بسیاری کارشناسان این نگرانی را دارند که سیاستمداران در منطقه خلیجفارس برای سرپوشگذاری به ضعف مدیریت و اشتباهات سیاسیشان، دست به ماشه ببرند.
به گزارش جماران؛ محمود خاقانی کارشناس بینالمللی انرژی در یادداشتی به بحران آمریکا در بازار انرژی جهان پرداخته است؛
خبر احتمال استعفای قریبالوقوع رکس تیلرسون وزیر امورخارجه آمریکا روز گذشته رسانهای شد. نماینده ویژه رئیسجمهوری آمریکا در امور انرژی دریای خزر (آقای استیونمن) نقش مهمی در اجراییکردن طرح احداث خط لوله صادرات نفتخام دریای خزر از مسیر باکو- تفلیس- جیهان داشت و تلاشهای زیادی نیز برای خط لوله صادرات گاز حوزه دریای خزر (مشهور به خط لوله جنوب قفقاز از مسیر گرجستان به ترکیه) به عمل آورده بود. او سعی میکرد که احداث خط لولههای گفتهشده را برای منطقه مهم و حیاتی جلوه دهد. نگارنده نیز بهعنوان یکی از مدیران وزارت نفت در دولت هفتم و هشتم سعی داشت درچارچوب دیپلماسی انرژی (همکاریهای منطقهای و فرامنطقهای) مزایای اقتصادی و زیستمحیطی مسیر ایران به خلیجفارس را مطرح کند.
همه میدانستند و هنوز هم میدانند که خط لولههای احداثشده اقتصادی نبودند و هنوز هم نیستند، اما «استیونمن» آنها را خطوط لوله استراتژیک و برای دورزدن ایران و روسیه توجیه میکرد و موفق هم شد. سال گذشته قبل از روی کارآمدن پرزیدنت ترامپ آقای «استیونمن» در باکو نه بهعنوان سفیر سابق و نماینده ویژه رئیسجمهوری آمریکا در امور انرژی خزر بلکه بهعنوان مشاور شرکت نفتی اگزون موبیل (یعنی مشاور رکس تیلرسون وزیر خارجه کنونی کابینه ترامپ که آنموقع رئیس کل اجرایی شرکت اگزون موبیل بود) در همایش شرکت داشت.
او در سخنرانی خود مسائل مهم اقتصادی موردنظر یک شرکت نفتی را مطرح میکرد. درهمان موقع با توجه به موافقت دولت اوباما با «برجام»، دیگر مخالفتی با اینکه بهترین مسیر صادراتی نفت وگاز حوزه دریای خزر از نظر اقتصادی و زیستمحیطی مسیر جمهوری اسلامی ایران است، ابراز نکرد.
اخیرا در همایشی بینالمللی از یک کارشناس مطرح سوال کردم که چرا «استیونمن» همراه با تیلرسون عازم وزارت امورخارجه آمریکا نشد؟
پاسخ داد که «استیونمن» میداند که تیلرسون در این سمت ماندنی نیست و استعفا خواهد داد؛ زیرا تصمیمات مهم را داماد آقای ترامپ اتخاذ میکند و علاقه وافری هم به تأمین منافع اسراییل دارد. اگرچه بسیاری از سیاستمداران و بنگاههای تجاری و نفتی بزرگ نظر مثبتی نسبت به اسراییل دارند اما هرگز تمایلی ندارند که واشنگتن از تلآویو مدیریت شود. به همن دلیل «استیونمن» به وزارت امورخارجه آمریکا نرفت.
تیلرسون در صف استعفا
مدتها بود که تیلرسون در محافل خصوصی مراتب دلخوریاش را از وزارت امورخارجه آمریکا که از بسیاری امور بیاطلاع است، ابراز کرده بود.
متقابلا ترامپ نیز از تیلرسون دلخور است. او معتقد است؛ وزارت خارجه آمریکا نتوانسته بهانهای دال بر عدم پایبندی ایران به «برجام» پیدا کند و به همین خاطر تیلرسون عملا از کمیته نظارت بر اجرای برجام کنار گذاشته شده است. اکنون کار به جایی رسیده که تیلرسون روزی بزرگترین شرکت نفتی جهان را مدیریت میکرد و سیاستمداران برای جلب حمایت او از هم پیشی میگرفتند. حالا به نهایت صبر خود رسیده و به گزارش تلویزیون سیانان ممکن است به زودی استعفا دهد.
استعفای تیلرسون تحت عنوان رکسزیت ( Rexitیعنی خروج رکس) در رسانههای آمریکایی مطرح شده است. داماد ترامپ بارها او را تحت عنوان یک «غیرحرفهای» خطاب کرده است.
تیلرسون در ارتباط با بحران قطر در خلیجفارس سعی کرد که سیاست خارجی آمریکا را درحال توازن تعریف کند، اما این موضعگیری وزارت خارجه بلافاصله از سوی ترامپ نقض شد. اظهارات ترامپ عملا به نفع عربستان و برعلیه قطر بود که برای تیلرسون بسیار ناراحتکننده و سنگین تمام شد.
بازار نفت
به نظر برخی از کارشناسان، موفقیت شرکت اروپایی توتال و شرکت دولتی نفت چین در انعقاد قرارداد توسعه فاز ١١ پارسجنوبی ممکن است شرکتهای نفتی آمریکا را از سردرگمی سیاست خارجی ترامپ نگران کرده باشد. خروج تیلرسون از کابینه ترامپ هم در این راستا قابل تفسیر است.
ناکارآمدی توافق اوپک و غیراوپکیها
اجلاس اخیر وزرای کمیته نظارت بر بازار اوپک و غیراوپکیها در سنتپترزبورگ (روسیه) همانطور که انتظار میرفت تأثیر بسزایی در بازار نداشت و قیمتها همچنان بشکهای زیر ٥٠ دلار نوسان دارد. در حالیکه میزان تقاضا در بازار هنوز افزایش چندانی ندارد، اما بازار از نفت خام اشباع است. ورود حجم بیشتر نفت خام لیبی و نیجریه به بازار و نیز تهدید اکوادور (مبنی بر خروج از توافق) به بازار اطمینان داده که نگران کمبود نفت خام نباشد.
صیاد در دام
عربستان برای ضربهزدن به اقتصاد ایران و جلوگیری از موفقیت مذاکرات برجام (در زمانی که دولت اوباما نسبت به عربستان کمتوجه شده بود) جنگ قیمت را آغاز کرد. عربستان به بهانه بیرونراندن نفت و گاز غیرمتعارف از بازار به تقاضاهای کاهش تولید و کاهش صادرات نفت خام بیتوجهی کرد. پیشرفت تکنولوژی باعث شده که هزینه تولید نفت و گاز غیرمتعارف (شیل اویل و شیل گاز) کاهش یابد. این هزینه چهار سال پیش حدود بشکهای ٨٥ دلار بود و اکنون به بشکهای حدود ١٥ دلار رسیده است. به موازات آن هزینه تولید انرژی از مولدهای تجدیدپذیر نیز پایین آمده است. درواقع دوران نفت به سر آمده و گاز طبیعی به عنوان انرژی عبوری (از نفت به تجدیدپذیر) در زمان حاضر مورد توجه بیشتری قراردارد.
عربستان سعودی که این روزها قصد دارد کسری بودجه خود را با عرضه اولیه سهام آرامکو به بازار و فروش آن جبران کند، به جنبوجوش افتاده که قیمتهای نفت خام افزایش پیدا کند؛ ولی به نظر میرسد که در این راستا ناکام خواهد ماند؛ صیاد در همان دامی گرفتار شد که خودش پهن کرده بود.
کاهش نرخ دلار
ترامپ با اظهارنظر مبنی بر اینکه دلار خیلی قوی شده، موجب شد که نرخ دلار در برابر یورو حدود ١٠درصد سقوط کند. این درحالی است که همراه با کاهش نرخ دلار، معمولا قیمت نفت خام (که با آن ارزشگذاری میشود) بالا میرود. اما این بار نرخ دلار کاهش پیدا کرده است و همراه با آن قیمت نفت افزایشی نداشته است. بانک مرکزی اروپا از افزایش نرخ برابری یورو در برابر دلار خشنود نیست؛ زیرا ممکن است موجب کاهش صادرات اروپا به آمریکا و سایر بازارهای جهانی شود.
به همین دلیل گفته میشود چنانچه نرخ برابری دلار و یورو از ١,٢ دلار تجاوز کند، آنگاه ممکن است که بانک مرکزی اروپا دست به کار کاهش نرخ یورو شود.
خطر آتشافروزی ترامپ
بسیاری کارشناسان این نگرانی را دارند که سیاستمداران در منطقه خلیجفارس برای سرپوشگذاری به ضعف مدیریت و اشتباهات سیاسیشان، دست به ماشه ببرند. ترامپ (و خانواده) در بحران قرار دارد و حاکمان کشورهای خلیجفارس هم در موقعیت مشابهی با بحران روبهرو هستند. شکست داعش و بحران در فلسطین اشغالی نیز مزید بر علت است. شاید خروج تیلرسون از کابینه ترامپ و استعفای او اقدامی برای پیشگیری چنین فاجعهای است. چه بسا هیأت عاقله در آمریکا تردیدی ندارند که آمریکا برنده نهایی نخواهد بود.