دهها دستگاه فرهنگی با دولت موازیکاری میکنند و پاسخگو نیستند
به گزارش جماران روزنامه آرمان نوشت: فرهنگ چیست و چه مشکلاتی در کشور به آن مربوط میشود؟ این پرسشی است که دولت و دستگاههای فرهنگی هرکدام به یک معنا به آن پاسخ میدهند، اما در مجموع شاهد اقدامات موثری در این زمینه نبودهایم. گاهی اقداماتی از سوی دستگاههای دولتی یا با مخالفت ضمنی مواجه شد و موانعی در مقابل آن پدید آمد، یا بهصراحت و با شدت جلو این اقدامات را گرفتند. حضور بانوان در ورزشگاهها یکی از این موارد است. برای بررسی این موضوع پروانه سلحشوری، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس دهم با «آرمان»گفتوگو کرده که متن آن را در ادامه میخوانید.
این روزها بحث فرهنگ در کشور زیر ذرهبین قرار گرفته است. باید به دهها نهاد فرهنگی کشور توجه داشت که موازی یکدیگرند، بودجههایی بالایی دریافت میکنند و خروجی ناچیزی دارند. به نظر شما چه مشکلات اساسی سرراه حل مشکلات فرهنگی وجود دارد؟
همانطور که اشاره کردید، امروز شاهد دستگاههای بسیار زیاد و متفاوت فرهنگی هستیم. اینکه در این شرایط تنها وزارت فرهنگ و ارشاد را متولی امر فرهنگی بدانیم، در ظاهر صحیح به نظر میرسد، چرا که نهاد فرهنگی دولت، وزارتخانه فرهنگ و ارشاد است، اما در اصل آنچه وجود دارد، نهادهای متعدد فرهنگی است که زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد قرار نمیگیرند. نهادهای جداگانه وجود دارند که هرکدام جداگانه دارای بودجههای بسیار بالایی هستند. از 6هزار میلیارد تومان بودجه فرهنگی حدود هزارمیلیارد آن به وزارت ارشاد میرسد. متاسفانه هرگاه بحث پاسخگویی و تفحص به میان میآید، انگشت اتهام به سمت وزارت ارشاد میرود. باید سازوکاری تعیین شود تا همه نهادهای فرهنگی گزارش دهند، پاسخگو باشند و همچنین اقدامات و دستاوردهای خود را اعلام کنند. نباید تنها وزارت و فرهنگ و ارشاد را در این رابطه دخیل دانست. مشکل دیگری که در این زمینه وجود دارد، گستردگی امر فرهنگ است. هرچه گستردگی بیشتر باشد، رسیدگی، کنترل و نظارت دشوارتر است. چون مقوله فرهنگی و ذات فرهنگ دارای تفاوت است و نگرشهای متفاوت، خوانشهای متفاوتی از امر فرهنگ دارند. شاهدیم که بعضا موضوعی که برای برخی ارزش است، برای برخی دیگر ضدارزش محسوب میشود. اگر بپذیریم که در یک کشور دموکراتیک زندگی میکنیم و بدانیم که امر فرهنگ مانند همه امور است، باید طبق موازین قانونی رفتار کنیم. آنچه قانون تایید کرده، باید بدون مانع اجرا شود و اگر قوانین در یک بخش مشکل دارند، باید اصلاح شوند.
هفته گذشته بانوان پس از مدتها توانستند برای تماشای دیدارهای تیم ملی والیبال به ورزشگاه آزادی راه یابند. این اقدام بهرغم انتقاداتی که به آن وارد بود، میتواند آغاز فرهنگسازی در استادیومها باشد. هرچند برخی افراد به همین موضوع واکنشهای شدیدی نشان دادند که نمونه آن جمعآوری طومار امضا برای توقف این طرح بود.
تا زمانی که قانون سرلوحه کار قرار نگیرد، نمیتوانیم انتظار حل این مشکلات را داشته باشیم. باید هرآنچه را قانون این کشور گفته است، همگان بپذیرند. در امر فرهنگ، سرچشمه اصلی مشکلات ما همین برخوردهای سلیقهای با پدیدههاست. در خصوص واکنشهایی که به ورود بانوان به ورزشگاه شد، به طور واضح شاهد همین برخوردهای سلیقهای بودیم. در انتخابات امسال بیش از 23میلیون نفر با رأی خود پیام دادند که چه مطالباتی دارند، اما این بحثها برخلاف مطالبه اکثریت مردم است. این درحالی است که در ورزشگاه 12هزار نفری آزادی، بانوانی که برای تماشای والیبال به استادیوم رفته بودند، بهصورت محدود و گزینشی انتخاب شده بودند و این امر تنها به این دلیل صورت گرفته بود که سازمان جهانی والیبال تهدیدهایی جدی در خصوص عدم برگزاری مسابقات در ایران کرده است. بنابراین حضور بانوان بهصورت محدود و گزینشی، مطلوب مطالبهگران نبوده است. اما عدهای به همین موضوع هم چنین واکنشی نشان دادند. باید توجه شود که در ورود بانوان به ورزشگاهها هیچ منع قانونی وجود ندارد و باید از قانون تبعیت کرد. اگر از نظر قانونی مشکلی وجود داشت، دوستانی که معترض هستند، حق داشتند اعتراض کنند. دراین رابطه باید سیاستگذاری واحد و ثابتی صورت گیرد. اگر با همین دید بخواهیم پیش برویم، فردا به این نتیجه میرسند که بانوان به دانشگاه هم نروند. در کلاسهای دانشگاه نیز اختلاط و اساتید مرد و زن حضور دارند. البته حضور بانوان در ورزشگاهها و دیگر عرصههای جامعه نهتنها در راستای امر فرهنگی، بلکه خود امر فرهنگی است و باید این اصل پذیرفته شود.
امروز که در آستانه تشکیل کابینه دولت دوازدهم هستیم، انتظار میرود آقای روحانی با توجه به مطالبات مردم و وعدههای انتخاباتی خود، توجه جدیتری به امور فرهنگی داشته باشد و تحولی ساختاری در نظام فرهنگی کشور ایفا کند. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
به نظر من مسئولان باید با یکدیگر همفکری کنند و راهکارهای صحیحی پیدا کنند. این موضوع تنها تحت نظر دولت نیست و در بعضی موارد نیز در حیطه اختیارات دولت نیست. بنابراین نیاز است که سه قوه با یکدیگر همفکری کنند تا اگر خلأ قانونی وجود دارد مجلس ورود کند، اگر نیاز به قوه قضائیه هست این قوه دست به کار شود و آنچه را نیز مربوط به اجرا و نظارت است آقای روحانی پیگیری کند تا در پایان، مشکلات فرهنگی کشور حلوفصل شود. به نظر من امروز نیاز به یک سیاستگذاری داریم که در چارچوب این سیاستگذاری بتوانیم مشکلات را بشناسیم و برای حل آن برنامهریزی کنیم. ببینید؛ به نظر من میتوان از زمینههای فرهنگی در راستای اقتصاد مقاومتی نیز بهره برد، چرا که بحث فرهنگی بینیاز از واردات از بیگانگان است و با قدرتمندسازی فرهنگ در کشور میتوانیم زمینههای اقتصادی فراهم کنیم و درآمدزایی نیز داشته باشیم. بحث فرهنگ پتانسیل و ظریفتهای بسیار بالایی دارد که اگر به خوبی به آن پرداخته شود، میتواند مشکلات بسیاری را حل و فصل کند.
تاکنون بودجههای بسیاری برای مبارزه با ماهواره هزینه شده است، اما نتیجه صددرصدی حاصل نشده است. به نظر شما در این زمینه چه عاملی کمتر مورد توجه قرار گرفته است؟
من امروز به رویکرد و سویههای رسانهها که فکر میکردم، به عنوان یک مخاطب عادی و شهروند کشور حس کردم هیچرسانهای نباید تلاش خود را در جهت عکس خواست عموم مردم به کار گیرد؛ یعنی آنچه را مردم مطالبه میکنند، به آن معتقدند و به آن نیاز دارند نباید نادیده بگیرند و دقیقا برعکس آن عمل کنند. گاهی قابل فهم نیست که چرا چنین اصراری از سوی برخی رسانهها وجود دارد که تا این اندازه بیتوجه به خواست مردم باشند. گاهی دیده میشود که یک رسانه مهم مطالبی را به مخاطب عرضه میکند که برنامههایی نیستند که در آن حرف جامعه زده شود، حتی نیازهای اطلاعاتی آنها را برطرف کند یا در سطح بالاتری موجب همگرایی بیشتر در بین مخاطبان شود. برخی رسانهها مشکلات و معضلات را به تصویر نمیکشند. گاهی اوقات به صورت خیلی مصنوعی و گسترده، ضعفهایی را به تصویر میکشند که باعث تعجب میشود. این اقدام نیز نه در راستای حل مشکلات، بلکه در جهت تخریب دولت صورت میگیرد. در نتیجه روزبهروز از مخاطبهای آن رسانه کاسته میشود.