روحانی چه مسیری در این چهار سال در پیش خواهد داشت؟
آیا «آتش به اختیار» که به تازگی توسط مقام معظم رهبری مطرح شده، معانی متعددی دارد و میتواند درباره طیفهای مختلف فکری صادق باشد؟ چرا یک طیف فکری خاص تلاش میکند از این مفهوم تفسیر یکطرفه ارائه کند؟ از سوی دیگر، آیا مطالبات مردم از دولت آقای روحانی در چهار سال آینده با گذشته تفاوت پیدا کرده است؟
به گزارش جماران برای پاسخ به این سوالات با آیتا... محسن غرویان، استاد حوزه علمیه قم گفتوگو کردیم. آیتا... غرویان معتقد است: «هنگامی که شورای نگهبان افرادی را به عنوان کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری معرفی میکند، به منزله این است که این افراد مورد تایید نظام و مردم هستند. در نتیجه فردی که از بین این افراد به ریاستجمهوری برگزیده میشود و مورد اعتماد مردم قرار میگیرد، جزء لاینفک نظام جمهوری اسلامی است و مورد تایید مقام معظم رهبری قرار دارد. به همین دلیل نیز مقام معظم رهبری همواره از دولتهای برآمده از آرای مردم حمایت کرده و با رهنمودهای خود تلاش میکنند دولت را در خدماترسانی به مردم یاری بدهند. در نتیجه حامیان و هواداران دولت آقای روحانی نیز در چارچوب قانون اساسی میتوانند عمل کنند و به این شیوه آقای روحانی را در موفقیت بیشتر در زمینه آسایش و آرامش مردم یاری بدهند.» در ادامه متن گفتوگوی آیتا... محسن غرویان با «آرمان» را از نظر میگذرانید.
پس از مطرح کردن مفهوم «آتش به اختیار» از سوی مقام معظم رهبری تفسیرهای متعددی از سوی شخصیتها و گروههای سیاسی صورت گرفته است. به نظر شما چرا مقام معظم رهبری در مقطع کنونی این عبارت را مطرح کردند؟
فرمایشات مقام معظم رهبری باید به صورت یک مجموعه فکری و در چارچوب فکری ایشان مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد. به همین دلیل نباید از فرمایشات ایشان برداشتهای مقطعی و جزیرهای صورت بگیرد. در گذشته مقام معظم رهبری در یک مقطع عنوان کردند که نیروهای سیاسی و اجتماعی نباید به صورت خودسرانه عمل کنند و بلکه همه باید خود را به قانون متعهد بدانند. در نتیجه در شرایط کنونی نیز که ایشان از مفهوم«آتش به اختیار» استفاده کردهاند، نباید تفسیر خودسرانه و بدون منطق از این فرمایش صورت بگیرد. در این زمینه امام جمعه شیراز عنوان کردند: «باید تفسیر درست و دقیقی از فرمایش مقام معظم رهبری داشته باشیم و از تفسیرهای جریانی و گروهی خودداری کنیم.» به نظر من نیز فرمایشات قبلی مقام معظم رهبری در زمینه لزوم تعهد گروههای سیاسی به قانون را باید در کنار فرمایش جدید ایشان در زمینه آتش به اختیاری قرار داد و به این شیوه تفسیر کرد. نکته دیگر اینکه هدف رهبر معظم انقلاب از بیان این عبارت این بوده که افراد و گروههای سیاسی روحیه انتقاد و نقد کردن را داشته باشند و هر جا که احساس کنند نظام و کشور ممکن است از برخی سیاستها آسیب ببیند، بهصورت خودجوش به مسئولان تذکر بدهند. مطرح کردن مفهوم «آتش به اختیار» به هیچعنوان به معنای هرج و مرج و اقدامات خودسرانه نیست، بلکه به معنای بالا رفتن حساسیت و دقت گروههای مختلف اجتماعی وسیاسی در سرنوشت خود است. نکته مهم در این زمینه اینکه مفهوم «آتش به اختیار» باید در راستای قانون و وحدت جامعه تفسیر و تبیین شود. مساله دیگر اینکه اجرا کردن مفهوم «آتش به اختیار» باید با رعایت اصول اخلاقی و با ادبیات ممتاز و فاخر صورت بگیرد. در نتیجه کسی نمیتواند مفهوم آتش به اختیار را که بار معنایی مثبت و سازنده دارد به یک مفهوم منفی تقلیل بدهد و با استفاده از این مفهوم در راستای تخریب دیگران حرکت کنند. باید این نکته را در نظر بگیریم که احزاب و گروههای سیاسی در زمینههای مختلف دارای دیدگاههای متفاوتی هستند. برای مثال دیدگاه جریانهای سیاسی نسبت به مساله آزادی متفاوت است. برخی از جریانهای سیاسی به دنبال آزادی بیشتر سیاسی هستند، در حالی که برخی دیگر معتقدند آزادی سیاسی به معنای واقعی در کشور وجود دارد. در نتیجه استراتژی جریانهای مختلف در زمینه مفهوم آزادی با یکدیگر متفاوت است. به نظر من مفهوم «آتش به اختیار» میتواند در این زمینه به جریانهای سیاسی کمک کند. جریانهای سیاسی با استفاده از این مفهوم میتوانند تلاش بیشتری در راستای تحقق اهداف خود در زمینههای مختلف انجام بدهند. این مفهوم به گروههای فکری و سیاسی کمک میکند که با دقت و حساسیت بیشتری دغدغههای خود را مطرح کنند و در راستای آن اقدام کنند.
در روزهای گذشته برخی از افراد عنوان کردهاند که مفهوم آتش به اختیار تنها مختص به یک طیف فکری است. آیا به اعتقاد شما این نوع تفسیر صحیح است؟
مقام معظم رهبری در سخنرانی خود در حرم حضرت امام(ره) در روز چهاردهم خرداد به صراحت عنوان کردند که جریان پیروز و جریان شکستخورده در انتخابات باید از خود ظرفیت نشان بدهند و پس از اعلام نتایج انتخابات اتفاقات گذشته را فراموش کنند و در جهت وحدت کشور حرکت کنند. بدون شک سخن ایشان به این معناست که جریانهای سیاسی نباید موفقیتها و شکستهای خود را در سرنوشت مردم دخالت بدهند. از سوی دیگر مقام معظم رهبری مفهوم آتش به اختیار را خطاب به همه جریانها و شخصیتهای سیاسی عنوان کردند و به هیچعنوان روی سخن ایشان با یک گروه و طیف فکری خاص نبوده است. در نتیجه جریان پیروز در انتخابات و جریانی که شکست خوردهاند، در استفاده از مفهوم آتش به اختیار آزاد هستند و این مفهوم یک مفهوم کاملأ دوطرفه است. سخنان رهبر معظم انقلاب همواره و در همه مقاطع خطاب به همه مردم و گروههای سیاسی عنوان شده است و کسی نمیتواند فرمایشات ایشان را به سود یک طیف فکری مصادره کند. از سوی دیگر، هنگامی که شورای نگهبان افرادی را به عنوان کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری معرفی میکند، به منزله این است که این افراد مورد تایید نظام و مردم هستند. در نتیجه فردی که از بین این افراد به ریاستجمهوری برگزیده میشود و مورد اعتماد مردم قرار میگیرد جزء لاینفک نظام جمهوری اسلامی است و مورد تایید مقام معظم رهبری قرار دارد. به همین دلیل نیز مقام معظم رهبری همواره از دولتهای برآمده از آرای مردم حمایت کرده و با رهنمودهای خود تلاش میکند دولت را در خدماترسانی به مردم یاری بدهند. در نتیجه حامیان و هواداران دولت آقای روحانی نیز در چارچوب قانون اساسی میتوانند عمل کنند و به این شیوه آقای روحانی را در موفقیت بیشتر در زمینه آسایش و آرامش مردم یاری بدهند. از این نظر، دولت روحانی هرگز تنها نمیماند.
برخی از گروههای رادیکال به تازگی با جمعآوری طومار عنوان کردهاند در زمینه جلوگیری از ورود زنان به ورزشگاهها آتش به اختیار عمل میکنیم. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟ راهکار شرعی ورود زنان به ورزشگاهها به عنوان یکی از مطالبات جدی زنان جامعه چیست؟
به نظر من ورود زنان به ورزشگاه یک مساله حکومتی است و نیاز به حکم حکومتی دارد. این در حالی است که در برخی از مسابقات ورزشی زنان در ورزشگاهها حضور پیدا کردهاند. این مساله نشان میدهد مسئولان مربوطه به این نتیجه رسیدهاند که ورود زنان به ورزشگاهها با حفظ حریمهای شرعی و اخلاقی جایز است و زنان میتوانند وارد ورزشگاهها شوند. البته این مساله به تازگی مطرح نشده و در گذشته نیز به شکلهای مختلف در سطح جامعه مطرح شده بود. با این وجود در شرایط کنونی برخی از مسئولان در این زمینه به دنبال تجدیدنظر در قوانین گذشته هستند. به نظر من فقها، علما، اندیشمندان و صاحبنظران در این زمینه باید به یک جمعبندی برسند و برای این موضوع یک راهحل منطقی و علمی پیدا کنند. از سوی دیگر مسئولان باید در این زمینه با مراجع عظام مشورت کنند و دیدگاههای آنها را دریافت کنند و سپس به یک تصمیم نهایی دست پیدا کنند. نکته دیگر اینکه باید تمامی جوانب شرعی و اخلاقی ورود زنان به ورزشگاه مورد بررسی تصمیم گیرندگان جامعه قرار بگیرد و سپس با یک حکم حکومتی این مساله برای همیشه به نتیجه برسد. در مورد واکنش انصار حزبا... به این مساله نیز باید عنوان کنم اینگونه واکنشها در گذشته نیز وجود داشته و تجربه نشان داده که به نتیجه مطلوب نرسیده است. در نتیجه بهتر است مسئولان به شکل عقلایی و منطقی این مساله را حل کنند.