پهلوی، راهپیمایی مردم را با هلی کوپتر رصد کرد و به دربار گفت: این که همه ملت بودند
دهه فجر یادآور وحدت، ایثار، بصیرت، حماسه و از جانگذشتگی ملت متمدن و حماسهساز ایران اسلامی است که با فریاد و غریو بلند و رسای خود، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را خواستار شد تا از تحت سلطه و استعمار کشورهای غرب و شرق درآید و عزت و اتکا به خدا و خود را به جهانیان ابلاغ کند.
به گزارش جماران، ضمن بزرگداشت سی و هشتمین سالگرد پیروزی شکوهمند و افتخارآفرین انقلاب اسلامی؛ از ملت استوار و انقلابی ایران اسلامی دعوت می کند تا بسته های ویژه خبری این رسانه در خصوص "انقلاب اسلامی" را مطالعه کنند:
کسانی که عقبه اجتماعی نداشتند از قطار انقلاب پیاده شدند/ دائما در حال شمشیر زدن هستم/ ادعایی ندارم
محمد غرضی وزیر پیشین نفت در گفت و گو با خبرنگار گروه سیاسیخبرگزاری میزان، درباره روند وقوع انقلاب اسلامی ایران در آستانه 38 سالگی انقلاب اظهار کرد: ملت ایران همواره در طول تاریخ با هرگونه ظلم و ستمی که در حقشان از سوی حکومت اعمال میشد برخورد میکردند از این رو همواره با وحدت و همدلی که مابین آنها وجود داشت در مسیری گام گذاشتند که منجر به وقوع انقلاب اسلامی در بهمن 57 شد.
استاندار پیشین خوزستان با بیان اینکه ملت ایران هیچگاه با حکومت قاجاری به خاطر ظلم و حماقتهایی که در حق مردم ایران روا داشت همراه و هماهنگ نبود تصریح کرد: ایرانیان در طول تاریخ چندساله خود تنها با برخی از حکومتها مثل صفویه هماهنگ و هم مسیر بودند، مردم ایران همواره در طول حکومت قاجاریه شاهان این دولت را تحویل نگرفتهاند و همواره در حال اعتراض بودند از این رو با همراهی برخی از سیاسیون آن دوره انقلاب مشروطه را رقم زدند و فصل جدیدی را در سرنوشت خودشان ایجاد کردند.
نماینده مردم اصفهان در دوره اول مجلس خاطرنشان کرد: اما با انقلاب مشروطه و ایجاد مجلس باز هم دامنه نارضایتی مردم از حکومت قاجار به دلیل بیکفاتی به اتمام نرسید از این رو ادامه موج اعتراضات آنها سبب شد تا قاجار سرنگون و حکومت پهلوی جایگزین آن شود هرچند این موضوع نیز باب خوشایند مردم ایران در آن مقطع نبود.
وزیر پیشین تلگراف، پست وتلفن تاکید کرد: با روی کارآمدن حکومت پهلوی دامنه اعتراضات مردم نسبت به حکومت قاجار گسترش پیدا کرد به گونهای که در این دوران مردم با همراهی روحانیون گامهای جدیدی را برای مبارزه با ظلم و حکومت پهلوی برداشتند.
نهضت انقلاب از 28 مرداد شکل گرفت
غرضی اظهارکرد: دامنه اعتراضات مردم در قبال همراهی حکومت پهلوی با کشورهای خارجی و نفوذ آنها درخاک کشورمان به گونهای رقم خورد که ملت در 29 اسفند سال 1329 با ملی کردن صنعت نفت مرحله جدیدی را در دوران مبارزه با حکومت ظالمان ایجاد کردند که این امر یکی از نقاط مثبت و تاریخی بود که در وقوع جریان انقلاب ایران در سال 57 و افزایش روحیه مردم تاثیر بسزایی داشت که البته متاسفانه این پیروزی عظیم سالها بعد در 28 مرداد 1332 با نقشه آمریکاییها و برپایی کودتا در کشورمان به تلخی منجر شد.
وی افزود: بنده به خوبی به یاد دارم که بعد از کودتا 28 مرداد، کشور در غمی بزرگ به سرمیبرد و شیرینی ملی شدن صنعت نفت به کام مردم تلخ شده بود از این رو و بعد از این وقایع کمکم نطفه جریان انقلاب با ظهور شخصیتی همچون امام خمینی(ره) به وجود آمد و نوید آیندهای روشن را برای مردم ایران ترسیم کرد.
استندارپیشین خوزستان تاکید کرد: با شکلگیری نهضت انقلاب در دهه چهل با رهبری امام خمینی (ره) نطفههای انقلاب به تریج رشد کردند رشد کردند و به تدریج در دهه پنجاه جریانات انقلابی به صورت عملی و با هدایت امام و جمعی از روحاینون وارد میدان شدند وعرصه را برای کودتاگران داخلی و خارجی را به خاک سیاه تبدیل کردند و زمینه را برای وقوع یک انقلاب عظیم آغاز کردند.
وزیر پیشین نفت گفت: بنده میتوانم جریان انقلاب را اینگونه خلاصه کنم که تلاش پدران و مادران ما که صد سال تمام از دوره قاجار تا پهلوی که مبارزه کردند و شهید دادند در 22 بهمن 57 با رهبری فردی هوشمند چون امام خمینی(ره) به ثمر نشست و راهی جدید برای کشورمان ایجاد شد.
غرضی تصریح کرد: پدران ما مبارزه کردند، شهید شدند تا حکومت ظالمی همچون پهلوی را ساقط کردند و انقلاب اسلامی را رقم زدند.
ملت در مسیر انقلاب همراه امام خمینی بودند
وی افزود: بدون شک امام خمینی شروع کننده جریان و نهضت انقلاب بود و در این مسیر بسیاری از روحانیون و مردم را همراه خود قرار داد وتوانست روح و جریان تازهای را در ایران به وجود بیاورد.
وزیر پیشین تلگراف، پست و تلفن خاطرنشان کرد: بدون شک مهمترین عاملی که نباید در جریان وقوع انقلاب نادیده گرفت این است که تمام زنان، مردان و حتی کودکان که تحت ظلم و ستم رژیم شاهنشاهی قرار داشتند در مسیر انقلاب و به رهبری امام خمینی نقش داشتند تا ایران در بهترین شرایط خود قرار گیرد و نهضت انقلاب به پیروزی برسد.
استاندار پیشین خوزستان تاکید کرد: امام توانست با اتخاذ یک جمعبندی کامل از شرایط کشور در دوران طاغوت و ارائه آن به مردم نهضت انقلاب را در 22 بهمن 1357 به پیروزی برساند.
غرضی تصریح کرد: عظمت و اعتباراجتماعی امام خمینی(ره) این بود که با درایت ویژه انقلاب را هدایت کرد و به مسیری سوق داد که سعادت در آن قرار داشت.
وی با بیان اینکه امام خمینی (ره) عظمت بسیاری زیادی در بین مردم ایران داشت خاطرنشان کرد: زمانی ازبنده پرسیدند که تعریفی را از امام خمینی(ره) ارائه دهم که بنده گفتم امام خمینی در کلام محبوب ومحصول ملت ایران هستند.
کسانی که عقبه اجتماعی نداشتند از قطار انقلاب پیاده شدند
استاندار پیشین خوزستان درباره اینکه چه کسانی در جریان انقلاب از قطارهمراهی مردم وامام پیاده شدند گفت: کسانی که عقبه اجتماعی نداشتند بدون شک جز اولین کسانی بودند که از قطار انقلاب پیاده شدند چون برپایه داشتن یک عقبه اجتماعی میتوان به مردم و کشور خدمت کرد موضوعی که امام همواره بر آن تاکید داشتند.
غرضی با اشاره به اینکه کسانی که در جریان انقلاب عقبه اجتماعی نداشتند به سرعت از قطار انقلاب پیاده شدند، افزود: بنده جز خدمت کردن به نظام و انقلاب هیچ نقشی را در انقلاب نداشتم و در شرایط فعلی هم پای انقلاب و ملت ایران ایستادهام و در این شصت سال هم دائما در حال شمشیرزدن هستم و جزء کسانی هستم که به عنوان سرباز انقلاب ماندهام و اگر باری در هر شرایطی در این نظام روی زمین مانده باشد برمیدارم و بردوش میکشم ولی ادعایی ندارم ونخواهم داشت.
وزیر پیشین نفت با اشاره به اینکه امام خمینی(ره) محصول و محبوب مردم ایران بوده است گفت: مقام معظم رهبری در طول انقلاب همواره با جریان انقلاب و مبارزاتی که در این مسیر صورت میگرفت همراه و همقدم بودند از این رو یکی از پشتوانههای اصلی جریان انقلاب در کنار امام خمینی، مقام معظم رهبری بوند.
استاندار سابق خوزستان خاطرنشان: زمانی که یک باغبان فرهیخته و هوشمندی به مانند امام خمینی(ره) یک باغی را به مانند مردم ایران ادراه میکند بدون شک محصولات خوبی در آن پرورانده میشوند که مقام معظم رهبری بدون شک یکی از این محصولات ناب انقلاب هستند.
وزیر پیشین نفت با اشاره به اینکه امام خمینی پیوند راسخ وقوی با ملت ایران در جریان انقلاب داشت تاکید کرد: علی شریعتی همواره در صحبتهای خود که به نظر من یکی از بهترین سخنانش است میگفت امام خمینی(ره) و ملت یک ریشه هستند و هیچگاه از هم جدا نمیشوند.
استاندار پیشین کردستان تصریح کرد: مقام معظم رهبری نیز به مانند امام از دهه 40 در تمامی جریانات انقلاب حضور داشتند و عهد و اخوت خود را با امام خمینی(ره) در تمامی دوران قبل و بعد از انقلاب به کار گرفتند و امروز هم در مسند رهبری و هدایت مردم در نبود امام کشور بزرگ ایران را اداره میکنند.
ماموریت ویژه "پل گرین" در شرکت نفت ایران/ اعتصاب کارکنان پالایشگاه به دستور امام خمینی(ره)
آیت الله عباس کعبی نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان، با اشاره به فرارسیدن دهه مبارک فجر، به ذکر نکاتی از سابقه انقلابی خود پرداخت و گفت: در سالهای دهه 50 که اوج مبارزات مردم با رژیم ستمشاهی بود، من جوان بودم و در استان خوزستان و شهر اهواز، در زمینه آگاه سازی عمومی و برگزاری جلسات مذهبی، انتشار بیانیه ها و سخنرانی های امام خمینی (ره) و همچنین سازماندهی و طرح ریزی برگزاری راهپیمایی ها نقش ایفا میکردم؛ همچنین با گروههای فعال مذهبی نظیر "موحدین" و "منصورون" که در خوزستان فعال بودند نیز همکاری های زیادی داشتم.
وی افزود: آن زمان شیخ هادی کعبی جزو موسسین گروه موحدین بود؛ ایشان با حضرت امام خمینی (ره) و یارانش ارتباط داشتند و به نوعی، محور حرکات انقلابی مردم خوزستان به واسطه رهبری گروههای "موحدین" و "منصورون" محسوب می شدند؛ بعد از آن هم در سالهای ابتدایی انقلاب، ایشان به عنوان اولین رئیس کمیته های انقلابی استان خوزستان انتخاب شدند.
آیت الله کعبی با بیان اینکه در خوزستان مسائل مهمتری نسبت به حادثه سینما رکس در راه به ثمر نشستن انقلاب اسلامی نقش داشتند گفت: با توجه به اینکه استان خوزستان شریان اصلی اقتصاد کشور از طریق نفت و فرآورده های آن بود، آنچه که رژیم ستمشاهی را فلج کرد، اعتصاب کارکنان شرکت نفت آبادان بود؛ این اعتصاب یک برنامه حساب شده در عمل به دستورات امام خمینی (ره) و مبارزه با رژیم ستمشاهی بود.
وی در همین رابطه گفت: آن ایام، اعتصاب کارکنان پالایشگاه نفت آبادان به فرمان امام خمینی( ره) باعث قطع تولید 600 هزار بشکه نفت در روز در آبادان و سپس در جزیره خارک شد که این امر دلهره عجیبی در دل غربیها به ویژه آمریکا انداخته بود به طوری که آنها برای تولید مجدد نفت از سوی ایران حاضر به هر کاری بودند.
آیت الله کعبی افزود: پالایشگاه آبادان در آن زمان یکی از بزرگ ترین پالایشگاه های جهان محسوب می شد و اعتصاب کارکنان صنعت نفت، تولید و صادرات نفت ایران را کاهش داده بود به گونه ای که در آن برهه «شریف امامی» نخست وزیر وقت اذعان داشت این واقعه روزانه حداکثر 57 میلیون دلار از در آمد ارزی کشور را کاهش داده و منافع متحدین رژیم را تهدید نموده است که این عمل خود برگ زرینی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود.
این عضو مجلس خبرگان ادامه داد: آن زمان یکی از مستشاران آمریکا به نام «پل گرین» از سوی آمریکا در شرکت نفت ایران ماموریت یافت تا اعتصاب کارگران را ولو به زور هم که شده بشکند تا پالایشگاه تولید خود را آغاز کند ولی تلاش این مزدور آمریکایی هم به جایی نرسید.
وی همچنین عنوان کرد: اگرچه برخی از گروهکها برای به انحراف کشیدن اعتصاب کارگران مسلمان با شعارهای نان، مسکن، آزادی در بین اعتصاب کنندگان نفوذ کردند و دایم با شعار و دست نوشته های خود سعی در غیر مذهبی جلوه دادن اعتصاب کارگران را داشتند اما کارگران انقلابی برای جلوگیری از هر گونه شائبه در تاریخ 14 بهمن با برگزاری نماز جماعت جهت گیری حرکت خود را به جهانیان اعلام کردند.
این عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: محور دیگری که در مبارزات مردم خوزستان برای پیروزی انقلاب اسلامی نقش برجسته ای داشت، حضور بزرگان و علمای انقلابی نظیر شهید آیت الله مطهری، آیت الله مکارم شیرازی و مرحوم آیت الله خزعلی در کانون های قرآن دو شهر آبادان و اهواز بود.
آیت الله کعبی همچنین گفت: چون خوزستان یکی از مراکز و پایگاههای اصلی حرکات انقلابی قبل از به ثمر نشستن انقلاب بود، رژیم ستمشاهی با ایجاد حادثه ساختگی سینما رکس، خواست با امنیتی کردن فضا، مبارزات را سرکوب کنند لذا این ترفند آنها شکست خورد و مردم به مکر و فریب رژیم ستمشاهی بیشتر پی بردند.
وی در ادامه با یادآوری خاطرات روز 12 فروردین 1358 "روز جمهوری اسلامی" اظهار کرد: 22 بهمن 1357 روز پیروزی سیاسی انقلاب اسلامی و 12 فروردین 1358 روز پیروزی حقوقی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود؛ در روزهای دهم و یازدهم فروردین 1358، که روز رفراندم رای به جمهوری اسلامی بود، من مسئول صندوق همه پرسی در مسجد عباد اهواز بودم و از چند روز قبل مردم را به شرکت در این همه پرسی عظیم دعوت می کردم.
نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری در پایان گفت: در روزهای دهم و یازدهم فروردین به چشم می دیدم که مردم به صورت انبوه، در رفراندوم شرکت می کنند و رای "آری" خود را به صندوق ها می اندازند؛ برخی از اعضا و وابستگان بعضی از گروهک ها هم با آزادی تمام، رای منفی خودشان را درون صندوق ها می انداختند؛ رای آنها آنقدر انگشت شمار بود که در دریای حضور آگاهانه ملت ایران نیست و نابود شد؛ نتیجه رفراندوم دهم و یازدهم فروردین، اعلام خبر رای آری مردم به نظام جمهوری اسلامی ایران با رای 98.4 درصد در روز 12 فروردین بود که حقیقتا آن روز به معنای واقعی کلمه عید حزب الله بود.
هیچ نقشی در فعالیتهای انقلاب در داخل کشور نداشتم/ زمان وقوع انقلاب، در آمریکا تحصیل میکردم
حسین شیخالاسلام مشاور وزیرامور خارجه کشورمان در گفت وگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان درباره نحوه وقوع و پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 222 بهمن 357 اظهارکرد: بنده اگر بخواهیم نحوه چگونگی شروع جنگ انقلاب را تشریح کنم باید به این موضوع اشاره داشته باشم که مبانی دین اسلام از ابتدا و زمانی که آغاز شد براساس مبارزه با ظلم و ستم بود.
مشاور وزیر امورخارجه کشورمان تاکید کرد: مبارزه با ظلم سرلوحه کاری هم ائمه اطهار و معصومین بوده است لذا همواره در طول تاریخ سرزمین ایران مشاهده میکنید که مردم در برابر ظلم ظالمان سکوت نکرده و به نحوی اعتراض خود را اعلام داشته اند.
شیخ الاسلام تصریح کرد: در جریان پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) شیوه و سیره معصومین و پیامبر اسلام در جهت مبارزه با ظلم و ستم رژیم شاهنشاهی آغاز شد و سرانجام در 22 بهمن 1357 به نتیجه نهایی دست پیدا کرد.
وی افزود: امام خمینی(ره) نهضت انقلاب را از زمان محرز شدن ظلم و ستم رژیم شاهنشاهی در قبال مردم ایران آغاز کردند و توانستند به نتایج و دستاوردهای بسیاری دست پیدا کنند که در نوع خود بی نظیر بود.
مشاور وزیر امورخارجه کشورمان با بیان اینکه انقلاب در ایران یک نهضت بر گرفته از اسلام بود تاکید کرد: مبارزه با ظلم جزء قانون خداست و در سنت رسول اکرم و ائمه اطهار متبلور شده است از این رو امام خمینی(ره) بر همین اساس نهضت انقلاب را با هدایت مردم در عصر ظالمانی چون محمدرضا شاه بنیان گذاشت و سرانجام توانست به پشتوانه ملت این انقلاب را به پیروزی برساند.
شیخالاسلام تاکید کرد: انقلاب اسلامی ایران براساس یک اصول مشخص و بر پایه مبارزه با ظلم و استقرار حکومت اسلام و عدالت شکل گرفت از این رو مردم در تمامی مقاطع و پشتیبان و حامی آن بودند و امام را در همه مراحل برای پیروزی انقلاب همراهی کردند.
وی تصریح کرد: امام خمینی (ره) به عنوان مرجع و فقید مجتهد زمان خود در جهت مبارزه با رژیم شاهنشاهی با همراهی مردم وارد عمل شد و نطفه انقلاب را پایه گذاری و به ثمر رساند.
مشاور وزیر امورخارجه کشورمان با بیان اینکه نظریه ولایت فقیه یکی از اصلیترین بنیانهای انقلاب اسلامی ایران محسوب میشود تاکید کرد: ما به پشتوانه وجود امام و مرجعیت ایشان و همراهی روحانیون و مردم انقلاب اسلامی را به نتیجه رساندیم.
شیخالاسلام خاطرنشان کرد: امام خمینی(ره) در صورتی که حرکت انقلاب را شروع کرد که مردم در تمامی مقاطع پشتیبان و حامی وی بودند.
مشاور وزیرامور خارجه کشورمان اظهار کرد: مردم در جریان انقلاب اعتقاد داشتند که قانون خدا و اسلام باید در کشور اجرایی شود روندی که شاه به آن هیچ اعتقادی نداشت از این رو زمینه و بستر لازم برای وقوع انقلاب در کشورمان صورت گرفت.
شیخ الاسلام با بیان اینکه روندی که امام خمینی در انقلاب اسلامی در پیش گرفت با استناد به اسلام و قوانین آن و در جهت نابودی رژیم شاهنشاهی بود افزود طبق آئین اسلام و مذهب تشیع زمانی که به یک مرجعیت متولی رهبری یک ملت را بر عهده بگیرد باید در جهت مبارزه با ظلم پیشگام شوند و این روندی بود که از سوی امام خمینی(ره) با پشتوانه مردم اتخاذ شد.
وی درباره اینکه چه کسانی در نزدیکی وقوع انقلاب از این جریان پیاده شدند گفت: آنهایی که از جریان انقلاب پیش از وقوع آن کنارهگیری کردهاند و پا پس کشیدند به هیچ وجه مهم و دارای اهمیت نیستند و از نظر بنده افرادی در جهت انقلاب باید مورد ارزش واقع شوند که در طول این جریان همراه امام امت و مردم بودند و این جریان را رها نکردند.
مشاور وزیر امور خارجه کشورمان تاکید کرد: امام خمینی(ره) معتقد بود که باید با همه توان برای مبارزه با رژیم شاه و نظام لیبرال دموکراسی غربی که به عنوان حرکت آزادی بخش در ایران حاکم شده بود مقابله کند زیرا معتقد بود که ملت ایران تنها باید با آرمان و اساس اسلام مملکت خود را اداره کند روندی که ملت نیز پشتیبان آن بودند و حمایت خود را از آن اعلام داشتند.
شیخ الاسلام تاکید کرد: انقلاب اسلامی ایران با محورهایی چون مبارزه با سرمایه گذاری، اشرافیگری و ظلم صورت گرفت و با تحقق نظریات امام خمینی عملیاتی شد.
وی با اشاره به اینکه مردم با انتخاب امام خمینی به عنوان یک مرجع عظیم الشان جریان انقلاب را رقم زدند تاکید کرد: در جریان انقلاب افرادی چون مقام معظم رهبری، آیتالله بهشتی، آیتالله هاشمی، شهید مطهری و افرادی از این قبیل همراه و پشتیبان همیشگی امام بودند و نقش عظیمی را در پیشبرد اهداف انقلاب اجرا کردند.
مشاور وزیر امورخارجه کشورمان گفت: مقام معظم رهبری در تمامی مقاطع انقلاب همراه و پشتیبان امام بودند و در تمامی مقاطع سخت ایشان را یاری کردند.
شیخ الاسلام اظهار کرد: امروز بعد از گذشت سی و چند سال از انقلاب اسلامی ایران هنوز شاهدیم که انقلاب به مانند گذشته استوار است و مردم نیز پشتیبان و حامی آن هستند و این موضوع نشات گرفته از این است که انقلاب ما براساس باور و آئین اسلامی شکل گرفته است.
وی درباره حضور خود در فعالیتهای انقلابی اظهار کرد: بنده هیچ نقشی در فعالیتهای انقلاب در داخل کشور نداشتم زیرا در آن زمان در آمریکا دوران تحصیل خود را سپری میکردم.
مشاور وزیر امور خارجه کشورمان خاطرنشان کرد: در دوران تحصیل در آمریکا در اتحادیه انجمن اسلامی مستقر در آمریکا فعالیت داشتم و دبیری این اتحادیه را برعهده داشتم و فعالیتهایی را پیرامون مبارزه با رژیم شاهنشاهی انجام میدادم.
شیخ الاسلام تصریح کرد: در آن مقطع بنده با همکاری دانشجویان خط امام در خارج از کشور تظاهرات و راهپیماییهایی را علیه رژیم شاه برگزار کردیم.
وی در پایان اظهار کرد: همچنین در آن مقطع بنده کتابهایی را پیرامون نحوه جریان انقلاب ترجمه و نگارش کردم.
خاطره ای از تذکر جدی امام (ره) به تسخیرکنندگان هتلهای سرمایهداران اصفهانی
محمد صالح جوکار فرمانده اسبق سپاه استانهای یزد و هرمزگان و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان، به ذکر خاطراتی از ایام دهه فجر و روزهای پرحرارت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت و گفت: سال 1355 من دانشجوی رشته زیست شناسی دانشگاه اصفهان شدم؛ در زمانی که انقلاب به مرز پیروزی رسیده بود به شهر خودم "یزد" رفتم و در آنجا مبارزات انقلابی با رژیم ستمشاهی را دنبال کردم؛ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مجددا به دانشگاهمان در اصفهان برگشتیم؛ آن زمان رئیس دادگاه انقلاب اسلامی اصفهان حکم مصادره برخی از هتل های سرمایه داران در اصفهان را صادر کرده بود؛ ما هم که جوان بودیم و شور و هیجان جوانی را در سر داشتیم، همراه با سایر دانشجوهای انقلابی رفتیم و آن هتل ها را تصرف کردیم؛ چند مدت بعد از طریق یکی از دوستانمان که با نزدیکان امام (ره) رابطه ای صمیمی داشت، موفق شدیم وقت ملاقاتی را با ایشان در قم بگیریم؛ به همراه 20 تا 25 نفر از دانشجویانی که در تسخیر هتل های سرمایه داران اصفهانی نقش داشتند به دیدار امام خمینی (ره) در قم رفتیم. ایشان دانشجویان را بسیار مورد تفقد قرار دادند و در ابتدا در پاسخ به برخی از صحبت ها و گلایه های دانشجویان، خطاب به ما گفتند: "ناراحت نباشید، بگذارید ما را مرتجع بدانند."
وی افزود: سپس یکی از دوستان دانشجو به نمایندگی از جمع، دو گزارش در دو موضوع مختلف را برای امام خمینی (ره) قرائت کرد؛ نخست، گزارش فعالیت دانشجویان اصفهانی در جریان تسخیر هتل های اصفهان که رئیس دادگاه انقلاب اسلامی اصفهان حکم مصادره آن را داده بود؛ دوم، گزارش مربوط به فعالیت های مارکسیست ها، کمونیست ها و منافقین در دانشگاه اصفهان.
فرمانده اسبق سپاه استانهای یزد و هرمزگان ادامه داد: حضرت امام خمینی (ره) که به موضوع تسخیر هتل ها در اصفهان اشراف کامل داشتند، با لحنی جدی و محکم گفتند: "مملکت قانون دارد؛ قانون جنگل نیست که هر کس بخواهد بریزد یک جایی را بگیرد؛ تمام کارها در این مملکت باید طبق قانون انجام شود".
جوکار با بیان اینکه این صحبت های امام (ره) برای ما که مثل دانشجویان فعلی شور و هیجانات خاصی در آن زمان داشتیم و می خواستیم برای انقلاب قدم های بزرگی برداریم، بسیار سخت بود اما بعدها متوجه اهمیت این گفته های بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی شدیم، یادآور شد: من در آن دیدار در فاصله یکی دو متری حضرت امام (ره) نشسته بودم و احساس غرور می کردم که رهبر انقلاب به این بزرگی اینچنین متواضعانه و افتاده با اقشار مختلف مردم کشورش دیدار می کنند.
وی در بخش دیگری از صحبت های خود در خصوص خاطره روز 12 بهمن 1357 در یزد گفت: به خاطر دارم که در صبح روز 12 بهمن، وقتی مردم یزد متوجه شدند که امام (ره) در تهران است، شور و شوق وصف ناشدنی و زیادی پیدا کردند و هر کدام خود را مکان هایی که تلویزیون داشت می رساندند تا در جریان جزئیات ورود امام (ره) به ایران قرار بگیرند؛ اما صداوسیما آن روز تصاویر ورود امام (ره) به ایران را پخش نکرد و مردم از طریق راههای دیگر مثل تماس تلفنی در جریان جزئیات آن روز قرار گرفتند.
فرمانده اسبق سپاه استان های یزد و هرمزگان در ادامه به تکذیب یک گزاره پرداخت و گفت: اینکه برخی می گویند "حضور و فعالیت ساواک صرفا در تهران بود و در دیگر شهرهای کشور اقدام خاصی توسط این نهاد امنیتی اجرا نمی شد" جمله کاملا غلطی است؛ ساواک در همه مراکز استانها و شهرهای بزرگی که حتی مرکز استان هم نبودند به شدت فعال بود؛ تنها تفاوت موجود در این نکته بود که افراد ذی نفوذ یا رهبران اعتراضات مردمی، بعد از دستگیری در شهرستان، برای شکنجه یا اعتراف گیری، عموما به تهران منتقل می شدند.
جوکار همچنین گفت: به عنوان یک یزدی جا دارد که بگویم مردم یزد قدر خدمات و مجاهدت های مخلصانه شهید آیت الله صدوقی را می دانند؛ ایشان از جمله افرادی بود که اعتراض های انقلابیون در جنوب شرق کشور را هدایت و رهبری می کرد؛ با توجه به نفوذ فراوان ایشان در دل مردم یزد، ساواک و نیروهای مزدور رژیم ستمشاهی نتوانستند با او برخورد حذفی داشته باشند.
عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در پایان گفت: کشور ما با ورود حضرت امام (ره) به میهن یکپارچه نور شد و این نور و معرفت و بصیرت انقلابی بود که توانست ظرف 10 روز، انقلاب اسلامی مردم ایران را به پیروزی برساند؛ عبور از رژیم گذشته به این سادگی ها نبود که عده ای امروز فکر می کنند، امام (ره) با قدرتی الهی به پیش رفت و طاغوت زمانه را کنار زد.
وضعیت اقلیت های دینی قبل و بعد از انقلاب اسلامی/ کشیش ارمنی: به فرمان امام خمینی (ره) بر علیه طاغوت به پا خاستیم
"مسروپ راتوسیان" کشیش کلیسای گریگور تهران در گفت و گو با خبرنگار میزان، با اشاره به اینکه یوم الله 22 بهمن هر ساله با یکی از ایام مقدس مسیحیان مصادف می شود، بیان داشت: یکی از این ایام سرکیس مقدس و دیگری وارتان مقدس است که امسال یوم الله 22 بهمن با سرکیس مقدس مصادف شده است.
کشیش کلیسای گریگور با بیان اینکه انقلاب ایران در سال 57 مصادف با وارتان مقدس بود اظهار داشت: همانطور که این دو مقدس مسیحی با طاغوت زمان خودشان جنگیدند و پیروز شدند، مبارزات امام خمینی (ره) با طاغوت زمان نیز در این تاریخ به پیروزی رسید و ایشان ثابت کردند که برای هر فرعونی موسی ایی وجود دارد.
مسروپ راتوسیان با اشاره به نقش جامعه مسیحیت ایران در سرنگونی طاغوت پهلوی بیان داشت: من در آن زمان سرباز وظیفه بودم و در پادگان لشکرک بودم و زمانی که امام خمینی (ره) دستور دادند سربازها باید پادگان ها را رها کنند من هم پادگان را رها کردم ودر کنار سایر ملت غیور ایران وارد مبارزه با طاغوت شدم.
وی ادامه داد: زمان پهلوی دوران الحاد بود و مردم در گناهان مختلف غوطه ور بودند و ما از دیدن این وضعیت رنج می بردیم.
وی در پایان خاطر نشان کرد: در دوران پهلوی مسیحیان برای برگزاری جشن های وارتان مقدس که بر علیه پادشاه ساسانی بود با مشکل مواجه بودند وبعضا برخی از ارامنه زندانی می شدند، اما در دوره جمهوری اسلامی ما این جشن ها را به راحتی برگزار می کنیم.
گفتنی است در حاشیه این گفتگو مسئول روابط عمومی شورای خلیفه گری ارامنه تهران به برخی از حمایت ها و پشتیبانی های جمهوری اسلامی و نهادهای فرهنگی کشور برای سهولت برگزاری مراسم های ارامنه اشاره کرد و گفت: ما فرصت های بزرگی برای برگزاری مراسمات خود داریم وبرای برگزاری هر یک از مراسمات مذهبی وآیینی در داخل ایران بستر لازم از سوی نهادهای مربوطه برای ما فراهم می شود.
"آترین بابائیانس" بیان داشت: به تناسب برنامه هایی که داریم نهادهای مربوطه مانند سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی و نیروی انتظامی برای ما هماهنگی های لازم را به عمل می آورند تا ما برنامه های دینی، آیینی ، فرهنگی و یا ورزشی خود را به طور آزادانه برگزار کنیم.
گفتنی است، بسترسازی جمهوری اسلامی برای ابراز آزادانه عقاید واندیشه های توحیدی که درایران جزو اقلیت ها هستند تنها به مسیحیت ختم نمی شود و ادیان دیگر همانند: آشوری، زرتشتی ویهودیت در سطح کشور دارای عبادتگاه های مخصوص خود هستند و برای سایرفعالیت ها هم از بستر مناسب برخوردارند.
به طور مثال آشوریان که از اقوام کهن ایرانی هستند و قدمت آنها به دوران باستان بر می گردد واکنون با گذرزمان جزو اقلیتها قرارگرفته اند، علی رغم این وضعیت هیچ گونه مشکلی برای برگزاری مراسمات دینی و آیینی خود ندارند.
عضو هیئت مدیره انجمن آشوریان تهران در رابطه با شرایط برگزاری مراسمات دینی و آیینی آشوریان در ایران در گفت گو با خبرنگار میزان گفت: تمام مراسمات دینی، اجتماعی و فرهنگی ما به راحتی برگزار می شود واز نظام جمهوری اسلامی برای این بسترسازی تشکر می کنیم که این شرایط را برای ما فراهم می کنند.
"آربلا زایا" با بیان اینکه ما همیشه به عنوان یک ایرانی به دلیل داشتن این شرایط افتخار می کنیم، اظهار داشت: ما می توانیم به صورت سربلند در ایران زندگی کنیم ودر کمال آرامش خاطر مراسمات خود را برگزار کنیم.
وی با اشاره به اینکه برگزاری مراسمات ما به غیر از چند کشور درهمه جای دنیا همانند ایران به آسانی برگزار می شود، خاطر نشان کرد: در کلیساهایی که داریم جشن ها و اعیاد خود را بدون دغدغه و بدون بروز هیچ مشکلی برگزارمی کنیم ودر کنار این اقدامات جمهوری اسلامی هم ازما حمایت می کند.
ابریشمچی در زندان اوین با من خیلی رفیق شده بود
حجت الاسلام والمسلمین حسین ابراهیمی عضو جامعه روحانیت مبارز در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان، در خصوص سوابق فعالیتهای انقلابی اش گفت: حضور من در جریان های مبارزاتی انقلاب اسلامی، از آغاز نهضت حضرت امام خمینی (ره) در سال 1342 بود؛ آن موقع من در حوزه علمیه بیرجند بودم و سن و سالم هم کم بود؛ هر زمانیکه پیام ها و بیانیه های حضرت امام (ره) به دستمان می رسید، ما طلبه ها جمع می شدیم و دعای توسل می خواندیم؛ بعد از مدتی از بیرجند به مشهد آمدیم؛ گروهی تقریبا 60 نفره در مشهد بودیم که بعد از دستگیری و زندانی کردن امام (ره) در مسجد گوهرشاد، برای آزادی امام (ره) بعد از نماز مغرب و عشاء دعای توسل می خواندیم؛ هر شب بین 7 تا 8 نفر از بچه های ما به دلیل همین خواندن دعای توسل برای آزادی امام (ره) دستگیر و زندانی می شدند؛ بعد از دستگیری طلبه ها، دوباره به حوزه می رفتیم و طلبه های انقلابی را پیدا و آنها را به جمع خودمان اضافه می کردیم؛ وضعیتمان به گونه ای بود که علی رغم همه دستگیریها، تعدادمان کم نمی شد.
وی افزود: در مشهد، ایرانشهر، کاشمر و گناباد به منبر می رفتم و در خطابه هایم از ظلم های رژیم شاه به مردم صحبت می کردم؛ یک بار بعد از یکی از سخنرانی هایم در گناباد که اتفاقا همزمان با ایام عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بود، یکی از دوستانم که در شهربانی بود به من زنگ زد و گفت که "ماموران به دنبالت هستند، فرار کن"؛ من هم آن موقع به همراه خانواده ام به مشهد و بعد از آن به قم و تهران رفتم.
حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی در ادامه به ذکر چرایی دستگیری اش در تهران پرداخت و عنوان کرد: من در تهران مسجد امام حسن مجتبی (ع) را در اتوبان شهید محلاتی بنا کردم که بعد از آن بسیاری از تظاهرات و راهپیمایی ها را از آنجا طرح ریزی می شد؛ سرانجام ماموران ساواک یک بار من را گرفتند و با ماشین خودم، من را به زندان بردند؛ مجموعا سه ماه در زندان بودم و در نهایت راهپیمایی ها و فشارهای مردمی سبب شد در آستانه انقلاب بسیاری از زندانیان سیاسی از جمله من آزاد شوند؛ وقتیکه از زندان بیرون آمدم به دلیل اینکه ساواک همچنان به دنبال من بود، نمی توانستم در خانه بمانم؛ شب ها را در خانه اقوام به صبح می رساندم.
این عضو جامعه روحانیت مبارز ادامه داد: در مجموع سه ماهی که در زندان اوین بودم، دو نوع شکنجه می شدم؛ یک نوع این بود که هر روز از صبح تا بعد از ظهر من را به اتاق بازجویی می بردند و درحالیکه بر روی سرم کاپشن می انداختند و روی یک صندلی می نشاندنم، بازجویی ام می کردند؛ این بازجویی ها به مدت 70 روز متوالی طول کشید.
وی افزود: نوع دیگر شکنجه در زندان اوین به این شکل بود که من همراه یکی از زندانیان، در سلولی انفرادی قرار داشتیم و باید برای قضای حاجت، از کاسه تولت درون اتاق انفرادی استفاده می کردیم؛ هیچ حائلی هم در آن اتاق نبود؛ وضعیت بسیار بد و نامناسبی بود؛ ما مجبور بودیم که در حضور یکدیگر قضای حاجت کنیم؛ ناچارا باید یک نفر رویش را برمی گرداند تا نفر دیگر قضای حاجت کند.
حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی همچنین در خصوص فعالیت گروهک منافقین در زندان اوین نیز گفت: در بند 4 زندان اوین رژیم ستمشاهی، بحث های داغ سیاسی و اجتماعی میان اعضای گروهها و جناح های مختلف فکری همواره برقرار بود؛ آن زمان منافقین چندان مخالفت خود را با نهضتی که در جریان بود اعلام نمی کردند؛ خود مذهبی ها هم به خاطر اصل "نهضت" با اعضای جریانهای مختلف صحبت می کردند و حرفهای آنان را هم می شنیدند؛ نفاق منافقین در زندان پنهان بود؛ آنها سعی می کردند به نحوی وانمود کنند که اصل نهضت را قبول دارند؛ حتی "ابریشمچی" که از سرکردگان منافقین بود، با من خیلی رفیق شده بود؛ او به نحوی از هویت خانوادگی فقیر و اصیل خود می گفت که برخی ها تحت تاثیر قرار می گرفتند؛ ظواهر مسائل اسلامی را در زندان رعایت می کردند؛ ابریشمچی حتی بعد از مدت زندانش نیز به گونه ای حفظ ظاهر کرده بود که حتی خود را به عنوان کاندیدای پست ریاست جمهوری معرفی کرد؛ در زندان تشخیص شناختن این افراد سخت بود؛ آنها به مرور و بعد از عدم دستیابی به اهداف شوم گروهک خود، استحاله شده و از قطار انقلاب فاصله گرفتند و مرتکب جنایتهای فراوانی شدند.
این عضو جامعه روحانیت مبارز در پایان به ذکر خاطره ای از روز ورود امام خمینی (ره) به کشور پرداخت و گفت: در روز 12 بهمن 1357 که امام خمینی (ره) به ایران بازگشتند، مسئولان تشریفات مراسم یک مینی بوس را در اختیار من گذاشته بودند و من مسئولیت تامین امنیت میدان آزادی تا میدان انقلاب را بر عهده گرفته بودم؛ مدام در آن مسیر در حال رفت و آمد بودم و با بلندگو به مردم می گفتم که آرامششان را حفظ و راه را برای ماشین حامل امام (ره) باز کنند؛ وقتیکه حضرت امام (ره) تشریف آوردند من به همراه دو طلبه دیگر (که بعدا یکی از آنها به شهادت رسید و نفر دیگر نیز امروز یکی از وعاظ برجسته تهران است) بر روی سقف مینی بوس ایستاده بودیم؛ هنگامیکه ماشین حامل به نزدیک ما رسید عشق و علاقه مردم به امامشان موجب شد که برای دیدن ایشان به روی سقف مینی بوس بیایند و اینچنین شد که سقف مینی بوس افتاد.
دیدار 19 بهمن همافران با امام راحل، تمام آرزوها و امیدهای رژیم برای تکیه به ارتش را از بین برد
امیر شاهین تقی خانی سخنگوی ارتش در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان، با اشاره به نقش ارتش در تسریع روند پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اظهار کرد: امام خمینی (ره) نسبت به ارتش و جایگاه آن نگاه بسیار عمیقی داشتند؛ اگر به نوع پیام های امام راحل در زمان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دقت کنیم، متوجه می شویم که ایشان به پیوستن ارتش به بدنه مردم و تسریع روند پیروزی انقلاب، بسیار امیدوار بودند.
وی افزود: با این نگاه امام راحل به ارتش و همچنین با در نظرگرفتن وجود عناصر مذهبی در بدنه ارتش، زمینه همراهی این نهاد نظامی با مردم انقلابی ایران از همان ابتدای نهضت وجود داشت؛ ارتباطات با واسطه فرماندهان رده میانی ارتش با امام راحل، این زمینه را بیش از پیش تقویت کرد؛ شهید نامجو، شهید صیاد شیرازی و سپهبد قرنی از جمله افرادی بودند که در پیوستن ارتش به مردم، نقش خود را بسیار موثر ایفا کردند.
امیر تقی خانی با بیان اینکه 19 بهمن 1357 و دیدار همافران نیروی هوایی با بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در قم، کار رژیم پهلوی را یکسره کرد، خاطرنشان کرد: آن بیعت تاریخی تمام آرزوها و امیدهای رژیم برای تکیه به ارتش را از بین برد؛ آنچه در روز 19 بهمن اتفاق افتاد، ثمره آمادگی بدنه ارتش و پیوند آن با انقلاب بود؛ این پیوند در تسریع پیروزی انقلاب اسلامی بسیار موثر بود.
بیش از 98 درصد ارتش، کاملا با انقلاب همراه و گوش به فرمان امام خمینی (ره) بودند
امیر محمد حسن نامی در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان، با اشاره به گذراندن دوره های نظامی اش در زمان قبل پیروزی انقلاب اسلامی اظهار کرد: به دلیل حضورم در آن مقطع، به خوبی به خاطر دارم که بیش از 98 درصد ارتش، کاملا با انقلاب همراه و گوش به فرمان امام خمینی (ره) بود.
وی افزود: حتی سران ارتش به نوعی از امام راحل پیروی داشتند اما شاید این پیروی را نشان نمی دادند؛ اگر همراهی ها و همدلی های ارتش نبود، نمی توان گفت که انقلاب به پیروزی نمی رسید بلکه شاید بتوان گفت این پیروزی اندکی به تاخیر می افتاد.
امیر نامی با بیان اینکه مردم تصمیم شان را گرفته بودند که انقلاب اسلامی را به پیروزی برسانند و جمهوری اسلامی برگرفته از اسلام ناب محمد (ص) را انتخاب کنند عنوان کرد: انقلاب اسلامی ایران به دلیل تبعیت اقشار مختلف مردم و دستگاههای مختلف از جمله از ارتش از امام خمینی (ره)، در سطح جهانی بی نظیر بود.
این امیر ارتش در ادامه گفت: 8 سال دفاع مقدس ملت ایران، انقلاب اسلامی را برای 800 سال بیمه کرد و روش چگونگی برخورد با ناملایمات و تهاجمات خارجی به ویژه از سوی صهیونیسم بین الملل را ارائه داد.
وی افزود: زمانیکه در روز 12 فروردین امام به ایران برگشت، از زمانی که پا از هواپیما بیرون گذاشت، حفاظت مسیر و اداره امور در اختیار ارتش بود؛ وقتی حضرت امام (ره) از فرودگاه خارج و سوار خودرو شدند، سیل جمعیت اجازه حرکت ماشین را نمی داد؛ کاپوت ماشین فرورفته بود و مجبور به این شدند که امام را سوار هلی کوپتر کنند؛ آنقدر درک امام از علاقه مردم به خودش بالا بود که تشخیص می داد با وجود این ازدحام و شلوغی هیچ اتفاق ناگواری نخواهد افتاد؛ حتی در جمع همراهان امام، چهره هایی مانند آقای ناطق نوری و نیری بر سر اینکه امام سوار هلیکوپتر بشوند یا نه تردید داشتند، که امام خودشان اعلام کردند که من سوار هلیکوپتر می شوم.
امیر نامی در پایان خاطرنشان کرد: در هیچ کجای دنیا نمی بینیم نیرویی که از تخت و تاج سلطنت و حکومت دیگری حمایت می کرد، روزی اینگونه خود را خاضعانه و خاشعانه در اختیار انقلاب و هدایت های امام قرار دهد.
6 بار ساواک دستگیرم کرد/"بنیصدر لعنتی" در جریان دشمن قرار گرفته است/برخی نمایندگان مجلس ششم در دامن اسرائیل فعالیت میکنند
حجتالاسلام احمد سالک عضو جامعه روحانیت مبارز در گفت و گو با خبرنگار گروه سیاسی خبرنگارخبرگزاری میزان درباره نحوه وقوع انقلاب اسلامی ایران اظهار کرد: امام خمینی (ره) به پشتوانه اسلام و یاران مدافع این نهضت انقلاب اسلامی ایران را پایهگذاری کردند و راه و هدف خود را در این راستا به سرانجام رساندند.
وی افزود: اسلام در پیروزی انقلاب اسلامی ایران نقش مهم و تاثیرگذاری داشت و امام خمینی (ره) بر اساس آموزههای آن بنیان انقلاب را پایهگذاری کردند و محوریت انقلاب را بر این اساس قرار دادند.
عضو جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) محور اصلی وقوع انقلاب اسلامی ایران بودند تاکید کرد: ایشان 15 سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دو اقدام و رویکرد مهم را در سرلوحه کاری خود قرار دادند تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران را رقم بزنند.
نماینده مردم اصفهان در مجلس تصریح کرد: امام خمینی (ره) اسلام ناب را بدون خرافه به جهان معرفی کردند و در جهت افشاگری نسبت به جنایتهای ظالمان و دیکتاتورهای عالم مانند آمریکا و اسرائیل و مزدورانشان مثل رژیم شاهنشاهی وارد عمل شدند و توانستند نهال انقلاب را پرورش دهند.
سالک خاطرنشان کرد: پیروزی انقلاب اسلامی مرهون مبارزات علما، روحانیون، شخصیت ها و زنان و مردان ایرانی بود که در زیر سختترین شکنجه شاه از رهبری حمایت کردند.
وی افزود: امروز هم رمز موفقیت جمهوری اسلامی ایران حرکت پشت سر مقام معظم رهبری است و اطاعت از وی مهمترین دلیل وحدت امت و ملت ایران محسوب میشود که دیروز در جریان انقلاب توسط امام خمینی (ره) عملیاتی شد و امروز با رهبری و تدبیر رهبرانقلاب به وحدت امت اسلامی در ایران منجر شده است.
عضو جامعه روحانیت مبارز درباره نقش خود در فعالیتهای انقلابی تصریح کرد: بنده قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یک فعال سیاسی- مذهبی در جریان فعالیتهای انقلابی شرکت داشتم و 5 الی 6 بار هم توسط ساواک در شرایط مبارزاتی دستگیر شدم.
نماینده مردم اصفهان در مجلس تاکید کرد: ما سیلیهای سخت شکنجه را تحمل کردیم و امروز خوشحال هستیم که با وقوع انقلاب اسلامی ایران اسلام ناب در جهان رو به گسترش است.
سالک درباره اینکه چه کسانی در جریان انقلاب و وقوع از قطار انقلاب پیاده شدند اظهارکرد: در بالا و پایین شدن روزگار ماهیت و ظرفیت افراد مشخص میشود از این رو بدون شک در جریان انقلاب افراد و شخصیتهایی از بدنه انقلاب کنار کشیده و دل به کار دیگری دادند.
وی تصریح کرد: 38 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذرد و ما شاهدیم برخی از قطار انقلاب پیاده شدند که در قالب شخصیتهای مختلف بودند از این رو باید گفت این انقلاب ریزش و البته رویش های بسیاری داشته است اما مهم این است که با وحدت و انسجام به راه خود ادامه میدهد.
عضو جامعه روحانیت مبارز تاکید کرد: بنیصدر لعنتی یک وقتی آمد و در نظام جمهوری اسلامی ایران سمتی را بر عهده گرفت و یک وقتی هم مثل امروز در کنار جریان دشمن قرار گرفته است.
نماینده مردم اصفهان در مجلس تصریح کرد: عده زیادی در این مملکت سرسفره انقلاب بودند و هستند که البته برخی از آنها نیز کنار رفتند و به مانند برخی نمایندگان مجلس ششم در دامن اسرائیل و آمریکا علیه نظام و حتی خانوادههای خود فعالیت میکنند اما این مسئله روشن است که انقلاب مستحکم است و به راه خود ادامه میدهد و هر کسی بخواهد ضربهای بزند خودش نابود میشود.
سالک اظهار کرد: ما جریاناتی مثل فتنه 88 و 78 و جنگ تحمیلی را پشت سر گذاشتیم و انقلاب هر روز نسبت به گذشته با موفقیت به راه خود ادامه می دهد و خواهد داد زیرا به پشتوانه این مردم ما در بهترین شرایط و موقعیت قرار داریم.
ناگفته های فردی که همه جا به جز ترکیه همراه امام خمینی(ره) بود/ 2 دسته ای که از قطار انقلاب پیاده شدند
حجت الاسلام حمید روحانی رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در گفت و گو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان با تبریک فرا رسیدن سی و هشتمین سالگرد انقلاب اسلامی به ملت قهرمان پرور ایران و همه آزادیخواهان و آزادی اندیشان و رهبرمعظم انقلاب اسلامی اظهار کرد: درباره اینکه ریشههای انقلاب اسلامی چیست و نهضت انقلاب چگونه آغاز شده است باید نگاهی را به اوضاع آن روزگار ایران داشته باشیم.
وی افزود: در آن شرایط بسیار اسفبار رژیم شاهنشاهی نخستین مسئلهای که ملت ایران را رنج میداد قدرت و سلطه بیگانگان بر این کشور بود که به هر تجاوزی دست میزدند و منابع و درآمد ایران و ملت را به غارت میبردند و سرنوشت ملت دستخوش اغراض شوم آنها بود.
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی تصریح کرد: تجاوز حقوق بیگانگان به ملت ایران در زمان شاه برای آنها بسیار رنجآور بود و آنها تحمل اینکه بیگانگان اینگونه در کشورشان تاخت و تاز کنند و به عزت و استقلالشان آسیب سنگینی را بزنند نداشتند از این رو با پشتبانی از نهضت انقلاب وارد عمل شدند.
روحانی تاکید کرد: ملت ایران در مقابل آن جنایتکاران و غارتگرانی که دائما در حال ظلم و ستم به مردم بودند و میخواستند با خفت و ذلت و خاری با ملت ایران برخورد کنند واردعمل شدند.
وی با بیان اینکه شرایط دوران شاه به هیچ وجه قابل تحمل نبود گفت: اسنادی که موجود است نشان میدهد که در نهضت انقلاب و امام خمینی حتی نیروهای انتظامی و ارتش از شرایطی که در رژیم شاهنشاهی وجود ابراز نگرانی میکنند و براین باورند که شر بیگانگان چه زمانی از این کشور دفع میشود.
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی درباره اینکه چه کسانی از جریان انقلاب فاصله گرفتند اظهار کرد: در مورد کسانی که به انقلاب پشت کردند باید به این موضوع اشاره کنیم که نخستین کسانی که از انقلاب فاصله گرفتند ملیگراها بودند کسانی که بر این باور و اعتقاد بودند که ما بدون کمک و یاری آمریکا نمیتوانیم این کشور را اداره کنیم و خواستههای خودمان را به پیش ببریم.
روحانی تصریح کرد: ملیگراها کسانی بودند که به علت خودباختگی و اینکه بر آنها تلقین شده بود که ملتها هیچگاه نمیتوانند بر روی پایشان بایستند و باید وابسته شوند در شرایطی که مشاهده کردند امام خمینی(ره) و ملت انقلابی ایران دست رد به سینه بیگانگان زده و آنها را از کشور بیرون راندند برایشان قابل تحمل نبود از این رو جزاولین کسانی بودند که انقلاب را ترک کردند.
وی خاطرنشان کرد: دسته دومی که انقلاب اسلامی را ترک کردند کسانی بودند که نسبت به اسلام دید منفی داشتند و میگفتند اسلام نمیتواند جامعه را اداره کند، این دسته براین باور بودند که برای پیشبرد اهداف ملی باید از مکاتب وارداتی استفاده کرد.
روحانی گفت: این دسته از افراد به دلیل اینکه شناختی از اسلام نداشتند و به مکاتب بیگانگان خو گرفته بودند جز افرادی بودند که زود به انقلاب پشت کردند و در مقابل آن ایستادگی کردند و از قطار انقلاب پیاده شدند.
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی درباره نقش خود در انقلاب اسلامی اظهار کرد: بنده از روزی که امام خمینی (ره) نهضت انقلاب را از سال 42 شروع کرد با این جریان و امام خمینی(ره) همراه شدم و در این مسیر حضور داشتم.
وی با اشاره به اینکه بنده در همه مقاطع جز یکسالی که امام در ترکیه بودند ایشان را همراهی کردم تصریح کرد: در نجف، پاریس و نوفللوشاتو با امام خمینی(ره) همراه بودم و در زمان پیشرفت انقلاب همراه ایشان به ایران آمدم.
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی تاکید کرد: اقداماتی که بنده در زمان انقلاب انجام میدادم این بود که در مرحله نخست پیام امام و اندیشههای ایشان را در بین مردم تهیه، توزیع و تبیین میکردیم و سعی داشتیم با انتشار این بیانات در قالب نشریه، مقاله و کتاب اقدامات لازم را برای پیشبرد نهضت انقلاب انجام دهیم.
روحانی تاکید کرد: بنده ماهنامهای را در آغاز نهضت انقلاب به نام 15 خرداد در نجف منتشر میکردم که در آن اندیشههای امام خمینی(ره) پیرامون انقلاب اسلامی را تشریح و برای مردم تبیین میکردم تا ملت ایران نسبت به اندیشههای امام در مقابله با ظلم آگاهی پیدا کنند.
وی با اشاره به اینکه کتابهای متعددی را پیرامون نهضت انقلاب تالیف کردم تصریح کرد: بعد از انقلاب نیز بنده در زمینه مقابله با تحریفگری، دروغ پردازیها و توطئههایی که علیه انقلاب صورت میگرفت مقابله کرده و تا به امروز هم در مقابل این جریان ایستادگی کرده و اقدامات لازم را در این راستا انجام میدهم.
مردم و امام خمینی(ره) دو رکن اصلی انقلاب بودند/ مقام معظم رهبری نقش مهمی را در نهضت انقلاب ایفا کرد
آیتالله محسن مجتهد شبستری عضو مجلس خبرگان رهبری در گفت و گو با خبرنگار گروه سیاسیخبرگزاری میزان درباره نحوه وقوع انقلاب اسلامی ایران اظهار کرد: انقلاب اسلامی ایران با دو رکن اساسی رهبر و امت شکل گرفت و تا به امروز نیز در مسیر خود ادامه دارد.
وی افزود: رهبری امام خمینی (ره) و مردمی که متحد و مصمم بودند سبب شد تا انقلاب اسلامی درجهت مبارزه با رژیم شاهنشاهی در کشورمان پایهگذاری شود و در 22 بهمن سال 57 به نتیجه برسد.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه نهضت انقلاب در عرض 15 سال و از سال 42 شروع شد تاکید کرد: دو رکن رهبری امام خمینی (ره) و وحدت ملت ایران سبب شد که نهضت انقلاب از سال 42 روز به روز جلوتر رفته و شکوفاتر شود.
امام جمعه تبریز تاکید کرد: بعد از حوادث مختلفی مثل 19 دی در قم و 20 بهمن 56 در تبریز شاهد بودیم که دامنه جنایات شاه علیه مردم ایران بیشتر می شد و این درحالی بود که آگاهی مردم هم روز به روز درحال افزایش بود تا اینکه 12 بهمن سال 57 فرا رسید و امام خمینی (ره ) از تبعید به کشور آمدند و بعد از 10 روز اقامت در تهران این انقلاب در 22 بهمن 1357 به ثمر رسید.
آیتالله شبستری تصریح کرد: هم امام بزرگوار و هم ملت شریف ایران از جنایات و ظلم رژیم شاهنشاهی خسته شده بودند و دنبال آزادی بودند و با استبداد و استعمار مبارزه میکردند که به حمد خدا در این مسیر موفق شدند و توانستند در 22 بهمن 57 رژیم شاه را ساقط کنند و به سلطنت 2500 ساله پایان دهند.
وی با بیان اینکه دو رکن مردم و امام خمینی (ره) ارکان اساسی انقلاب بودند تصریح کرد: بنده در دوران انقلاب طلبهای بودم که تحصیلاتم در قم تمام شده بود و به تهران عزیمت کرده بودم و در تهران هم در منطقه 6 فعالیت خود را در قالب ساماندهی راهپیماییها و شرکت در این امر انجام میدادم.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: در دوران انقلاب با همفکرانی همچون شهید مطهری، شهید بهشتی، شهیدمفتح و آیتالله مهدوی کنی قدمهایی را برای انقلاب برداشتیم و بیانیه ایی را که از امام پخش میشد نشر و توزیع میکردیم و در تهیه و تنظیم بیانیههای جامع روحانیت مبارز نیز نقش داشتیم.
امام جمعه تبریز خاطرنشان کرد: بالاخره قدمهایی از سوی شخصیتها و افراد مختلف و ملت ایران در جریان انقلاب برداشته شد که ما هم در حد خودمان در وقوع انقلاب اقداماتی را انجام دادیم که امیدواریم که سبب خوشنودی و رضایت خداوند شده باشد.
آیتالله شبستری درباره نقش مقام معظم رهبری در وقوع انقلاب اسلامی ایران گفت: مقام معظم رهبری از یاران صدیق امام در اول انقلاب بودند و تبعیدها و شکنجههای بسیاری را در جریان انقلاب متحمل شدند.
وی با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری عضو شورای عالی انقلاب بودند تاکید کرد: ایشان از کسانی بودند که مسئولیتهای متعددی را در دوران انقلاب برعهده داشتند و یکی از پشتیبانان اصلی امام خمینی(ره) بود.
عضو مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد: مقام معظم رهبری از سال 42 در شهرهای مختلف از جمله مشهد مشغول فعالیتهای انقلابی بودند و نقش مهمی را در کنار امام و دیگر بزرگواران مثل آیتالله بهشتی، آیتالله مطهری،شهید مفتح و آیتالله طالقانی در انقلاب ایفا کردند که به هیچوجه نمیتوان آن را نادیده گرفت.
امام خمینی (ره) خطبه عقد من و همسرم را خواند و توصیه کرد که "با هم بسازید"
محمد کاظم انبارلویی سردبیر روزنامه رسالت و فعال رسانه ای کشورمان در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان، در خصوص برخی شبهه افکنی ها درمورد شعارها و خواسته های مردم قبل از به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی توضیحاتی را ارائه داد.
وی با بیان اینکه من به عنوان جوانی که در ایام پیروزی انقلاب اسلامی 22 سال داشتم، توانستم در اکثر قریب به اتفاق تظاهرات ها شرکت کنم، اظهار کرد: آن زمان شعار "استقلال، آزادی، حکومت اسلامی" جزو شعارهای اساسی ملت ما در راهپیمایی ها بود؛ این سه شعار هیچگاه به صورت تفکیک شده در تظاهرات ها سر داده نمی شد.
انبارلویی با بیان این نکته که منظور از"حکومت اسلامی" اجرای حدود اسلامی و احکام قرآنی بود، تاکید کرد: آنچه در ذهن مردم بود این بود که ما در سایه "آزادی و استقلال" نظامی را طراحی کنیم که در آن احکام خدا جاری باشد؛ امام خمینی (ره) از همین شعارهای کلیدی مردم، متوجه تقاضاها و خواست های مردم شد.
سردبیر روزنامه رسالت در همین زمینه گفت: امام خمینی (ره) پرچمدار استقلال کشور بود و از همان سال 1342 و در نطق مخالفت با لایحه نژادپرستانه کاپیتولاسیون، نشان داد که اولین کسی است که برای استقلال کشور سینه سپر کرده است؛ امام خمینی (ره) در برابر مظالم شاه ایستاد و خودش پرچمدار آزادی خواهی ملت ایران شد؛ امام خمینی (ره) بهترین کسی بودند که می توانستند دو مطالبه مردم یعنی "آزادی و استقلال" را رهبری و هدایت کنند.
انبارلویی در ادامه با بیان اینکه امام خمینی (ره) از آن جهت که یک حکیم الهی و فقیه و مرجع تقلید برجسته بودند، وظیفه ای بر عهدهشان بود و آن این بود که بیاید احکام خدا را در این سرزمین اجرا و عدالت را تا جایی که در توان دارد برقرار کند، تصریح کرد: امام خمینی (ره) می دانست که استقلال کشور و آزادی ملت، مستلزم اجرای احکام خدا در کشور است؛ اجرای احکام خدا بر پایه ایجاد یک نظام مردمی بود؛ اما این نظام مردمی با سایر نظام های برخاسته از رای مردم در سطح جهان تفاوت داشت؛ در نظام های کنونی جهان که حاصل اراده یک فرد یا یک حزب سیاسی هستند، برای اراده خداوند متعال جایگاهی دیده نشده است؛ لذا امام خمینی (ره) جمهوری اسلامی را از دل حکومت اسلامی که مردم بیان می کردند استخراج کردند؛ یعنی نظامی که هم متکی به پشتوانه مردم باشد و هم اسلام را اراده کرده باشد.
سردبیر روزنامه رسالت افزود: بر همین اساس اولین کاری که امام خمینی (ره) بعد از سقوط رژیم شاهنشاهی انجام دادند این بود که نام نظام را مشخص کنند و از "جمهوری اسلامی" سخن بگویند؛ مردم هم این نام و شیوه را پسندیدند و در رفراندوم فروردین سال 58 با رای 98.2 درصدی خود، به نظام جمهوری اسلامی رای دادند.
انبارلویی در همین رابطه خاطرنشان کرد: برای آنکه تلقیهای گوناگونی از واژه "جمهوری اسلامی" پیش نیاید، امام خمینی (ره) عبارت معروف "جمهوری اسلامی نه یک کلمه زیاد نه یک کلمه کم" را به کار بردند که با استقبال مردم انقلابی کشور روبرو شد.
سردبیر روزنامه رسالت در بخش دیگری از صحبت های خود، با بیان اینکه در 2 سال اخیر منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، از دست ساواک فراری بودم ، یادآور شد: آنها به منزل و محل کار من رفته بودند و پیگیر دستگیری و بازداشت من بودند که من به محض اطلاع از این موضوع، از دست آنها فرار کردم.
انبارلویی همچنین با بیان اینکه 2 بار موفق به ملاقات با امام خمینی (ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی شدم، گفت: نخستین بار بدین شکل بود که پس از برگزاری اولین کنگره حزب جمهوری اسلامی، به همراه جمعی از اعضای شورای مرکزی و دبیران استانی حزب جمهوری اسلامی در جلسه ای با امام خمینی (ره) شرکت کردیم؛ من هم در آن دیدار موفق شدم دست امام خمینی (ره) را ببوسم.
وی در پایان گفت: دومین بار در سال 1360 و برای خواندن خطبه عقد من و همسرم، به نزد امام خمینی (ره) در جماران رفتیم؛ ایشان بزرگواری کردند و علی رغم مشغله ای که داشتند این خطبه عقد را خواندند؛ توصیه امام خمینی (ره) به همه کسانی که برای آنها خطبه عقد می خواندند این بود که "با هم بسازید" ؛ به ما هم بعد از جاری کردن خطبه عقد، همین جمله را گفتند؛ مفهوم "بسازید" خیلی وسیع و گسترده بود؛ این جمله امام خمینی (ره) به من و همسرم هنوز در ذهن و قلب من جایگاه خاصی دارد.
نقش سرلشکر سلیمی در ارتباط ارتش با انقلاب/بررسی کامل دیدار همافران با امام خمینی (ره) در قم
سردار محمد علی آسودی مشاور نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان، در خصوص روز تاریخی 19 بهمن 1357 و بیعت همافران با امام خمینی (ره) اظهار کرد: ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که حماسه روز 19 بهمن 57 و دیدار همافران با امام خمینی (ره) یک مرتبه اتفاق نیفتاد؛ این دیدار پیش زمینه هایی داشت؛ بچه های نیروی هوایی در فرودگاه مهرآباد تهران هم به هنگام نشستن پرواز فرانسه به ایران نقش داشتند؛ بردن ماشین کنار پله هواپیما و سوار کردن امام خمینی (ره) بر ماشین و همچنین همراهی و محافظت از ایشان و برگزاری دیدارهای فردی و جمعی با امام خمینی (ره) پیش زمینه های دیدار 19 بهمن همافران با بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی بود؛ این همافران فرزندان همان مردم انقلابی و همراه امام خمینی (ره) بودند؛ آن دیدار به حق تاثیر شگرفی در روحیه مردم انقلابی داشت و ضربه سنگینی را به شاه و رژیم شاهنشاهی وارد ساخت.
وی افزود: نحوه رفتن همافران به دیدار با امام خمینی(ره) و بیعت با او در نوع خود جالب توجه است ؛ همافران، پس از دیدار با آیت الله طالقانی، تصمیم گرفتند تا صبح روز 19 بهمن در مدرسه علوی تهران لباس های خود را عوض کنند و در حضور امام خمینی (ره) به صف شوند تا به امام خمینی (ره) ادای احترام و اعلام بیعت کنند.
سردار آسودی ادامه داد: همافران لباس های نظامی خود را در ساک گذاشته بودند و به دلیل شرایطی که حاکم بود با لباس های معمولی و غیر نظامی تا محل دیدارشان با امام خمینی(ره) در قم رفتند و قبل از ورود به محل دیدار، لباس ها و کلاه های نظامی خود بر تن کردند؛ سلام نظامی و آرایش نظامی جمعی از همافران و افسران نیروی هوایی ارتش در 19 بهمن 57 پیام های بسیار مهمی داشت.
مشاور نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: عکس معروف آن دیدار هم توسط عبدالحسین پرتوی گرفته شد؛ پس از انتشار خبر، دولت بختیار آن را تکذیب و عکس را مونتاژ اعلام کرد و حکم دستگیری عکاس صادر شد؛ اما مساله حضور همافران در نزد امام خمینی (ره) از سوی ایشان تایید شد؛ حسین پرتوی، عکاس روزنامه کیهان که دیدار همافران با امام خمینی (ره) را در تاریخ ثبت کرد، درباره خاطره آن روز گفته است: یک روز قرار بود به نفع دولت مهندس بازرگان راهپیمایی شود و هر کدام از همکاران به طرفی رفتند. من مامور شدم به مدرسه علوی بروم و تا رسیدم، دیدم آنجا خلوت است و یک نفر از دفتر امور مطبوعات دستور خروج همه عکاسان را اعلام کرد و گفت که همه عکاس ها را از اینجا بیرون کنید. متوجه شدم که باید خبری باشد و دیدم درب کناری مدرسه باز شد و تعدادی افسر نیروی هوایی با لباس فرم وارد حیاط شدند. به من تاکید کردند که اجازه نداری عکس بگیری! گفتم که بگذارید بدون اینکه چهره ای از کسی معلوم باشد عکس بگیرم و گرنه اگر این سند نباشد چگونه می خواهید ثابت کنید که این جا چه گذشته است. بالاخره قبول کردند و مرا تحویل دو نظامی دادند تا اگر کسی رو به دوربین کرد این دو نگذارند که من عکس بگیرم؛ چون هنوز دولت بختیار سر کار بود، نگران بودند که شناسایی شوند و دولت مجازاتشان کند. عکس را گرفتم و تا خود روزنامه دویدم و عکس در صفحه اول روزنامه چاپ شد.
وی با بیان اینکه این دیدار در افزایش روحیه مردم تاثیر بسزایی داشت؛ برخلاف برخی از دروغ پردازی ها، امام خمینی(ره) به شدت موافق و مدافع حفظ ارتش بود عنوان کرد: آن دیدار باعث شد دربار و ساواک به گارد شاهنشاهی دستور بدهند که به همافران حمله کند ؛ این حمله در همان روز در خیابان پیروزی فعلی رخ می دهد؛ پس از آن مردم به حمایت از همافران به پا خواستند و همافران به مردم اسلحه دادند. می توان گفت که نقطه اتصال حقیقی و واقعی مردم و ارتش همین دیدار همافران با امام خمینی (ره) بود.
سردار آسودی تاکید کرد: قبل از پیروزی انقلاب، افسران متدین، جوان، انقلابی و مقلد امام خمینی (ره) که در ارتش بودند نقش زیادی در پیروزی انقلاب داشتند؛از سوی دیگر در حفظ ارتش بعد از پیروزی انقلاب، خود ارتشی ها بیشترین سهم را داشتند. اگر در آن مقطع ارتشیان ایران، "نظامی گری" را رها می کردند، دیگر ارتشی باقی نمی ماند.
وی یادآور شد: در آن مقطع سرلشکر سلیمی فرمانده سابق کل ارتش به همراه چند تن از افسران ارتش به واسطه پسر شهید مهدی عراقی فرصتی پیدا کردند تا در قم به دیدار با امام خمینی (ره) بروند و در خصوص نگهداری از مرزها توسط ارتش و حفظ انبارها و مهمات توسط ارتش، گزارش هایی را بیان کنند؛ همین دیدارها منجر به این شد که حضرت امام خمینی (ره) در دفاع از ارتش و مخالفت با انحلال آن، سخنان مقتدرانه ای را بر زبان بیاورند.
مشاور نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پایان گفت: افراد موثر در ارتش چه قبل از انقلاب و چه همزمان با رخدادهای انقلاب کم نبودند که شهید صیاد شیرازی و شهید کلاهدوز از جمله شاخص ترین آنها محسوب می شوند.
عکس العمل مردم به قطع تصاویر ورود امام خمینی (ره) به کشور از سوی تلویزیون چه بود؟
حجت الاسلام عبدالله حاجی صادقی جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسیخبرگزاری میزان، با اشاره به فعالیت ها و مبارزات انقلابی اش در سالهای دهه 50 گفت: هنگام پیروزی انقلاب اسلامی من 19 ساله بودم؛ در سال های 56 و 57 بنابر ضرورت زمان انقلاب، ما ماموریت پخش اطلاعیه و اعلامیه و حضور در تظاهرات ها و همچنین فعالیت تبلیغی در روستاها را بر عهده داشتیم.
وی افزود: در روز 12 بهمن و هنگام ورود امام خمینی (ره) به ایران، من هم جزو استقبال کنندگان ایشان بودم؛ در بهشت زهرا (س) هم حضور یافتم و به سخنان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی از نزدیک با دل و جان گوش می دادم؛ به خاطر دارم مردم تهران که به دلیل قطع مراسم پخش زنده ورود امام خمینی (ره) به میهن از سوی تلویزیون، خشمگین شده بودند، فوج فوج راهی خیابانهای تهران می شدند تا از نزدیک با امامشان دیدار کنند؛ یادآوری استقبال چند میلیونی آن روز مردم تهران از امام امت، هنوز هم شیرین و غرورآفرین است.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: در ایام دهه فجر سال 57، ما هر روز آمادگی رخ دادن یک اتفاق جدید را داشتیم؛ با آمدن امام خمینی (ره) به ایران، پیروزی انقلاب و همچنین سقوط رژیم شاهنشاهی را قطعی می دانستیم و این موضوع مثل روز برایمان روشن شده بود؛ اما خودمان هم شاید به سختی باور می کردیم که انقلاب می تواند در فاصله ده روز از بازگشت امام خمینی (ره) به ایران، به پیروزی نهایی برسد.
حجت الاسلام حاجی صادقی در ادامه با بیان اینکه "مرگ بر شاه" و "درود بر خمینی" پر تکرارترین شعارهای آن روزهای مردم انقلابی تهران بود به ذکر دلایل جدایی برخی از گروهک ها از کاروان انقلاب و نفاق آنها اشاره کرد و گفت: مشکل اصلی آن گروهک ها با انقلاب اسلامی بعد از پیروزی انقلاب نمایان شد؛ واقعیت آن بود که آنها تا قبل از پیروزی انقلاب، برای ساقط کردن رژیم شاهنشاهی تلاش می کردند؛ اما تلاش هایشان برای دستیابی به اهداف مورد نظر خودشان بود نه اهداف مردم؛ مشکل آنها از آنجایی با انقلاب شروع شد که آنها انقلاب را برای حکومت و ریاست می خواستند اما امام امت انقلاب را برای اسلام ناب محمدی (عج) می خواستند.
وی در همین رابطه گفت: وقتی صحبت سهم خواهی از انقلاب از سوی گروهک های مختلف نظیر منافقین پیش آمد، آنها دیگر نتوانستند خودشان را کنترل کنند؛ آنها اگر دنیامحور نبودند به این زودی مقابل انقلاب اسلامی قرار نمی گرفتند.
حجت الاسلام حاجی صادقی همچنین به طرح مساله جدیدی پرداخت و تصریح کرد: امروز عده ای می گویند انقلاب اسلامی به راحتی به دست آمده است؛ از این جمله دو نوع برداشت می توان داشت؛ این جمله می تواند به این معنا باشد که "خدا را شکر بیشتر از این خونی ریخته نشد و حرکت همگانی ملت بیشتر از یک سال و دو سه ماه طول نکشید"؛ از این منظر می توان گفت که انقلاب اسلامی مردم ایران نسبتا زود به پیروزی رسید و چون زود به پیروزی رسید بعضی ها نتوانستند عظمت و بزرگی و نقش آن در عالم را بفهمند.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: اما اگر از منظر دیگری به این جمله نگاه کنیم، باید بگوییم که انقلاب اسلامی در سالهای 56 و 57 شکل نگرفت؛ بلکه ریشه های انقلاب به سال های 41 و 42 و شهدای 15 خرداد برمی گردد؛ نباید سختی ها و فشارها و شکنجه های 15 ، 16 ساله حضرت امام خمینی (ره) و یاران ایشان را فراموش کنیم؛ انقلاب اسلامی با قیام یکپارچه مردم به رهبری امام خمینی (ره) آنچنا سرعت گرفت که دشمن نتوانست آن را متوقف کند.
وی ادامه داد: امروز انسان انقلابی در کنار وظایف خود، وظیفه دفاع از انقلاب اسلامی را هم بر عهده دارد؛ پس دغدغه امروز ما باید دفاع از انقلاب باشد.
حجت الاسلام حاجی صادقی ادامه داد: قم مرکز انقلابی بود که تولد جدید اسلام ناب محسوب میشود. در 19 دی طلاب حوزه علمیه و مردم قم با اهانت به امام خمینی(ره) خونشان به جوش آمد، بنابراین خشم انقلابی مردم که زیر خاکستر پنهان شده بود، ظهور پیدا کرد.
وی افزود: قیام 19 دی سرآغاز قیام ملت برای نابودی رژیم بود، بنابراین 19 دی را باید نقطه شروع قیام ملت به عنوان رکن اساسی تحقق حکومت دینی تلقی کرد و به دنبال آن قیامهای مختلف در همه کشور شکل گرفت و این هرگز فراموششدنی نیست.
حجت الاسلام حاجی صادقی گفت: آنچه از آن زمان برای امروز ما قابل توجه است، انگیزه دینی، حضور گسترده مردم و شجاعت و نهراسیدن آنها در برابر تهدیدات، فشارها و اذیت و آزارهای رژیم شاهنشاهی بود.
جانشین نماینده ولیفقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پایان با بیان اینکه دشمن میخواهد حضور مردم را در دفاع از انقلاب اسلامی کاهش دهد، گفت: این امر تنها با نفوذ فکری و سیاسی محقق میشود، نفوذ فکری یعنی سمتوسوی انقلاب و روحیه استکبارستیزی مردم را تضعیف کنند و نفوذ سیاسی به معنای تغییر محاسبات مسؤولان است.
پهلوی، راهپیمایی مردم را با هلی کوپتر رصد کرد و به دربار گفت: این که همه ملت بودند/ فرار از یک معرکه با لباس مبدل
حجت الاسلام سید رضا اکرمی رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان، با اشاره به ریشه ها و علل اصلی پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 گفت: "برای پیداکردن علل انقلاب باید به یک سال قبل از شروع نهضت در سال 42 بازگشت؛ در سال 1341 مخالفت مراجع و علمای قم با طرح انجمن های ایالتی و ولایتی که از سوی رژیم مطرح شده بود و در نهایت ملغی شد، جرقه ابتدایی وقوع انقلاب اسلامی بود؛ بعد از ملغی شدن طرح انجمن های ایالتی و ولایتی، محمد رضا پهلوی موضوع انقلاب سفید را مطرح کرد که این بار هم مراجع بزرگ و علمای قم با آن مخالفت کردند؛ پس از آن حادثه فیضیه قم و جنایت رژیم ستمشاهی رقم خورد که البته من در آن روز چوب خوردم و مصدوم شدم؛ سپس نوبت به 15 خرداد سال 1342 رسید که من در آن مقطع در قم نبودم؛ زندانی شدن امام (ره)، به شهادت رسیدن شهدای 15 خرداد و تصویب کاپیتولاسیون و اعتراضهای گسترده به آن و همچنین تبعید امام خمینی (ره) از کشور به عراق و فرانسه، از جمله پله های دیگری بود که ملت ایران برای رسیدن به انقلاب آنها را پیمود."
وی افزود: "در این میان فوت حاج آقا مصطفی خمینی (فرزند ارشد بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی) در نجف کبریتی به باروت انقلاب مردم ایران کشید؛ بعد از فوت ایشان مجالس بزرگداشت فراوانی با حضور اقشار انقلابی و سخنرانی خطبای معروف برگزار شد؛ در آن ایام انتشار مقاله توهین آمیز در روزنامه اطلاعات موجب قیام و تظاهرات 19 دی مردم سراسر کشور علی الخصوص مردم شهر مقدس قم شد؛ برگزاری مراسم های چهلم شهدای انقلاب در شهرهای تهران، تبریز، یزد، کازرون، جهرم و ... هم نقش مهمی در فراگیری شعارهای انقلابی مردم در سراسر کشور داشت."
حجت الاسلام اکرمی ادامه داد: "در روز تاسوعا و عاشورای حسینی سال 57، مردم تهران راهپیمایی وسیعی را از ابتدا تا انتهای خیابان انقلاب تهران برگزار کردند؛ خود محمدرضا پهلوی سوار بر هلی کوپتر دو سه بار از ابتدا تا انتهای خیابان انقلاب را برانداز کرد و وقتی که به کاخ رسید به نزدیکان درباری اش گفت "این جمعیت همان ارتجاع سیاهی بود که می گفتید؟ این که همه ملت بود"؛ بعد از آن مرتبا نخست وزیرها و دولت هایش را تغییر داد و در شرایطی که این تغییرات نتوانست رضایتمندی مردم را جلب کند، شاه مخلوع مجبور به فرار از کشور شد."
رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری در ادامه به ذکر خاطراتی از ممنوع المنبر شدن خود در سال های آغاز نهضت اسلامی اشاره کرد و گفت: "در سمنان و در منزل یک روحانی پدر شهید که الان از دنیا رفته است، واعظی به منبر رفت و در پایان جلسه به شاه دعا کرد؛ بعد از منبر به او گفتم " چه ضرورتی داشت که در منزل یک روحانی به شاه دعا کنی؟"، آن واعظ به من گفت "تو جوانی؛ نمی فهمی؛ حرص و جوش نخور؛ شیرت خشک می شه" ؛ آن جلسه تمام شد؛ بعد از ظهر از شهربانی سمنان به ما خبر دادند که اگر می خواهید در سمنان به منبر بروید، به شهربانی بیایید و در اینجا تعهد بدهید" ؛ با این تماس هم من تصمیم خودم را گرفتم و از سمنان به سمت تهران مراجعه کردم."
وی افزود: "در مورد دیگری در سال 57 منبر تندی علیه محمدرضا شاه رفتم؛ ساواک بلافاصله بعد از آن سخنرانی، قصد به دستگیری من کرد؛ من هم با تغییر لباس هایم و با ترک موتور شدن، از معرکه پیش آمده فرار کردم."
حجت الاسلام اکرمی یادآور شد: "در ماه مبارک رمضان سال 57 نیز در حوالی خیابان شکوفه تهران، در حالیکه بر روی منبر مشغول سخنرانی برای مردم بودم، به یکباره اعلام کردند که ساواک در راه مسجد است و قصد دستگیری من را دارد؛ من هم در آن لحظه به مردم که دستپاچه شده بودند، گفتم "آقایان، من را می خواهند بگیرند؛ شما را که نمی گیرند؛ پس نگران نباشید" ؛ بعد از به سرعت جلسه را تمام کرده و متفرق شدیم."
رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری ادامه داد: "در یکی از شب های احیاء ماه مبارک رمضان همان سال در مسجد مسلم ان عقیل مراسم احیا با سخنرانی من برگزار شد، بلافاصله بعد از پایان مراسم و درحالیکه جمعیت هنوز در مسجد حضور داشت، افراد ساواک برای دستگیری من وارد اقدام شده و داخل مسجد آمدند و البته باز هم من موفق به فرار شدم."
حجت الاسلام اکرمی در ادامه با بیان اینکه اینگونه موارد را در سال های قبل از انقلاب بسیار زیاد داشته ام ولی شانس زندان رفتن و شکنجه شدن را پیدا نکردم خاطرنشان کرد: "آن زمان از دست رژیم شاهنشاهی هر نوع آزار و شکنجه ای، "عبادت و ارزش" محسوب می شد؛ ما امروز در نظام جمهوری اسلامی ایران حق آگاه سازی داریم؛ اگر خلافی رخ می دهد برای اصلاح آن باید افشاگری کنیم؛ قبل از انقلاب یقینا توسط رژیم شاهنشاهی ضد اسلام و ضد قرآن عمل می شد؛ وقتیکه در سال 1341 سوگند به قرآن را از قسم حذف کرده بودند تکلیف همه با رژیم ستمشاهی مشخص شده بود."
روایت سخنگوی شورای نگهبان از وقوع انقلاب/ علل سرنگونی رژیم شاه از قول کدخدایی
عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در گفت و گو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان درباره وقوع انقلاب اسلامی ایران اظهار کرد: انقلاب اسلامی ما به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) انفجار نور بود و مقصود امام از این جمله این بود که ما در یک وضعیت ظلماتی، تیره و تاریک و مشحون از ظلم و ستم در رژیم ستم شاهی پهلوی گرفتار شده بودیم که با وقوع انقلاب از آن رهایی پیدا کردیم.
وی افزود: استکبار جهانی از طریق دست نشانده خود یعنی رژیم ستمشاهی ضمن اینکه منابع ما را غارت میکرد هرگونه ظلم و ستمی را هم که میخواست بر مردم ما روا میداشت به گونهای که شاهد بودیم جوانان، زنان و مردانی از کشور ما در سیاه چالهای رژیم طاغوت شکنجه و شهید شدند.
سخنگوی شورای نگهبان تاکیدکرد: طبیعتا ظلم و ستم رژیم ستمشاهی منجربه این شد که مردم اعتراض کنند و انقلاب رخ دهد.
کدخدایی تصریح کرد: علاوه بر این یکی از سیاستهای ظالمانهای که رژیم طاغوت در پیش گرفته بود حذف اسلام و احکام اسلامی بود و این در شرایطی در حال وقوع بود که مردم ما مسلمان، مومن و متدین بودند و حذف اسلام و احکام اسلامی را قبول نمیکردند.
وی خاطرنشان کرد: حذف اسلام از سوی رژیم شاه سبب شد تا مردم با رهبری هوشمندانه حضرت امام خمینی(ره) نهضت انقلاب را آغاز کنند هر چند امام خمینی(ره) از سالهای دور جریان انقلاب را آغاز کرده بود و به عنوان یک مرجع تقلید مردم را در راس اعتراضات و حرکتها علیه نظام ستمشاهی همراهی میکرد.
سخنگوی شورای نگهبان تاکید کرد: اگر چه وقوع انقلاب از زمان آغاز نهضت یعنی سال 1342 تا 22 بهمن 1357 طولانی شد اما رهبری الهی امام خمینی(ره) منجربه این شد که مردم هم بصیرت و آگاهی بیشتری پیدا کنند و هم تحت لوای شعارهای اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) اعتراضهای خود را سازماندهی کنند تا بتوانند در 22 بهمن سقوط نظام شاهنشاهی را رقم زده و شجره طیبه نظام جمهوری اسلامی ایران را تشکیل دهند.
کدخدایی درباره فعالیتهای خود در جریان انقلاب اظهارکرد: بنده در زمان انقلاب جوان بودم و سالهای پایانی دبیرستان را میگذراندم اما در توزیع کتابهای اسلامی و حرکتهای مردمی و تظاهرات و راهپیماییها علیه رژیم شاه حضور پیدا میکردم.
وی خاطرنشان کرد: حضور بنده در قبال دریای عظمت و احساساتی که در بین ملت پیرامون انقلاب و امام خمینی(ره) وجود داشت حضور ناچیزی بود اما تلاش کردم که حتی اگر شده اقدام کوچکی را در مسیرانجام دهم در فعالیتهای انقلابی مشارکت داشته باشم.
ملاقات با آیتالله خامنهای و آیتالله مکارم شیرازی در ایرانشهر و چابهار/ماجرای دستگیری پدر توسط نیروهای ساواک
سید محمد حسینی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی و فعال فرهنگی کشورمان، در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان، با بیان اینکه در جریان مبارزات انقلابی مردم علیه رژیم پهلوی، از اوایل دهه 50 که نوجوان بودم به تدریج در جریان فعالیت های سیاسی و مبارزاتی قرار گرفتم اظهار کرد: از سال 54 به بعد در قالب نمایشنامه های مذهبی همراه با دوستان، حرکت هایی را در سطح شهرستان رفسنجان و استان کرمان شروع کردیم؛ نمایشنامه هایی مثل "ابوذر"، "حر"، "حجر ابن عدی" و "سلحشوران علوی" را که جنبه مذهبی و سیاسی داشتند به روی صحنه بردیم که در تقویت روحیه انقلابی مردم نقش موثری داشت.
وی با بیان اینکه پس از شهادت حاج آقا مصطفی فرزند ارشد امام خمینی (ره) ، نام ایشان به صورت علنی در محافل و جلسه ها گفته می شد اظهار کرد: به عنوان مثال به یاد دارم که در مسجد امام (سقاخانه) رفسنجان ،مرحوم آقای فاکر بالای منبر صراحتا نام "امام خمینی (ره)" را بر زبان آورد که موجب وجد و نشاط مردم انقلابی شد؛ درحالیکه قبل از آن محدودیت های سخت و شدیدی در این زمینه وجود داشت.
حسینی ادامه داد: انتشار مقاله کذایی "ایران و استعمار سرخ و سیاه" در روزنامه اطلاعات با نام مستعار "رشیدی مطلق" که گستاخانه به امام اهانت کرده بود، خشم و غضب گسترده پیروان، مریدان و مقلدان امام خمینی (ره) را برانگیخت؛ در قم طلاب، روحانیون و مردم در اعتراض و محکومیت انتشار این مقاله موهن اجتماع و تظاهرات کردند که پاسخ آنها گلوله و آتش بود و در نتیجه چندین نفر به شهادت رسیدند؛ ما نیز در رفسنجان و در چهلمین روز قیام خونین 19 دی مردم قم، راهپیمایی و تظاهراتی را در اعتراض به جنایت رژیم پهلوی برگزار کردیم؛ شب قبل از راهپیمایی، همراه با چند نفر از دوستان، اعلامیه هایی را در سطح شهر رفسنجان و خانه های مردم توزیع و آنان را به حضور در راهپیمایی دعوت کردیم؛ در نوبت صبح این راهپیمایی که آقایان در آن حضور داشتند، از حوزه علمیه به سمت مسجد حاج شریف در جوار بازار، حرکت آغاز شد. آن موقع مردم آشنایی چندانی با برگزاری راهپیمایی نداشتند؛ به خاطر دارم که در شروع حرکت یک نفر صرفا قرآن می خواند و جمعیت گوش می دادند؛ به مسجدکه رسیدیم با درب بسته مواجه شدیم. معلوم بود که کارشهربانی بود! با هدایت روحانیون به سمت بازار رفتیم که با حمله ماموران مواجه شدیم؛ عده ای به عقب برگشتندکه موجب شد چند نفری زمین بخورند؛ به هر حال مردم را متفرق ساختند و بعضی از روحانیون مثل "حاج شیخ عباس پورمحمدی" را دستگیر و بعد هم ایشان و حجت الاسلام خراسانی را تبعید کردند؛ جالب اینکه بعد از ظهر آن روز هم بانوان رفسنجان در تظاهرات شرکت کردند؛ این راهپیمایی در آن مقطع در شرایطی برگزار شد که هنوز در برخی شهرها خبری از تظاهرات نبود.
چون سن و سال زیادی نداشتم ماموران نسبتا ملاحظهام را میکردند
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه مردم تبریز نیز در همان روز، در گرامیداشت شهدای 19 دی قم، راهپیمایی عظیمی را برگزار کردند که در نتیجه آن چندین نفر به خاک و خون کشیده شده و به شهادت رسیدند اظهار کرد: در چهلمین روز درگذشت شهدای تبریز، مردم یزد راهپیمایی بزرگی را در مخالفت با جنایت های رژیم برگزار کردند و باز هم در نتیجه این راهپیمایی چندین نفر به شهادت رسیدند؛ در راهپیمایی چهلم شهدای تبریز که ما در رفسنجان برگزار کردیم، بنده در حالیکه در آن زمان دانش آموز مقطع سوم دبیرستان بودم، به همراه بالغ بر 20 نفر دیگر دستگیر شدم؛ بعد از محاکمه چند روزی را در زندان به سر بردم و چون سن و سال زیادی نداشتم ماموران هم به نسبت ملاحظه می کردند اما در برخورد با دیگر بازداشت شدگان شدت عمل به خرج می دادند.
ماجرای دستگیری پدر توسط نیروهای ساواک
حسینی ادامه داد: چون اعضای خانواده ما مذهبی و انقلابی بودند، هر از چندی نوبت دستگیری یکی فرامی رسید؛ بعد از مدتی ماموران ساواک که شاهد تحرکات و جلسات در منزل ما بودند و کم و بیش خبردار شده بودند که اعلامیه، نوار سخنان امام حمینی (ره) و کتابها و عکسهای ممنوعه داریم، شبانه به خانه ما یورش آوردند و مرحوم پدر را دستگیر کردند و به همراه دیگر دستگیرشدگان، از رفسنجان به کرمان بردند؛ موج این دستگیری ها باعث شد که مردم رفسنجان به کرمان بروند و چند روزی متحصن شوند تا رژیم ناگزیر به آزادی زندانیان دربند شود.
ملاقات با آیتالله خامنهای و آیتالله مکارم شیرازی در ایرانشهر و چابهار
وی همچنین گفت: به خاطر دارم یکی از کارهای مثبت و مفیدی که در آن زمان انجام می دادیم این بود که به دیدار تبعیدشدگان در شهرهای مختلف کشور می رفتیم؛ به عنوان مثال به ایرانشهر در سیستان و بلوچستان رفتیم و با مقام معظم رهبری، آقای راشد یزدی و آقای محمدجواد حجتی کرمانی و در سراوان با حاج شیخ عباس پورمحمدی دیدار کردیم؛ در چابهار هم به دیدار آیت الله مکارم شیرازی رفتیم.
6 بهمن برای استقبال از امام خمینی (ره) به تهران آمدیم اما رژیم مانع انجام پرواز شد
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآور شد: زمانیکه خبردار شدیم قرار است امام خمینی (ره) بعد از سالها تبعید به کشور بازگردد، به اتفاق برادران به سمت تهران حرکت کردیم تا در روز 6 بهمن در تهران در مراسم استقبال تاریخی شرکت کنیم؛ البته رژیم مانع از پرواز امام خمینی (ره) به کشور در آن روز شد و متاسفانه نتوانستیم حضور امام (ره) را در آن مقطع درک کنیم؛ مردم در آن روز اجتماع بزرگی را در بهشت زهرا (س) ترتیب داده بودند و ما نیز همراه سایر مردم به آنجا رفتیم؛ یادم می آید در آن مراسم آیت الله بهشتی با لحنی شیوا و دلنشین سخنرانی کردند و مقام معظم رهبری قطعنامه اجتماع میلیونی مردم را خواندند؛ در واقع این مراسم اولتیماتوم به بختیار بود که تلاش مذبوحانه نکند! به علت ازدحام جمعیت نمی توانستیم چهره این دو بزرگوار (آیت الله بهشتی و مقام معظم رهبری) را ببینیم و صرفا قادر بودیم صدایشان را بشنویم؛ هنگامی که در حال خروج از بهشت زهرا (س) بودیم آقای هاشمی رفسنجانی را دیدیم، آن زمان به دلیل همشهری بودن ایشان را به عنوان "حاج شیخ اکبر" می شناختیم؛ برادر بزرگم از ایشان درخواست کرد که با خودرو ما به مرکز شهر برگردد؛ آقای هاشمی باخوش رویی پذیرفت و تا مدرسه رفاه که محل رفت و آمد سران انقلاب بود با ایشان همراهی کردیم؛ در مسیر فرصت را غنیمت شمرده و کنجکاوانه سوالاتی را درباره شورای انقلاب و آینده انقلاب، از ایشان پرسیدیم که ایشان نیز نکات قابل توجهی مطرح کردند.
حسینی افزود: دو روز دیگر در تهران ماندیم اما چون نمی دانستیم تا کی باید منتظر باشیم و جای درستی هم نداشتیم به شهرستان برگشتیم؛ سرانجام روز موعود فرا رسید و امام خمینی (ره) در اوج عزت و محبوبیت روز 12 بهمن به آغوش وطن و ملت مبارز ایران برگشت؛ حضور امام خمینی (ره) در تهران، شور و نشاط عجیب و غیرقابل وصفی را در میان مردم سراسر کشور ایجاد کرد. یادم می آید یکی از روحانیون رفسنجانی، برای اولین بار شعری را به شکل آواز درباره ورود امام خمینی (ره) به کشور خواند؛ شعری با مضمون "دیو چو بیرون رود فرشته درآید".
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در روز 22 بهمن نیز در مسیر کرمان به رفسنجان بودیم که صدای شهید محلاتی را از رادیو در حالیکه می گفت " این صدای انقلاب اسلامی ایران است"، شنیدیم و بسیار به وجد آمدیم؛ لحظه ای که هنوز شیرینی آن در کام نیروهای انقلاب است.
با پیروزی انقلاب، پایان نمایشنامه ما مشخص شد
حسینی در پایان یادآور شد: در آن ایام همراه با دوستان هنرورز نمایشنامه ای انقلابی را تمرین می کردیم که به دلیل مشخص نبودن پایان مبارزات مردمی، نمایشنامه ما هم به نوعی ناقص مانده بود؛ با به پیروزی رسیدن انقلاب، نمایشنامه ما هم کامل شد؛ آن نمایشنامه را در دبیرستان اقبال رفسنجان و بعد هم در پادگان 05 کرمان اجرا کردیم؛ آن هم در شرایطی که نگرانی هایی وجود داشت مبنی بر اینکه ممکن است معدودی از فرماندهان آن پادگان که هنوز با انقلاب همراه نبودند واکنش نشان دهند که البته به خیر گذشت؛ یاد باد آن روزگاران یاد باد!
مردی که نمیخواست "سخنگوی دولت و همسرش" دستگیر شوند
محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت در گفت و گو با خبرنگار گروه سیاسیخبرگزاری میزان، با ذکر خاطرهای از حضور خود در جریان وقوع انقلاب اسلامی اظهارکرد:خاطرهای که درذهن من از زمان انقلاب وجود دارد و هنوز هم آن را فراموش نمیکنم این است که یک روز تصمیم گرفتیم که با همسرم در راهپیمایی که از خیابان علم الهدی در شهرمان یعنی رشت شروع و به سمت میدان شهرداری صورت میگرفت حضور پیدا کنیم.
وی افزود: دوستان ما این برنامه راهپیمایی را علیه رژیم شاه ترتیب داده بودند و بنده نیز به دنبال همسرم رفتم تا در راهپیمایی شرکت کنم.
سخنگوی دولت تصریح کرد: زمانی که بنده به دنبال همسرم رفتم تا وی را برای حضور در راهپیمایی همراهی کنم مرد شریفی که دورادور خانواده ما را میشناخت جلوی ما را گرفت و تأکید داشت که همسرم را از حضور در راهپیمایی منع کنم.
معاون رئیسجمهور با اشاره به اینکه این مرد شریف آرایشگاه زنانه در محله ما داشت اما نوع تفکرش بسیار متفاوت بود گفت: این فرد از آنجایی که خانواده ما را میشناخت و همسر بنده نیز زن محجبهای بود اصرار میکرد که بنده همسرم را به منزل ببرم چون وی پوشش اسلامی داشت و ممکن بود برایش مشکلی پیش بیاید.
نوبخت تاکید کرد: این مرد تاکید داشت که من میدانم شما با هدف کمک به انقلاب وارد صحنه شدهاید و حتما ساواک شما را شناسایی میکند و بنده دلم نمیخواهد شما به دست ساواک دستگیر شوید.
سخنگوی دولت با بیان اینکه این فرد از سرخیرخواهی اصرار داشت که بنده از حضور همسرم در راهپیمایی علیه رژیم شاه حضور پیدا نکند برایم تعجب آور بود و هنوز پس از گذشت سالها اصرار آن فرد جلوی چشمانم تداعی میشود منتهی یک حرکت خودجوشی در شهرمان علیه رژیم شاه صورت گرفته بود و ما میخواستیم وارد راهپیمایی شویم اما این فرد جلوگیری میکرد.
سِرو مشروب در سفارتخانه شاهنشاهی ایران در ایتالیا/وقتی گفتم "من سفیر جدید ایران هستم" منتظر هر بَلایی بودم
قدیری ابیانه در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان، در خصوص دیدارهایش با امام خمینی (ره) در نوفل لوشاتو، چگونگی به دست گرفتن سفارت ایران در رُم بعد از پیروزی انقلاب و همچنین برخی از فسادهای رایج کارمندان سفارت ایران در ایتالیا در زمان حکومت شاهنشاهی، خاطراتی را بیان کرد؛ این خاطرات را در ادامه می خوانیم:
در سال 1352 هجری شمسی من دانشجوی معماری در فلورانس ایتالیا بودم و در 20 سالگی انجمن اسلامی دانشجویان را برای اولین بار در ایتالیا تاسیس کردم و مسئولیت آن را بر عهده گرفتم؛ با سفر حضرت امام (ره) به نوفل لوشاتو من 2 بار به آنجا و به دیدار ایشان رفتم؛ بار اول برای سه روز و بار دوم به مدت یک ماه؛ اما در نهایت تصمیم گرفتم به ایتالیا بازگردم و مبارزات را در آنجا ادامه بدهم؛ تصمیم بسیار سختی بود، چون دلم می خواست نوفل لوشاتو بمانم اما از طرفی هم احساس می کردم برای ساماندهی مبارزات باید به ایتالیا برگردم؛ بالاخره تکلیف را بر خواسته ی دلم ترجیح دادم و به ایتالیا بازگشتم و شبانه روز فعالیت کردم.
در حالیکه محل تحصیل من فلورانس بود اما پس از بازگشت از نوفل لوشاتو به شهر "رم" پایتخت ایتالیا رفتم؛ به خاطر دارم آنقدر فعالیت می کردم که حتی در یک مرتبه سه شبانه روز نخوابیدم.
هنگامی که حضرت امام (ره) در روز 12 فروردین به ایران تشریف بردند، درست است که شاه فرار کرده بود اما همچنان دولت و ارتش و ساواک و 60 هزار مستشار نظامی آمریکایی در کشور بود؛ به خودم می گفتم اگر خدای نکرده اتفاقی برای امام (ره) و انقلاب اسلامی بیفتد من هرگز خودم را نخواهم بخشید؛ تا اینکه حضرت امام (ره) مهندس بازرگان را منصوب کردند و به این ترتیب دولت قبلی همان مشروعیت نداشته ی خودش را هم از دست داد.
خیلی فکر کردم که الان من برای انقلاب باید چه کار کنم؛ در نهایت تصمیم گرفتم به سفارت ایران در ایتالیا مراجعه کنم؛ این اقدام بدون هماهنگی با کسی و براساس تصمیم خودم بود؛ فقط به یکی از دوستانم زنگ زدم و به او گفتم که بدان من تصمیم دارم به سفارت بروم و اگر برنگشتم بدان آنجا هستم؛ به سفارت ایران در ایتالیا مراجعه کردم، زنگ زدم، دربان ایتالیایی آمد؛ آن دربان ایتالیایی تنها می توانست موضوع را منتقل کند و اجازه تصمیم گیری و پاسخگویی نداشت؛ از پشت میله ها به آن دربان گفتم که می خواهم با آقای سفیر صحبت کنم؛ گفت وقت ملاقات دارید؟ گفتم خیر؛ رفت و بعد از چند دقیقه آمد و گفت شما که هستید و با آقای سفیر چه کار دارید؛ گفتم من نماینده دولت موقت انقلاب اسلامی هستم و آمدم سفارت را تحویل بگیرم؛ تعجب کرد؛ نگاهی به دور و اطراف من انداخت و کسی را ندید؛ خودم را بر هر اتفاقی آماده کرده بودم؛ چون می دانستم که ساواک در ساختمان سفارت مستقر است و ممکن است هر بلایی سر من بیاید؛ آن دربان به داخل سفارت رفت و برگشت و گفت که آقای سفیر نیست؛ گفتم به نفر دوم سفارت اطلاع بده؛ رفت و برگشت و گفت که نفر دوم هم نیست؛ گفتم به نفر سوم و هر کسی که هست اطلاع بده که نماینده دولت موقت انقلاب اسلامی آمده؛ دربان رو به من کرد و گفت "هیچکس در داخل سفارت نیست"؛ در حالیکه می دانستم در سفارت افرادی هستند، گفتم بسیار خُب، وقتیکه مسئولان سفارت برگشتند از طرف من بگویید که من به عنوان نماینده دولت موقت انقلاب اسلامی آمده ام، سفارت را آماده کنند تا بیایم و سفارت را تحویل بگیرم؛ با این صحبتهای خودم سعی کردم یک جنگ روانی به راه بیندازم.
به آن سمت خیابان رفتم تا به ایستگاه اتوبوس برسم و از محل سفارت دور شوم که یکباره دیدم یک ماشین پلیس از سمت دیگری از خیابان پیچید و جلوی من ایستاد؛ گفت "شما جلوی سفارت بودی" گفتم«بله»، گفت "کارتان چه بود و با چه کسی کار داشتید"، گفتم «من قدیری هستم نماینده دولت موقت انقلاب اسلامی ایران و آمدم سفارت را تحویل بگیریم».
پلیس که تعجب کرده بود، کارت شناسایی از من خواست؛ کارت دانشجویی همراهم بود و به او دادم؛ حدود نیم ساعتی طول کشید تا استعلامات مربوط را درباره کارت دانشجویی من بگیرد؛ متوجه شد که من یک دانشجو هستم و چون سروصدایی هم نکرده بودم کاری با من نداشت؛ من هم سعی کردم از فرصت استفاده کنم و شاه را با "موسولینی" مقایسه کنم و به نفع انقلاب تبلیغ کنم؛ بعد از نیم ساعت آن پلیس گفت می توانی بری.
بعدها فهمیدم با همان زنگ اول من به درب سفارت، سفیر گذاشت رفت و دیگر برنگشت؛ فردای آن روز که به سفارت مراجعه کرده بودم، ظاهرا «مامور رمز سفارت» به محل استقرار دانشجویان مراجعه کرده و گفته بود که من هم می خواهم به انقلاب بپیوندم؛ دانشجویان چپی او را «هو» کردند و بر خورد زشتی با او داشتند؛ شب همان روز، دوستم این ماجرا را برای من تعریف کرد؛ گفتم "اگر آن کارمند را دوباره دیدی حتما با او قرار بگذار و بگو که قدیری نماینده دولت موقت انقلاب اسلامی می خواهد او را ببیند و از کارتان استقبال کرده".
غروب یک روز در یک قهوه خانه دقیقا روبروی سفارت آمریکا، آن «مامور رمز سفارت» به همراه یک نفر دیگر سر قرار با ما آمد؛ آن فرد دیگر هم «مامور رمز سفارت» بود؛ "مامور رمز" کسانی هستند که پیام ها را به صورت رمز تبدیل می کنند و برخی پیام ها را به صورت رمز دریافت می کنند و در اختیار می گذارند؛ از آنها استقبال کردم و آفرین گفتم به کاری که می خواهند انجام بدهند؛ اطلاعاتی هم راجع به سفارت از آنها گرفتم و شماره تلفن شان را هم به من دادند و قرار شد که عنداللزوم با آنها تماس بگیرم.
مبارزات ما در ایتالیا به موازات مبارزات در تهران ادامه داشت تا اینکه 22 بمهن فرار رسید؛ قرار گذاشته بودیم که در روز 22 بهمن نشستی در قالب نشست انجمن اسلامی برگزار کنیم؛ می خواستیم تاریخی معین کنیم تا همه بچه های انجمن اسلامی از همه شهرهای ایتالیا در یک روز و یک مکان جمع شوند تا حمله کنیم و سفارت ایران در ایتالیا را آزاد کنیم؛ داشتم به سمت انجمن می رفتم که یکدفعه دیدم یک ایرانی داد می زند «رادیو آزاد شد... رادیو آزاد شد»؛ من در اتوبوس بودم و فریادهای آن ایرانی را می شنیدم؛ فورا از اتوبوس پیاده شدم و به سمت آن ایرانی رفتم و ماجرا را جویا شدم؛ گفت «5 دقیقه پیش رادیوی ایران را گوش می کردم و شنیدم که گفت اینجا رادیوی انقلاب اسلامی است»؛ گفتم دیگر چه گفت، گفت «رادیو اعلام کرد که ارتش رادیو و تلویزیون را محاصره کرده و می خواهد آن را پس بگیرد» تا این را شنیدم راه افتادم سمت سفارت؛ غروب شده بود و سفارت تعطیل بود؛ در حالیکه باران نم نم هم می بارید در زدم و این بار سرایدار ایرانی سفارت پشت درب دوم آمد؛ گفت بفرمائید، گفتم در را باز کن؛ پرسید شما؟ گفتم من رئیس جدید سفارت و نماینده دولت موقت انقلاب اسلامی هستم؛ گفت « من سرایدارم، نمی توانم در را باز کنم»؛ گفتم الان رئیس نمایندگی منم و باید در را باز کنی؛ گفت « من اجازه ندارم» گفتم «رادیو را گوش کردی؟ آن نظام دیگر نیست» باز هم گفت « من سرایدارم، حق ندارم در را باز کنم»؛ گفتم«خوب گوش کن که چه حرفی به تو می زنم؛ یا این در را باز می کنی و من این کار تو را به حساب همکاری با انقلاب اسلامی قلمداد می کنم و به کارت ادامه می دهی یا در را باز نمی کنی و فردا از اینجا اخراج خواهی شد»؛ کمی فکر کرد، بعد در را باز کرد و ما سفارت را گرفتیم.
سرایدار به کاردار سفارتخانه «پرویز زاهدی» پسر عمومی اردشیر زاهدی زنگ زد و گفت که جناب آقای قدیری رئیس جدید نمایندگی دولت موقت انقلاب اسلامی می خواهند با شما صحبت کنند؛ "الو" را گفتم، چاکرم و دستبوسم زاهدی را شنیدم؛ بعد از آن تلفن، من هم نماز مغرب و عشایم را در همان سفارتخانه خواندم.
فردای آن روز برنامه ریزی کردیم، کارمندان سفارت را به سالن کنفرانس سفارتخانه در زیرزمین بردیم، متنی را نوشتیم که حمایت از انقلاب اسلامی و امام (ره) و بازرگان بود و همه آن را امضا کردند؛ یکی از خبرنگاران خبرگزاری پارس (ایرنای فعلی) که آن زمان در ایتالیا بود این خبر را مخابره کرد و آن زمان در روزنامه های تهران به تاریخ 23 بهمن این خبر منتشر شد.
شب 23 بهمن هم یکی از دوستان ما عکسی از امام (ره) با مشت های گره کرده را بر روی یک پارچه نقاشی کرد و آن را به درب سفارت چسباندم؛ روی کاغذ هم نوشتم «سفارت جمهوری اسلامی ایران در رم» و آن را رو تابلوی «سفارت شاهنشاهی» چسباندم؛ حدود 10 روزی به این شکل سفارت را در رم اداره کردیم تا اینکه یک تلکس از تهران و از سمت وزارت خارجه به ما رسید؛ آن زمان آقای سنجابی وزیر خارجه بود و پیام داده بود که سفارتخانه را تحویل همان قبلی ها بدهید؛ ما تعجب کردیم؛ جمع تصمیم گرفت که به تلکسی که از ایران آمده عمل کنیم و سفارت را تحویل بدهیم و من هم اوایل اسفند 57 بعد از 5 سال تصمیم گرفتم به ایران بیایم؛ هنوز در خیابان ها سنگربندی بود؛ به وزارت خارجه رفتیم و می خواستیم بگوییم که این چه دستوری است که شما داده اید؛ در وزارت خارجه موفق شدیم با معاون مالی و اداری وزارت خارجه وقت ملاقات بگیریم، به همراه یکی از دوستان موضوع را برای او شرح دادیم؛ آن معاون گفت در هر صورت باید به دستور داده شده عمل شود؛ گفتم «آقا در آن سفارتخانه مشروب سرو می کنند»؛ (در آن زمان در ایتالیا برای خرید مشروبات الکلی، مالیات های سنگینی گرفته می شد اما دیپلماتها از پرداخت این مالیات معاف شده بودند؛ لذا یکی از منابع درآمدی کارکنان سفارت ایران در ایتالیا این بود که سفارش مشروب می دادند، علاوه بر مصرف شخصی خودشان، مابقی را به قیمت بالایی می فروختند که پول فروش این مشروبات شاید از دستمزد آنها هم بیشتر می شد) آن معاون وزارت خارجه برگشت و به ما گفت "این جزو ملزومات دیپلماسی است"؛ من و شخصی که با او به وزارت خارجه رفته بودیم با شنیدن این حرف، با حالت متعجب به همدیگر نگاه کردیم و با خودمان گفتیم «ببین پیش چه کسی آمده ایم»؛ تشکر کردیم و از وزارت خارجه بیرون آمدیم و رفتیم جاهای مختلفی این قضایا را گزارش کردیم.
محمد حسن قدیری ابیانه و سید احمد خمینی
بعد از دیدار با خانواده دوباره به ایتالیا بازگشتیم و بعد از انجام کارهای درسی ام، دوباره در تابستان به ایران آمدم. این بار آقای کمال خرازی معاون سیاسی وزارت خارجه بود؛ رفتم پیش آقای خرازی؛ با او در زمان دانشجویی در انگلیس آشنا شده بودم، به ایشان گزارش ماجراهای مربوط به سفارتخانه را دادم؛ به من گفت «خودت به ایتالیا برو» گفتم «آنجا چه کار کنم» گفت «خودت چه کاری دوست داری؟» گفتم «حوصله کار اقتصادی و تشریفاتی ندارم» گفت «حکمت را رایزن مطبوعاتی می زنیم؛ فقط زود برو»؛ وقتی از دفتر آقای کمال خرازی بیرون آمدم نمی دانستم رایزن مطبوعاتی یعنی چه؛ این را از مسئول دفتر آقای خرازی پرسیدم و او به من توضیحات لازم را داد؛ خیلی زود و ظرف 3 تا 4 هفته کارهای مربوط به پاسپورت ما انجام شد؛ ما مراسم عقد و عروسی در پیش داشتیم و مجبور شدیم به خاطر این حکم سریع و جمع و جور تنها یک مراسم عقد بگیریم؛ من به ایتالیا رفتم و رایزن مطبوعاتی شدم.
کپی شد