علی ماجدی از سفرای کهنه کار که این روزها مسئولیت سفارتخانه ایران در آلمان را عهده دار است ضمن رد سخنان قالیباف در مناظره نخست گفت که تکنولوژی تولید برق از زباله از فواید حصول برجام بود که پس از توافق، به شهرداری تهران معرفی شد.

به گزارش جماران، علی ماجدی از سفرای کهنه کار که این روزها مسئولیت سفارتخانه ایران در  آلمان را عهده دار است ضمن رد سخنان قالیباف در مناظره نخست گفت که تکنولوژی تولید برق از زباله از فواید حصول برجام بود که پس از توافق، به شهرداری تهران معرفی شد.

ماجدی که رشته اش اقتصاد است، معتقد است فضا پس از برجام کاملا متحول شده و سطح دیدارهای مسئولان ایرانی و بین المللی به بالاترین حد ممکن در سال های اخیر رسیده است. سفیر ایران در این رابطه می گوید: «شرکت زیمنس حدود 400میلیارد یورو «ترن آور» تجاری دارد. سطح رابطه با سفارت در حد معاون زیمنس شهر برلین بود. در حالی که بنده به عنوان سفیر، با سی یوی(مدیرعامل) زیمنس تا کنون حدود 5 تا 6 ملاقات داشتیم که برخی از این ملاقات ها دو، سه بار در محل سفارت صورت گرفته است . در تاریخ روابط بعد از انقلاب، بی سابقه بوده که مدیرعامل زیمنس در سفارت حضور یابد. با همکاران اینجا هم که صحبت می کردند، می گفتند که بعد از 60 سال سی یوی زیمنس به ایران آمده است!»

وی ضمن انتقاد از کاندیدایی که می گوید «هر دولتی روی کار بود، برجام حاصل می شد» گفت: «چرا کسی هشت سال این کار را نکرد؟ این کار توان و افراد خاص را می‌طلبید. نمی‌توانید کاری که آقای ظریف می‌کند یا نوع بینش این دولت را با هر کسی مقایسه کنید. اینطور نیست که هر تیمی می‌توانست چنین توانی داشته باشد.»

آنچه پیش روی شماست ماحصل گفتگوی یکساعته «انتخاب» با علی ماجدی سفیر ایران در آلمان است. 

*آنچه قبل از برجام و بعد از برجام بین مناسبات ایران و آلمان اتفاق افتاده، اساسا چگونه بوده است؟

واقعیت این است که با آغاز دولت جدید، بعد از اینکه توافق اولیه برجام در 100 روز اول صورت گرفت، شاهد رویکرد جدیدی از سوی دولت آلمان بودیم. این رویکرد جدید، دسترسی سطح سفیر به مقامات دولتی آنجا و شرکتها را کاملا متفاوت کرد.

*قبل از برجام اوضاع چگونه بود ؟
اولا ارتباط غیر از وزارت خارجه کمتر با وزرا و معاونین وزرای دیگر صورت می گرفت. یا دسترسی هایی که انجام می گرفت را یا خودِ سفیر دنبالش نبود یا اگر هم بود در حد پایین تر بود . در شرکتها این دسترسی من به عنوان سفیر و همکارانم با شرکتهای بزرگی که نقش شان در صحنه بین المللی بالاست، کمتر بود. مثلا شرکت زیمنس حدود 400میلیارد یورو «ترن آور» تجاری دارد. سطح رابطه با سفارت در حد معاون زیمنس شهر برلین بود. در حالی که بنده به عنوان سفیر، با سی یوی(مدیرعامل) زیمنس تا کنون حدود 5 تا 6 ملاقات داشتیم که برخی از این ملاقات ها دو، سه بار در محل سفارت صورت گرفته است . در تاریخ روابط بعد از انقلاب، بی سابقه بوده که مدیرعامل زیمنس در سفارت حضور یابد. با همکاران اینجا هم که صحبت می کردند، می گفتند که بعد از 60 سال سی یوی زیمنس به ایران آمده است! با اعضای هیات مدیره دیگر زیمنس هم طبعا این رابطه گسترده و حسنه شده است. نتیجه برجام و رویکرد تعامل با دنیا، زمینه را برای امثال من فراهم کرده که بتوانیم بهره برداری کنیم. نقش سفرا درواقع این است که بتوانند از این فرصتها بهره برداری کنند. نتیجه نگرش و رفتار این شرکت باعث شده که ما انتقال تکنولوژی توربین های گازی نوع اف را بین شرکت مبنا و شرکت زیمنس برقرار کنیم. سال گذشته آقای چیت چیتان به اتفاق مدیرعامل مبنا آقای علی آبادی آمدند و در حضور وزیر اقتصاد و معاون صدراعظم این توافقنامه امضا شد .همراه با آن حدود پنج هزار مگابایت قرارداد نیروگاه ها امضا شده است. اکنون بازارهای منطقه ای مثل عراق و کشورهای همسایه را با تکنولوژی ایران و با کمک زیمنس می توانیم بدست آوریم. ما در حال عمل بره برنامه اقتصاد مقاومتی هستیم. علاوه بر این، می توانم به انتقال تکنولوژی لوکومتیوهای دیزلی و الکتریکی برقی اشاره کنم. درحال حاضر یک قرارداد در این مورد نهایی شده است . 50 لوکومتیو که وارد ایران می شود، با کمک آنها ساخته می شود و 70 لوکومتیو برقی با انتقال تکنولوژی در اینجا ساخته می شود . این هم باز با شرکت مبناست و کار تحقیق و توسعه با شرکت او تی سی و تحت مجموعه من، با شرکت زیمنس صورت می گیرد. در مورد راه آهن های های اسپید با سرعت 250 تا 300 کیلومتر در حال صحبت با زیمنس هستیم که این هم یک کار بسیار مهمی است که به زودی جلسه آن را با آقای محمدزاده می گذاریم.  رویکرد جدید دولت و برجام موجب شده که همه اینها به منصه ظهور برسد . بعضی از اینها انجام شده و حداکثر تا 3، 4 ماه آینده به نتیجه می رسد، البته تاکید می کنم که تنها مربوط به زیمنس نیست. دویچه بانک به علت مشکلاتی که با آمریکا دارد هنوز کار جدی را با ما شروع نکرده ولی دسترسی ما با آنها انجام شده است. مشکل آنها با آمریکا البته فقط به خاطر ما نیست ، بلکه به خاطر روابط اشان با روسیه مشکل دارند. در شرکتهای دیگری مثل BESL که بزرگترین شرکت شیمیایی آنجاست، الان صحبت درباره یکی از بزرگترین پروژه هایی است که بین این شرکت و پتروشیمی خلیج فارس در حال مذاکره است. شرکت وینترسهال برای اولین بار در ایران در حال مذاکره با شرکت نفت برای توسعه میادین نفتی است. اگر به تاریخ ایران نگاه کنید، هیچگاه آلمان ها در حوزه میادین نفتی به عنوان بالادستی نبوده اند اما الان مذاکره می کنند. شرکت های دیگر پتروشیمی مثل «لینده» هم در حال صحبت با ایران هستند . این شرکت سابقه طولانی همکاری با ما را داشت ولی این همکاری قطع شده بود .  که مجددا برقرار شده است. در زمینه خودروسازی هم صحبتهایی با دو خودروساز بزرگ کرده ایم . یکی از آنها فلکس واگن بوده که ایرانیها مدتها دنبال عقد قرارداد با این شرکت بودند. خوشبختانه مذاکرات تقریبا نهایی شده و قرار است دو نوع خودرو در ایران ساخته شود . تعداد این خودروها در سال به عنوان فاز اول حدود 200هزار خودرو است . تعدادی هم ممکن است وارد شود ولی نگاه سند این است که یک خودروساز سوم در کنار ایران خودرو و سایپا با فرمولهای جدید ایجاد شود که ارتباط ما را در بازارهای جهانی ایجاد کند. ما با یک فرمول خیلی مشخصی، با آلمان در زمینه اقتصادی صحبت می کنیم. اینکه ما بیاییم و در زنجیره تولید و بازار جهانی قرار بگیریم، علاوه بر بازار خودمان، می توانیم به کشورهای منطقه هم صادرات داشته باشیم. با کمک آنها، این کار شدنی است و در حال به نتیجه رسیدن است. اصرار دارم که بگویم ثبات کشور، رویه کشور و ماندگاری سیاستهاست که می تواند این راه را ادامه دهد. اگر بدانند این وضعیت، این سیاستگذاری که در این دولت ایجاد شده تغییر پیدا می کند، ممکن است که همین هم عقیم بماند. از نظر من که رشته اصلی ام اقتصاد است، فرمول اصلی خیلی روشن است. آلمان به صورت کلی به بازارهای خاورمیانه نگاه می کند. ما به اینها می گوییم که تکنولوژی و انتقالش با شما. انرژی ارزان به نسبت آلمان در ایران وجود دارد، نیروی جوان در ایران حضور دارد و بازارهای منطقه در اینجا نزدیکتر است . اگر بتوانیم با تکنولوژی و مشاوره شما و نیروی کار ما با همان کیفیت در ایران تولید کنیم، قیمت تمام شده همان کار با همان کیفیت برای بازارها ارزانتر تمام می شود . این یک حرف منطقی است که هم در توربین های گازی جواب می دهد و هم در لوکومتیوها و هم در خودرو. اما در درجه اول، امنیت و همچنین نگاه و ثبات سیاستها باید پابرجا باشد . آنها باید بدانند که این رویکردی است که می تواند ادامه پیدا کند. لذا اگر این کار را انجام دهیم بین روابط ایران و آلمان جهتی را شاهد خواهیم بود که توام با مشارکت بیشتر و تا حدودی درهم آمیختگی بیشتر اقتصاد ایران و آلمان است.

در اینجا علاقه مندم که به یک نکته اشاره کنم؛ در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری یکی از کاندیداها به تهیه سوخت و برق از زباله اشاره کرد. اما این از کجا پیدا شده و چرا تا این مدت خبری نبوده است؟ چه کسانی آن شرکتها را تشویق کرده اند که بیایند و این کار را انجام دهند؟ اصلا چه کسی اینها را معرفی کرده اند؟ غیر از اینکه سفارت ایران در آلمان اینها را معرفی کرده و از آنها خواسته که چنین کاری را انجام دهند. درواقع ما آنها را تشویق کردیم که این فرمول را در ایران پیاده کنند. اگر قرار باشد که از این دستاورد بهره برداری شود حق بیشتر آن با دولت است. نه تنها قرارداد بسته شده بلکه یک کار خیلی گسترده ای در این زمینه بین ایران و آلمان صورت گرفته است. اگر همه اینها را در کنار هم بگذاریم، معلوم می شود که ما توانستیم با استفاده از سیاستهای جدید، رویکرد جدید و برجام که محیط بین المللی را به نفع ما تغییر داده ، این نتیجه را به دست آوریم.

 

ما تکنولوژی تولید برق از زباله را برای شهرداری تهران آوردیم؛ آن هم بعد از برجام / پس از ماجرای حمله به سفارت عربستان، سفر توریست های آلمانی به ایران کاهش یافت/ تغییر در دولت، همه دنیا را دوباره دچارتردید می کند؛ همه پروژه های بین المللی به کما خواهد رفت / اگر می گویند هر دولتی بود به برجام می رسید، چرا هشت سال کاری نکردند؟ /ناگفته ای از یک دیدار با احمدی نژاد در سال 84 / قرادادهای کم سابقه؛ از زیمنس  تا فولکس واگن در دو سال گذشته


*به بحث تبدیل زباله به برق اشاره کردید آیا این تکنولوژی بعد از برجام وارد کشور شده است؟

بله، این کار طی یکسال اخیر انجام شده است. درواقع ما به شهرداری معرفی کردیم که چنین تکنولوژی ای وجود دارد . درواقع این تکنولوژی دو نوع است؛ یک نوع آن هم تفکیک زباله را انجام می دهد و هم به انرژی تبدیل می کند. گاهی اوقات اگر امکان تفکیک هم نباشد باز می تواند بدون تفکیک هم انجام دهد ، درواقع می تواند هر دو کار را با هم انجام دهد. یعنی سیستم های جدیدی وجود دارد که می تواند زباله را تفکیک کند که یک بخشی را طور دیگری استفاده کند و بخشی را هم بازسازی کند.

*برق تولیدی چه میزان خواهد بود؟

به دستگاه های مختلف بستگی دارد. البته برق زیادی نیست . بنده به عنوان سفیر می گویم که معرفی اینها را خودِ من انجام دادم.

*اما آقای قالیباف می گوید این یک تکنولوژی وطنی است!

بیش از یکسال است که دو، سه شرکت که کارشان همین است را هم به شهرداری معرفی کردیم و هم به وزارت نیرو.

*با توجه به اینکه شما عضو تیم هسته ای و مذاکره کننده بودید، روابط ایران با دولتهای جهانی بعد از برجام چه تغییری پیدا کرده و به چه سطحی رسید؟ به طور مصداقی بفرمایید.

از نظر دیپلماسی یک علائمی وجود دارد. یعنی دیدارهایی که صورت می پذیرد و سطح دیدارهایی که از همدیگر قبول می کنند و تعداد هیات هایی که رفت و آمد می کنند بعد از دولت جدید، خیلی گسترده شده است. ریاست محترم جمهور از فرانسه و ایتالیا بازدید کرده اند . در مورد آلمان به خاطر انتخابات این دیدار عقب افتاده ولی دیدارهای دکتر ظریف با همتای ایشان و معاون صدراعظم در اینجا، دو بار بوده است. ما آخرین کمیسیون مشترک ایران و آلمان را سال 2002 داشتیم و کمیسیون مشترک بعدی در سال 2016 انجام شده است. یعنی کمیسیون مشترک ما بعد از 14 سال مجددا احیا شده است. اقتصاد اروپا به صورت کلی به دنبال بازار بیشتری می گردد. چون جمعیت آنجا محدود به 400 میلیون با بازار محدود به اقتصاد آمریکا و مجموعه قاره آمریکا و آن طرف با اقتصاد چین و ژاپن که آسیای شرقی است از نظر جمعیت قابل مقایسه نیست. این در اختیار داشتن بازار به معنای صرفا وارد کردن نیست بلکه تولید کردن و مصرف هر دو هست. بسیاری از محصولات سونی ژاپن در چین تولید می شود و اینطور نیست که همه آنها در ژاپن تولید شود. خیلی از شرکتهای دیگر، نگاهشان به بازار 400میلیونی خاورمیانه است و اروپا هم بیشتر روی این متمرکز است. دنبال شریکی می گردند که ثبات، امنیت، امکانات و دسترسی به انرژی داشته باشد. اقتصاد اروپا در مجموع هم انرژی کم دارد و هم بازار. کشور هدف مد نظر آنها باید یکسری ویژگیها داشته باشد. وقتی با آنها صحبت می کنیم، می گویند که ایران و مصر و تا حدودی عربستان. بالاخره این کشور هدف باید بتواند در سطح جهانی تعامل هم داشته باشد. باید معضل تعامل با دنیا را حل کند. ما در دولتهای قبلی این تعامل را نداشتیم . هرکسی که می خواست با ایران کار کند باید هزینه زیادی می پرداخت. دسترسی ها هم سخت بود. بنابراین اقتصاد اروپا به دنبال این است که در خاورمیانه حضور داشته باشد. به صورت طبیعی، باید بتواند در آن کشور تولید داشته باشد و جمعیت آن کشور هم نسبت به خاورمیانه مناسب تر باشد. انرژی داشته باشد که خودِ داشتن انرژی یک نکته مهم است. تعداد کشورهایی که در چنین شرایطی هستند، محدود است. حتی نگاه آنها به روسیه هم هست. یعنی این بازار را در مجموع با هم می بینند اما موردی بهتر از ایران به صورت طبیعی نیست. نکته اساسی این است که تحقق یافتن این موضوع چند شرط دارد؛ ثبات، امنیت و تعاملش با دنیا که اگر اینها فراهم شود، شدنی است. این دولت و برجام اینها را فراهم کرده است چون با وجود مسئله هسته ای هیچکسی در این بازارها وارد نمی شد. بنابراین الان این زمینه فراهم شده است. این سیاست باید تداوم پیدا کند. تداوم این نوع رویکرد می تواند ایران را وارد یک جهش اقتصادی کند. بنده در هر محفلی رفته ام، گفته ام که این شرایط، شرایطی است که می تواند ایران را وارد یک جهش اقتصادی کند و آنهم نه فقط با آلمان بلکه مثلا با ژاپن، فرانسه و ایتالیا ولی با شرط و شروط . این شرط و شروط تعامل با جهان است .سیاست های ما نباید آنقدر چالش برانگیز باشد که شرکتهای خارجی را برای همکاری با ما دچار تردید کند. کار سرمایه گذاری بلندمدت است بنابراین باید مطمئن باشند. اکنون زمینه این کار فراهم شده ضمن اینکه خودِ برجام دو سال به طول انجامید و اکنون از اجرایی شدن آن 15 ماه می گذرد.

می خواهم تاکید کنم که صحبتهایی که من با بخش خودرو و نفت انجام داده ام، نتیجه 15 ماه بعد از اجراست. بخش بانکی هم به رغم اینکه آنطور که باید و شاید گسترش نیافته ولی بسیار گسترده تر شده است. یعنی میزان دریافت و پرداختهایی که بانک ایران و اروپا و بانک ملی ما در سال گذشته داشتند، بالای 50میلیارد است. این هزینه های دریافت و پرداختها و ال سی ها قبلا اصلا امکان پذیر نبود. مقام محترم ریاست جمهوری به این نکته اشاره کردند که به 3 درصد رسیده اما از سه درصد هم کمتر است. یعنی الان ما وارد فاز دیگری شده ایم که خود آلمان ها تمایل دارند شعب بانکهای ایرانی را در آلمان فعال کنند. یعنی در آینده و احتمالا تا پایان 2017، دو بانک خصوصی ما یک شعبه در مونیخ و یک شعبه در فرانکفورت داشته باشند. رویکرد و ارتباط ما با مجموعه سیستم بانکی به جایی رسیده که به صورت منظم، اجلاس های منظمی بین روابط بانکی ایران و اروپا داریم که نقطه مرکزی و ثقل آن در آلمان است. هفته بانکداری اروپا هرساله در ماه نوامبر در آلمان برگزار می شود که 18 سال تداوم داشته ولی ما اصلا در آنجا حضور نداشتیم. یکسال از عمر دولت یازدهم گذشته بود که من به آنجا رفتم و برای اولین بار خودم شخصا شرکت کردم و برای سال بعد در همان هفته بانکی اروپا که یورو ویک می گویند، موفق شدیم دو روز را به همکاری های ایران و اروپا تخصیص دهیم. اولین سمینار در آنجا برگزار شد و دومین سمینار آن در اردیبهشت سال گذشته در تهران برگزار شد. سومین آن را هم در نوامبر سال گذشته در فرانکفورت داشتیم و چهارمین سمینار آن طی روزهای شنبه و یکشنبه هفته گذشته برگزار شد . تعدادی از بانکهای اروپایی از اتحادیه اروپا و حتی تعدادی از بانکهای روسی شرکت کردند و پنجمین سمینار را هم به یک ساختار تبدیل کردیم که باز در نوامبر که هفته فاینانس اروپاست برای خودمان دو روز را تخصیص دادیم. درواقع این برنامه ها تماما جدید است. اگر شرایط فراهم باشد، می شود این کارها را کرد.

 

ما تکنولوژی تولید برق از زباله را برای شهرداری تهران آوردیم؛ آن هم بعد از برجام / پس از ماجرای حمله به سفارت عربستان، سفر توریست های آلمانی به ایران کاهش یافت/ تغییر در دولت، همه دنیا را دوباره دچارتردید می کند؛ همه پروژه های بین المللی به کما خواهد رفت / اگر می گویند هر دولتی بود به برجام می رسید، چرا هشت سال کاری نکردند؟ /ناگفته ای از یک دیدار با احمدی نژاد در سال 84 / قرادادهای کم سابقه؛ از زیمنس  تا فولکس واگن در دو سال گذشته


*شما به بحث زباله اشاره کردید من هم بحث خرید هواپیما را مطرح می کنم. ابتدا می گفتند که این هواپیماها اصلا نمی آید و باصطلاح کاغذی است ولی حالا که آمده ، خودشان قبل از همه سوار می شوند. نه فقط سوار هواپیما بلکه سوار بقیه  دستاوردهای آقای روحانی هم می شوند؛ مهمترینش هم برجام است. کسانی که منتقد برجام بودند خصوصا همین آقای قالیباف که چندین سخنرانی متعدد در نقد برجام داشت، حالا از برجام دفاع می کند و متناظر با صحبتی که الان هست، می گویند آقای روحانی رئیس جمهور خوبی برای پسابرجام نیست. ظاهرا الان برجام خوب است و ما باید آن را مدیریت کنیم! در این مورد لطفاصحبت بفرمایید.

ممکن است من مدعی شوم که آقای x خوب نیست و آقای y خوب است اما دنیا نگاه می کند که یک دولت چه رویکردی در صحنه بین المللی داشته و تعاملش چگونه است. چون با این تعامل و ساختار و با آن شخصیتی که شناخته شده و سیاستهایش را می شناسد، می تواند ادامه دهد. این طور نیست که بگوییم نفر بعدی میخواهد بیاید و شروع کند. من بازنشسته هستم و در این دولت افتخار کار دارم ولی سفرای کشورهای دیگر به آقای ظریف که وزیر خارجه ماست، غبطه می خورند و آرزو دارند که چنین وزیری داشته باشند. الان داستان این است که بگوییم ترامپ آمده و همان سیاستها را به کار می برد که اوباما به کار می برد. کاملا دو رویکرد متفاوت است هرچند که ممکن است بعدا سیاستهای ترامپ تا حدودی تعدیل شود، ولی خود سیاستهای اروپا و آمریکا دچار تنش است. یعنی دچار یک نوع چالشی است که هنوز خودشان هم نمی دانند با آمریکای دوران ترامپ چه بکنند؟! الان این دولت مورد شناخت صحنه بین المللی است. آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور یک آدم شناخته شده در صحنه جهانی است. آقای ظریف هم یک آدم شناخته شده ای بوده و توانسته با 6 کشور بنشیند و صحبت کند. سیاستهای اعلامی مشخص است. حالا هر دولت دیگری با هر ترکیبی بیاید قطعا تا بخواهد بیاید و خود را تثبیت کند و نگاه کند بخصوص کسی که تاکنون سابقه کار در سطح جهانی را نداشته باشد، سخت خواهد شد. اگر هم کسی بخواهد دنبال این باشد، زمانبر است و اصلا نباید تردید کرد. ما الان در شرایطی نیستیم که همه این رویکردهای کنونی را متوقف کنیم تا مجددا ببینیم که سیاست دولت دیگری غیر از دولت آقای روحانی دنباله رو همان راه است یا نه و آیا دولتهای دیگر پذیرا هستند یا خیر؟ در صحنه جهانی، تداوم یک مسئله مهم است. ما تازه وارد یک فضای جدیدی شده ایم. این فضا بالاخره به نحوی بوده که 8 سال دولتهای قبلی روند دیگری را دنبال کرده اند. اگر کسی می گوید که این را با سرعت بیشتری می خواهد اجرا کند که هیچگونه سابقه ای نداشته، به نظرم فقط گزافه گویی است و یک ادعا بیش نیست.

در مناظره ها به ماجرای تسخیر سفارت عربستان هم اشاره شد. این اتفاق چه تاثیری در وجهه بین المللی ما داشت ؟

باعث تاسف است که چنین حوادثی رخ می‌دهد . در این گونه موارد سه تا چهار ماه طول می کشد که دوباره فضا را به حالت عادی قبل برگردانیم. با این وضعیت تصور کنید یک دولت جدید بخواهد روی کار بیاید و بگوید من به سرعت فلان کارها را انجام خواهم داد. در مجموع آن حادثه تأثیر مقطعی داشت اما مجدد با توجه به برخورد دولت و اینکه معلوم شد دولت با چنین قضایایی مخالف است توانستیم در فاصله کوتاهی قضیه را جمع کنیم.

آیا تعداد توریست های آلمانی که وارد ایران می شوند تغییری در این 4 سال داشته است ؟

تعداد توریست‌های آلمانی که به ایران می‌آیند در بین کشورهای اروپایی رتبه اول را دارد . یک نوع شیفت توریست به تدریج در حال شکل گرفتن از ترکیه به ایران است و در آینده بیشتر خواهد شد. برخی شرکت‌ها وقتی می‌خواهند به اینجا بیایند مجبورند از سه، چهار ماه قبل در اصفهان هتل رزرو کنند.

 

ما تکنولوژی تولید برق از زباله را برای شهرداری تهران آوردیم؛ آن هم بعد از برجام / پس از ماجرای حمله به سفارت عربستان، سفر توریست های آلمانی به ایران کاهش یافت/ تغییر در دولت، همه دنیا را دوباره دچارتردید می کند؛ همه پروژه های بین المللی به کما خواهد رفت / اگر می گویند هر دولتی بود به برجام می رسید، چرا هشت سال کاری نکردند؟ /ناگفته ای از یک دیدار با احمدی نژاد در سال 84 / قرادادهای کم سابقه؛ از زیمنس  تا فولکس واگن در دو سال گذشته


*آمار دقیق‌تر در اختیار ندارید؟

تعداد ویزایی که در سال گذشته داشتیم به 50 هزار مورد رسیده است این در حالی است که سال قبل 40 هزار مورد بوده است.

*نسبت به دولت قبل اوضاع چگونه است؟

در این مورد افزایش تقاضا داریم. جمع تعداد ویزاها 20، 25 هزار مورد بوده و یکباره زیاد شده است. افزایش تعداد ویزاها دو علامت دارد. یک بخش، حرکت تجار است، یک بخش دیگر هم مربوط به توریست است. نکته مهم این است که بیش از 100 شرکت جدید بعد از برجام از آلمان در ایران به ثبت رسانده‌ایم..

*پس ماجرای حمله به سفارت در تعداد توریست تأثیر مقطعی داشت؟

بله.

* با این اتفاق میزان توریست‌ها چقدر کاهش پیدا کرد؟

نمی‌توانم آمار دقیقی بگویم. در آن مقطع کمی افت کرد ولی نوع رویکرد و برخوردی که با این قضیه شد معلوم کرد که این سیاست دولت نیست.

*در این دولت ، وزیر اطلاعات سفری به آلمان داشت. این سفر از چه درجه اهمیتی برخوردار بود؟

بعد از انقلاب این دومین سفر در این سطح است.

*قبلا گویا آقای فلاحیان سفر کرده بودند.

مهم‌‌تر اینکه رئیس امنیت آلمان هم به ایران آمده و رفته است.

*چه زمانی؟

قبل از آقای علوی.

بهتر است همین جا به یک مساله مهم هم اشاره کنم . ما با سه موسسه اصلی در آلمان روابط علمی و تبادل استاد و دانشجو و تحقیقات مشترک داریم. در آلمان سه نوع موسسه هست که کار علمی انجام می‌دهد. یکی موسسه تحقیقات آلمان است. این موسسه بودجه‌ها را برای دانشگاه مصوب می‌کند. یعنی دانشگاه‌ها خودشان یا به اتفاق دانشگاه‌های دیگر بحث تحقیقاتی دارند که بودجه‌شان در آن موسسه تعیین می‌شود. الان تعداد دانشگاه‌های ایران که در یکی دو ساله اخیر با دانشگاه‌ها ارتباط برقرار کرده‌اند بسیار گسترده شده است. موسسه ماکس پلانگ به معاونت ریاست جمهوری و مرکز تحقیقات وزارت علوم کمک می‌کند. اینها تحقیقات پایه را انجام می‌دهند. آلمان کاملا ساختار دارد. یک جا دانشگاه‌هاست که پولش را کسان دیگر می‌دهند. یک جا دیگر هم کار تحقیقاتی می‌کند. یک موسسه هم به نام فرانهوپر که کاملا تحقیقات کاربردی می‌کند و ارتباطش با صنایع گسترده است. موسسه فرانهوپر با موسسه ایران ارتباط دارد. در واقع ما با این موسسه‌ها ارتباطات گسترده داریم.

*تغییر نگرش احتمالی دولت آینده در سطح بین‌الملل چه تاثیری خواهد گذاشت؟

یک تغییر کوچک ممکن است همه را دوباره دچار تردید کند. وقتی ترامپ آمد، کمی اینها را دچار تردید کرد. ارتباطی که صنایع آلمان با آمریکا دارد قابل مقایسه ارتباط بین ایران و آلمان نیست.

*این تردید که می‌گویید چگونه اتفاق می‌افتد؟

همه پروژه‌ها به نظرم حداقل به کما می‌روند. انتقال تکنولوژی و آمدن دانش فنی به کشور زمانبر است. حتی 10 درصد تغییر ممکن است کمی شوک ایجاد کند. وقتی یک جا روابط هنوز نهادینه نشده و می‌خواهد نهادینه شود، وقتی تغییری انجام می‌دهید در واقع شوک می‌دهید. اگر واقعا به ایران علاقه‌مند هستیم و برای ملت ایران سربلندی می‌خواهیم باید از هرگونه تغییر در این مقطع خودداری کنیم.

*اتهامی که همیشه پشت سر دکتر روحانی و دکتر ظریف بوده، این است که می‌گویند وقتی این دو شخصیت در مورد قدرت دیپلماسی و سیاست خارجی و اهمیت توجه به آن صحبت می‌کنند، ابعاد دیگر قدرت ایران را زیر سؤال می‌برند. به عنوان سفیر نظرتان در این باره چیست؟

علت این است که ما گاهی همه چیز را مطلق می‌بینیم. چون تخصصم اقتصاد است از این راه وارد می‌شوم. ما داخل کشور یکسری امکانات داریم که اصلا نباید نادیده گرفته شوند. باید به این امکانات اتکا کنیم. کشوری هستیم که انرژی فراوان داریم و قیمتش نسبت به جاهای دیگر ارزان است. نیروی جوان تحصیلکرده داریم. بازار خوبی داریم، زیرساخت‌ها را هم داریم. تکنولوژی و انتقال تکنولوژی نیازمند کاری بلندمدت است. این مجموعه اگر بخواهد انجام شود، ما با اتکا به اینها و استفاده از تکنولوژی‌های روز اگر مسئله فاینانس را حل کنیم، می‌توانیم مکمل هم شویم. ما از فاکتورهای قدرت موجودمان به بهترین نحو استفاده کرده‌‌ایم. اگر در همین زمینه اقتصادی همه اینها را داشته باشید، کسی به شما تکنولوژی منتقل نکند، کار تحقیق و توسعه انجام نمی‌شود. شرکت بوش بزرگ‌ترین قطعه‌ساز اروپاست .وقتی بوش برای اولین بار در اینجا دفترش را باز کرده، اگر با قطعه‌سازان ما همکاری کند، آن وقت است که نتیجه می‌دهد. کارکردن با جهان با این رویکرد یعنی استفاده حداکثری از توان داخلی. چون توان داخلی ما پوشش عام و کامل ندارد. در دنیا هیچکس این کار را نمی‌کند. یک شرکت که تاکنون معادن آهن را می‌گرفته، در جای دیگری فرآوری می‌شده، در بخش لهستان می‌آمده و برای شرکتی مثل BMW می‌فرستاده، ‌الان آن شرکت به ایران آمده و ما بررسی می‌کنیم که با توجه به معادنی که دارید، ورقه اصلی اولیه را در ایران تولید کنیم و از اینجا به لهستان برود، آنجا پولیش شده و در خودروسازی استفاده شود. معنی اقتصاد جهانی یعنی همین. یعنی شما در این چرخه جایی که مزیت دارید، از این مزیت استفاده می‌کنید. به نظرم این نه تنها به معنی نادیده گرفتن نیست بلکه استفاده بهینه و حداکثر از توان داخلی است.

*یکی از کاندیداها اخیرا در نطق‌های انتخاباتی، به بحث برجام که می‌رسد می‌گوید برجام تصمیم نظام است و درست است اما معتقد است هر دولتی بود همین راه را می‌رفت و به برجام می‌رسید. دوم اینکه این سؤال را مطرح می‌کند که برجام هیچ نفعی برای مردم نداشته. شما که سابقه حضور در تیم هسته ای را دارید نظرتان در این مورد چیست؟

او می‌گوید هر دولتی بود به برجام می‌رسید، اما چرا کسی هشت سال این کار را نکرد؟ این کار توان و افراد خاص را می‌طلبید. نمی‌توانید کاری که آقای ظریف می‌کند یا نوع بینش این دولت را با هر کسی مقایسه کنید. اینطور نیست که هر تیمی می‌توانست چنین توانی داشته باشد. با زبان بین‌المللی صحبت کردن کار آسانی نیست. اکنون وقتی برای قطارهای سرعت بالا صحبت می‌کنیم، حداقل سه شرکت اروپایی با هم رقیب هستند. دو شرکت فرانسوی و یک شرکت ژاپنی رقیب هستند. شما حق انتخاب دارید. مهم است که شما در سیاست بتوانید شریکی داشته باشید که انتخابش کنید ، در اقتصاد هم باید حق انتخاب داشته باشید. وقتی کسی با ما کار نکند، شما به اجبار تکنولوژی را از یک کشور خاص می‌گیرید و معلوم نیست آن تکنولوژی خاص ارزان‌تر و باکیفیت‌تر باشد. داستانی واقعی را برای شما می‌گویم. زمانی که آقای احمدی‌نژاد سال 84 انتخاب شد، هر وزیر را با معاونانش فراخواند. آن زمان آقای خرازی وزیر بود و من معاون اقتصادی وزارت خارجه بودم. ایشان یکسری بیانات داشت که وزارت خارجه‌ای‌ها به حوادثی که اتفاق افتاده بی‌توجه هستند و از ریاست جمهوری دفاع نمی‌کنند. در آن جلسه به ایشان گفتم شما توقع دارید ما از شما دفاع کنیم. شما زبان باز کن، حرف بزن، سیاست‌هایت را مشخص کن که ما بتوانیم از شما دفاع کنیم. رقیب شما (مرحوم) هاشمی رفسنجانی بوده، ایشان هشت سال رئیس‌جمهور بوده و چند سال رئیس مجلس بوده و همه ایشان را می‌شناختند. اما شما را کسی نمی‌شناسد. ایشان از حرف من ناراحت شد و جلسه را ترک کرد.
 

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 639424
  • منبع: انتخاب
  • نسخه چاپی

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.