ایران به سه کشور اروپایی یعنی آلمان و فرانسه و انگلیس 60 روز فرصت داده است که مانع تحریمهای نفتی ایران گردند و به نوعی فروش نفت ایران را در مسیر قانونی خود بیندازند وگرنه ایران تاسیسات آب سنگین خود را مجددا راه اندازی خواهد کرد و درصد اورانیوم غنی شده خود را هم افزایش خواهد داد.
به گزارش جماران، وبگاه خبری لوبلاگ طی گزارشی به آخرین تغییرات ارتباط ایران و آمریکا پس از تغییرات جدید سیاست هسته ای جمهوری اسلامی ایران در هفته گذشته پرداخت. این گزارش تحلیلی به قلم دِرک داویسون است و مولف آن تاکید دارد که با خروج تدریجی ایران از برجام و ارسال نامه رئیس جمهور روحانی به سران پنج کشور، ایران در حقیقت از سیاست صبر استراتژیک به عمل استراتژیک تغییر فاز داده است.
نویسنده لوبلاگ معتقد است که اکنون روابط ایران و آمریکا پرتنشتر هم میشود و اگر در آینده میان این دو کشور ارتباطی هم برقرار گردد با شرایطی متفاوت رخ خواهد داد. البته ایران هنوز اقدام جدی در زمینه خروج از برجام و بازگشت تاسیسات هسته ای خود انجام نداده است و اقدامات اخیرش( یعنی تولید 300 کیلوگرم اورانیوم غنی شده) بازگشت پذیر هستند. این اقدامات به خودی خود برجام را نقض نمیکنند اما بعید نیست به زودی ایران اقدامات هسته ای خود را افزایش داده و عملا به تولید آب سنگین بپردازد. اقدامات ایران میتواند ناقض برجام باشد و در این صورت، کار کمی پیچیده میشود.
در همین زمینه ایران به سه کشور اروپایی یعنی آلمان و فرانسه و انگلیس 60 روز فرصت داده است که مانع تحریمهای نفتی ایران گردند و به نوعی فروش نفت ایران را در مسیر قانونی خود بیندازند وگرنه ایران تاسیسات آب سنگین خود را مجددا راه اندازی خواهد کرد و درصد اورانیوم غنی شده خود را هم افزایش خواهد داد.
لوبلاگ در ادامه به علل تغییر استراتژی ایران در زمینه برجام و آمریکا میپردازد. نویسنده معتقد است که ایرانیها از ابتدا قصد نداشتند که برجام را نقض کرده و یا از آن بیرون بیایند. برخی کارشناسان معتقدند که علت اصلی این اقدام و تغییر استراتژی کمپین فشار حداکثری تیم سیاست خارجی ترامپ است که با روشهای مختلف به غیر از نابودی برجام بر اقتصاد ایران هم فشار بسیاری آورده اند.
این کمپین باعث شده است که ایران (هر دو حزب اصلی این کشور) متقاعد گردد که سیاست و خط و مشی خود را تغییر دهد. به همین دلیل باید گفت که ایران در حال حرکت از سیاست صبر استراتژیک به عمل استراتژیک است. ایران نقشه راه جدید خود را طراحی کرده است و به خوبی در آن گام میگذارد.
مخاطب اصلی استراتژی جدید ایران بدون شک اتحادیه اروپا و سه کشور اصلی آن یعنی فرانسه، آلمان و انگلیس است. این سه کشور اوایل سال میلادی جدید طرح نقل و انتقال مالی جدید منسوب به اینستکس را راه اندازی کردند تا به نوعی ایران بتواند تحریمهای آمریکا را دور بزند. مساله ای که از ابتدا تا کنون در مورد اینستکس وجود دارد نفت است. در حالیکه ایرانیان اصرار دارند مکانیسم مالی جدید شامل خرید و فروش نفت ایران شود، اروپا تاکید دارد که اینستکس تنها شامل اقلام و کالاهای بشر دوستانه میشود.
استراتژی جدید ایران دقیقا همین مساله را هدف گرفته است. ایران با تهدیدات برجامی خود و عملیاتی سازی نسبی صنعت هسته ایش قصد دارد اروپا را مجبور کند که اینستکس راشامل قراردادهای مالی نفتی هم بکند.
لوبلاگ تاکید دارد که ایران هدف دیگری هم از تغییر سیاست جدید خود دارد. ایران میخواهد شرایط جدید مذاکره احتمالی با آمریکا را تغییر دهد. ایران از طریق بازگشت نسبی به برنامه هسته ای خود میخواهد بار دیگر دست برتر را نسبت به آمریکا داشته باشد. بعد از خروج ترامپ از برجام ایران استراتژی صبر را پیش گرفت و اعلام کرد که با آمریکا مذاکره نمیکند تا طوفان بخوابد و سپس با آرام تر شدن اوضاع استراتژی عمل را پیش گرفت تا توپ را به زمین آمریکا انداخته و مانع پیروزی ترامپ در انتخابات 2020 گردد.
درک داویسون(نویسنده گزارش لوبلاگ) معتقد است که تغییر جدید سیاست ایران به مسائل داخلی این کشور هم مربوط میشود. از نظر لوبلاگ، طبق گزارش ایندیپندنت در بین جبهه اصلاح طلبان و اعتدال گرایان در داخل ایران هم اکنون یک انشقاقی به وجود آمده است.
برخی از موافقان دیروز مذاکره اکنون مخالف روحانی و ظریف شده اند. آنها معتقدند که پاسخ ظریف و روحانی به اقدام آمریکا در سال گذشته و پس از خروج آمریکا از برجام کافی نبوده است و ایران دیگر نباید به دنبال اروپا برای پیگیری خواستههای خود باشد. افزایش این جبهه مخالف، باعث شده است که روحانی سیاست خارجی خود را تغییر داده و به سمت عمل بیشتر و رویکر فعالانه در مقابل خارجیها داشته باشد.
لوبلاگ در انتها تاکید دارد که استراتژی جدید ایران میتواند تاثیرات بسیاری را در داخل تیم ترامپ به وجود آورد. نویسنده گزارش مدعی است سیاست جدید ایران اگر بتواند درهای مذاکره را رو به آمریکا بگشاید منجر به ایجاد اختلاف درونی در تیم ترامپ هم میشود. هم اکنون بین ترامپ و جان بولتون بر سر ایران اختلاف پیش آمده است. بولتون مخالف ایران و متمایل به جنگ است در حالیکه ترامپ علاقه ای به جنگ با ایران ندارد.
بولتون هم اکنون نقش دیک چنی را ایفا میکند که در زمان معاونت بوش پسر یک تنه از طریق لابی با نمایندگان و نهادهای امنیتی جنگ با عراق را ایجاد کرد. بولتون میخواهد با ایران جنگ کند اما ترامپ مانند بوش نیست و رئیس جمهور جنجالی حال حاضر آمریکا علاقه ای به تنش نظامی و هدر رفتن میلیاردها دلار در خاورمیانه ندارد.