اخبار این روزها حاکی از حذف ۷ الی ۱۰ میلیون نفر از یارانه بگیران پردرآمد است که بازهم با واکنشهایی متفاوت مواجه شده است. آنها که یارانه را باری بر دوش دولت و سیاستی غلط میدانند از این امر استقبال میکنند و انتقادشان این سمت و سو را دارد که تعداد افرادی که دولت قصد حذفشان از این طرح را دارد تعداد قابل توجهی نیستند و بیش از اینها باید حذف شوند. اما تحلیلگران دیگر نظری دیگر دارند؛ یارانه را حق تمامی اقشار میدانند و حذفش را کاری بیهوده و پیشنهاد میدهند که دولت بجای حذف یارانه باید با افزایش و واقعیسازی قیمت انرژی، کسریهای حاصل از پرداخت یارانه را جبران کند.
به گزارش جماران؛ انصاف نیوز نوشت: نزدیک به ۷۸ میلیون نفر از حدود ۸۰ میلیون جمعیت ایران یارانهی نقدی میگیرند. مسعود پزشکیان نایب رییس مجلس با حذف یارانهی اقشار پردرآمد موافق است ولی عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب از مخالفان این موضوع است. با اینحال هر دو موافق برداشته شدن یارانهی انرژی یا به عبارتی آزاد شدن قیمتها هستند و آن را راهکاری ضروری برای رفع تبعیض استفاده از حاملهای انرژی، بهویژه سوخت میدانند.
یارانهی نقدی از ابتدای ظهورش تا همین امروز که برخی از حذف کامل، بعضی از وعدهی بیشتر کردنش و برخی دیگر از حذف گامبهگام آن برای قشر پردرآمد حرف میزنند، از پر بحثترین و پرحاشیهترین طرحهای چند سال اخیر اقتصادی ایران بوده است.
روزی به دستاویزی برای جمع کردن رای تبدیل میشود و روزی دیگر به لکهای سیاه در کارنامهی اقتصادی دولت اجرا کنندهاش.
اما اخبار این روزها حاکی از حذف ۷ الی ۱۰ میلیون نفر از یارانه بگیران پردرآمد است که بازهم با واکنشهایی متفاوت مواجه شده است. آنها که یارانه را باری بر دوش دولت و سیاستی غلط میدانند از این امر استقبال میکنند و انتقادشان این سمت و سو را دارد که تعداد افرادی که دولت قصد حذفشان از این طرح را دارد تعداد قابل توجهی نیستند و بیش از اینها باید حذف شوند.
اما تحلیلگران دیگر نظری دیگر دارند؛ یارانه را حق تمامی اقشار میدانند و حذفش را کاری بیهوده و پیشنهاد میدهند که دولت بجای حذف یارانه باید با افزایش و واقعیسازی قیمت انرژی، کسریهای حاصل از پرداخت یارانه را جبران کند.
عباس عبدی –به عنوان مخالف حذف یارانهی نقدی و مسعود پزشکیان –از موافقان آن- به تحلیل اخبار اخیر در مورد حذف بخشی از یارانهبگیران پرداختهاند و در نظراتی متفاوت طرح هدفمندی و پرداخت یارانهی نقدی به اقشار مختلف را بررسی کردهاند، متن این گفتوگوها را در ادامه بخوانید:
عباس عبدی: این شکل تخصیص منابع و توزیع یارانه نوعی غارت است
عباس عبدی، تحلیلگر و فعال سیاسی اصلاح طلب دربارهی طرح قطع شدن یارانه برای برخی از اقشار به انصاف نیوز گفت: این طرحها –همانطور که تاکنون چندین بار گفتهام- وقت تلف کردن و کاری بیهوده است، بهترین کار افزایش همگانی یارانهها و تعدیل قیمت انرژی است. هرروز که بگذرد از این نظر ضرری برای کل کشور است.
عبدی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «برخی یارانهی نقدی را دارای آسیبی به نام گداپروری میدانند؛ بنابراین تحلیل شما دربارهی دادن یارانه به تمامی اقشار چیست؟» گفت: من کلا مخالف این هستم که کسی حذف شود؛ چون این اصلا یارانه و کمک نیست که بگوییم تنها به آنها که نیاز دارند بدهیم.
یارانهها در شرایط کنونی هم داده میشود، به طبقات بالا بیشتر و به طبقات پایین کمتر. اقشار پردرآمد در حال حاضر هفت برابر اقشار کم درآمد یارانه میگیرند، کسی هم صدایش در نمیآید و نام آن را گداپروری هم نمیگذارند. البته این شکل تخصیص منابع و توزیع یارانه در اصل نوعی غارت است. ضمن اینکه منابع کل کشور هم در حال اتلاف است؛ وقتی قیمتها را بالا ببرند این هفت برابر تعدیل شده و احتمالا برابر خواهد شد. بنابراین اگر یارانهها را بطو کلی مساوی کنند کار خیری انجام دادهاند، نه کاری شر که بر آن برچسب «گداپروری» بزنیم. این حرفهای مبتذلی که زده میشود از نظر من تنها توجیهی است برای اینکه دست به این اقدام اساسی نزنند.
خودشان در صف دلار ۴۲۰۰ تومانی میایستند بعد پرداخت یارانه را گداپروری مینامند!
او ادامه داد: یارانه حق مردم است؛ بسیاری از مردم به یارانهشان نیاز دارند و از آن استفاده میکنند و آنهایی هم که نیاز ندارند سرمایهگذاری میکنند. طرح بحثهایی حول «گداپروری» ناشی از ذهنیتهای زشتی است که بخشی از افراد خودخواه نسبت به نیازمندان دارند. خودشان این همه یارانه غیرمستقیم میگیرند یک بار هم اعتراض نکردهاند و توی صف دلار ۴۲۰۰ تومانی میایستند بعد پرداخت یارانه را گداپروری مینامند. آنها که شکمشان سیر است میخواهند به عدهای دیگر پولی نرسد و کارگر ارزان داشته باشند.
عبدی دربارهی نحوهی اجرای طرح هدفمندی یارانهها توسط احمدی نژاد، گفت: متاسفانه احمدی نژاد هم کاری غیرقانونی انجام داد، او سه برابر قانون، یارانه داد و منشا مشکلات مهمی شد؛ درحالیکه برای سه برابر کردن یارانهها باید قیمتها را هم سه برابر بیشتر افزایش میداد، اما این کار را نکرد. اگر این طرح را در چارچوبهای قانونیاش اجرا میکرد منافع بسیار زیادی داشت.
این تحلیلگر سیاسی در پایان گفت: شش سال است که میخواهند عدهای را حذف کنند و وقت خود و ملت را میگیرند تا در آخر هم ۵۰۰ هزار-یک میلیون نفر را با دعوا کم کنند؛ این کارها مسخره است. منابع بکر دهها و صدها برابر را رها کردهاند به پرداخت یارانههایی پرداختند که آخرش جز شکست نتیجه دیگری ندارد.
پزشکیان:حق این است به کسانی که درآمد خوب یا متوسطی دارند فعلا یارانه ندهند
من موثق شنیدهام که بین ۷ تا ۱۰ میلیون نفر از یارانه بگیران را میخواهند حذف کنند. نظر شما در این مورد چیست؟
پزشکیان: جزییات آن را نمیدانم. اما نمیشود باور کرد که ۷۰ – ۸۰ میلیون نفر به آن ۴۰ هزار تومان نیاز داشته باشند. هفت – هشت میلیون نفر هم عددی نیست اگر بخواهند حذف شوند. یعنی در این مملکت آنهایی که مثلا بالای ۱۰ میلیون درآمد دارند، بیشتر از ۱۰ میلیون نفر نمیشوند؟! کسی که ۱۰ میلیون تومان درآمد دارد اصولا نباید یارانه بگیرد. این که دیگر خیلی روشن است. اما اینکه دولت چگونه میخواهد محاسبه کند را نمیدانم، اگر روششان معلوم باشد و بتوانند آنهایی که درآمد بالایی دارند را حذف کنند که خیلی خوب است.
الان امکان تشخیص افراد با درآمد بالا وجود ندارد؟
اگر بتوانند که کار خوبی است، یعنی یارانهی پردرآمدها را حذف کنند و برای کسانی که درآمد ندارند یا مشکل دارند یارانه را اضافه کنند که به نفع فقرا و محرومین است. این که ما آمدهایم به همه یک اندازه یعنی ۴۰ هزار تومان یارانه دادهایم، این عادلانه نیست. حالا اگر قرار است یارانه هم بدهند باید به آن کسی که کمدرآمد است بیشتر بدهند و به آن کسی که پردرآمد است کمتر بدهند. در حالی که الان به همه به صورت مساوی پولی میدهند. از نظر منطقی این کار قابل قبول نیست.
آیا دولت میتواند در زمانی کوتاه به اطلاعات درآمدی برسد؟
اگر بخواهند حتما میتوانند. یک سری دادهها هست، کد ملی و روند سرمایهها، اعم از زمین و ماشین و داراییهایی که دارند، ثبت شده است. کسی که دارایی مشخصی دارد و مثلا بالای یک میلیارد است، به او هم یارانهی ۴۰ هزار تومانی میدهند؟ خداوکیلی انصاف است؟ نباید چنین کاری کرد. باید خیلی وقت قبل اینها را مدیریت میکردند ولی خب هی عقب افتاده و مانده است.
شاید دولت بترسد از تبعات اینکه یارانهی کسانی را قطع کند؟
به هر حال کسانی که علی رغم داشتن دارایی یارانه میگیرند، هر وقت که بخواهی قطع کنی ناراضی هستند و ممکن است صدایشان دربیاید و بهانههایی هم پیدا کنند برای اینکه بتوانند داد و بیداد راه بیاندازد. ولی اگر دولت شفاف سازی کند و کسانی هم که ادعا میکنند، دولت دارایی آنها را در سایتی منتشر کند، آن وقت شاید دیگر جرئت نکنند این طوری داد و بیداد راه بیاندازند. چون خیلیها هستند که سرمایههای خیلی بالایی دارند ولی الان دارند این ۳۰ – ۴۰ هزار تومان را میگیرند! این انصاف نیست یعنی کسی که با دارایی و درآمد بالایی زندگی میکند گرفتن این پول اصلا منطقی نیست ولی دارد میگیرد. به هر حال دولت هر وقت بخواهد برخورد کند اینها آدمهایی هستند که داد و بیداد خواهند کرد. دولت از اول نباید این کار را میکرد و این کار درستی نبود و هر وقت بخواهند جلوی آن را بگیرند باز هم دیر است. تاخیر در این مسایل، بدتر کردن اوضاع مملکت است.
قبل از این که آقای روحانی روی کار بیاید انتقادها به این کار زیاد بود ولی شش سال گذشته و آن راه همچنان ادامه دارد.
البته احمدی نژاد که آن کار را کرد مجلس از او پشتیبانی کرد. این آقایانی که انتقاد میکردند خودشان این کار را قانونمند و نظاممند کردند، مشروعش کردند در حالی که همهاش خلاف قانون بود. بعد که این دولت آمد، همه گفتند که چرا قطعاش نمیکنید. اگر قرار بود قطع کند پس چرا آن مجلس مصوب کرده بود که بدهد؟! چند سالی که احمدی نژاد بود و آن مجلس بود در بودجهی سالانه مصوب میکردند. از این طرف میگفتند که چرا این کار را میکنی، از آن طرف خودشان مصوب میکردند که بدهد. تناقض بین گفتار و نوشتارشان وجود داشت و این منصفانه نیست. حالا تازگی احمدی نژاد آمده و انتقاد میکند که چرا اینها را قطع نمیکنید! خب شما چرا امضا کردید و دادید اگر قرار بود قطع شود؟ این رفتار دوگانهای است که آدم از بعضی سیاستمدارها میبیند. وقتی خودشان میخواهند کاری کنند میگویند کاری کنیم که همه را ولو با کاری غلط راضی نگه داریم تا ما را قبول کنند، ولی وقتی خودشان نیستند میگویند که شما چرا این کار را نمیکنید؟
مشروعیت این کار را مجلس دوران احمدی نژاد و تیمی که در کمیسیون برنامه و بودجه و کمیسیون تلفیق بودند و کسانی که دفاع میکردند به آن دادند وگرنه همان سال اول میتوانستند در بودجه ننویسند، اگر در بودجه نوشته میشد که او نمیتوانست اجرا کند ولی همان خلاف قانون را مشروع کردند، حالا میگویند ما نوشته بودیم که کم کنید چرا اینها کم نمیکنند؟! وقتی هم که کم میکنی میگویند که چرا کم میکنی؟!
به هر حال هر جراحی درد دارد، هر جراحی ممکن است که نیاز به بستری داشته باشد، هر جراحی ممکن است ممکن است عوارضی داشته باشد و باید تحمل کرد. حق این است که به کسانی که درآمد خوب یا متوسطی دارند فعلا ندهند و به کسانی که هیچ درآمدی ندارند یا درآمدشان پایین است به آنها بدهند. این که بیایند یک پولی را به صورت مساوی به همه بدهند این بی عدالتی است.
الان بنزین و دیگر سوختهای با یارانه را کسانی بیشتر مصرف میکنند که پولدارترند و داراترند، نه کسانی که فقیرترند. خب منطقی نیست که در این وضعیت مملکت به داراها بنزین یارانهای هزار تومانی بدهیم ولی بالاخره میدهیم و وقتی این داد و بیداد میکنند هم واحسینای افراد فقیر را درمیآورند در حالی که این افراد فقیر و محروم که بهرهشان از این یارانهها ۱۰ درصد هم نیست، ۹۰ درصد را کسانی استفاده میکنند که پولدارند و دار هستند ولی وقتی میخواهی قطعاش کنی، میگویند که ۸۰ درصد جامعه اعتراض خواهند کرد، برای اینکه این ۱۰ درصد جامعه بلد است که چطور داد و بیداد راه بیاندازد.
یعنی اعتقاد دارید که برای انرژی باید قیمتها را آزاد کرد؟
بنده معتقدم باید تمام چیزهایی که یارانهای است را قطع کرد. از اینطرف ما خودمان بستر رانت را ایجاد میکنیم و بعد میگوییم چرا رانت گرفتند!
ارز ۴۲۰۰ تومانی را به هرکسی بدهند رانت است، چه مذهبی باشد و چه غیرمذهبی باشد. قیمت ارز را واقعی کنند و درآمد مصرفکنندهی نیازمند است را دولت یا درآمدش را بالا ببرند یا به او امتیازاتی در مصرف بدهد. نه اینکه به همهی مردم خدمات یارانهای دهیم و بعد هم یکسری از این پولها بخورند و بعد بگوییم که میگیریم و زندانی میکنیم؛ بستر این تخلفات را خودمان ایجاد کردیم و تا این بستر وجود دارد تخلفات را هم وجود خواهند داشت.
آدمهایی که الان مجلس را زیر سوال میبرند اگر هنر داشته باشند خودشان را اصلاح میکنند
شما الان نایب رییس مجلس هستید؛ مجلس در این موارد چکار میتواند کند؟ یعنی به مجلس این اجازه را نمیدهند که تصمیمی مهم موثر بگیرد و باقی دستگاهها اجرا کنند؟
مجلس این هماهنگی را ندارد. در مجلس عدهای به شدت موافقاند که باید یارانهها را بدهند، یک عده معتقدند که نباید سوبسید بنزین را قطع کرد و عدهای دیگر معتقدند که باید قطع کرد؛ و چون پشت این جریانات حزبی نیست که نظراتشان پشتوانهی کارشناسی و علمی داشته باشد و همینطور بخاطر سلایق و نظرات و تحلیلها، مجلس به آنجا نمیرسد که شما به آنجا برسید که کاری را انجام دهید. اگر کاری انجام شود عدهای دادوبیداد میکنند که چرا این کار را کردید و اگر کاری انجام نشود عدهای دیگر دادوبیداد میکنند که چرا این کار را نکردید.
در جلسهای در مجلس دربارهی توسعه دانشگاهها از وزیر علوم در صحن سوال کردند که چرا شما دانشگاهها را توسعه دادید؟ مجلس به او کارت زرد داد؛ در همان جلسه شخص دیگری سوال کرد که چرا شما جلوی توسعهی دانشگاهها را گرفتید؟ دوباره همانجا به او کارت زرد دادند؛ علیرغم اینکه من گفتم این دو سوال ضد هم هستند باز هم کارت زرد دادند. این نشان میدهد نوع برخورد ما آنگونه که باید حساب شده و براساس دادهها و کار کارشناسی شکل نمیگیرد.
البته انتقاداتی هم که الان از بیرون به مجلس میکنند، خودشان بدتر هستند و باید بروند خودشان را اصلاح کنند. آن آدمهایی که الان مجلس را زیر سوال میبرند، حرفهای باربط و بیربط میزنند اگر به خودشان نگاه کنند وضعشان خیلی بدتر از مجلس و وضعیت قانونگذاری ماست و اگر هنر داشته باشند و خودشان را اصلاح کنند، مملکت هم از آن طریق میتواند اصلاح شود.
ما همه یکدیگر را نقد میکنیم و هیچکس به خودش نگاه نمیکند که مشکل خودش چیست و چگونه باید مشکل خودش را حل کند. آنقدر از خودشان مطمئناند که انگار به بلوغ انسانی رسیدهاند و حالا کارشان این شده که مجلس و دولت را هرروز بنشینند و نقد کنند.
اگر به سابقهی خودشان نگاه کنید میبینید که کل رفتار و زندگیشان پر از اشکال و گرفتاری است و بدبختیهایی که در رابطه با مسوولیت آنها در جامعه شکل گرفته خیلی بیشتر از قوانینی است که ما داریم.