«این روزها در فضای مجازی شرایطی به وجود آمده است که شبکههایی مثل اینستاگرام امکان پخش لایو و تعامل با مخاطبان را دارند؛ شرایطی که بیشک همه بخش عظیمی از حضور پرشور در انتخابات ۹۶ را برای اولین بار مدیون شبکههای اجتماعی هستیم. شاید بتوان گفت دیگر دولت نیازی ندارد به اینکه حتما از طریق صداوسیما حرفش را به مردم بزند. دولت باید تکلیف خود را با صداوسیما مشخص کند و نمیتواند تمام اختیارش را دست رسانهای بدهد که منافعش با منافع صداوسیما نمیخواند.»
این جملات بخشی از صحبتهای محمد سلطانیفر - استاد ارتباطات و مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علوم تحقیقات تهران - است که با موضوع نقش رسانههای نوین در انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران مطرح شد.
محمد سلطانیفر که به همراه حسین امامی (استاد ارتباطات و پژوهشگر رسانههای نوین و همچنین عضو هیات مدیره انجمن متخصصان روابط عمومی ایران) در این میزگرد شرکت کرده بود، همچنین به بیان راهکارهایی برای استفادهی بهینه دولت دوازدهم از فضای مجازی برای تعامل با مردم پرداخت.
این اساتید همچنین در میزگرد ایسنا، عملکرد رسانهها به ویژه صداوسیما را در ایجاد فضای انتخاباتی به چالش کشیدند و نحوهی برگزاری مناظرهها و به طور کلی برنامههای تبلیغاتی کاندیداها در صداوسیما را در ایجاد فضای پرهیجان انتخاباتی کمتاثیر دانستند.
این کارشناسان ارتباطات با این تعبیر که صداوسیما دیگر تنها مرد محله نیست، بر این باور هستند که این روزها سواد رسانهای توسط خود رسانههای اجتماعی بالا رفته است و همه، این حضور پرشور در انتخابات را مدیون شبکههای اجتماعی هستیم و واقعا اگر شبکههای اجتماعی نبودند امکان شکلگیری این حضور پرشور نبود.
***
دکتر سلطانیفر با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، با اعتقاد بر اینکه تاثیر شبکههای اجتماعی در این انتخابات، بیش از رسانههای رسمی بود، در پاسخ به این که آیا ورود قدرتمند شبکههای اجتماعی در این حوزه را میتوان پایانی برای انحصار سازمان صداوسیما و باز شدن فضای رسانهای دانست؟ اظهار کرد: حدود ۲۲ سال پیش زمانی که رادیو و تلویویزیون خیلی قوی شده بود و ماهوارهها آرام ارام آمدند، ما هشدار دادیم که پایان عمر خبرگزاریها فرا رسیده است و اگر خبرگزاریها نتوانند پوستاندازی کنند، دچار یک بحران میشوند.
وی در همین راستا ادامه داد: زمانی ما در آموزههای روزنامهنگاری در سالهای ۱۹۷۰ مطرح میکردیم ۷۰ درصد جریانهای خبری را چند خبرگزاری بزرگ همچون رویترز، یونایتدپرس، آسوشیتدپرس میسازند اما امروز هیچکدام از این خبرگزاریها مثل سالهای گذشته چندان محلی از اعراب در جریان سازیهای رسانهای ندارند. پس از آن، فضا به دست حوزه تلویزیون افتاد و رویترز تنها خبرگزاری بود که این فضا را خوب شناخت و توانست تلویزیون راهاندازی کند. اما پس از آمدن تکنولوژی شبکههای مجازی، مبتنی بر وب ( وب۱ و وب ۲) باز هم زنگ خطری برای خود رادیو و تلویزیونها و ماهوارهها به صدا درآمد که اگر شما از این بستر استفاده نکنید، از گردونه خارج میشوید.
این استاد ارتباطات در ادامه دربارهی ورود شبکههای اجتماعی به عنوان شبکههای نوین ارتباطی گفت: زمانی که شبکههای اجتماعی ورود پیدا کردند، همه رسانهها به این فکر افتادند که چه کنند. امروز اگر مشاهده میکنید که بیبیسی، هنوز بیبیسی است و یا سیانان، سیانان است به این دلیل است که تک تک برنامههایش را در فضای مجازی و یوتیوب میگذارند؛ بنابراین این رسانهها مشرف به این جریانات هستند و به این نکته پی بردهاند که اگر از این تکنولوژیها استفاده نکنند، میراییشان فرا میرسد.
رسانهای که خودش را به خواب زده است
محمد سلطانیفر دربارهی فضای حال حاضر صداوسیما و خبرگزاریهایی که با مشکل استفاده از رسانههای نوین روبهرو هستند، مطرح کرد: صداوسیما و خبرگزاریهای ما اگر نخواهند این امر را باور کنند که باید حضورشان را در فضای مجازی و فضای وب قویتر از گذشته کنند، آن مسیر میرایی برای همه شکل میگیرد. صداوسیما به دلیل این که دولتی است و احساس میکند که تنها مرد محله است نمیخواهد این باور را بکند و خودش را به خواب زده است. صداوسیما به چه مینازد؟ به فیلمهایش، مولتیمدیاها، مناظرات لایو و یا پخش سخنرانیها و فوتبالهای لایو؟
این استاد ارتباطات در عین حال معتقد است: با وجود شبکههای جدید از جمله اینستاگرام، این شبکه توانسته است انحصار پخش لایو را از صداوسیما بگیرد و نه تنها این قدرت را گرفته است، بلکه یک آپشن دیگر هم اضافه کرده است که مربوط به کامنتهای مردم، به هنگام تماشای برنامهی زنده است و در حقیقت آی تیوی شده است. به عنوان مثال سخنرانی آقای روحانی در مشهد را ۵۰ هزار نفر از اینستاگرام لایو نگاه میکردند و همزمان هم کامنت میگذاشتند. این اتفاق بسیار مهم و مربوط به همان وب ۲ است که پیش از این بارها آن را مطرح کردهایم.
سلطانیفر دربارهی عمر صداوسیما با وجود شبکههای اجتماعی جدید، مطرح کرد: صداوسیمای ما اگر هنوز فکر میکند که تنها مرد محله است، قطعا بلایی که بر سر «UPI» آمد به سرش میآید. UPI در حال حاضر دیگر محلی از اعراب ندارد. و یا همان بلایی که بر سر «ایزوستیا» و «پراودا» آمد، برایش اتفاق میافتد. روزنامههایی که زمانی جزو پرتیراژترین روزنامههای بلوک شرق بودند و یکباره فرو ریختند. من هم به یکباره فروپاشی صداوسیما را میبینم. یک روزی این اتفاق میافتد و صداوسیما حاضر میشود با سی چهل هزار کارمند به عدد مفتی فروخته شود که هیچکس هم آن را نمیخرد.
این استاد ارتباطات درباره تلویزیون اینترنتی که سالها پیش راهاندازی آن در کشورمان مطرح بود، یادآور شد: زمانی یکی از کاندیداهای سال ۸۸ میخواست تلویزیون اینترنتی راه بیندازد اما همه به او هجوم آوردند و علیه او مقابله کردند اما امروز این کانالهای تلویزیونی به تعداد زیاد به راه افتاده است.
اولین اقدام دولت آزاد شدن توییتر باشد
رسانههای رسمی از جمله خبرگزاریها با وجود رسانههای نوین دیگر نمیتوانند تک مردمحله باشند. حال این پرسش مطرح است که دولت جدید چگونه میتواند از امکانات رسانههای نوین در جهت تعامل بیشتر خود با مخاطب بهرهمند شود و به عبارت دیگر دولت برای ارتقاء سطح رسانهها در جهت این تعامل چه باید بکند؟
دکتر حسین امامی در این زمینه معتقد است، اگر در ایران فیلتر توییتر برداشته شود، گام اساسی در شبکههای ارتباطی ایجاد میشود.
این کارشناس رسانه با اشاره به تاثیر بسزای شبکههای اجتماعی بر انتخابات، بر این باور است: اصلیترین بار کمپینهای انتخاباتی را رسانههای اجتماعی بر دوش کشیدند. اگر به انتخابات آمریکا نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که خود رییس جمهور ترامپ بر این نکته اذعان داشت که پیروز شدنش را مدیون توییتر میداند و اگر توییتر نبود هیچگاه رییس جمهور نمیشد؛ این در حالی است که رسانههای رسمی همچون سیانان، مخالف این رأی بودند که رسانههای جدید همچون توییتر در مقابل رسانههای رسمی پیروز میدان هستند و این شبکههای اجتماعی بودند که توانستند نظر مخاطبان را درباره سه نامزد لیبرال دموکراتها منفی کرده و رأی مردم را به نامزد دیگر تغییر دهند.
او با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ در کشورمان، مطرح کرد: در این انتخابات هم شبکههای اجتماعی شامل تلگرام، توییتر و اینستاگرام مثلثی تشکیل دادند و اتفاق جالبی در آن افتاد، اینکه ما در انتخابات ۹۶ از این ابزارهای نوین رسانهای استفاده کردیم. در سال ۸۸ هم در انتخابات از توییتر استفاده کردیم و نکته جالب اینجاست که باز هم توییتر نقش اصلی را در انتخابات ۹۶ داشت. چرا که یوزرهای توییتر معمولا افراد باهوش و باسواد هستند؛ افرادی که تولید محتوای اصلی را در توییتر انجام میدادند به نوعی که مطالب بکر در این رسانه شکل میگرفت و کانالهای تلگرامی آنها را بازنشر میدادند. اتفاقی که مدل زیبای آن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دیده شد.
امامی سپس درباره وظیفه دولت در قبال ارتقاء سطح رسانهها اظهار کرد: یکی از اقدامات دولت را این میدانم که همین رویه حضور در شبکههای اجتماعی را ادامه بدهد. شاید بتوان گفت در حال حاضر اولویت شورای اطلاع رسانی دولت باید این باشد که از ابزارهای شبکه اجتماعی استفاده کند. دوم بر روی مولتیمدیا بیشتر کار کند، یعنی دولت باید یک صداوسیمای موازی داشته باشد، سوم اینکه باید تلاش دولت در یک سال اول و یا حتی صد روز اول دولت آقای روحانی آزادسازی توییتر باشد. توییتر نشان داده که دیگر خطری ندارد و جامعه ما به آن بلوغ فکری رسیده است و نشان میدهد که کاربرد دارد.
چرا توییتر فقط برای مسئولان آزاد است؟!
محمد سلطانیفر درباره فیلتر شدن برخی شبکههای مجازی از جمله توییتر در ایران برغم اینکه که برخی مسوولان همچنان نقطه نظرات خود را توییت میکنند، گفت: این اتفاق خیلی بد است! چطور برخی مسؤولان میتوانند توییت بگذارند ولی مردم نمیتوانند این کار را بکنند. این اقدام، فاصله ایجاد میکند و شهروندان تبدیل به درجهی یک و دو میشوند. اگر اینگونه باشد، پس آقای مسؤول قانون را قبول ندارد. ما یک جملهای داریم که به آن تاکید میکنیم و آن اینکه قانون ناعادلانه قانون نیست.
امامی نیز در این زمینه مطرح کرد: محدودیتهایی که برای فیلتر کردن یوتیوب یا توییتر میگذارند، عادلانه نیست. در حال حاضر بهترین فرصت است که دولت از این سرمایه استفاده کند و بداند که شبکههای اجتماعی باید یکی از مطالباتش باشد؛ چرا که امروزه استفاده از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و پهنای باند جزئی از حقوق بشر شده است.
سلطانیفر نیز با اعتقاد بر اینکه سواد رسانهای این روزها توسط خود رسانههای اجتماعی بالا رفته است، مطرح کرد: اگر در گذشته مطرح میکردیم دانشگاهها، دولت و روزنامهها و ... متولی سواد رسانهای هستند، حال این شبکههای اجتماعی هستند که بار سواد رسانهای و افزایش آن را بر دوش میکشند.
حضور پرشور در انتخابات را مدیون شبکههای اجتماعی هستیم
در ادامه نشست ایسنا، دکتر محمد سلطانیفر همچنین دربارهی اینکه شبکههای اجتماعی تا چه میزان در حضور پرشور مردم در پای صندوقهای رأی تاثیرگذار بودهاند؟ گفت: همه این حضور پرشور را مدیون شبکههای اجتماعی هستیم. واقعا اگر شبکههای اجتماعی نبودند امکان شکلگیری این حضور پرشور نبود. مصاحبهای قبل از انتخابات ریاست جمهوری داشتم که در آن مطرح کردم، شبکههای اجتماعی در انتخابات تاثیرگذار خواهند بود و فقط باید تولید درست محتوا در آن صورت بگیرد و استفاده از فضاهایی که بتواند مرددها را پای صندوق بکشد. در این انتخابات شبکههای اجتماعی توانستند موثر باشند و این اتفاق افتاد. در حال حاضر توییتر به عنوان یک مبدأ، موتور بزرگ یعنی تلگرام را به حرکت درمیآورد. فکر میکنم در مورد اینستاگرام هم یک سال آینده این اتفاق میافتد و مردم یک شیفتی از تلگرام به اینستاگرام پیدا میکنند که اگر این اتفاق بیافتد کسی سراغ تلگرام نمیرود.
در بخشی دیگری از این میزگرد دکتر امامی با دستهبندی مخاطبان انتخابات و اینکه از چه راههایی نامزد مورد نظر خود را انتخاب کردهاند، مطرح کرد: یک دسته طرفداران نامزدها بودند که این طرفداران در استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی، مبتنی بر نظریه استحکام بودند. به عنوان مثال من اگر طرفدار نامزد ایکس بودم و همزمان از شبکههای اجتماعی هم استفاده میکردم، این باعث میشد که عقیده من تقویت شود و با اراده قوی از یک نامزد حمایت کنم. دسته دیگر افرادی بودند که مردد بودند چه نامزدی را انتخاب کنند، اینجاست که باید تحقیق شود آیا مناظرهها تاثیرگذار بودهاند یا شبکههای اجتماعی و حتی روابط میان فردی. دسته دیگر هم افرادی بودند که تمایل به شرکت نداشتند که بیشک شبکههای اجتماعی برای آوردن این افراد پای صندوقهای رأی کار خودش را تا حدود زیادی کرد.
وی در ادامه با طرح این پرسش که آیا شبکههای اجتماعی توانستند با تاثیرگذاری خود، رأی یک شهروند از نامزدی به نامزد دیگر تغییر را تغییر دادند؟ مطرح کرد: در انتخابات اخیر امریکا ۱۷درصد آرا از طریق شبکههای اجتمایی تغییر کرد، که رقم بسیار قابل توجهی است. در انتخابات ما هم شاید جریانی مثل تتلو باعث شد که مردم کمی نظراتشان تغییر کند که همه اینها باید بر اساس یک کار پژوهشی نتیجهگیری شود؛ چرا که استفادهی هر کدام از طرفداران از این موارد و تاثیرات شبکههای اجتماعی بر روی آنها، متفاوت است.
این فعال رسانهای همچنین دربارهی نتایج نظرسنجیها از مردم درباره میزان رأی دادن به نامزدهای مورد علاقهشان در انتخابات ایران، گفت: برای اولین بار بود که نظرسنجیها خوب پیشبینی شده بودند و خیلیها بر اساس نتایج این نظرسنجیها به نتیجه قاطعی رسیدند.
مناظرهها دیگر باید در شبکههای اجتماعی شکل بگیرند
در بخش دیگری از این میزگرد، دو استاد حاضر دربارهی مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری و انحصار آن از سوی صداوسیما و نحوه پوشش این برنامهها از سوی دیگر رسانهها اظهار نظر کردند.
سلطانیفر در این زمینه معتقد است: رسانهها چارهای نداشتند که از تلویزیون مناظرهها را پوشش دهند، چرا که تلویزیون مرجعی بود که متولی این داستان شده بود و حتی بی بی سی هم به شکل لایو مناظرهها را پخش کرد. اما این دال بر اعتبار دادن به صداوسیما نیست.
او ادامه داد: رسانههای دیگر باید مناظرهها را از صداوسیما پوشش میدادند و راه دیگری وجود نداشت. هر چند میکس کردن فضاها راهی بود که در شبکههای اجتماعی و رسانهها اتفاق افتاد؛ بنابراین کاری که رسانهها در پوشش مناظرهها انجام دادند، درست بود.
این استاد ارتباطات گفت: معتقدم فضای برگزاری مناظرهها در دوره بعد راحتتر شکسته میشود و باید هم شکسته شود. مناظرهها باید در شبکههای اجتماعی شکل بگیرند؛ چرا که این مناظرههایی که از صداوسیما پخش شد یکسری خلاء داشت و آن اینکه سلطه صداوسیما روی این مناظرهها افتاد، از نوع سوالهای جهتدار گرفته تا مباحث دیگر.
دولت است که اینبار صدا و سیما را تحریم میکند، اگر ...
محمد سلطانیفر گفت: احساس میکنم اگر دولت زرنگ باشد، میتواند این فضا را شکل دهد که مناظرههایی را قبل از صداوسیما حتی با کاندیدای رقیب در شبکههای اجتماعی طراحی کند. دولت باید بایستد و بگوید اگر قرار باشد روند مناظرهها در صداوسیما اینگونه باشد، این بار صداوسیما را تحریم میکند. اگر هشت سال پیش و یا چهار سال گذشته دولت نمیتوانست صداوسیما را تحریم کند، دیگر امروز میتواند این کار را انجام دهد؛ چرا که امروز اینستاگرام جایگزین مناسبی برای صداوسیماست. دولت حق ندارد از صداوسیما انتقاد کند و دوباره التماس کند که فیلمش را از آن رسانه پخش کنند.
حسین امامی نیز گفت: در حال حاضر رسانههای اجتماعی با پدیده جدیدی به نام رسانههای اختصاصی روبهرو هستند و هر کدام از این رسانهها در اختیار یک ارگان یا سازمان هستند. در همین راستا در امریکا، منبع رسانهای در اختیار کاخ سفید است و در حال حاضر برنامههای خود را به شکل لایو در اینستاگرام قرار میدهد، هر چند این هم فایدهای ندارد چراکه هیچ آرشیوی برای ثبت این برنامهها وجود ندارد. بنابراین دولت اگر بتواند تلویزیون رسمی راهاندازی کند، به راحتی میتواند مرجع رسانههای دیگر بشود؛ به عنوان مثال محمدرضا حسینیان از مجریان تلویزیون زمانی به این دلیل ممنوعالتصویر شد که یک شبکه تلویزیونی اینترنتی به نام تیوی پلاس را راهاندازی کرد و با مخالفت صداوسیما روبهرو شد. چرا دولت ما نمیتواند یک تیوی پلاس برای خود راه بیاندازد؟
وی سپس با اشاره به اینکه اگر یوتیوب آزاد شود ابعاد جهانی خواهد داشت، مطرح کرد: اگر بهار عربی را نگاه کنید، مردم در کشورهای لیبی و مصر تصاویر را میگرفتند و کسی متوجه نمیشود، اما پشت سر آنها شبکهای مانند سیانان آن را پخش میکند و بسیار تاثیرگذار میشود.
نمیتوانیم صداوسیما را حذف کنیم
امامی با بیان اینکه اعتقادی به این ندارد که با ظهور و بروز رسانههای جدید، صداوسیما از صحنه خارج شده است، متذکر شد: رسانههای جدید که به عنوان رسانههای اجتماعی مطرح هستند، مکمل رسانههای جمعی هستند و ما نمیتوانیم صداوسیما را حذف کنیم؛ به ویژه برای جامعه ایران هنوز زود است، نسلهایی باید عوض شود.
وی همچنین با اشاره به اینکه در جریان انتخابات ریاست جمهوری رسانههای اجتماعی حتی توانستند گوی سبقت را از شبکههای ماهوارهای بربایند، مطرح کرد: مخصوصا شبکهای مثل بیبیسی که لحظه به لحظه فیلمها را از صداوسیما و شبکههای اجتماعی میگرفت. حتی در ایام انتخابات برنامه «نوبت شما» را تغییر داد و برنامه «هشتک شما« را روی آنتن برد که در آن فقط رصد شبکههای اجتماعی و مطالب مخاطبان را دنبال میکرد.
امامی در این نشست همچنین از لفظ شهروند خبرنگار در شبکههای اجتماعی و تاثیرگذاری آن سخن گفت. او مطرح کرد: الان حتی شبکههای ماهوارهای هم خبرنگار محور شدهاند و اجرای برنامه به یک خبرنگار سپرده شده است. بر عکس تلویزیون که به عنوان مثال کار آقای حیاتی فقط گویندگی است، در این شبکهها اینگونه نیست. از طرف دیگر همه گویندهها هشتگ خود را زیر خبر مربوطه میگذارند؛ نکتهای که جای آن در رسانههای ایران خالی است.
این استاد دانشگاه همچنین درباره ایجاد فضای آرام پس از انتخابات نیز مطرح کرد: هر انتخاباتی که برگزار میشود از نگاه جامعهشناسی باعث ایجاد همبستگی و یک انرژی میشود که این همبستگی باعث میشود مردم چند سال با شور و نشاط اجتماعی همراه باشند. بنابراین آن آرامش فضای بعد از انتخابات همواره وجود داشته اما مردم شور و نشاط بیشتری دارند و این اصلا جای نگرانی ندارد. اما نکته این جاست که در برابر تحرکات کسانی که مغرضانه کار میکنند، نباید سکوت کرد.
انتخابات۹۶ چه پیامی برای صداوسیما داشت؟
دکتر سلطانیفر در پایان این میزگرد مطرح کرد: امروز پارامتر توسعهیافتگی یک کشور، تعداد روزنامه، تعداد شبکههای تلویزیونی و ... نیست، پارامتر توسعه، پهنای باند است؛ یعنی اینکه میزان دسترسی آزاد مردم به اطلاعات، عاملی برای این شده است که کشورها یکدیگر را به لحاظ رشد مقایسه کنند.
این استاد ارتباطات گفت: پیام ۲۹ اردیبهشت هم در انتخابات شوراها و هم در انتخابات ریاست جمهوری این بود که آنچه که صداوسیما میگوید مورد قبول مردم نیست و نشان داد که صداوسیما باید با مردم همراهی کند.