استاد دانشگاه تهران گفت: شیشه عمر آزادی و دموکراسی دست کسانی است که رأی نمیدهند.
به گزارش جماران، صادق زیباکلام در جمع دانشجویان دانشگاه اصفهان تعریف اصلاحات اظهار کرد: اصلاحات یعنی بازگرداندن انقلاب و آرمانهای انقلابی، بعد از انتخابات دوم خرداد سال 76 و پیروزی خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری بود که از اوایل سال 77 و پس از آن پدیده اصلاحات و اصلاحطلبی پیش آمد. سیری که از این تاریخ راه افتاده دنبال دموکراسی بوده و هیچ جای دنیا دموکراسی بهآسانی به دست نیامده است. در جمهوری اسلامی هم دموکراسی بهآسانی به دست نخواهد آمد.
وی افزود: انتخابات سال 76 رأی کسانی خاتمی را رئیسجمهور ایران کرد که تا یک هفته پیش از انتخابات قرار نبود رأی بدهند. باید این را قبول کنیم که رأی اصلاحطلبان بهطور تقریبی 15 میلیون است و رأی اصولگرایان چیزی در حدود 5 تا 10 میلیون و جمع این رأیها نیمی از 50 میلیون رأی افراد واجد شرایط در کشور است. پس نتیجه انتخابات در ایران با رأی افرادی رقم میخورد که تصمیم قطعی برای رأی دادن ندارند.
فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: در این مناظرهها افرادی از روابط جهانی سخن میگویند ولی بدانید اصولگرایی چون آقای رئیسی اگر خداینکرده رئیسجمهور شود از فردای آن روز میگوید انتخابات ما مشت محکمی بر دهان آمریکا بوده است. اگر آمریکاستیزی را از تندروها بگیریم چیزی برای آنها نخواهد ماند. تندروها در ایران کدامیک از دستاوردهای خود را میخواهند به دنیا نشان دهند؟
وی اضافه کرد: بدترین اتفاق برای ما این است که ناامید شویم. شیشه عمر آزادی و دموکراسی به دست کسانی است که رأی نمیدهند. اینها دچار ناامیدی شدهاند و گمان میکنند چیزی عوض نمیشود. صندوق رأی تنها پنجره باقیمانده از دموکراسی در ایران است؛ بقیه انتصابی است.
زیباکلام افزود: بعد از سال 88 گَردِ مرگ در دانشگاهها پاشیدند و با شعارهای بیپایه صاحب هاله نور و مرد هزارهسوم برای محمود احمدینژاد ما را به سمت تحریمهای برنامه هستهای بردند. علیرغم شعارهای توخالی تحریم اثر ندارد و باعث نیرومند شدن ما میشود، همه میدانند تحریمها با صنایع و ملت ما چه کرد. امروز در نتیجه برجام ما با قطر در برداشت گاز حوزه پارس جنوبی برابر هستیم.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: 365 روز از رسانهها، رادیو و تلویزیون سخنان عدهای خاص را گوش میدهیم و در 52 نماز جمعه حتی دروغ و تهمت میشنویم اما آنها حاضر نیستند یک سخنرانی از ما بشنوند. سعی کنیم معلم اخلاق ما افرادی چون نلسون ماندلا، مرحوم بازرگان، محمد مصدق و گاندی باشند.