برخی فرمایشها گاه چنان است که آدم فکر میکند گوینده آن دارد در زمان گذشته، صحبت میکند، یا دارند روزنامههای تاریخ گذشته میخوانند!
به گزارش جماران؛ غلامرضا بنی اسدی در سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
بسمالله الرحمن الرحیم
گاهی سخنانی میشنویم از بعضی تریبونداران که از تعجب چشمها مثل کره زمین گرد میشود! یک خطیب جمعه پای امام علی را به ماجرا میکشد به این مضمون که حضرت موقع انتخابات در خزانه را باز نمیکرد و به افتتاح پروژه نمیپرداخت! وی این را به دولتمردان تذکر میدهد که البته بخشی از آن، حرف حقی است که نباید دولتیان و دیگر حاکمان بودجه را در گرو خود داشته باشند و برای رای هزینه کنند اما پای مولا را به مجادلات سیاسی کشیدن، اگر نگوئیم کفران نعمت ولایت مولا علی است، حد اقل شکرانه نعمت غدیر و مولا نمیتواند باشد که قرار است تاریخ و مردمان همه اعصار از آن تغذیه کنند. غدیر را هم نباید در ترازوی رقابتهای سیاسی گذاشت چرا که این قرآنیترین و حقوقیترین عید اسلام با ماموریت نظام سازی بر اساس مدل خدا گفته «امت - امامت» باید همیشه زمان را مدیریت کند نه اینکه برخی با مصادره آن، بخواهند مطامع و یا حتی باور خود را پیش ببرند.
همه باید نقد کنند اما نقد هم چهارچوبی دارد و ادب و آدابی که رعایت آن از تریبونداران افزونتر هم هست. یعنی جوانان در کلاس رفتار سیاسی و اخلاقی بزرگان و تریبونداران باید درس انصاف و اخلاق و ادب و احترام بگیرند و به گاه نقد، چشمی منصف و زبانی دادگر و بیانی ناصح داشته باشند اما... در جامعهای که آحاد جامعه از خبرخوان به «شهروند- خبرنگار» تغییر یافته و با گوشیهای هوشمند و کانالها و گروهها مرزهای «شهروند- رسانه» را در مینوردند، سخنان حضرات در نگاه جامعه، صائب نمینماید و بر دل کسی هم نمینشیند.
برخی فرمایشها نیز گاه چنان است که آدم فکر میکند گوینده آن دارد در زمان گذشته، صحبت میکند، یا دارند روزنامههای تاریخ گذشته میخوانند!! تعجب نفرمایید، وقتی در این زمان و فضا، که همه شرایط بازار را میبینیم که قیمتها کنترل شده است، با همه نقدی که داریم بر رکود و وضعیت اشتغال و.... یک روحانی صاحب نام پشت تریبون میایستد و از گرانیهای آنچنانی میگوید که شب میخوابیم، صبح قیمتها چنین و چنان شده است، نباید هم کسی سخن جناب شان را بپذیرد وحرف شان بر دل مردم بنشیند.
اهل خبر اصطلاحی دارند به نام خبر سوخته اما خبر سوخته برای خبرنگار، خبری است که رسانهای قبل از او کار کرده باشد نه حتی مال روز قبل باشد! اما خبری که برخی حضرات میدهند حد اقل مال 6-7 سال پیش است، کارنامه کاری همان دولتی که اطاعت از آن در نظر این حضرات مثل اطاعت از خدا بود نه مال این دولت که دیگر اطاعت از آن معلوم نیست چه حکمی دارد!
وقتی زبان نقد حضرات چنین باشد، کلام آنان هم در ترازوی نقد مردم قرار میگیرد. این درست که شاید داوری مردم به گوش شان نرسد و اطرافیان هم خوش نداشته باشند که خبر به آنها برسد اما مردم هم نقد خود را عملا به رخ میکشند. نقد آنان را هم در اقبال شان به تریبونهای گوناگون میشود دید؛ وقتی محافل و مراسم از رونق بایسته خود میافتند، وقتی دیگر صفوف نشسته پای تریبونها، متراکم نیست، وقتی... معلوم است که مردم نقد خویش را با نیامدن بیان کردهاند حالا صاحب تریبون خود را در آسمانها هم ببینید، زمینیان حساب خود را جدا میکنند و کتاب خود را میخوانند.
مردم طعم صداقت را خوب میدانند و زخم طعنه را میبینند و حساب خود را هم با آن روشن میکنند، اگر غیر از این بود، شهر موقع نماز جمعه، تعطیل و مردمان، یک پارچه خود را به محل نماز میرساندند اما....همچنان که تریبونداران حرف خود را میزنند، مردم هم راه خود را میروند و این به نفع هیچ کس نیست. ما این حضرات را عزیز و حرمت شان را در افزایش میخواهیم چنانکه اشارت ابرویشان، به هرکس باشد، صاحب آبرو و صاحب رای شود نه اینکه با آن اشارت، باد در سبد رایش بوزد و آن کند که میدانیم اما خواست ما را تضمینی نیست اگر خود محترمان و بزرگان، بر همان نمط سابق سخن کنند. یاد همه بماند که جهان امروز، جهان رسانه است، دنیای دیتاست، مردم دارای حافظههای جدا اما همراه خود هستند که با آن قادر به رصد سخنهای دورههای گذشته نیز میشوند و بر همین اساس هم رفتار خود را با تریبونداران، تنظیم میکنند. نتیجهاش هم در جامعه عیان است....