درحال حاضر دولت بریتانیا به شدت مخالف موضع ترامپ است و همچنان از حامیان ثابت قدم توافق هستهای ایران بهشمار میرود. در دسامبر 2016 (آذر-دی 1395) ترزا می، نخستوزیر بریتانیا، توافق هستهای ایران را «حیاتی» خواند و در نخستین دیدارش با ترامپ به شدت از این توافق دفاع کرد.
به گزارش جماران؛ مجله انگلیسی «پراسپکت» در تحلیلی به بررسی روابط واشنگتن-لندن بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا پرداخته و اختلافات دو طرف بر سر توافق هستهای با ایران یا همان برجام را یکی از مهمترین عوامل در تزلزل روابط دوجانبه عنوان کرده است. آمریکا و انگلیس همواره متحد استراتژیک یکدیگر بودهاند تا جایی که تحلیلگران نام «روابط خاص» را بر رابطه دو کشور نهادهاند. حالا اما تحلیلها حکایت از آن دارند که برجام این «روابط خاص» را دچار تزلزل کرده است. دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، در دوران مبارزات انتخاباتی بارها توافق هستهای ایران را «بدترین توافق» نامید و قول داد که آن را پاره میکند. اما از زمان ورود به کاخ سفید هنوز به این وعده خود عمل نکرده و دوبار پایبندی ایران به برجام را تایید کرده است. با این وجود، ممکن است این روند تغییر کند، زیرا ترامپ به برخی مشاورانش فرمان داده است شواهدی مبنی بر پایبند نبودن ایران به توافق هستهای بیابند. اگر در مورد ایران سخنی از حمله نظامی به میان نیامده است، این اقدام ترامپ به طرز نگرانکنندهای یادآور حمله به عراق در سال 2003 است. در آن زمان دولتهای آمریکا و انگلستان به اشتباه تصور میکردند صدام حسین برنامههای فعال تسلیحاتی دارد و برای اثبات این مساله به جمعآوری گزینشی اطلاعات روی آوردند.
اما در مورد وضعیت فعلی توافق هستهای ایران، یک تفاوت عمده با مورد عراق وجود دارد. در شرایطی که در سالهای 2002 و 2003 دولت تونی بلر به شدت در طرف آمریکا قرار داشت، درحال حاضر دولت بریتانیا به شدت مخالف موضع ترامپ است و همچنان از حامیان ثابت قدم توافق هستهای ایران بهشمار میرود. در دسامبر 2016 (آذر-دی 1395) ترزا می، نخستوزیر بریتانیا، توافق هستهای ایران را «حیاتی» خواند و در نخستین دیدارش با ترامپ به شدت از این توافق دفاع کرد. بوریس جانسون، وزیر خارجه بریتانیا، تابستان امسال مقالهای را در روزنامه واشنگتن پست منتشر و در آن ادعا کرد توافق هستهای بهطور موفقیتآمیزی مانع دستیابی ایران به توسعه تسلیحات هستهای شده و بنابراین باید از آن حمایت کرد. سپس، جانسون آلیستر برت، معاون خود را برای مراسم تحلیف حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران، به تهران فرستاد. او به همراه دیگر وزرای اروپایی ازجمله فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در این مراسم شرکت کرد. در حقیقت، اروپا بهطور خاص در حمایت از برجام صراحت داشته و بهرغم خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، لندن[در این زمینه] طرف بروکسل را گرفته است. این در شرایطی است که روابط ترامپ با قاره اروپا به ویژه پس از خروج آمریکا از توافق آب و هوایی پاریس، بسیار ضعیف بوده است. آلمان و فرانسه آشکارا از تصویب تحریمهای جدید کنگره آمریکا علیه ایران و روسیه انتقاد کردهاند.
کنگره با اکثریت قاطع این تحریمها را تصویب کرد و این مساله نشان میدهد دشمنی ترامپ با ایران به بسیاری از قانونگذاران آمریکایی سرایت کرده است. اما پارلمان بریتانیا هرگز چنین خصومتی را در قبال جمهوری اسلامی ایران از خود نشان نداده است. مجلس اعیان بریتانیا در گزارشی عنوان کرد: «منافع دولت بریتانیا روشن است. بریتانیا به حمایت از توافق هستهای ایران ادامه خواهد داد، چه آمریکا از این توافق حمایت کند و چه نکند.» مجلس اعیان بریتانیا در گزارش خود به این نتیجه رسیده است که: «تحریمهای سختگیرانه آمریکا مانعی جدی در راه تداوم توافق هستهای خواهد بود.»
از زمان امضای برجام در سال 2015، تجارت با ایران روندی مایوسکننده داشته است. گرچه صادرات انگلیس در سال 2016 تا بیش از 40درصد افزایش یافت و شرکت نفتی فرانسوی توتال و خودروسازی فرانسوی رنو به تازگی قراردادهایی را با ایران امضا کردهاند، اما امتناع بانکهای اروپایی از تامین مالی موجب شده است که سرمایهگذاریهای بیشتر در ایران صورت نگیرد. این بانکها از آن میترسند که با تخطی از تحریمهای آمریکایی با جریمههای سنگین مواجه شوند.
نورمن لامونت فرستاده تجاری بریتانیا در ایران بارها انزجار خود از اشکالتراشیهای آمریکا را عنوان کرده و در مصاحبه تندی که در ماه مه با بلومبرگ داشته، هدف ترامپ برای منزوی ساختن ایران را یک «اشتباه» خوانده است. مدتهای مدیدی است که همکاریهای اتمی، هسته مرکزی «روابط خاص» بریتانیا با آمریکا را تشکیل میداده و این اختلاف نظرها بر اهمیت موضوع افزوده است. علاوه بر این، آن روابط بر پایه همکاریهای نزدیک اطلاعاتی تعریف شده بود، حوزهای که باز در آن تنش مشاهده میشود. ترامپ، بریتانیا را متهم کرده است که به دستور اوباما، آژانس اطلاعاتی جیسیاچکیو را واداشته تا تلفن او را شنود کنند؛ ادعایی که مقامات انگلستان را خشمگین کرده است. خبرهای درزکرده به رسانههای آمریکایی در رابطه با تحقیقات پلیس انگلستان درباره حملات تروریستی منچستر، موجب واکنش تند ترزا می و تعلیق غیرمنتظره تبادل اطلاعات بین دو کشور شد. البته در دوران ریاستجمهوری اوباما هم روابط دو سوی اقیانوس اطلس نشانههایی از آسیب را نشان میداد. به آغوش کشیدن چین از سوی دولت کامرون و پیوستن انگلیس به بانک سرمایهگذاری زیرساختهای چین آن هم بهرغم میل آمریکا و میزبانی عالی از شی، رئیسجمهوری چین از سوی انگلستان در سال 2015، همه موجب خشم دولت اوباما شده بود؛ چون حس میکرد از سوی متحد نزدیک خود مورد خیانت قرار گرفته است. اوباما هم این توهین را تلافی کرد و دیوید کامرون را بهخاطر کاهش هزینههای دفاعی و سوءمدیریت در میانجیگری لیبی در سال 2011 مورد انتقاد قرار داد. علاوه بر این شایعاتی نیز درباره کاهش همکاری دو کشور در زمینه نیروهای عملیات ویژه به گوش رسید. البته همه مسائل با ورود ترامپ به کاخ سفید رنگ دیگری به خود گرفت. ترزا می، نخستین رهبر خارجی بود که به دیدار او رفت و حتی این دو در کاخ سفید با یکدیگر دست دادند. درحالیکه دیگر رهبران اروپایی قانون منع صدور روادید برای اتباع کشورهای مسلمان را که به دستور ترامپ صادر شده بود، مورد انتقاد قرار دادند، ترزا می از آن چشمپوشی کرد. بیتردید انگلستان تمایل دارد روابط کالایی خود با آمریکا را حفظ کند تا در دوران پس از برگزیت تجارت خود را تضمین کند اما با گذشت زمان روابط به تلخی گراییده و ترامپ آنقدر در انگلستان نامحبوب است که سفر رسمی او به انگلستان در سال جاری به تعویق افتاده است. با توجه به جو موجود، بعید است که ترزا می در قبال ایران در کنار آمریکا قرار گیرد بهویژه آنکه آینده سیاسی خود انگلیس هم پس از نتایج فاجعهبار انتخابات ماه ژوئن در هالهای از ابهام است.
بیشک ترامپ یک رئیسجمهوری غیرعادی است و ممکن است مسائل جاری در روابط انگلستان و آمریکا عمر زیادی نداشته باشد. پیش از این هم روابط انگلستان و آمریکا به سردی گراییده بود بهویژه در اواخر دهه 1960 میلادی، زمانی که انگلستان از اعزام نیرو به جنگ آمریکا در ویتنام سر باز زده بود. اما در دهه 1980 با همکاری نزدیک رونالد ریگان و مارگارت تاچر این روابط دوباره بهبود یافت. این امر ممکن و حتی محتمل است که با کنار رفتن ترامپ و جایگزینی یک دولت متعارف در آمریکا، اتحاد دو کشور تقویت شود. تا آن زمان اما «روابط خاص» دو کشور مسیری پر فراز و نشیب را طی خواهد کرد.