وضعیت کنونی به شکلی است که هم ایران و هم آمریکا واقعاً تمایل گستردهتر شدن جنگ را ندارند. بهرغم اینکه همچنان ریسک بسیار بالا است، هر دو طرف نمیخواهند این جنگ توسعه پیدا کند. من معتقدم که به دلیل میل و اراده دو طرف، ریسک گستردهتر شدن جنگ بسیار کم است. اما با اضافه شدن هر کشور جدیدی که درگیر این اتفاقات شود، گروههایی غیردولتی در هر یک از این کشورها وجود دارند که ممکن است به صورت خودجوش وارد میدان شوند.
به گزارش جماران؛ سید عدنان طباطبایی، مدیرعامل مرکز پژوهشهای کاربردی برای مشارکت با شرق در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت:
در ارزیابی این وضعیت احساس میکنم که هر چقدر شرایط به همین منوال پیش برود و گفتوگویی صورت نگیرد یا نوعی تنشزدایی رخ ندهد، احتمال بدتر شدن و خطرناکتر شدن اوضاع بسیار زیاد است و به همین دلیل تصور من این است که استمرار وضعیت موجود خطرناک است. از طرف دیگر رخدادهای سه چهار ماه گذشته نشان دادهاست که راههای زیادی برای جلوگیری از درگیری مستقیم بین ایران و آمریکا وجود دارد.
گروههای متنوعی که در محور مقاومت فعالیت میکنند، هرچند با ایران هماهنگی دارند اما با صلاحدید خودشان و مستقل عمل میکنند. همین استقلال نسبی این گروهها باعث میشود که ایران و آمریکا بتوانند توجیه کنند که نیازی به درگیری مستقیم وجود ندارد. ایرانیها میتوانند بگویند که این گروهها هستند که فشار را روی آمریکا افزایش میدهند و آمریکاییها هم میتوانند ادعا کنند که علیه گروههای نزدیک به ایران اقدام میکنند. واشنگتن و تهران این استدلال و منطق را اصطلاحاً «به افکار عمومی میفروشند» که جنگ مستقیم نیازی نیست اما فشار بر طرف مقابل حفظ شدهاست.
به همین ترتیب من تصور میکنم که این شرایط قابل استمرار است، اما هر چه زمان بیشتر پیش برود وضعیت خطرناکتر میشود. حوادثی که اخیراً در عراق رخ داد و در مرکز شهر بغداد، حملات پهپادی انجام میشود و رهبران گروههای شبهنظامی و فرماندهان حشدالشعبی هدف قرار میگیرند، احتمالاً با گذر زمان افزایش پیدا خواهند کرد.
وضعیت کنونی به شکلی است که هم ایران و هم آمریکا واقعاً تمایل گستردهتر شدن جنگ را ندارند. بهرغم اینکه همچنان ریسک بسیار بالا است، هر دو طرف نمیخواهند این جنگ توسعه پیدا کند. من معتقدم که به دلیل میل و اراده دو طرف، ریسک گستردهتر شدن جنگ بسیار کم است. اما با اضافه شدن هر کشور جدیدی که درگیر این اتفاقات شود، گروههایی غیردولتی در هر یک از این کشورها وجود دارند که ممکن است به صورت خودجوش وارد میدان شوند.
فهرست کشورهایی که به تدریج وارد این درگیری شدهاند، روزبهروز در حال گستردهتر شدن است. از ۷ اکتبر درگیریها از اسرائیل و مناطق فلسطینی شروع شد و به لبنان و سوریه کشید و بعد دیدیم که عراق، یمن، پاکستان، اردن و کل منطقه دریای سرخ وارد درگیری شدهاند. با افزایش تعداد این کشورها، بازیگران داخلی در این کشورها هم ممکن است فعالیتهایی را آغاز کنند که باعث گستردهتر شدن این جنگ شود. شکی نیست که آمریکا و ایران تمایلی به گستردهتر شدن جنگ ندارند و طبیعتاً تنها راهحل برای جلوگیری از گسترش جنگ، آتشبس در جنگ علیه غزه است. به اعتقاد من برای کاهش ریسک درگیری منطقهای، مسئله آتشبس در غزه باید در صدر دستور کارهای تمام گفتوگوهای بینالمللی و منطقهای قرار گیرد.
تنها راه برای جلوگیری قطعی از افزایش تنش و مستقیم شدن درگیری بین ایران و آمریکا این است که پیامهایی از طریق کشورهای ثالث مثل قطر، سوئیس، عراق و سلطنت عمان جابهجا شود و بین دو طرف اعتمادسازی شود تا از درگیری مستقیم جلوگیری شود.
مشکل اینجاست که هم ایران نسبت به آمریکا و هم آمریکا نسبت به ایران رویکرد بازدارندگی در پیش گرفتهاند و سیاست کلی این است که همواره احساس فشار، خطر و هشدار در طرف مقابل ایجاد کنند. باید راهکاری پیدا شود که هم تهران و واشنگتن بازدارندگیشان را از دست ندهند و هم جلوی درگیری مستقیم را بگیرند.