پرسش مهم آن است که آیا زلزله مهمی در محدوده تهران رخ خواهد داد؟ وقتی زلزله‌های با بزرگای کمتر از ۵ در محدوده دماوند و ‌روی پهنه گسله مشا رخ می‌داد، سؤال می‌شد (و همچنان می‌شود) که اگر گسل مشا با زمین‌لرزه‌ای با بزرگای ۷ دچار گسیختگی شود، چه اثری بر شهر تهران خواهد داشت؟

به گزارش جماران،  مهدی زارع استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله در شرق نوشت: با زمین‌لرزه بامداد شنبه ۲۹ شهریور ۹۹ در جنوب‌ شرق فیروزکوه با بزرگای ۳، زنجیره زلزله‌های کوچک با بزرگای بیش از ۲.۵ رخ‌داده در پهنه گسل‌های مشا و فیروزکوه از ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ تا پایان شهریور به ۱۸۰ رخداد رسید.

این زمین‌لرزه‌های کوچک و پایش آنها از نظر بررسی احتمال رخداد زمین‌لرزه‌ای شدید در مرکز و جنوب البرز ارزش فراوانی دارند.

نگارنده در ماه‌های اخیر مشغول کار ‌روی لرزه‌خیزی البرز مرکزی در ۲۵ سال اخیر با بررسی حدود ۱۵ هزار زلزله ثبت‌شده در شبکه‌های محلی با بزرگای بیش از یک بوده است.

مردم شهر تهران دست‌کم دو بار در نیمه‌شب ۱۹ اردیبهشت ۹۹ با بزرگای ۵.۰ و ظهر هفتم خرداد ۹۹ با بزرگای ۴ لرزش زمین را حس کردند.

۲۲ تیر ۹۹ زلزله‌ای با بزرگای ۳.۶ در نزدیکی فیروزکوه و سپس یک‌سری زلزله در آن پهنه در فاصله صدکیلومتری تهران رخ داد که بزرگ‌ترین آنها با بزرگای ۴.۰ همان روز به وقوع پیوست. البته زلزله‌های با بزرگای ۴ یا کمتر اثر تخریبی خاصی ندارند و بسیاری از زلزله‌های با بزرگای کمتر از ۳ اگر نزدیک شهرهایی مانند تهران رخ ندهند، ثبت و گزارش هم نمی‌شوند؛ ولی زلزله‌هایی که در محدوده پیرامون تهران رخ می‌دهند، معمولا بیشتر ثبت و گزارش می‌شوند؛ چون ایستگاه‌های لرزه‌نگاری پیرامون تهران فراوان‌تر از نقاط دیگر کشور نصب شده‌اند و اخبار زلزله‌های کوچک آن نیز بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

معمولا هم پرسش مهم آن است که آیا زلزله مهمی در محدوده تهران رخ خواهد داد؟ وقتی زلزله‌های با بزرگای کمتر از ۵ در محدوده دماوند و ‌روی پهنه گسله مشا رخ می‌داد، سؤال می‌شد (و همچنان می‌شود) که اگر گسل مشا با زمین‌لرزه‌ای با بزرگای ۷ دچار گسیختگی شود، چه اثری بر شهر تهران خواهد داشت؟

کانون زلزله‌های دماوند در ۵۰‌کیلومتری شرق تهران قرار داشت و بر روی قطعه شرقی گسل مشا رخ دادند. قطعه گسله مرکزی مشا در مجاورت آن و از ناحیه لواسانات در فاصله حداقل ۱۴‌کیلومتری با شمالی‌ترین بخش‌های تهران، می‌گذرد. شهر تهران در فاصله حدود ۴۰ تا ۷۰ کیلومتری قطعه شرقی گسله مشا و ۱۴ تا ۴۰ کیلومتری قطعه مرکزی آن قرار گرفته است و حدود ۹۰ کیلومتر با انتهای غربی گسل فیروزکوه فاصله دارد. آیا این زمین‌لرزه‌های کوچک بر روی گسل‌های مشا و فیروزکوه‌ که به دنبال یکدیگر قرار گرفته و در جنوب‌غرب فیروزکوه با هم تلاقی دارند، می‌تواند موجب تحریک قطعه گسل مجاور (به صورت بازی دومینو) شوند؟

در صورت وجود سامانه مدون و منظم ثبت داده‌ها، بیشتر زلزله‌های بزرگ در فلات ایران می‌توانند با احتمال مناسب در بازه‌های زمانی میان‌مدت –بین دو ماه تا دو سال- پیش‌یابی شوند؛ ولی هنوز به‌ طور قطعی یا با احتمال عدم قطعیت کمتر از ۳۰ درصد نمی‌توان پیش‌بینی کرد؛ چون مشکلات زیادی از قبیل عدم شناخت دقیق پارامترهای مختلف گسلش و پیش‌بینی نحوه انتشار موج‌های زلزله مانع اجرای عملی پیش‌بینی دقیق زمانی و مکانی می‌شود. زمین‌لرزه ۱۱ فروردین ۱۳۸۵ «چالان‌چولان» بروجرد لرستان (با بزرگی ۶.۰) نیز از حدود دو هفته قبل با رخداد یک‌سری زمین‌لرزه‌ها از زلزله‌های با بزرگی ۴ به بالا همراه بوده است که موجب شد مردم در لرزه اصلی اکثرا در امان بمانند.

در این زمینه تجربه زلزله پنجم دی ۱۳۸۲ بم هم به کمک آمد و پیش‌لرزه‌های زلزله بم موجب شده بود تا مردم منطقه بروجرد با رخداد خردزمین‌لرزه‌ها (که بعدا معلوم شد پیش‌لرزه بوده‌اند) اقدامات محافظه‌کارانه برای حفظ خود از زلزله احتمالی پیش‌رو انجام دهند. گزارش‌های مشابهی از مشاهده چنین آنومایی‌های لرزه‌ای از ماه‌ها قبل به همراه تغییرات سطح آب زیرزمینی در زلزله ۱۲ می ‌۲۰۰۸ ونچوان چین با بزرگای ۷.۸ و همچنین تغییرات در سطح گاز رادون در زلزله ششم آوریل ۲۰۰۹ لاکویلا ایتالیا با بزرگای ۶.۳ و همچنین زلزله ۱۷ ژانویه ۱۹۹۵ کوبه ژاپن با بزرگای ۶.۸ وجود دارد که در آنها نشانه‌هایی از تغییرات طبیعی یادشده، قبل از رخداد زلزله اصلی گزارش شده است.

گزارش‌هایی از تغییر در سطح آب زیرزمینی در پهنه رومرکزی زلزله ٢٦ مرداد ١٣٩٣ مورموری ایلام و همچنین فراوانی عقرب‌ها در قبل و بعد از رخداد زمین‌لرزه در پهنه رومرکزی در منطقه زلزله‌زده وجود دارد که این موضوع می‌تواند نشانگر وجود پیش‌نشانگر تغییر سطح آب زیرزمینی در این زمین‌لرزه باشد که بیرون‌زدن و فراوانی عقرب‌ها نیز می‌تواند مرتبط با تغییر سطح آب زیرزمینی و مشخصا بالاآمدن سطح آب زیرزمینی در قبل و بعد از رخداد زمین‌لرزه در پهنه رومرکزی باشد. این‌گونه تغییرات محیطی به صورت منظم هنوز در ناحیه البرز و استان تهران پایش نمی‌شود؛ گرچه این امکان دست‌کم به صورت اولیه نزد سازمان‌های مختلف (مانند سازمان آب، سازمان انرژی اتمی و...) در ایران وجود دارد و زیرساخت ارتباطی امکانات ارتباطی از طریق وزارت ارتباطات در کشور فراهم است. 

مسئله اصلی به‌کارگیری این امکانات و ساماندهی و ارتقای آنها به شکل یک سامانه پایش برای پیش‌بینی و پیش‌یابی خطر زلزله است. آنچه از زلزله‌های رخ‌داده در منطقه البرز مرکزی به صورت اولیه و بر پایه داده‌های ۲۵ سال اخیر می‌توان دریافت، آن است که احتمال زمین‌لرزه شدید -با بزرگای ۶ به بالا- در محدوده زمانی دو سال آینده همچنان وجود دارد و براساس پایش رفتار لرزه‌خیزی در سال‌های اخیر می‌توان این احتمال را بیش از متوسط حد قابل انتظار ارزیابی کرد. سیکل‌های رخداد زمین‌لرزه‌های فراوان‌تر در بازه هر چهار تا شش سال بین آرامش نسبی و فراوانی نسبی در تغییر بوده است و به نظر می‌رسد که از سال جاری در آغاز یک پنجره زمانی چهار تا شش‌ساله با فراوانی نسبی بالاتر و احتمال رخداد زلزله شدید در این ناحیه قرار گرفته‌ایم.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.