در سال گذشته موضوعاتی در سیاست خارجی و داخلی ایران رخ داد که صنعت بیمه کشور را بیش از پیش با چالش رو به رو کرد، همچنین برای بیمه گذاران عملکرد شرکت‌های بیمه در فجایع ملی بیش از گذشته مورد سوال قرار گرفت، ایسنا درباره جزئیات این وقایع با رئیس کل بیمه مرکزی گفت و گویی داشته تا شاید بتواند این موضوعات را در اذهان عمومی روشن تر کند.

به گزارش جماران ، با به نتیجه رسیدن ماراتن هسته‌ای ایران و انعقاد "برنامه جامع اقدام مشترک" بین ایران و کشورهای موسوم به ۱+۵، تحریم های اتحادیه اروپا علیه ایران لغو شد و روسای سازمان‌ها و نهادهای مختلف ایرانی توانستند برای مذاکرات اقتصادی به کشورهای اروپایی بروند و درباره روابط آینده اقتصادی ایران با آنها تعاملاتی داشته باشند.

 

در آن مذاکرات، بسیاری از شرکت‌های ایرانی از جمله بانک‌ها و بیمه‌ها متوجه شدند که استانداردهای ملی تنظیم صورت‌های مالی‌ ایران برای ارتباط با شرکت های خارجی از جمله  بانک‌ها و بیمه‌های اروپایی کافی نیست و آن شرکت های خارجی برای ارتباط دوطرفه می‌خواهند تا صورت های مالی شرکت های ایرانی با استاندارد گزارشگری مالی بین المللی (IFRS ) تنظیم شده باشد.

این موضوع سبب شد که بانک مرکزیِ ایران، لزوم تنظیم صورت‌های مالی با توجه به استانداردهای گزارشگری بین‌المللی را در دستور کار قرار دهد و این کار باعث شد بحران بانک‌ها بعد از سالها در اقتصاد ایران نمود پیدا کند. از طرفی به دلیل اینکه سهامداران عمده شرکت‌های بیمه ایرانی بانک‌ها بودند، بیمه ها نیز از این بحران در امان نماندند. هر چند که خود این شرکت ها با چالش همگام سازی صورت های مالی شان با استاندارد جهانی رو به رو هستند.

موضوع عدم رتبه بندی بین المللی شرکت های ایرانی نیز از دیگر مسئله چالش برانگیز برای ارتباط با شرکت‌های اروپایی بود که همچنان ادامه داد. بگذریم که تحریم های ایالات متحده آمریکا همچنان راه را برای ارتباطات ایران با بسیاری از شرکت‌های جهان که سهامداران عمده شان آمریکایی هستند،  سد کرده است.

در سال گذشته عبد الناصر همتی که بعد از سال‌ها با حکم علی طیب نیا - وزیر اقتصاد- بار دیگر به ریاست بیمه مرکزی رسیده بود توانست با تعدادی از روسای بیمه‌های اروپایی از جمه لویدز، مونیخ ری و اسکور دیدار کند.  شاید برای بسیاری جالب باشد که همتی در این مذاکرات به جز صحبت های روتین درباره قراردادهای دوجانبه با آن ها چه بحث‌هایی کرده و از آن ها چه موضوعاتی را شنیده است. آن هم سالها بعد از تحریم هایی که سبب شد دیدِ بسیاری از شرکت‌های اروپایی که بعد از انقلاب نیز با ایران همکاری‌هایی داشتند نسبت به تعامل با ایران تیره و تار شود.

از سیاست خارجی که بگذریم در سال گذشته در داخل ایران حوادثی دلخراشی همچون آتش‌سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو و برخورد دو قطار در محور سمنان- دامغان باعث شد نقش شرکت های بیمه بیش از پیش در چشم عامه مردم پررنگ شوند و عملکرد آن ها بیش از گذشته زیر ذره‌بین رسانه ها قرار گیرد.

بسیاری از بیمه گذاران معتقد بودند که خیلی از شرکت‌های بیمه آن طور که شایسته است در پرداخت خسارات، به موقع عمل نمی‌کنند و در این مورد از عدم آگاهی مردم درباره قوانین و مقررات بیمه ای سوء استفاده می شود به طوری که ماه ها پس از حوادث ملی بیمه گذاران بسیاری وجود دارند که موفق نشده‌اند خسارات خود را از شرکت‌های بیمه دریافت کنند. در طرف مقابل تعدادی از همان شرکت های بیمه معتقدند عده ای از بیمه گذاران در پرداخت به موقع حق بیمه خود کوتاهی می کنند حتی در این مورد رئیس بیمه مرکزی تلویحا به سازمان های استراتژیکی اشاره می کند که علی رغم اینکه کارکنان خود را بیمه مسئولیت می کنند در پرداخت حق بیمه آن‌ها به موقع عمل نمی‌کنند.

ایسنا با عبدالناصر همتی -رئیس کل بیمه مرکزی- گفت‌وگویی تفضیلی داشته که در بخش اول گفت‌وگوی خود به این مسائل پرداخته است. همتی که سال‌ها در سمت‌های مختلف در جمهوری اسلامی ایران فعالیت کرده از سال ۱۳۷۳ تا سال ۱۳۸۵ در دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، ریاست بیمه مرکزی را بر عهده داشته است او علاوه بر این، سمت هایی همچون معاونت سیاسی صدا و سیما، مدیرعاملی بانک ملی و مدیر عاملی بانک سینا را در کارنامه خود دارد. همتی در دوره مسئولیت حسن روحانی در شورای عالی امنیت ملی، به مدت پنج سال عضو کمیته اقتصادی شورای امنیت ملی بود. وی از سال ۱۳۸۰ تا کنون ریاست شورای عالی شرکت بیمه اتکائی آسیایی مستقر در بانکوک را برعهده دارد. آنچه در ادامه می خوانید شرح کامل از قسمت اول گفت و گوی تفضیلی ایسنا با شخص شماره یک صنعت بیمه ایران است. تاریخ دقیق این گفت‌وگو مربوط است به دوشنبه  ۲۸ فروردین ۱۳۹۶۶ و قسمت دوم آن در روزهای آینده منتشر خواهد شد:

سالی که گذشت چند حادثه دلخراش برای ایران رخ داد که اگر بخواهم به دو حادثه از آن ها اشاره کنم یکی مربوط به برخورد دو قطار در محور سمنان- دامغان و دیگری آتش‌سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو بود، در آن زمان هم با شخصِ شما به عنوان رئیس کل بیمه مرکزی، هم با شرکت بیمه پارسیان و بیمه ایران به عنوان بیمه گران مسافران و قطار و هم با تعداد زیادی از بیمه گران واحدهای ساختمان پلاسکو صحبت کردم. همه اعلام کردند که آماده برای پرداخت خسارت‌ها هستند، ولی به عنوان نمونه هنوز بیمه مربوط به افراد فوت و مجروح شده در حادثه قطار پرداخت نشده است.

من از پرداخت نشدن آن خسارات خبر ندارم.

در نشست خبری چند هفته پیش هم گفتید خبری ندارم آیا در این مدت پیگیری‌هایی کردید؟

بله، پیگیری کردم تکمیل پرونده برخی زمان بر هست در حال انجام است.

من از یکی از مدیران بیمه پارسیان در مورد بیمه مجروحان و فوت شدگان حادثه قطار سمنان سوال کردم ایشان گفتند که نامه‌ای به بیمه مرکزی نوشته شده  و در آن نامه گفته شده که دیه ۱۷ نفر از فوت شدگان پرداخت شده در پرونده مابقی مشکلاتی وجود دارد. شما نامه‌ای در این مورد دریافت کرده‌اید؟

نه، من نامه‌ای دریافت نکرده‌ام احتمال دارد به واحدهای نظارتی ما نامه‌ای داده باشند و آن‌ها پیگیر موضوع باشند مدیران اختیارات خاص خود را دارند و مسائل را پیگیری می‌کنند. گاهی اتفاقی می‌افتد در جو هیجانی حادثه، همه می‌گویند موضوع حادثه بیمه است و شرکت بیمه خسارت را پرداخت می‌کند، ولی واقعیت این است که بعضی از بیمه‌نامه‌ها شرایط و ضوابطی دارند که باید آن شرایط را بررسی کرد تا واقعاً وجود داشته باشند. در هر شرایطی نمی‌توان خسارت را پرداخت کرد فرض می‌کنیم شخصی می‌گوید من  سازمانی را بیمه مسئولیت کرده‌ام و سقف بیمه نامه مسئولیت  فلان مقدار است، افراد برای اینکه حق بیمه کمتری دهند سقف آن را محدود می‌کنند و زمانی که حادثه رخ می‌دهد احتمال دارد که خسارت از آن سقف بیشتر باشد.

از طرفی وقتی شرکتی موضوعی را بیمه مسئولیت می کند باید مسئولیت آن شرکت ثابت شود و برای اینکه مسئولیت اش ثابت شود باید به دادگاه برود، من که نمی‌توانم مسئولیت آن شرکت را ثابت کنم درصورتی که مسئولیت شخصی که بیمه مسئولیت کرده در دادگاه ثابت شود شرکت بیمه می تواند خسارت پرداخت کند. ولی اگر ثابت نشود شرکت بیمه نمی‌تواند خسارتی پرداخت کند درباره پلاسکو هم چنین مسائلی داشتیم. در حادثه پلاسکو یک سری از واحدهای تجاری در ۵ طبقه پشتی بودند که خیلی آسیب ندیده‌اند ولی چون ماموران در حال آواربرداری ساختمان جلویی بودند نمی‌توانستند ساختمان پشت را بررسی کنند، البته جلویی ها توتال لاست شده بودند و برای همین در آن مورد گفتیم تمام خسارت را پرداخت کنند ولی بعضی‌ها از واحدهای پشتی توتال لاست نشده بودند آن‌ها مثلاً مبلغی مثل ۲۰۰ میلیون تومان از اجناس را بیمه کرده بودند. باید بررسی می‌شد که از آن ۲۰۰ میلیون چه مقدار از بین رفته است یا اینکه آیا همان قدر کهاعلام کرده بودند در داخل واحد جنس داشتند یا خیر در نتیجه این طور نیست که چون ۲۰۰ میلیون تومان بیمه کرده‌اند باید ۲۰۰ میلیون تومان پول بگیرند. باید موضوعاتی ثابت شود از طرفی این اثبات شدن ها زمان می‌برد.

خسارت ها باید بر اساس شرایط بیمه نامه پرداخت شود اگر بر اساس شرایط بیمه نامه نباشد فردا روزی خود شرکت بیمه باید جوابگو باشد که چرا خسارت را پرداخت کرده است. مثلا مجموع تعهد بیمه هر کدام ازآتش‌نشانان عزیزی که در ساختمان پلاسکو شهید شدند، نزدیک ۴۱۲ میلیون تومان است. خیلی ها به من گفتند چرا دیه آن‌ها را زودتر نمی‌دهید؟ من با بیمه کارآفرین که مسئول این موضوع است صحبت کرده‌ام ولی انحصار وراثت آن ها آماده نشده و نمی دانیم به چه کسی باید این مبلغ را پرداخت کنیم از طرفی بخشی از بیمه آتش نشانان، بیمه مسئولیت بود، اگر وارد این بحث ها شویم بحث های پیچیده حقوقی پیش می آید یا مثلاً موضوع دیگر این است که حق‌بیمه که آن ها داده بودند قسط شان به موقع پرداخت شده بود یا نه؟ و ما در بسیاری از مواقع وارد این بحث‌ها نشدیم. زمانی که بحث ملی است صنعت بیمه برای اینکه حسن نیت خود را به بیمه گذارانی که سال ها حق بیمه پرداخت کرده اند ثابت کند ارفاق می‌کند، اما مواردی وجود دارد که اگر شرکت بیمه خیلی اغماض کند خودش زیر سوال می رود. بنابراین وقتی که می‌بینید بعضی از پروندها طول می کشد مربوط به نوع بیمه نامه، سقف بیمه نامه، نوع پوشش، سقف پوشش و موضوعاتی از این دست است. زمانی که حادثه رخ داده است همه هیجان زده هستند و از روی هیجان صحبت‌هایی می‌کنند و هیچ شرکت بیمه ای نمی گوید خسارت را نمی‌دهد. در آن جو همه می‌گویند ما کمک و همراهی می‌کنیم این از آن بابت است که التهاب جامعه کاهش یابد، اما در عمل وقتی جلو می‌رویم می بینیم یک گیرهای وجود دارد که باید با توجه به قوانین و مقررات حل شود در مورد قطار هم که شما می‌گویید من پیگیری که کردم گفتند پرونده ها در جریان تکمیل است و خسارتها طبق ضوابط پرداخت می شود. حتما مراقبت می کنیم که حقوق کسی از بین نرود.

در مورد حادثه قطار شاید برای شما که رئیس کل بیمه مرکزی هستید این موضوع از نظر مقدار خسارت کوچک باشد ولی این موضوع در مقطعی برای همه جامعه تبدیل به موضوعی ملی شده بود هر چند که شاید در سال گذشته پرونده‌های وجود داشته باشد که هزار برابر موضوع قطار خسارت دیده باشند اما من آن را ندانم یا از شما در مورد آن سوال نکنم ولی این موضوع تبدیل به فاجعه ملی شد من خاطرم هست وقتی در این زمینه از مسئولان بیمه پارسیان سوال کردم بیمه پارسیان گفت که بحث مربوط به انحصار وراثت آن‌ها مشکل دارد موضوعی که خود شما هم در مورد آتش نشانانی که در حادثه ی پلاسکو جان باختند گفتید. ولی برای مخاطبان عام یک سوال پیش می آید و آن اینکه آیا می شود که ۱۶ آتش نشان در حادثه ای فوت کرده باشند و هر ۱۶ نفر آن ها مشکل انحصار وراثت داشته باشند یا مگر می شود که نزدیک به ۴۰ نفر جان باخته در حادثه قطار همه مشکل انحصار وراثت داشته باشند و بر فرض که این موضوعات درست است آیا نمیشود که شرکت بیمه برای حل کردن این موضوع مثلاً حساب مشترک برای وراث باز کنند و مبلغ خسارت و دیگر را به حساب آن حساب بریزد و دیگر پای خود را کنار بکشد تا دیگران نگویند شرکت بیمه نمی خواهد مبلغ را بپردازد. من خاطرم هست به من گفتند که احتمال دارد مثلاً خانمی مهریه اش را به اجرا گذاشته باشد در نتیجه ما نمی توانیم مبلغ خسارت به وراث بپردازیم، اما مگر بحث آگهی کردن آن موضوع در روزنامه چقدر طول می‌کشد که امروز ۶ ماه گذشته و این موضوعات هنوز حل نشدهاست؟

این موارد انجام شده است، ولی خود پروسه قانونی اش زمان می‌برد. دادگاه باید در این موارد رای دهد بر فرض محال اگر بعدها شخصی پیدا شود که بگوید من هم جزء وراث بوده ام و باید از آن مبلغ به من هم می رسید چه باید کنیم؟ باید در این زمینه ها حکم بگیریم. حتی دوستان ما در بیمه کار آفرین در این مورد با قوه قضاییه چندین بار مذاکره کرده‌اند. دوستانی در معاونت دادگستری تهران کمک کرده اند که موضوع را جلوتر بیاندازند. یعنی در این مورد شرکت بیمه هیچ تقصیری ندارد باید به شرکت بیمه بگویند که آن مبلغ را با چه درصدی به چه کسی بدهند.

آیا نمی‌توان به طور مشترک حسابی برای وراث باز کرد؟

نه نمی‌شود، به نام چه کسی حساب باز کنیم؟ نمی شود یک حساب جعلی باز کرد. نام وراث را نداریم باید کد ملی داشته باشیم تا برای آن‌ها حساب باز کنیم یا باید  پول را به حساب سازمان آتش‌نشانی بریزیم که این چه کاری است؟ چرا که اگر بعد ها آتش نشانی این مبلغ را به وراث نپرداختند آن وقت شرکت بیمه مسئول است. شرکت بیمه باید پول را به وراث بپردازد و می گوید که وقتی وراث مشخص شد آن مبلغ را می پردازد. البته جهت اطلاع شما باید بگویم که به تازگی چند نفر از وراث آتش نشان ها مشخص شده و شرکت بیمه کارآفرین در این مورد شروع به پرداخت کرده است.

من احساس می کنم که بعضی از این موارد انقدر به طول می‌انجامد که اصلاً در اذهان عمومی فراموش می‌شود مثلاً موضوعاتی که در سال گذشته رخ داد و در چشم اذهان عمومی پررنگ بود می توان به مبحث تصادف قطار در محور سمنان دامغان، بحث بیمه های واحدهای پلاسکو، بحث آتش نشانانی که در حادثه جان دادند و پتروشیمی بوعلی اشاره کرد اما تاکنون هیچ کدام از این پرونده‌ها ی بیمه ای بسته نشده‌اند الان وقتی افکار عمومی این موضوعات را می بینند و یا اگر رسانه ها درباره شان بنویسند آن ها می خوانند با خودشان می گویند که این موضوعاتی که انقدر پررنگ بودند هنوز وضعیتشان مشخص نشده ما اگر خود را بیمه عمر کنیم چه تضمینی است که بعد از مرگ‌مان، شرکت بیمه نگوید که وراث این افراد مشخص نیست و مبلغ را به چنین بهانه هایی نپردازد در این زمینه خاص چطور باید فرهنگ سازی صورت گیرد که مردم در مورد بیمه عمر چنین افکاری به ذهنشان متبادر نشود؟

اینطور نیست. اگر من توضیح دهم شاید شما متوجه شوید ما در سال گذشته یعنی سال ۱۳۹۵ خسارت پرداختی مان بیش از ۱۸ هزار میلیارد تومان بوده است البته این مبلغ همانطور که گفتم خسارت پرداختی است و نه خسارت محقق شده بالاخره این ۱۸ هزار میلیارد تومان را شرکت‌های بیمه به مردم پرداخت کرده‌اند به کسانی که آسیب دیدند یا خدای نکرده فوت کردند. مبلغ خسارت تحقق پیدا کرده بیشتر از این، یعنی حدود ۲۳ هزار میلیارد تومان است که هنوز بعضی از آنها معوقه است و باید پرداخت شود مثلا همین مواردی که شما در موردش امروز صحبت کردید جزو آن معوقات می‌شود و هنوز کامل پرداخت نشده است این موارد که ما تا الان در مورداش صحبت کردیم یکی ۱۸ میلیارد تومان، یکی ۵۰ میلیارد تومان و یکی ۱۵ میلیارد تومان است که جمع آنها به ۱۰۰ میلیارد تومان هم نمی‌رسد، اما من راجع به ۱۸ هزار میلیارد تومانی که پرداخت شده صحبت می کنم بنابر این پروسه خسارت ها از لحاظ حقوقی کلا زمان‌بر است شما نگاه کنید ببینید که ما این همه مراعات می کنیم باز هم تخلفاتی کشف می شود مثلاً تخلفاتی که چند سال پیش در بیمه ایران کشف شد و معضل بزرگی بود خیلی از مسئولان درگیر بودند. این تخلفات با خسارت های جعلی و سرعت در پرداخت انجام می پذیرفت. باید کنترل های لازم انجام و شرایط خاصی حاکم شود شما باید به این سمت داستان هم نگاه کنید بالاخره صنعت بیمه ما صنعتی است که ضریب خسارت اش بسیار بالاست و این طور هم نیست که دستش برای پرداخت خسارت ها به طور کامل باز باشد. اما از طرفی زمان گرفتن حق بیمه ها گرفتاری بسیاری داریم. همین الان بیش از۳ هزار میلیارد تومان مطالبات شرکت‌های بیمه از بیمه گذاران است شما باید این سمت داستان را هم ببینید ما همه می گوییم که باید خسارت را سریع و به موقع پرداخت کرد، اما شما باید این وضع موجود را هم ببینید. خیلی از سازمان ها هستند که حق بیمه نمی دهند.

طبیعتا با آن ها که حق بیمه نمی دهند قانونا برخورد می‌شود؟

نه در بیمه این طور نیست. قرارداد بیمه حاکم است. بیمه گذار قسطی یا چکی حق بیمه را پرداخت می کند و وقتی چک‌ برگشت می‌خورد دلیل نمی شود که قرار داد بیمه را لغو کنیم چرا که مثلا امکان دارد بیمه مسئولیت برای یک شخص دیگری باشد. مثلا فرض محال اگر آتش نشانی حق بیمه ها را نداده بود یا دیر داده باشد نمی‌شود بگوییم قرار داد را لغو می کنیم و دیه ها را نمی پردازیم. در نتیجه شرکت بیمه باید بپردازد و بعد پیگیر حق بیمه شود. می‌خواهم بگویم شرایط کشور ما، شرایط صنعت بیمه ما و شرایط اقتصادی ما طوری است که از این طرف هم تاخیر داریم شرکت های بیمه الان گلایه می‌کنند و می‌گویند حق بیمه را قسطی می دهند و تاخیر در پرداخت حق بیمه وجود دارد مثلاً خودروسازها بیمه ای را که به مردم می فروشند نقد می فروشند اما به ما قسطی پرداخت می کنند و چون ما خریدارعمده هستند از این موقعیت که به مردم خودرو می فروشند استفاده می کنند از مردم پول نقد می گیرند اما به شرکت های بیمه قسطی پول بیمه نامه ها را می دهند. در نتیجه یک شرکتی که می‌تواند این مبالغ را برای خود سرمایه‌گذاری کنند و سودش را بگیرد و با آن که خسارت ها را زودتر و بهتر پرداخت کنند تازه باید معطل باشد تا ۶ ماه بعد پولش را از خودروساز بگیرد. می خواهم بگویم در این شرایط و با این گرفتاری هایی که در صنعت بیمه وجود دارد طبیعی است که در پرداخت خسارت ها مقداری تاخیر ایجاد شود علاوه بر این مقررات قانونی ای وجود دارد که باید ثابت شود. باید وراث مشخص شوند. باید مقصر حادثه مشخص شود. در حوادث مربوط به بیمه شخص ثالث این موضوعات را ما بیشتر داریم. درست است که خیلی ها می دانند که می توانند از بیمه استفاده کنند اما حاضر نیستند که قبول کنند که مقصر بوده اند. فرض کنید راننده ای تصادف کرده و ۴ نفر فوت کردند ما می گوییم اگر اعلام کنند که ایشان مقصر بوده اند و حتی خودشان اعلام کنند که مقصر بودند خسارت به زیان دیده پرداخت می‌شود ولی خودش راضی نیست بگوید من مقصرم. چرا که وجدان اش ناراحت می شود و بالاخره وقتی چنین چیزی را قبول کندیعنی ۴ نفر را کشته است. وقتی هم مقصری وجود نداشته باشد پرداخت خسارت بیمه مقداری مشکل پیدا می‌کند البته با توجه به قانون بیمه شخص ثالثِ جدید ما این مشکل را تا حدودی حل کردیم. می‌خواهم بگویم همه این‌ها در حال تحول و اصلاح است. البته من فرمایش شما را هم قبول دارم و اینطور نیست که بهشت برین باشد همه چیز مثل خودکار کار کند بالاخره ما داریم تلاش می کنیم. نیروی انسانی ما نیرویی از همین جامعه است بهره وری نیروی انسانی جامعه ما چندان بالا نیست. هر ساله ما بخشی از رشد اقتصادی کشور را به بالا رفتن بهره‌وری اختصاص می دهیم اما تنها بخشی که اتفاق نمی افتد همان رشد بهره وری است. بنابراین من نمی توانم بگویم بهره وری صنعت بیمه عالی است و بقیه جاها اینطور نیست. صنعت بیمه هم بخشی از جامعه ماست و باید به تدریج آن را اصلاح کنیم اما روند، روند خوبی است ما سال گذشته رکورد شکستیم و۱۸ هزار میلیارد تومان پرداخت خسارت داشتیم. با همین نیروها و همین شرکتها این کار را انجام می‌دهیم و این نشان می‌دهد که بهره وری ما در حال رشد است. امیدوارم آن‌هایی که در مجلس یا جاهای دیگر تصمیم گیری می کنند به این روند کمک کنند. ما به مقررات نیاز داریم که مقداری دست‌مان بازتر باشد که اگر محقق شود باعث می شود که رضایت بیشتر مردم را جلب کنیم.

برخی از شرکت‌های بیمه هستند که در زمان پرداخت خسارت، رسید پرداخت نمی‌کنند و تنها به صورت شخصی بابت خسارت پول واریز می‌کنند و مطابق رویه بانکی برای شخصی پیامکی می‌آید که پولی به حسابش واریز شده ظاهرا برخی از این شرکت‌ها به این علت، رسید نمی‌دهند که اگر بعدها مشکل حقوقی پیدا کرد و شخص بیمه گذار شکایتی انجام داد در مراحل دادرسی به مشکلاتی  بخورد. زمان‌هایی است که اختلافی بین بیمه‌گر و بیمه‌گذار مثلاً بر سر ۲۰۰ هزار تومان است که مبلغ زیادی نیست اما تعداد این مبالغ زیاد است. با توجه به اینکه اگر شخص بخواهد در سامانه سنهاب شکایت ثبت کند باید اول داور بگیرد و داور رای دهد و بعد رای داوری در سیستم ثبت شود و ادامه داستان. بیشتر افراد ترجیح می‌دهند از کار خود نزنند و از آن مبلغ بگذرند  شرکت‌های بیمه این را می‌دانند.

پرداختی که در کشور انجام می شود و هر پولی که به حساب شخصی ریخته می شود خود به نوعی یک رسید به حساب می آید و اینطور نیست که بگوییم چون فقط یک اس ام اس از بانک آمده آن رسید تلقی نمی شود وقتی اس ام اسی از بانک به شخصی می آید یعنی یک تراکنش مالی برای این شخص رخ داده است و آن تراکنش مالی در بخش حسابداری شعبه بانک ثبت می شود و شما می توانید به آن استناد کنید و آن برای خود یک رسیده است.

جدا از این موضوعات آیا قانونا شرکت های بیمه باید رسید پرداخت کنند؟

نه، هیچ فرقی نمی کند البته اگر خواستند رسید هم بدهند ولی رسید معنی ندارد چرا که برای آن یک سند ثبت کرده اند. به نظر من بیمه گذاری که فکر می‌کند پرداختی اش کم بوده اگر در سامانه سنهاب موضوع را پیگیری کند برایش  راحت‌تر است. در این سامانه پیگیری شکایات شرکت های بیمه به ۶ روز رسیده است.

نیازی نیست که اول داور گرفته شود و داور رای دهد و  رای داور در سیستم سنهاب ثبت شود؟

خیر، اول حوزه نظارت پیگیری می‌کند اگر بیمه مرکزی به این نتیجه رسید که مبلغی که پرداخت شده کافی بوده به نظر من ضرورتی ندارد که بیمه گذار دنباله کار را بگیرد اما اگر مقدار پرداختی کافی نبوده خود بیمه مرکزی به شرکت موضوع را می گوید به نظر من شما افراد را راهنمایی کنید تا همه برای ثبت شکایات به سامانه سنهاب رجوع کنند. در حال حاضر سامانه سنهاب قابلیت بسیار بالایی دارد و به محض اینکه شکایت را ثبت کنیم موضوع پیگیری می‌شود البته ممکن است برای برخی از شرکت‌ها مقداری به طول می انجامد حالا شش روز هم موضوع بررسی نشود ۱۰ روزه بررسی می شود. هدف این است که نتیجه بگیریم. به نظر من اگر کم کم مردم را با حقوقشان آشنا کنیم و آن ها بدانند که می توانند از این سیستم استفاده کنند خیلی خوب میشود. این سیستم ظرف یک یا دو هفته به افراد می‌گویند که درست می‌گویند یا اشتباه فکر می کنند البته اگر ادعای آنها درست بود وظیفه بیمه مرکزی است که در آن مورد به شرکت دستور دهد اگر بیمه مرکزی هم به شرکت دستور داد ولی باز هم انجام نشود آن وقت موضوع حقوقی می‌شود و وقتی موضوع حقوقی شوداز آنجایی که نظر مقام ناظر مشخص است معمولا رای را مطابق نظر نهاد ناظر می‌دهند. البته معمولاً شرکت‌ها نظر بیمه مرکزی را قبول می‌کنند ولی اگر  شرکتی مقاومت کنند معمولا دادگاه نظر بیمه مرکزی را می پذیرد همانطور که در بانک‌ها نیز مراجع قضایی نظر بانک مرکزی را جویا می شوند. از طرفی اگر هزینه ای شده باشد آن هزینه را کسی پرداخت خواهد کرد که وظایف خود را انجام نداده است.

آن طور که شخص مدت ها از کارش می افتد و شرکت‌های بیمه این را می‌دانند که خیلی از پیگیری ها به علت پروسه اداری انجام نمی شود.

بالاخره زندگی، حادثه و کار همین است. آن شخص (خسارت دیده) در اداره نشسته  و مقداری از وقت کاری اش را به این موضوع اختصاص می دهد. شما که خودتان بارها می نویسید از ۸ ساعت وقت اداری معمولاً مردم یک ساعت کار مفید می کنند. شما نگران این بخش موضوع نباشید. شخص دنبال پولش برود خودش یک کار بزرگی است.

در برخی از ارگان ها دیده شده تعدادی از مدیرانی که نسبتا سن و سال بالایی هم دارند و حتی شاید بازنشست شده‌اند و در ادامه نیز کار می کنند برای اینکه علمی به دست بیاورند از بورسیه آن سازمان یا ارگان خاص استفاده می کنند به کشور های خاصی می روند و تعلیمی می بینند و بازمی گردند. الان در صنعت بیمه ما نسبت به آنچه که نیاز است کارشناس بیمه خیلی کم است مخصوصا اگر بخواهیم تعداد کارشناسان صنعت بیمه را با تعداد کارشناسان مهندسی برق یا مهندسی مکانیک مقایسه کنیم متوجه می شویم که تعداد کارشناسان بیمه ای به مراتب کم تر است. آیا در این رابطه بیمه مرکزی جوانانی را برای تعلیم دیدن چه در خارج از ایران چه داخل ایران بورسیه می کند؟ و شما فکر نمی کنید این هزینه ای که بعضا برای آن مدیران سن و سال دار که مدت زمان کمتری برای صنعت می توانند مفید باشند بهتر است برای جوانان خرج شود؟  

من این موضوع را نشنیدم و برای اولین بار است که آن را می‌شنوم اگر قرار باشد کسی با سن و سال بالا دوره ببیند که بیاید خدمت کند کار درستی نیست اگر موردی هست به من بگویید تا به شرکت‌های مربوطه تذکر دهم. در کشور ما در بخش بیمه با توجه به ارتباطاتی که با کشورهای خارجی داریم و ارتباطات اتکائی که شرکت‌های ما دارند و در تمام کنفرانس ها و سمینارها شرکت می کنند مدیران و کارشناسان ما خیلی از علمی که در خارج از کشور وجود دارد، دور نیستند. ما در صنعت بیمه در دانشگاه‌های کشور به خصوص در دهه هشتاد و نود که در خدمت شما هستیم در تعدادی از دانشگاهها رشته های خیلی زیادی در رابطه با مدیریت بیمه راه افتاد هم در سطح فوق لیسانس و هم در سطح لیسانس درباره اکچوئری و بیمه رشته های خوبی راه افتاده است. الحمدالله فارغ التحصیلان خیلی خوبی داریم ما از نظر آموزش تئوریکی و آکادمیکی بیمه هیچ مشکلی نداریم من فکر می کنم در سطح مدیریتی میانی توان کارشناسی ما پایین است ما دوره هایی را نیاز داردم که مدیرانی حرفه ای‌تر تربیت کنیم و باید برای این کاراز پتانسیل جوانان استفاده کنیم. این کمبود را من در حال حاضر احساس می کنم و به خاطر همین پژوهشکده بیمه را موظف کرده‌ایم که این دوره‌ها را راه بیاندازد شرکت‌های بیمه می‌توانند هزینه اش را خودشان بدهند و نیروهای شان را معرفی کنند هزینه‌ها هم خیلی بالا نباشد و خود بیمه مرکزی هم بتواند در این زمینه مساعدت کنند و نیروهایی که می توانند رشد پیدا کنند بیایند رشد یابند. درباره دوره های خارجی هم به این نتیجه رسیده ایم که به جای اینکه دانشجو را به خارج از کشور بفرستیم و هزینه‌های زیادی را متقبل شویم، دوره هایی حرفه ای و کاربردی بگذاریم. ما بیشتر به ورکشاپ نیاز داریم چرا که همه ادبیات بیمه را در دانشگاه خوانده اند بنابراین به این نتیجه رسیده ایم که اگر استاد از خارج کشور به ایران دعوت کنیم بهتر است. سال گذشته بیمه مرکزی یک مورد را انجام داد که دوره خیلی خوبی بود هزینه اش هم به مراتب کمتر از آن میشود که فردی را به خارج بفرستیم. فکر می‌کنم در حال حاضر پژوهشکده بیمه این دوره ها را به صورت جدی پیگیری می‌کند.

 دوره‌هایی هم برای جوانانی که فعلا وارد کار نشده‌اند ولی در راستای بیمه تحصیل کرده‌اند هم وجود دارد؟

من معتقد نیستم کسی که لیسانس بیمه گرفته و درسش را خوانده به یکباره دوره مدیریت بیمه را ببیند و یکی از مدیران بیمه شود.

نه منظورم مدیر شدن نبود صرفا نیروی متخصص تربیت کردن بود.

در حال حاضر بستر برای اینکه بیایند و  کار کنند آماده است. می توانند شروع به کار کنند و برای توسعه و تحول در دوره های بعدی شان در این دوره‌ها شرکت کنند. در حال حاضر ما ۴۰ هزار نمایندگی بیمه و۳۲ شرکت بیمه داریم که در مجموع بالای هزار شعبه دارند در نتیجه هر کس بیاید می‌تواند جذب شود البته تعداد شرکت های بیمه هم در حال افزایش است به طوری که برخی‌ها می‌گویند چرا به تعداد زیادی از شرکت‌های بیمه مجوز می‌دهید به نظر من محدودیتی نباید در این مورد باشد باید ورود و خروج به صنعت آزاد باشد متاسفانه در کشور ما زمان خروج، افراد سخت شان می آید بعضی ها فکر می کنند وقتی شرکتی قرار است خارج شود اشکالی دارد در صورتی که این موضوع اشکالی ندارد چرا که در همه جای دنیا اتفاق می افتد. در ایران وقتی  بانکی ورشکست شود فکر می کنند اتفاق خاصی افتاده است و در ایران این طور است که وقتی بانکی ورشکسته شد همه فکر می‌کنند مسئولیت با بانک مرکزی است یا وقتی بیمه ای ورشکست می‌شود همه فکر می‌کنند مسئولیت با بیمه مرکزی است و اگر هم احیاناً پیشرفت کردند فکر می کنند خود آنها پیشرفت کردند. البته ما ضوابطی داریم که آن ها باید رعایت کنند و مردم هم بر اساس ضوابطی که بانک ها دارند باید سپرده بگذارند و یا از شرکت های بیمه، بیمه نامه بخرند. البته شرکتها بر اساس اعتباری که دارند باید سپرده بپذیرند یا بیمه نامه صادرکنند در حال حاضر کشورهایی که از نظر اقتصادی در اشل ما هستند مانند تایلند و فیلیپین ۱۳۰ یا ۱۵۰ شرکت بیمه دارنددر نتیجه ۳۰ شرکت بیمه برای کشور ما زیاد نیست مخصوصا برای کشوری مثل ما که یک شرکت بیمه ایران  ۳۸ درصد بازار را در دست دارد یعنی ما ۳۲ شرکت بیمه داریم برای ۶۲ درصد بازار. پس ما به شرکت های بیشتری نیاز داریم و این موضوع به بالا بردن نفوذ بیمه هم می تواند کمک کند. راه اش توسعه شبکه فروش است تا نیروهای کارشناس جذب شوند این خیلی بد است که در دانشگاه یک رشته هایی داشته باشیم که بعد از فارغ التحصیلی جا برای جذب افراد نباشد به نظر من مشکل ما در حال حاضر این نیست که بتوانیم کارشناس تربیت کنیم مشکل ما این است که بتوانیم این کارشناسان را جذب کنیم. در حال حاضر به اندازه کافی لیسانس و فوق لیسانس بیمه در کشورمان داریم.

یک بار درباره مدت کاری مدیران بیمه های اروپایی مثل لویدز و مونیخ ری صبحتی کردید و گفتید که متوسط مدیریت آن ها بر صنعت بیمه کشورشان بیش از ۱۳ سال است. سال گذشته با آن ها دیداری کردید. احتمالا در دولت های گذشته که در بیمه مرکزی بودید آن زمان هم با آن ها دیدار هایی داشتید.

بله

این افراد همان‌هایی بودند که در سال های گذشته با آن ها دیدار کردید؟

نه، بیشتر از ۱۰ سال گذشته و آن ها تغییر کرده بودند. مثلا در مورد مونیخ ری مدیرانش بعد از به طور متوسط ۱۱ سال عوض شدند. یعنی ظرف ۱۳۰ سال ۱۱ مدیر عوض کرده بودند.

بعد از سال ها که با مدیران جدید آن ها صحبت و دیدار می کردید غیر از آن موضوعات و گفت و شنود های روتینی که داشتید چه موضوعاتی مطرح شد؟ آیا صحبت قابل توجهی درباره ایران از آن ها شنیدید که الان ای جای گفتن داشته باشد؟

ما از وضع بازارمان گزارشی به آن ها دادیم و آن ها گزارشی از وضع شرکت‌شان به ما دادند. آن‌ها قابلیت‌هایشان و کارهایی که می‌توانند برای ما انجام دهند را می‌گویند و ما کارهایی را که می‌توانیم برای آن‌ها انجام دهیم را می‌گوییم. در جلسات بحث‌های مختلفی می‌شود و درباره روابط سیاسی کشورها نیز صحبت‌هایی می‌شود. درباره شرایط سرمایه‌گذاری، مقررات کشور ما و آنها  صحبت‌هایی می‌شود، مذاکرات خیلی خوبی انجام می شود. من در دیدارهایم نزدیک یک ساعت با رئیس لویدز و سه ساعت با رئیس مونیخ‌ری بیش از دو ساعت با رئیس اسکور صحبت کردم و با یکدیگر نهار خوردیم. صحبت‌هایی مفصلی انجام شد و شرایط مختلف را با هم بررسی کردیم. بعضی از بند هایی که بابت تفاهم‌های پوشش اتکایی با آن‌ها داشتیم بسیار زمان برده است. ما در این موارد اختلاف‌نظرهایی داشتیم و با بحث‌هایی که با یکدیگر کردیم بر اساس حفظ منافع مان در نهایت به یک راه‌حل دست یافتیم، اما لزوما آن بحث‌ها در خبر ملاقات ها نمی آید.

وقتی آن‌ها بعد از سال‌ها دیدند که نماینده‌ای از ایران، آن هم رئیس کل بیمه مرکزی به آنجا می‌رود و در سال‌های گذشته وضعیت ایران و تحریم‌های علیه ایران را دیده‌اند و شاید دیدگاه خاصی نسبت به ایران داشتند و شاید با مدیران قبلی که با شما دیداری داشتند صحبت‌هایی کرده بودند و شاید شما را دورادور می‌شناختند. در صحبت‌های شما با توجه به شرایط موجود فارغ از تفاهم های انجام شده جمله خاصی را به شما گفتند برایتان قابل توجه باشد؟

آن‌ها از شروع روابط خوشحالند البته قبلا هم دوست داشتند روابط ایجاد شود. خاطرم هست آخرین باری که یکی از این شرکت‌های بیمه‌ایِ بروکری که جزو ۱۰ شرکت اول دنیا بود، یادداشتی برای من نوشت و گفت "از این‌که ما با ایران کار می‌کردیم بسیار خوشحال بودیم و بسیار ناراحتیم که الان به خاطر مقرراتی که گذاشتند مجبوریم روابط را قطع کنیم"، چرا که بخشی از سهامداران آن‌ها آمریکایی بودند و با توجه به فشاری که آوردند آنها مجبور شدند روابط‌شان با ایران را قطع کنند. او در این باره در آن یادداشت به من گفت که "من از این قطع روابط متاسفم. " حتی لحن یادداشت طوری بود انگار که دوستی می‌خواهد از مجموعه‌ای خداحافظی کند. او در آن یادداشت نوشت که "این‌ها موضوعات سیاسی است که دست ما نیست. " در حال حاضر نیز خیلی از این‌ها خوشحال بودند که می‌توانند با ایران در ارتباط باشند و می‌گفتند ما بازار ایران، مردم و مسئولان بیمه‌ای ایران را دوست داریم و دوست داریم با ایران کار کنیم. البته که آن‌ها در این کارکردن منافع اقتصادی هم دارند و این‌طور نیست که عاشق چشم و ابروی ما باشند. وقتی آن‌ها منافع اقتصادی دارند ما هم باید منافع خودمان را از آن طریق تامین کنیم، چرا که بحث بیزینس است ما می‌گوییم که مهم‌ترین وظیفه بیمه بحث تجمیع و توزیع ریسک است. ما باید از این پتانسیل برای توزیع ریسک خود استفاده کنیم و آن‌ها هم از بابت این توزیع ریسک حتما نفع می‌برند و این طبیعی است، چرا که وقتی شرکت بیمه‌ای موضوعی را بیمه می‌کند حتما نفع می‌برد که آن را بیمه می‌کند. آن ها هم می خواهند شرکت های بیمه ما را بیمه کنند و نفع ببرند. پس باید بدانیم که هم بیمه‌گر و هم بیمه‌گذار در این مورد نفع می‌برند. ما هم وقتی بیمه‌های اتکایی به آن‌ها می‌سپاریم از این موضوع نفع می‌بریم ولی شرایط و بندهایی که در قراردادها و آیین‌نامه‌ها است نباید طوری باشد که بعد ها برای گرفتن خسارت دنبال آن‌ها بدویم و باید در این زمینه احتیاط کنیم. در ماه های گذشته وقتی به کشورهای خارجی سفر کردم با یکی دو مورد از مدیرانی که با آن‌ها رابطه خوبی داشتیم صحبت کردیم تا مذاکره داشته باشیم و آن‌ها از این بابت خوشحال بودند و ابراز علاقه می‌کردند. آن‌ها می‌گفتند ما به این مذاکرات و روابط علاقه داریم و حتی در سطوح پایین هم می‌توانیم با مدیران شما مذاکره کنیم، ولی با شخص شما نمی‌توانیم مذاکره کنیم، چرا که در سطح شما باید مدیرعامل ملاقات کند و از آنجایی که سهامداران اصلی ما آمریکایی هستند آن‌ها اجازه چنین ملاقاتی را نمی‌دهند. یعنی آن‌ها رسما به من گفتند که خیلی دوست داریم شما را ببینیم ولی از آنجایی که نمی‌توانیم در سطح مدیرعامل با شما ملاقاتی داشته باشیم موضوع سیاسی می‌شود، چرا که در صورتی که ملاقاتی وجود داشته باشد این موضوع در سطح جهان انعکاس پیدا می‌کند و سهامداران اعتراض می‌کنند، ولی اگر کارشناس‌های شما مایل باشند تا بیایند با کارشناسان ما مذاکره کنند ما هیچ مشکلی نداریم. ما در این مورد به آن‌ها گفتیم نه، ما در آن حد رابطه را نمی‌خواهیم بلکه می‌خواهیم بدانیم که به‌طور کلی می‌شود با شما کار کنیم یا نه. این موضوع مربوط می‌شود به آمریکایی‌ها که عملا نمی‌گذارند شرکت هایی که سهامداران عمده‌شان از داخل آمریکا است ارتباطی با شرکت‌های ایرانی داشته باشند. آنها حساسیت دارند ولی با اروپایی‌ها هیچ مشکلی نداشتیم آنها از این روابط خیلی خوشحال هم بودند و فکر می‌کنم با روندی که به جلو پیش می‌رود روابط ما با آنها بیشتر هم شود.

با توجه به صحبتی که خود شما گفتید شرکت‌های بیمه مستقیم تا پایان سال ۱۳۹۶ فرصت دارند تا حداقل سرمایه خود را به ۱۵۰ میلیارد تومان برسانند. آیا اسم شرکت‌هایی که تا امروز مقدار حداقل سرمایه‌شان به ۱۵۰ میلیارد نرسیده بیمه مرکزی محرمانه است یا قابل افشاست؟

فکر نکنم محرمانه باشد فکر کنم در سایت بیمه مرکزی هم اسم‌هایش هم باشد. من حضور ذهن ندارم که کدام یک از شرکت‌ها حداقل سرمایه ۱۵۰ میلیارد تومانی را کسب کرده‌اند. افزایش سرمایه بعضی از شرکت ها در جریان هستند. من الان دقیق نمی‌دانم اما اگر لازم شد اسم آن‌ها را اعلام می‌کنیم. واقعیت این است که از دیدگاه من حتی ۱۵۰ میلیارد تومان هم برای حداقل سرمایه این شرکت‌ها زیاد است، ولی در یک مقطعی دوستان فکر می‌کردند که این شرکت ها باید سرمایه‌ای بالا بگیرند که کمتر به صنعت ورود شود که این سیاست از دیدگاه من قابل بحث است و می‌شود راجع به آن صحبت کرد، ولی بالاخره جمع‌بندی ما این بود که ۲۵۰ میلیارد تومان برای شرکت بیمه مستقیم خیلی زیاد است و ۴۰۰ میلیارد تومان هم برای بیمه‌های اتکایی هم زیاد است، بنابراین ما این مبالغ را کاهش دادیم و دولت هم این موضوع را پذیرفت و ما خواستیم که این مبلغ را تمام شرکت‌ها تامین کنند. نمی‌شود که شخصی با سرمایه ۲۰ میلیارد تومان یک شرکت تاسیس کند و در بازار پرتفوی ۲۰۰ – ۳۰۰ میلیاردی داشته باشد. ریسک آن شرکت بسیار بالا می‌رود. بنابراین ما نمی‌گذاریم این موضوع ادامه پیدا کند، چرا که برای بیمه مرکزی مسئولیت دارد. برای همین امر ما اعلام کردیم این فرصت به هیچ وجه تمدید نخواهد بود و به نظر من حدود چهار – پنج شرکت هستند که الان کمبود سرمایه دارند. البته بعضی از شرکت‌ها تازه تاسیس هستند و طبق قانون تجارت باید ۵۰ درصد از سرمایه را، اول بپردازد و برای پرداخت ۵۰ درصد بعدی دو سال فرصت دارد بنابراین این قانون شامل شرکت‌های بیمه تازه تاسیس نمی‌شود. ما چند شرکت تازه تاسیس به نام خاورمیانه، حکمت ایرانیان و تجارت نو داشتیم که این سه شامل آن گروه نمی‌شود. اماباقی شرکت ها ‌که سرمایه ثبتی‌شان پایین‌تر است باید سرمایه‌شان را اصلاح کنند. از الان هم این موضوع را گفته‌ایم تا بعدها نگویند دیر گفته‌اید. قرار شده که این هفته بخشنامه‌ای به تمام شرکت‌هایی که کمبود سرمایه دارند داده شود و تاکید شود که آن‌ها برنامه خود را برای افزایش سرمایه بدهند. ما در این راه مصمم هستیم. آن شرکت‌ها باید افزایش سرمایه دهند، اگر افزایش سرمایه ندهند باید با یکدیگر ادغام شوند اگر نتوانند این کارها را انجام دهند حتما این موضوع را به شورای عالی بیمه اطلاع خواهیم داد و قاعدتا شورای عالی بیمه فعالیت آن شرکت‌ها را در رشته‌های مهمی که نیاز به سرمایه دارد محدود می‌کند. ما امیدوار هستیم دوستان در شرکت‌های بیمه که سرمایه‌شان پایین است این تصمیم دولت و تصمیم بیمه مرکزی را جدی بگیرند و به تدریج مشکل‌شان را حل کنند تا ما هم گرفتار نشویم.

در کنفرانس مطبوعاتی که در فروردین ماه گذشته برگزار شد از شما پرسیدم که آیا صورت‌های مالی بیمه مرکزی را رسما منتشر می کنید. شما فرموید این صورت های مالی محرمانه نیستند و آن ها را روی کدال منتشر می کنید بعد صحبتی شد که این صورت‌های مالی روی پرتال بیمه مرکزی منتشر می شود.

بیمه مرکزی کاملا دولتی است و لزومی ندارد صورت های مالی اش روی کدال گذاشته شود ولی در سایت خودمان در بخش گزارش‌های سالانه منتشر می شود و همه می‌توانند و بر روی پرتال بیمه مرکزی آن صورت های مالی را ببینند.

 اما هنوز صورت‌های مالی شما روی پرتال بیمه مرکزی هم منتشر نشده است.

می‌گوییم تا آن‌ها را بر روی سایت بگذارند.

شما بارها در مورد بازارهای مالی ایران صحبت کردید و گفته‌اید که بازار سرمایه و بازار تامین اطمینان بسیار از بازار پول عقب است. شما چندبار تاکید کردید که بازار سرمایه حتی از بازار بیمه نیز عقب‌تر است. خواستم از شما بپرسم آیا در مدتی که به بیمه مرکزی بازگشتید با آقای شاپور محمدی و ولی‌الله سیف جلسه‌ای سه نفره داشتید تا در این روابط بحث‌هایی کنید؟ اگر داشتید بحث‌ها به جایی رسیده؟

خیر، به صورت رسمی جلسه‌ای نداشتیم البته آن دوستان خود در شورای عالی بورس هستند. ولی به این صورت که کمیته‌ای باشد تا درباره‌ی ثبات بازار صحبت کنیم خیر، جلسه‌ای نداشتیم و اتفاقا به این موضوع نیاز است و پیشنهاد من همین بود. منظور من از کمیته ثبات یک کمیته راهبری و هماهنگی است. فکر می‌کنم با توجه به این‌که مسئولیت پاسخگویی درباره بازارهای مالی به مجلس و جاهای دیگر با وزیر اقتصاد است اگر این کمیته با ریاست وزیر اقتصاد و دارایی تشکیل شود خوب است. دو رکن بیمه و بازار سرمایه که عملا زیر نظر وزیر اقتصاد است. بانک مرکزی هم که غیرمستقیم ارتباطاتی با وزارت اقتصاد دارد و وزیر اقتصاد عضو شورای پول و اعتبار و عضو مجمع بانک مرکزی است. در نتیجه با حضور وزیر اقتصاد آن کمیته می تواند شکل بگیرد که اگر این موضوع شکل بگیرد به نفع بازار است و من فکر می‌کنم که در آن صورت ما می‌توانیم بازار را کارآمدتر کنیم. من در این زمینه پیشنهاد داده‌ام. اما بیمه مرکزی فقط یک عضو است و دولت باید در این زمینه تصمیم بگیرد. با روندی که در حال حاضر پیش می‌رود بدون این‌که برایتشکیل کمیته ثبات اعلامی شود به سمت تشکیل این کمیته می‌روند تا هماهنگی هایی انجام شود. ما با آقای شاپور محمدی -رییس سازمان بورس- هماهنگی‌های خوبی داریم وموضوعاتی را با هم پیش می‌بریم. انشاالله بانک مرکزی هم در این رابطه کمک می‌کند البته این را هم بگویم که بانک مرکزی می‌خواهد در این زمینه کمک کند ولی مشکلات ساختاری که بانک‌ها داشته‌اند اتوماتیک مسائلی از آن‌ها بیرون می‌آید که عملا ثبات کارآمدی و یکپارچگی بازار را برهم می‌زند. دوستان هم خیلی تلاش می‌کنند این اتفاق نیفتد. بالاخره ساختار بانک‌ها به خاطر آنچه که در گذشته اتفاق افتاده است، الان به این وضعیت رسیده است. این شرایط یک‌روزه به اینجا نکشیده و حل این موضوع زمان می‌برد و فکر می‌کنم که اگر این کمیته تشکیل شود و هماهنگی‌ها صورت گیرد یکپارچگی‌ها بیشتر می شود. البته به نظر من صندوق‌های بازنشستگی هم باید به این سیستم اضافه شود. ما وقتی در مورد بیمه صحبت می‌کنیم در دنیا به مفهوم عام بیمه می‌پردازیم. در واقع بیمه اجتماعی و بازنشستگی به درد کارهای بیمه‌ای می‌خورند و این‌ها هم در بازار مالی تاثیر بسیار مهمیدارند، بنابراین ما وقتی می‌گوییم بیمه مفهوم‌مان کلی است اما آنچه که شناخته شده است و در بازار مالی منجسم است بیمه‌های بازرگانی هستند که مربوط به صنعت بیمه است و ما مسوولیت‌اش را برعهده داریم ولی به نظر من آن‌ها هم به تدریج زیر چتر بازارهای مالی می آیند.

آیا خودتان شخصا با شرکت های رتبه بندی مثل Fitch، Moodys یا  S & P مذاکراتی داشتید؟

بله، با  A.M.Best مکاتبه داشتیم این شرکت سریعا جواب داد که با توجه به اینکه آمریکا اجازه نمی دهد، نمی توانیم با شما همکاری کنیم. با Fitch مذاکراتی داشتیم گفتند ما در حال رتبه بندی کل کشور ایران هستیم و وقتی این ریتینگ را دادیم برای شرکت ها ورود می کنیم.

آن ها از شما صورت های مالی نمی‌خواستند؟

فعلا نه، مذاکره کردیم و اطلاعاتی به آن ها دادیم گفتند ما با این اطلاعات می خواهیم ایران را رتبه بندی کنیم. طبیعی هم هست، چون اول باید کشور ریتینگ داشته باشد و بعد شرکت هایی که داخلش فعالیت دارند رتبه بندی شوند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.