ایران در این شرایط بهشدت موضوعاتی مانند تشکیل دولت فراگیر، رعایت حقوق اقوام و اقلیتها، تأمین امنیت شیعیان و بازگرداندن حقابه ایران از رودخانه مرزی هیرمند توجه و آن را دنبال میکند و پاسخهای طالبان میتواند سنجش خوبی برای ادامهبخشی به این روابط باشد.
به گزارش جماران؛ قرن نو نوشت: تعامل ایران با طالبان حکایتی از پارادوکس «بدنامی و امتیازات» در آینده مبهم افغانستان است؛ شرایطی که تأکید جدی تهران بر مطالبات خود را میطلبد.
اخیراً عبدالباقی حقانی، سرپرست وزارت آموزش عالی طالبان در افغانستان طی دیدار با بهادر امینیان، سفیر ایران در کابل گفت که بهزودی هیئتی از این وزارتخانه به تهران سفر خواهد کرد.
هرچند که وی به زمان دقیق این دیدار اشاره نکرد، اما اضافه کرد که این هیئت به منظور ایجاد فرصتهای تحصیلی برای مهاجران افغان در ایران، تحکیم همکاریها میان دو کشور و بورسیههای تحصیلی به ایران سفر خواهد کرد.
اما انجام اینگونه سفرها در شرایط فعلی کشور، نشان میدهد که دولت سیزدهم، دو ماه پس از شکلگیری حکومت طالبان در افغانستان به شکل بسیار محتاطانه در حال تقویت روابط خود با این گروه است.
موقعیت سیاسی ایران و همسایگان
سال 98 بود که گزارشهایی درباره حضور چهرههای طالبان در تهران و رایزنیهای آنان با مقامات ایرانی منتشر شد. همچنین قبل از تشکیل حکومت رسمی طالبان محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق دیدارهایی را با مقامات طالبان برگزار کرده بود. در آن زمان چنین رویکردی از سوی کارشناسان و افکارِعمومی مورد انتقاد قرار گرفت.
اما ظریف در اینباره گفت: این گفتوگو اولاً به خاطر منافع ملی خودمان بوده و دوماً برای این بوده که آنها را متقاعد کنیم که به صلح فراگیر در افغانستان نیاز است و طالبان باید بخشی از این صلح باشند.
پس از آن در 16 شهریور طالبان رسماً از کابینه دولت جدید این کشور با نام امارت اسلامی افغانستان رونمایی کرد و با حذف جایگاه ریاستجمهوری، «ملا هبتالله آخوندزاده» به عنوان رهبر این کشور معرفی شد.
در 5 آبان ماه نیز وزرای خارجه ایران و پنج کشور دیگر همسایه افغانستان در نشست صلح و ثبات افغانستان در تهران الزامات همکاریهای رسمی با حکومت طالبان را برمبنای تشکیل دولت فراگیر در این کشور تشریح کردند. ابوالفضل عمویی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در اینباره گفت: اجلاس همسایگان افغانستان یک گام مهم در جهت همسانسازی نگاه کشورهای همسایه افغانستان به تحولات این کشور بود.
وی افزود: طالبان از برگزاری و بیانیه مشترک این اجلاس استقبال کرده و این موضوع نشاندهنده آن است که هیئت حاکمه کابل به مواضع کشورهای همسایه افغانستان توجه لازم را دارد.
اصلاح امور داخلی افغانستان و رعایت شرایط امنیت همسایگی، مطالبه ایران در بیانیه یازده بندی پایان این نشست بود. همچنین مقرر شد تا طالبان در نشست آینده همسایگان افغانستان دعوت شوند.
نقطه آغاز همکاری ایران و طالبان
به نظر میرسد که برنامه سیاست خارجی کشورمان دراینزمینه با سبک و سنگین کردن موضوعات غیرسیاسی و گفتوگو با مسئولیتهای ردههای پایین شکل میگیرد.
نخستین اقدامات دراینزمینه با سفر محمدصادق معتمدیان، استاندار خراسان رضوی به افغانستان شکل گرفت و بعد از آن نیز دیدارهایی ازجمله دیدارهای امینیان با وزرای کابینه حکومت امارت اسلامی انجام شد که در این دیدارها توافقات غیرسیاسی مطرح شد. اخیراً نیز وزارت خارجه هم از پیگیری مسئله حقابه این کشور از رود هیرمند در رایزنیها با طالبان خبر داده است که تمامی این موارد از آغاز محتاطانه ارتباطات دو طرف حکایت دارد.
تمرکز ایران و نقشههای آمریکا
ایران در این شرایط بهشدت موضوعاتی مانند تشکیل دولت فراگیر، رعایت حقوق اقوام و اقلیتها، تأمین امنیت شیعیان و بازگرداندن حقابه ایران از رودخانه مرزی هیرمند توجه و آن را دنبال میکند و پاسخهای طالبان میتواند سنجش خوبی برای ادامهبخشی به این روابط باشد.
ایران هنوز دولت طالبان را به رسمیت نشناخته، اما ازجمله کشورهایی است که تعامل و همکاری را با طالبان دارد. مسئولان سیاست خارجی کشورمان رابطه با افغانستان را ضروری دانسته و معتقدند که موضوعات مرتبطی مانند به رسمیت شناختن حکومت کنونی طالبان باید برپایه تأمین شدن یا تأمین نشدن منافع مادی و معنوی کشور، ارزیابی و تصمیمگیری شوند.
بااینحال همچنان انتقادات زیادی نسبت به تعامل ایران با طالبان در افکارِعمومی کشورمان وجود دارد و از منظر برخی تنها نقطه مشترک دو طرف مقابله با حضور آمریکا در منطقه است. منتقدین میگویند با توجه به اخبار منتشرشده، طالبان تاکنون نهتنها به وعدههای خود عمل نکردهاند، بلکه در تشکیل حکومت اسلامی نیز ناکام ماندند.
این گروه تأکید دارند که عملکرد طالبان باعث بدنامی اسلام شده و طالبان بیش از آنکه یک جریان مذهبی باشد، یک جریان قبیلهای و قومی بهشمار میرود که زندگی اقوام دیگر را در کنار خود تحمل نمیکنند.
مخالفان تعامل با طالبان میگویند: گروه طالبان از فرقههای تکفیری مختلف تشکیل و با حمایت آمریکا در افغانستان حاکم شده است. آمریکا تلاش دارد تا با استفاده از این گروه مسیر نفوذ اقتصادی چین و روسیه را به اروپا مسدود کند و مانع از به نتیجه رسیدن پیمان راهبردی امضاشده میان ایران و چین شود.
هشدار نسبت به خطر جدید داعش
دراینمیان، یکی از مسائل دیگری که با حاکم شدن طالبان در افغانستان مطرح میشود، فعالیت گروه تروریستی داعش در مجاورت مرزهای ایران است.
اوران بوتوبکوف، متخصص و پژوهشگر اسلام سیاسی در اینباره با اشاره به اینکه دیپلماسی عملگرایانه طالبان و خروج تدریجی از ایدئولوژی افراطی، داعش خراسان (ISK) را تقویت میکند، گفت: برقراری روابط گرم توسط دولت موقت طالبان با چین، روسیه و ازبکستان با واکنش منفی رسانههای افراطی اسلامگرا در ازبکستان و تاجیکستان همراه شده؛ زیرا آنها این سه را رژیم طاغوت میدانند. همچنین طالبان در دیدار با مقامات دولتی آسیای مرکزی و چین، متعهد شدند که از خاک افغانستان به عنوان پایگاه تروریستی استفاده نخواهد شد؛ تعهدی که بعید است موجب خوشحالی اسلامگرایان افراطی کهنهکار در آسیای میانه شود.
وی افزود: اکنون داعش خراسان در تلاش است تا صندلی خالی جهادی را برای شکار مهاجران آسیای میانه که بدون هدف خصمانه در افغانستان پس از آمریکا باقی ماندهاند، تصاحب کند.
ازسویدیگر، درحالحاضر به دلیل فقر شدید و نبودِ امنیت در افغانستان، جوانان افغان به سمت گروه داعش تمایل پیدا کرده و سربازگیری و قول پرداخت پول توسط داعش سرعت بسیار بالایی به خود گرفته، تا جایی که کارشناسان انتقال حدود چهار هزار داعشی از سوریه به افغانستان را نشاندهنده تصمیم واشنگتن برای تبدیل افغانستان به خطری طولانیمدت برای ایران و چین میدانند.
آینده مبهم افغانستان
در شرایط فعلی و پس از تسلط نسبی طالبان بر افغانستان مشخص نیست که آینده سیاسی این کشور چگونه خواهد شد، اما زاویه میان ایران و طالبان همچنان برقرار است.
حسن هانیزاده، کارشناس مسائل بینالملل، درباره موضع ایران گفت: دولت ایران یک رفتار کاملاً مناسب و مبتنیبر منافع ملی اتخاذ کرده است. شرایط طالبان برای تشکیل یک دولت فراگیر هنوز فراهم نشده و در نتیجه رفتار آنها نیز تاکنون بیانگر شفافیت لازم در زمینه مشارکت دادن همه اقشار سیاسی و طوایف مختلف افغانستان نبوده است.
وی افزود: تا زمانیکه طالبان به سوی تشکیل یک دولت فراگیر و حکومت ملی حرکت کند و در مرحله تشکیل یک امارت اسلامی بدون شرکت دادن سایر طوایف باقی بماند، طبیعی است که ایران با طالبان زاویه داشته باشد و آن را به رسمیت نشناسد. ایران در شرایط کنونی سعی میکند راههای دیپلماتیک را با طالبان حفظ کند تا حقوق خودش را ازجمله درباره حقابه هیرمند استیفا کند.
در این شرایط دوگانه رفتار و شیوه حکومتداری طالبان بعد از دوران تثبیت، بهویژه درباره شیعیان و موضوعات مورد انتظار ایران از اهمیت ویژهای برخوردار است. تحلیگران سیاسی معتقدند، عدول طالبان از مبانی ایدئولوژیک، ممکن است منجر به تقویت داعش و به خطر افتادن امنیت ایران شود.
دراینمیان ایران باید در مسائلی مانند سرکوب شیعیان و آب و اقدامات خلاف منافع ایران مقتدرانه رفتار کرده و آنها را غیرقابل مذاکره بداند.