به گزارش جماران؛ احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران، در روزنامه همشهری نوشت:
«تهران از همان روزها که بهعنوان پایتخت انتخاب شد دربرگیرندگی شگفتانگیزی از خود نشان داد. این درست است که همه ایرانیان از هر شهر و منطقه و دین و مذهب شهرهاند به مهربانی و مردمداری، اما حتما ویژگی افزونتری در میان ساکنان بومی تهران بوده و هست که از همان ابتدا که پای اقوام و طوایف گوناگون از چهار گوشه این کشور بزرگ به تهران باز شد آنها تهران را چون خانه خود دانسته و در آن غریبی نکردند. تهران سابقه تاریخی دارد سنتهای فرهنگی خاص خود را دارد و از این جهت کم از هیچ شهر و ولایت دیگر ایران ندارد. تهران با ری آغاز شد با قدمتی حدود ۷هزار سال، تهران با تجریش پیوسته است با قدمتی حدود ۳ هزار سال که آثار آن در قیطریه یافتنی است. آثار سفالی ۵ هزار ساله هم در واوان از دل خاک درآمده است. پس تهران، هم سابقه تاریخی طولانی دارد، هم سنت فرهنگی ارزشمند و قطعا این سنت فرهنگی و غنای تاریخی به مردمان تهران این ظرفیت روحی و فرهنگی را داده است که پذیرای هموطنان خود از اقصینقاط کشور باشند و نیز پذیرای اتباع کشورهای گوناگون بهعنوان مهمان و مهاجر. کثرت و تنوع فرهنگی ارزش بیبدیلی برای تهران است. ساکنان تهران بیش از همهچیز میتوانند و باید به این ارزش و گنجینه خود ببالند و برای آینده روشنتر خود از آن بهره ببرند. بناهای زیبا، باغهای دلانگیز، رویدادهای تاریخساز و مؤسسات تمدنی در تهران کم نبوده و نیستند اما همه اینها وقتی ارزش جدی مییابند که تنوع و تکثر فرهنگها و آیینها در تهران بهرسمیت شناخته شود که خوشبختانه شده است و تهران شده است تهران همه مردم ایران.
اما تهران صدا و رنگ و لحن مخصوص به خود را نیز دارد. آن تنوع و تکثر که در مورد آن سخن گفتیم باعث نشده تا صدای واضح و متفاوت تهران شنیده نشود. رواداری، تلاش بیوقفه، بیداری ۲۴ساعته، روشنی دلها و جسارت در پیشاهنگی برای تغییر و بهتر شدن، صدا و تصویر متفاوت تهران است.
اختصاص روزی به نام تهران شبیه به آن است که انسانها را در روزی خاص متوجه قلب خود کنیم این قلب برای آنکه امید و رونق و شادی منتشر کند نیاز به مراقبت و شناخته شدن دارد؛ البته تهران وجوه مهم و متفاوتی دارد؛ یک وجه آن تاریخ است، تاریخ تهران با ری شروع میشود و با شمیرانات ادامه مییابد و به گسترش سده اخیر میرسد؛ بنابراین پیداست که اگر بخواهیم درمورد ری، تجریش و تهران حق مطلب را ادا کنیم به تلاش همبسته و مضاعفی نیاز داریم که در آن علاوه بر پرداختن به وجوه تاریخی، جغرافیایی و کالبدی تهران به جنبههای اجتماعی و فرهنگی و در یک کلام انسانی تهران هم توجه شود. اگر بپذیریم که تهران همچون قلب ایران است لاجرم پذیرفتهایم که سلامت تهران به سلامت ایران کمک میکند و برعکس آشفتگی تهران در کل کشور منتشر میشود. این سومین سالی است که از مصوبه شورای چهارم برای تعیین روز تهران میگذرد هنوز بهرغم برخی فعالیتهای نهادی و فردی در 2سال گذشته اهمیت اختصاص این روز به درستی دریافته نشده است. طبیعتا برخوردی کلی در حد برگزاری یک مراسم مورد نظر ما نیست. در سال اول که چندان هم غیرطبیعی نبود مراسم متمرکزی برای این روز برگزار شد. سال دوم همراه شد با تهرانگردی نسبتا مفصلی که انعکاس خوبی هم یافت. برای شورای جدید که افکار تکثرگرا و غیرمتمرکز را نمایندگی میکند شایسته است بهدنبال بردن این مناسبت و مراسم مربوط به آن در دل مناطق مختلف شهر و با حضور مردم و شورایاریها باشد.
برپایی یک مراسم متمرکز رسمی در یکی از مناطق با روح این مناسبت همخوان نیست. احتمالا خواست همه علاقهمندان تهران آن است که زیر و بم این شهر از زوایای گوناگون کاویده شود و مورد توجه مردم، مسئولان و سیاستگذاران قرار گیرد. بهنظر میرسد امسال هم در فقدان یک برنامه مردمی تعاملی و همهجانبه برای برگزاری روز تهران گذشت، اما چه خوب میشود که علاوه بر برنامههای کوچک و بزرگی که شهرداریهای مناطق با مشارکت شهروندان منطقه خود برای روز تهران برگزار میکنند، حرکت منسجم و مسئولانه از سوی شورای شهر، شهرداری، کارشناسان و دانشمندان رشتههای گوناگون برای برنامهریزی این مناسبت در سالهای آتی شکل بگیرد. روز تهران فرصت خوبی برای شهروندان تهرانی است که به شهری که در آن زندگی میکنند نگاهی دوباره بیندازند، برای آن آینده متصور شوند و این تصور خود را با دیگران در میان بگذارند. روز تهران برای مسئولان و برنامهریزان شهری فرصت خوبی است تا در میانه تلاشهای اجرایی درنگی کنند و ببینند آیا تمامی فعالیتهای آنها چهره این شهر، روحیه این شهر و سلامت شهر را زیباتر و بهتر میکند؟ آیا این تلاشها و فعالیتها کلیت و هویت این شهر را حفظ میکند؛ بهنحوی که بتوان همواره و پس از هر دوره زمانی تهران را میان ساختمانها، پلها و خیابانها باز شناخت؟
در آخر به سخن اول بازمیگردیم. به آن تلقی و فهمی از تهران که آن را برای ما مطلوب و خواستنی کرده است، به پذیرش و مهربانی و مدارای آن، به تنوع و تکثر فرهنگی آن و در یک کلام، تهران چند میلیون ایرانی، تهران میلیونها انسان، تهران انسانها، تهران ایرانیان.»