاوت بود. اصل صحبت آقای مکارم در مورد ورود بانوان به ورزشگاه‌ها بود و گفته‌بودند مشکل ما این نیست بلکه مشکل بانک و بیکاری و... است. من هم همین را تایید کردم و بعد خواستم در مورد اطلاعاتی که داشتم توضیح دهند.

من از مریدان قدیمی آقای مکارم هستم. خواستم بگویم حتی اشکال ندارد یک مقلد از مرجع خود سوالی را مطرح کند. اگر مقلدی درباره موضوعی ابهام دارد، باید فضایی فراهم شود تا بتوان این ابهامات را برطرف کرد. این توضیح خواستن هم اهانت شد و هم از آن سوءاستفاده شد.

یک‌سری بانک‌های اطلاعاتی وجود دارند که این اطلاعات را در اختیار نمایندگان قرار می‌دهند. این رانت اطلاعاتی سبب بروز فساد در میان نمایندگان نمی‌شود؟ این بدهکاران به دلیل قدرت مالی، صاحب‌نفوذ هستند. آیا امکان دارد این افراد، نهاد‌های ذیربط را برای در اختیار قرار ندادن مدارک به نمایندگانی چون شما مجلس تحت فشار بگذارند؟

بطور طبیعی هر مقامی بسته به موقعیت خود به اطلاعاتی خاص دسترسی پیدا می‌کند. حال این فرد نماینده باشد یا یک کارمند بانک. ممکن است وجود این اطلاعات خود به ابزاری برای فساد تبدیل شود. این افراد نیز قطعا به نهاد‌های ذیربط برای قرار ندادن اطلاعات در اختیار نمایندگان مجلس فشار می‌آورند اما نماینده مجلس نیز راه‌های خاص خود برای دسترسی به اطلاعات را دارد. دست بر قضا برخی از مراجع قانونی نیز که مکلف به دادن اطلاعات به نماینده هستند از این موضوع امتناع می‌کنند. دلیل این امتناع هم آن است که بعضا می‌گویند چون شما اطلاع‌رسانی می‌کنید ما به دلیل احتیاط، این اطلاعات را در اختیار شما قرار نمی‌دهیم.

شما سطحی برای این افشاگری‌ها البته نه از جهت منفی این کلمه، قایل هستید؟

ممکن است چارچوب‌هایی را برای آن سطح از اطلاعات تعریف کنم. به عنوان مثال شما نمی‌توانید اطلاعات نظامی و امنیتی را منتشر کنید. هم تبعات حقوقی دارد و هم مصالح ملی را به خطر می‌اندازد. مهم‌ترین خط قرمز من برای این شفاف‌سازی‌ها منافع ملی است.

در کنار اطلاعات نظامی، امنیتی و منافع ملی ممکن است در این شفاف‌سازی‌ها با اسامی خاصی روبه‌رو شوید. مماشات شما در انتشار این اسامی چقدر خواهد بود؟

در موضوعات مختلف من ابتدا تحقیق می‌کنم. به عنوان مثال درباره آقای گندم‌نژاد، قاری معروف قرآن، من شکایت کردم و چندین بار برای دریافت پاسخ به مراجع ذیربط مکاتبه کرده‌ام. اگر با این مکاتبات پاسخ نگیرم، آن زمان مجبور می‌شوم در نطق خود موضوعاتی را افشا کنم. در این موضوع، جناح‌های سیاسی اعم از چپ و راست برای من هیچ تفاوتی نخواهند داشت. در انتشار لیست بدهکاران بانکی، من خودم را به آن الهه کور قانون تشبیه می‌کنم که این کار را با چشمانی بسته انجام دادم و با فشار‌هایی که طی روز‌های اخیر به من وارد شد فکر می‌کنم نابینا بودن آن الهه یا بانوی عدالت برای آن بوده است که همه را در برابر قانون مساوی ببیند. بعد متوجه شدم به آن دلیل است که کلا کسی را نبیند. دلیل این ندیدن آن است که متوجه نشود چه آدم‌های گنده‌ای مقابل او ایستاده‌اند و دچار ترس نشود. من هم چشم بسته عمل کردم و به اسم‌ها نگاه نکردم. در این موضوع برای من فقط اطلاع‌رسانی مهم بود.

همه جای دنیا این اتفاق توسط رسانه‌ها رخ می‌دهد. چرا شما به عنوان نماینده مجلس این شفاف‌سازی را انجام می‌دهید؟ برخی معتقد هستند شما برای بیشتر دیده شدن این کارها را انجام می‌دهید. شما می‌توانید بخشی از این اطلاعات را در اختیار یک رسانه یا خبرنگار بگذارید و این شفاف‌سازی را به او واگذار کرده و شما بحث قضایی را پیگیری کنید. پاسخ شما به این گزاره چیست؟ در توییتر شاهد هستیم توییت‌های شامل افشا‌گری بیشتر از سایر توییت‌ها بازخورد دارد. برخی هم برای شما می‌نویسند که برای دیده شدن این اقدامات را انجام می‌دهید.

درباره نظرات کاربران توییتر باید بگویم بیشتر نفراتی که این اظهارنظر را می‌کنند در جبهه مقابل قرار دارند و قصد دارند من را تخطئه کنند. من نیز به شوخی گفتم اگر من توییت نکنم شما چگونه نان می‌خورید؟ در جواب هم کاریکاتور من را در شکل یک نانوا کشیدند. اما در پاسخ به گزاره شما باید بگویم هر انسانی ممکن است به گرفتاری‌های نفسانی دچار شود و این موضوع را انکار نمی‌کنم. اما درباره رسانه‌ها باید بگویم یکی از فعالیت‌هایی که می‌کنم، اقداماتی که قرار است انجام دهم را در اختیار رسانه‌ها قرار می‌دهم. به عنوان مثال سوالی که قرار است مطرح شود از صحن مجلس برای برخی خبرنگاران می‌فرستم. اما رسانه‌ها در انتشار برخی اخبار محدودیت دارند. برخی رسانه‌ها برای انتشار اخبار من با محدودیت رو به رو هستند. به ویژه در این مورد بعید می‌دانم رسانه‌ای زیر بار انتشار این لیست می‌رفت هرچند تبعاتش شامل حال من می‌شد اما ممکن بود مجموعه‌ای را با مشکل مواجه کنیم که صحیح نبود.

شما خودتان با تبعاتی نیز مواجه شده‌اید؛ مانند حکم جلبی که برای‌تان صادر شد.

بله؛ من مسوول تبعات رفتار خودم هستم. اگربرخی اطلاعات را در اختیار رسانه‌ای قرار دهم، ممکن است رسانه با مشکلاتی روبه‌رو شود کما اینکه بارها این اتفاق افتاده و رسانه مجبور شده است از خبر کم کند تا بتواند انتشار دهد. در چنین شرایطی من نیز ترجیح می‌دهم در رسانه خودم این کار را انجام دهم.

پس از صدور حکم جلب، محتاط‌تر شدید؟

این‌گونه احساس شده است اما من محتاط نشده‌ام. فراز و نشیب در فرآیند مجلس وجود دارد. تریبون مجلس همیشه در اختیار یک نماینده نیست. برخی کارها را من پایه‌ریزی کردم و این در طول زمان جلو می‌رود. به عنوان مثال سوال من از دو وزیر هنوز به صحن نرسیده است. سوال از وزیر کشور پرسیدم اما تاکنون به صحن نرسیده است. بخشی از سر و صدای ایجاد شده به دلیل ظرفیت نداشتن طرف مقابل است.

زمانی که حکم جلب شما صادر شد، چرا در مورد آن توئیت کردید؟

درباره آن موضوع زیاد صحبت شد. اصرار من بر آن بود که قانون اجرا شود. قانون نظارت بر رفتار نمایندگان تشریفات قانونی دارد که لازمه آن حفظ ‌شأن نماینده است و این باید رعایت شود. اگر این موضوع رعایت می‌شد من در دادسرا حاضر می‌شدم اما چون رعایت نشده بود من زیر بار این موضوع نرفتم. درباره بورسیه‌ها نیز به دادسرا رفتم و توضیحات خود را ارایه دادم. اما درباره آن شب اصرار من بر اجرای قانون بود. من فکر نمی‌کنم توییت آن شب موثر بود.

بالاخره مردم از طریقی متوجه حکم جلب شما شدند؟

قبل از آنکه در توییتر منتشر شود ماجرا تمام شده بود و بعد از آن توییت منتشر شد. دلیل استفاده من از ظرفیت فضای مجازی آن است که ما از رسانه‌ رسمی محروم، حذف شده و به حاشیه رانده شده هستیم. تا به حال صدا و سیما تنها حاشیه‌سازی‌های منفی از من منتشر کرده است. من باید از ظرفیت رسانه آزاد حداکثر استفاده را بکنم.

فعالیت‌های شما یادآور نمایندگان مجلس ششم است.

من از تجربیات مجلس ششم درس گرفتم چون خودم در متن آن حوادث بودم. من فکر می‌کنم چهارچوب‌های قانونی را رعایت می‌کنم اما برخی نمایندگان مجلس ششم به دلیل آشنایی نداشتن با قانون برخی اشتباهات را مرتکب شدند. ماهیت کار‌های من سیاسی نیست و ماهیت حقوقی دارد.

برخی می‌گویند محمود صادقی علاقه به دیده شدن دارد.

بخش مهم کار نماینده مجلس افکار عمومی است و با کار اداری متفاوت است. اینکه مذاکرات مجلس باید به صورت زنده پخش شود یعنی کار اصلی نماینده با افکار عمومی است. در این راه من از رسانه خود نیز استفاده کردم.

تذکری از هم‌جناحی‌ها گرفته‌اید که رفتار شما ممکن است برای جریان اصلاحات هزینه‌ساز می‌شود؟

خیلی از روی دلسوزی در داخل و خارج از مجلس به من تذکر می‌دهند و می‌گویند باید فعلا نماینده باشی، یک دوره کافی نیست و باید در فضای سیاسی تداوم داشته‌باشی. دوستان مجلس از این زاویه مشفقانه تذکر می‌دهند. بعضی از دوستان انتقاد می‌کنند اما اینکه دستور بدهند یا تذکر بدهند تاکنون وجود نداشته است.

این تذکرات مشفقانه به دلیل ترس

از ردصلاحیت در انتخابات ٩٨ است؟

بعید است به خاطر فعالیت یک نفر دست به ردصلاحیت گسترده بزنند. دوستان معتقدند فضای فعلی این ظرفیت را ندارد که همه نمایندگان بتوانند کنش‌های اینچنینی داشته‌باشند. دغدغه و نگرانی دارند که همه اگر به این سبک در مجلس فعالیت کنند با مشکل مواجه شویم. برای مثال آقای عارف این دیدگاه را دارد که بنای بازگشت به فضای سیاسی داریم و این بازگشت باید آرام و تدریجی باشد. بنابراین ممکن است از روی خیرخواهی تذکر دهند.

شما با آقای عارف موافق نیستید چون کنش‌های متفاوتی نشان می‌دهید؟

فرصت‌ها مثل باد می‌گذرد و باید قدر این فرصت‌ها را بدانیم. نمی‌توانم در مجلس تماشاچی باشم.

برای شرکت در انتخابات سال ٩٨ تصمیم گرفته‌اید؟

هنوز برای تصمیم نهایی زود است اما تصمیم ابتدایی این است که شرکت نکنم اما باید موقعیت را هم سنجید.

برخی معتقدند که اطمینان از ردصلاحیت‌تان برای دوره بعد باعث شده که بی‌پرواتر به مسائل ورود کنید.

هیچ‌کدام از کنش‌های خود را منافی با تایید صلاحیتم نمی‌دانم. من کاری نکردم که مخل تایید صلاحیت باشد. احساس می‌کنم دوستانی که در دوره قبل پذیرفتند در این دوره هم می‌پذیرند. رفتار غیرموجهی نداشته‌ام. نه از رانت نمایندگی سوءاستفاده کرده‌ام نه کار غیراخلاقی انجام داده‌ام. در چارچوب قانون کار خود را انجام دادم ممکن است از دید برخی خطاهایی هم داشته ‌باشم که البته می‌تواند قابل اغماض باشد.

از نهادهای نظارتی تذکری گرفتید یا در مورد تایید یا ردصلاحیت‌تان چیزی شنیدید؟

خیر. گاهی به طور غیررسمی صحبت‌هایی شده‌ باشد البته نهادهای ذی‌ربط انتخابات حتی غیررسمی هم صحبتی نکرده‌اند. دوستانه صحبت‌هایی شده است اما نه از موضع نهاد نظارتی.

شما به عنوان نماینده فراکسیون امید معتقدید که آقای واعظی در مناسبات داخلی مجلس تاثیرگذاری ویژه‌ای دارد؟

خودشان که انکار می‌کنند. برداشت ما این است که ایشان موثر است.

در رای آوردن وزرا و انتخابات هیات رییسه دوم تاثیرگذاری زیادی داشتند؟

خودشان تکذیب می‌کنند. من تا الان نام نبردم ولی یک بار خطاب به کسانی که اثرگذار بودند گفتم اگر ادامه بدهند ساکت نمی‌نشینیم. البته خودشان به من گفتند که منظورت من بودم. به هر حال مرجع ضمیرش را پیدا می‌کند. به هر روی طبیعی است عناصر دولت یک نگاه خاصی به مجلس دارند. آقای واعظی هم جز افراد موثر پیرامون روحانی است.

به نظر شما ژنرال‌های اصلاح‌طلب مجلس دهم چه کسانی هستند؟

مجلس ژنرال ندارد.

پرونده تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان به کجا رسید؟

همین هفته گزارش این تحقیق و تفحص در کمیسیون نهایی می‌شود. البته زودتر از این قرار بود نهایی شود اما اختلاف‌نظر وجود داشت. اگر اختلاف‌نظر نباشد طبق جدول باید نهایی شود. تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان بالای ٢٠٠ رای آورد.

منتها می‌خواستیم این اطمینان وجود داشته باشد که برخورد سیاسی صورت نمی‌گیرد و قرار نیست برش زمانی داشته ‌باشیم. برخی می‌خواستند از ابتدا محمدعلی نجفی و دولت را بزنند ولی ما معتقد بودیم که از ابتدای تاسیس تا انتها باید تخلفات بررسی شود.

نقش بانک سرمایه در این تخلفات صندوق ذخیره فرهنگیان چقدر است؟

بخش عمده‌ای از اعداد و ارقام آن مربوط به همین بانک است.

آقای هدایتی گفته‌اند از شما شکایت می‌کنند؛ این شکایت انجام شده است؟

آقای حسین هدایتی دولابی در رسانه‌ها مطرح کردند اما من ارتباطی با ایشان نداشتم که جویا شوم. البته شکایت حق هر کسی است.

یعنی به مستندات خود مطمئن هستید؟

بله، با امضای خود بانک یعنی معاونت بانک سرمایه است که به رییس صندوق ذخیره فرهنگیان داده است. پشتوانه‌ها هم مشخص است. البته برخی چندین شرکت تاسیس می‌کنند که ممکن است در یکی، دو مورد به نام خودشان نباشد ولی مشخص است که منتسب و وابسته به ایشان است.

پرونده شکایت دانشجویان بورسیه و شکایت نماینده کاشان (به دلیل اینکه گفته بودید دو میلیارد پول بورسیه غیرقانونی در دانشگاه کاشان گم شده و در ستاد سعید جلیلی هزینه شده است) به کجا ختم شد؟

استندبای مانده و معلوم نیست در چه وضعیتی است. شکایت نماینده کاشان هم بعداز اینکه در هیات نظارت بر رفتار نمایندگان مطرح شد دیگر پیگیری نشد. من به این موضوع توجه دارم که ما در عرصه سرمایه‌گذاری نیاز به تولید و کارآفرینی داریم.

یکی از چالش‌های امروز ما عدم سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی است. به این دلیل که سرمایه‌گذاران ما احساس امنیت نمی‌کنند یا سرمایه در گردش کافی ندارند یا فضای رقابتی سالمی در عرصه اقتصادی وجود ندارد. من نخواسته‌ام با این حرکت تاثیری در بخش سرمایه‌گذاری داشته باشد.

فعالان اقتصادی ما با همه مشکلات موجود کار می‌کنند و بخشی در حاشیه امن وجود دارند و از رانت استفاده می‌کنند. مشتریان خوش حساب بانک که ممکن است به دلیل نابسامانی اقتصادی بدهی‌های اندکی دارند، نباید با این افراد مقایسه شوند و احساس ترس کنند. ما می‌خواهیم به یاری کسانی برویم که فعالیت اقتصادی سالم دارند. من به ضرورت بخش خصوصی فعال، کارآفرین تولید‌کننده قایل هستم. اعتقادی به اقتصاد دولتی یا سوسیالیستی ندارم بلکه به بخش خصوصی غیررانتی معتقد هستم.

تا به حال پرونده‌های قضایی بازتان

را شمرده‌اید؟

نه. بعد از بازجویی که از من شد در پاراگراف‌های مختلف به برخی اتهامات پاسخ دادم و البته تاکید کردم باید به رای هیات نظارت بر رفتار نمایندگان

مراجعه شود.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.