از سالیان گذشته که هنوز تکنولوژی به مدد دست های همیشه خسته مادران این دیار نیامده بود تصاویری از خانه تکانی های به یاد ماندنی در حافظه تاریخی مان جامانده است.
اسفند هر سال زمان نونوار شدن و تکاندن گرد آلودگی از ریشه قالی هایی بود که همزاد کودکان خانه تسلیم گذر زمان نمی شدند و خود را برای سالی دیگر آماده می کردند.
از کوچه و خیابان ها که رد می شدی تقریبا تمام دیوارها مملو از گلیم و پتوهایی بود که برای چندمین سال متوالی تن به گرمی مهربان خورشید می سپردند و چوب هایی که گاه آرام و گاهی نامهربان، خاک از تن قالی ها و پتوها می زدودند.
امروز اما، آسمان خراش ها و دیوارهای آهنی و بتونی شان مجالی برای لمس گرمای خورشید مهربان نگذاشته اند، تکنولوژی هم به مدد دست های خسته و شانه های خمیده مادران آمده تا باری از دوش اسفند ماه سنگین شان بردارد.
در باور عیدانه همه ما ایرانیان، خانه تکانی های اسفند ماه زمینه ای برای تکاندن غبار قهر و نامهربانی از دل هایی است که در کش و قوس زندگی پرفراز و نشیب بر ریشه قالی دل نشسته اند.
تنش ها و ناملایمات در زندگی پرسرعت امروز، استرس ها و برخوردهایی را به وجود می آورد که گاه به دلخوری های کوچک و گاه به کینه ایی بزرگ تبدیل می شوند.
و باز هم اسفند رسیده است، اگر چه دیگر قالی تکانی و حمام آفتاب پتوها را بر در و دیوار شهر و روستا نمی بینیم ولی باید با خود اندیشید که آیا برای دل خودمان برنامه ای داریم؟
دیوارهای کاهگلی و شر و شور کودکانه و خنده های مستانه بچه های اسفند ماه به خاطره های نه چندان دور تبدیل شده اند ولی باید باور کرد دل ما انسان ها، آسمان خراشی بدل از دیوارهای کاهگلی نیست، تیرهای فولادی هنوز رگه های مهربان قلب ما انسان ها را تسخیر نکرده اند که از آن بلند مرتبه ای بسازند دور از دستان مهربان خورشید.
شاید فردا دیر باشد، خانه تکانی را شروع کنیم.
عید که بیاید همهمه نوه ها، خانه پدر بزرگ ها را در بر می گیرد، مبارک باد ها و شاد باش ها نصیب دل های مهربانی می شود که غبار کینه را در پرتوی از مهربانی و گذشت می زدایند و برای یک لبخند کوچک پیشقدم می شوند.
همکار افتخاری ایرنا مرکز ایلام
اسفند هر سال زمان نونوار شدن و تکاندن گرد آلودگی از ریشه قالی هایی بود که همزاد کودکان خانه تسلیم گذر زمان نمی شدند و خود را برای سالی دیگر آماده می کردند.
از کوچه و خیابان ها که رد می شدی تقریبا تمام دیوارها مملو از گلیم و پتوهایی بود که برای چندمین سال متوالی تن به گرمی مهربان خورشید می سپردند و چوب هایی که گاه آرام و گاهی نامهربان، خاک از تن قالی ها و پتوها می زدودند.
امروز اما، آسمان خراش ها و دیوارهای آهنی و بتونی شان مجالی برای لمس گرمای خورشید مهربان نگذاشته اند، تکنولوژی هم به مدد دست های خسته و شانه های خمیده مادران آمده تا باری از دوش اسفند ماه سنگین شان بردارد.
در باور عیدانه همه ما ایرانیان، خانه تکانی های اسفند ماه زمینه ای برای تکاندن غبار قهر و نامهربانی از دل هایی است که در کش و قوس زندگی پرفراز و نشیب بر ریشه قالی دل نشسته اند.
تنش ها و ناملایمات در زندگی پرسرعت امروز، استرس ها و برخوردهایی را به وجود می آورد که گاه به دلخوری های کوچک و گاه به کینه ایی بزرگ تبدیل می شوند.
و باز هم اسفند رسیده است، اگر چه دیگر قالی تکانی و حمام آفتاب پتوها را بر در و دیوار شهر و روستا نمی بینیم ولی باید با خود اندیشید که آیا برای دل خودمان برنامه ای داریم؟
دیوارهای کاهگلی و شر و شور کودکانه و خنده های مستانه بچه های اسفند ماه به خاطره های نه چندان دور تبدیل شده اند ولی باید باور کرد دل ما انسان ها، آسمان خراشی بدل از دیوارهای کاهگلی نیست، تیرهای فولادی هنوز رگه های مهربان قلب ما انسان ها را تسخیر نکرده اند که از آن بلند مرتبه ای بسازند دور از دستان مهربان خورشید.
شاید فردا دیر باشد، خانه تکانی را شروع کنیم.
عید که بیاید همهمه نوه ها، خانه پدر بزرگ ها را در بر می گیرد، مبارک باد ها و شاد باش ها نصیب دل های مهربانی می شود که غبار کینه را در پرتوی از مهربانی و گذشت می زدایند و برای یک لبخند کوچک پیشقدم می شوند.
همکار افتخاری ایرنا مرکز ایلام
کپی شد