در دو دهه‌ی گذشته با وجود همه‌ی کارهای دوپینگی رانتی ضد توسعه‌ای که در بخش صنعت اتفاق افتاده ما با بی‌سابقه‌ترین سطوح سقوط تولید صنعتی توسعه‌گرا در ایران روبرو بودیم. در حالی که بی‌سابقه‌ترین صنعت زدایی در اقتصاد ایران اتفاق افتاده، فاصله‌ی 1384 تا 1390 مهمترین ویژگی این دوره قله‌ی رانتی شدن اقتصاد را به نمایش می‌گذارد. در این دوره تولید محصولات فولادی 47 درصد رشد کرده؛ تولید سیمان 104 درصد رشد کرده؛ تولید پتروشیمی 171 درصد رشد کرده است. چگونه هست زمانی که بقیه‌ی صنایع رو افول دارند این‌ها اینگونه زایش پیدا می‌کنند؟ پاسخ اینکه به این گروه تولیدها، تولیدهای رانت محور می‌گویند. در عین حال که به شدت رانتی هستند و جزو آلوده کننده‌ترین رشته فعالیت‌ها هستند و بنیه‌ی خلق فرصت شغلی آن‌ها جزو کمترین‌ها است.

به گزارش جماران دکتر مؤمنی با تأکید بر این که برای اصلاح و بهبود به صورت بندی نظری مسائل نیاز داریم، گفت: در غیاب یک مبانی نظری قابل قبول و کارآمد امکان فهم مسائل و پیش‌بینی پذیر کردن امور و تسهیل انباشت وجود ندارد. پس ما به شدت به فهم نظری نیازمند هستیم ولی در فهم نظری ماجرای بسیار پیچیده‌ای وجود دارد. فیلسوف‌های بزرگ علم می‌گویند: «یک واقعیت و بی‌شمار نظریه.» از بین انبوه نظریه‌های رقیب با چه معیارهایی سراغ کدام الگوی نظری برویم؟ این پیچیده‌ترین و حیاتی‌ترین مسئله‌ی نرم افزاری اداره‌ی کشور است.

دکتر مؤمنی گفت: اساس پیام نورث در این کتاب این است که باید مسئله‌ی بقاء واحدهای ناکارآمد را صورت بندی نظری کنید. در دنیا درباره‌ی این کار اتفاق نظر وجود دارد که این کار از عهده‌ی تئوری بازار برنمی‌آید. شرح‌های مفصّلی به آن زده شده است.

حکایت این است که بازارگرایی در یک ساخت رانتی اسم رمز تداوم رانت سالاری و غارت محوری است. منتهی به اعتبار پویایی‌هایی که دنیای واقعی دارد غارتگری و رانت سالاری به شکل و شمایل دوران پیشا مشروطیت نیست بلکه شکل‌های موجه‌ای پیدا می‌کند.

 

وی افزود: سؤال این است که در اقتصاد سیاسی رانتی پدیده‌ی بازارگرایی افراطی به شرحی که در دوره‌ی 1368 تا امروز جریان دارد، حکایت اصلی چیست؟ حکایت این است که بازارگرایی در یک ساخت رانتی اسم رمز تداوم رانت سالاری و غارت محوری است. منتهی به اعتبار پویایی‌هایی که دنیای واقعی دارد غارتگری و رانت سالاری به شکل و شمایل دوران پیشا مشروطیت نیست بلکه شکل‌های موجه‌ای پیدا می‌کند.

وی گفت: قصد من جسارت به افراد یا نادیده گرفتن نیّت خوب آن‌ها و زحمت‌هایی که کشیدند نیست، اما ما باید با ابزار نظری توضیح دهیم جریان چیست که آقای هاشمی رفسنجانی، آقای خاتمی، آقای احمدی‌نژاد و آقای روحانی که در حیطه‌ی مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی تفاوت دیدگاه‌های کیلومتری با هم دارند چگونه هست که همه‌ی آن‌ها روی استمرار این رویکرد نظری برای اداره‌ی اقتصاد کشور مثل همدیگر هستند؟ در هر چهار دوره شوک درمانی، خصوصی سازی در دستور کار است. در هر چهار دوره یک الگوی خاصی از اداره‌ی اقتصاد ملّی مطرح است. زمانی که این الگوی نظری را انتخاب می‌کنند، ربطی به شرایط و مسائل جامعه ندارد چه بخواهی چه نخواهی نتایجی حاصل می‌شود. اکنون ما چیزی را درو می‌کنیم که از سی سال پیش کاشته شده است. بحثی که اکنون داریم این نیست که بخواهیم  مچ کسی گرفته شود یا به کسی تقصیری نسبت داده شود. موضوع این است که سی سال آزمون و خطای شکست خورده‌ی مطلق و تولید کننده‌ی بی‌شمار بحران ها چرا نظام تصمیم‌گیری ما را به جایی نمی‌رساند که ترمز بگیرند.

استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: آیا حساب و کتابی از نظر منطق نهادی و مستقل از اشخاص در این قضیه وجود دارد یا ندارد. این کتاب تأیید می‌کند. بر فراز آرزوها و تمایلات افراد بستر نهادی وجود دارد که اراده‌ی رانت سالارانه را باز تولید می‌کند.

قصد من جسارت به افراد یا نادیده گرفتن نیّت خوب آن‌ها و زحمت‌هایی که کشیدند نیست، اما ما باید با ابزار نظری توضیح دهیم جریان چیست که آقای هاشمی رفسنجانی، آقای خاتمی، آقای احمدی‌نژاد و آقای روحانی که در حیطه‌ی مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی تفاوت دیدگاه‌های کیلومتری با هم دارند چگونه هست که همه‌ی آن‌ها روی استمرار این رویکرد نظری برای اداره‌ی اقتصاد کشور مثل همدیگر هستند؟ در هر چهار دوره شوک درمانی، خصوصی سازی در دستور کار است. در هر چهار دوره یک الگوی خاصی از اداره‌ی اقتصاد ملّی مطرح است. اکنون ما چیزی را درو می‌کنیم که از سی سال پیش کاشته شده است. 

وی گفت: این همه بحران که در کشور وجود دارد، هفته‌ی پیش در مشهد هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی دور هم جمع شدند؛ راه حلی که ارائه کردند و گفتند مصوبه‌ی جلسه‌ی ما هست اینکه یک شوک جدید به نرخ ارز وارد شود. چرا آن‌ها درباره‌ی پس افتادگی وحشتناک تکنولوژیک در ایران حساسیت نشان نمی‌دهند؟ چرا آن‌ها به اینکه سهم بخش خصوصی در هزینه‌های تحقیق و توسعه در ایران صفر هست حساسیت نشان نمی‌دهند اما به سیاست‌های خلق کننده‌ی رانت حساسیت زیادی دارند؟ چرا بعضی از گزارش‌های سازمان برنامه و بعضی از گزارش‌های مرکز پژوهش‌های مجلس از همین رویکرد پشتیبانی می‌کند؟

دکتر مؤمنی گفت: زمانی که این سیاست‌ها اتخاذ شد بحث‌های بایسته درباره‌ی پایه‌ی نظری این کار صورت نگرفت از نظر رویکرد سیاستی در یک باتلاق گرفتار شدند و هر چه در این رویکرد دست و پای بیشتر می‌زنند بیشتر در باتلاق فرو می‌روند. همه جای دنیا اقتصاد بازار کارایی و بهره‌وری را ارتقاء می‌دهد. وزارت مسکن گزارش داده که تا سال 1395 در مجموع با قیمت‌های آن روز در بازار مسکن که یکی خصوصی‌ترین و رها شده‌ترین بازارها در این اقتصاد است چیزی حدود 250 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری‌های بلااستفاده در قالب خانه‌ها و ساختمان‌های بلااستفاده و خالی وجود دارد. اتلاف منابعی اتفاق می‌افتد که غیر عادی است. آن‌ها این کار را انجام کردند و زورش را دارند بنابراین برای اینکه بتوانند بقاء پیدا کنند راه بقاء آن‌ها از مسیر سیاست‌های تورم زا می‌گذرد.

مهمترین کارکرد سیاست‌های تورم زا این است که می‌تواند فسادها و پس افتادگی‌ها و اسراف‌ها و اتلاف‌ها را پنهان کند. بانکی که در آستانه‌ی ورشکستگی هست به دلیل اینکه در سوداگری مستقلات سرمایه‌گذاری کرده با سیاست‌های تورم زا می‌تواند حتی سود هم نشان دهد و پاداش‌های نجومی بین کسانی که به کشور خیانت کردند هم توزیع کند. فهم نظری به ما کمک می‌کند تا این‌ مسائل را ریشه یابی کنیم.

به گزارش جماران دکتر فرشاد مؤمنی گفت: مهمترین کارکرد سیاست‌های تورم زا این است که می‌تواند فسادها و پس افتادگی‌ها و اسراف‌ها و اتلاف‌ها را پنهان کند. بانکی که در آستانه‌ی ورشکستگی هست به دلیل اینکه در سوداگری مستقلات سرمایه‌گذاری کرده با سیاست‌های تورم زا می‌تواند حتی سود هم نشان دهد و پاداش‌های نجومی بین کسانی که به کشور خیانت کردند هم توزیع کند. فهم نظری به ما کمک می‌کند تا این‌ مسائل را ریشه یابی کنیم.

وی گفت:  بعد از فاجعه سازی‌هایی که در دوره‌ی آقای احمدی‌نژاد به اقتصاد ایران تحمیل شد ماجرای برجام به فرجام رسید طیفی از اقتصاددان‌ها به حکومت هشدار دادند و گفتند پیچیدگی‌ مناسبات رانتی در اثر اجرای برنامه‌ی تعدیل ساختاری کار اقتصاد ایران را به جایی رسانده که امروز خود تولید به بزرگترین محمل توزیع رانت تبدیل شده است. اگر دقت کرده باشید توصیه‌ی اقتصاددان‌ها از روز اول به دولت آقای روحانی این بود که دارایی‌های ارزی کشور را به عنوان ذخایر استراتژیک ملّی تلقی کنید و برای تخصیص هر یک دلار یک فرایند چند لایه‌ی کنترل کارشناسی بگذارید. اما در این شرایط بزرگترین فریب این بود که اعلام کردند که تحت عنوان تولید دلار تخصیص داده شود، در حالی که تولید خود در برخی جاها محمل رانت بود. اینکه یک منطق ساده شنیده و توجه نمی‌شود به نظر می‌رسد تصادفی نیست و رویکرد نهادی توضیح می‌دهد که چرا شنیده نمی‌شود اما رویکرد شوک درمانی و جهش‌های بزرگ قیمتی برای استمرار سیاست‌های تورم زا تا این حد مورد توجه قرار می‌گیرد و از آن استقبال می‌کنند.

این صاحب نظر اقتصاد گفت: در یک نقطه‌ی عطف بحث بر سر این بود که خود گزارش‌های رسمی وزارت صنایع می‌گفت چندین هزار بنگاه تولید صنعتی کشور به واسطه‌ی سیاست‌های نابخردانه ورشکست شدند و آن‌هایی که هنوز ورشکست نشدند بین یک سوم تا یک دوم ظرفیت تولید مورد استفاده قرار می‌گیرد. آنجا بحث بر سر این بود که اگر مشکلات نهادی که وضعیت تولید را در ایران به فلاکت انداخته حل و فصل نکنید راه اندازه‌ی واحدهای تولیدی جدید بدین معناست که هر کدام از آن‌ها با یک افق زمانی حداکثر پنج ساله یکی از آن دو سرنوشت را پیدا خواهند کرد و منابع ملّی به تاراج خواهد رفت. چرا آن‌ها گوش نکردند؟

برای اینکه در این زمینه تصوّری داشته باشید توجه کنید که یک طبقه بندی جدیدی از تولید صنعتی در ایران داریم که محصول دوره‌ی تعدیل ساختاری هست که به آن‌ها صنایع رانتی معدنی می‌گویند. سهم این‌ها از ارزش افزوده‌ی بخش صنعت از چیزی حدود 30 درصد از سال 1370 به 70 درصد در سال 1395 رسیده است. بدین معناست که تولید دفرمه شده است. گزارش‌هایی که درباره‌ی تحولات بخش صنعت می‌دهند این است که از طریق رونق‌های ضد توسعه‌ای که این واحدها پیدا می‌کنند می‌توان فاجعه‌هایی که برای بقیه‌ی صنایع اتفاق می‌افتد را پنهان کرد. بنابراین می‌توان نظام تصمیم‌گیری فاقد بنیه‌ی کارشناسی کافی را گیج کرد و او را به سمتی پرتاب کرد که قادر به تشخیص اولویت‌های خود نباشد.

وی ادامه داد: سؤال مهم دیگر این است که چگونه تولید در ایران به یک محمل برای کسب رانت تبدیل شده. ما تا زمانی که شفاف سازی درباره‌ی مفهوم تولید و متمایز کردن تولید توسعه گرا از تولید رانت محور انجام داده‌ایم هر کاری تحت عنوان تولید می‌تواند برای کشور فاجعه سازی هم کند ولو اینکه پی‌درپی اسم سال‌ها را سال رونق تولید بگذاریم. باید نظام کارشناسی و رسانه کارهای بایسته را انجام دهند و برای اینکه انجام دهند باید هزینه‌ی فرصت ابراز آزادانه‌ی دیدگاه‌های کارشناسی پایین بیایید. این گونه نباشد اگر کارشناسی حرف منصفانه و واقع بینانه زد تنبیه کنند. در دوره‌ی آقای احمدی‌نژاد یک وزیر شرافتمند گفت دلار برای واردات حیاتی به ما ندادند تحت عنوان اینکه شرایط کشور خطیر است. بعد گفت ما چک کردیم متوجه شدیم دلارها را برای واردات خودروهای لوکس و لوازم آرایشی دادند. در روز روشن وزیر ازل شد.  هیچکس با کسانی که چنین کاری را در شرایط خیلی شکنندگی آور کشور انجام داده بود، برخوردی نکرد.

دکتر مؤمنی گفت:  آقای رضاقلی می‌گوید بحث نهادگراها این است که ما اقتصاد مستقل از سیاست و فرهنگ و اجتماع نداریم، این‌ها با هم درهم تنیدگی دارند منظور اینکه اگر ساخت سیاسی وزیر شرافتمند را ازل کند ولی افراد فاسدی که جابجایی در تخصیص‌ها را دادند جایزه بگیرند امکان ندارد کار جلو برود.

در دو دهه‌ی گذشته با وجود همه‌ی کارهای دوپینگی رانتی ضد توسعه‌ای که در بخش صنعت اتفاق افتاده ما با بی‌سابقه‌ترین سطوح سقوط تولید صنعتی توسعه‌گرا در ایران روبرو بودیم. در حالی که بی‌سابقه‌ترین صنعت زدایی در اقتصاد ایران اتفاق افتاده، فاصله‌ی 1384 تا 1390 مهمترین ویژگی این دوره قله‌ی رانتی شدن اقتصاد را به نمایش می‌گذارد. در این دوره تولید محصولات فولادی 47 درصد رشد کرده؛ تولید سیمان 104 درصد رشد کرده؛ تولید پتروشیمی 171 درصد رشد کرده است. چگونه هست زمانی که بقیه‌ی صنایع رو افول دارند این‌ها اینگونه زایش پیدا می‌کنند؟ پاسخ اینکه به این گروه تولیدها، تولیدهای رانت محور می‌گویند. در عین حال که به شدت رانتی هستند و جزو آلوده کننده‌ترین رشته فعالیت‌ها هستند و بنیه‌ی خلق فرصت شغلی آن‌ها جزو کمترین‌ها است.

 

وی گفت: برای اینکه در این زمینه تصوّری داشته باشید توجه کنید که یک طبقه بندی جدیدی از تولید صنعتی در ایران داریم که محصول دوره‌ی تعدیل ساختاری هست که به آن‌ها صنایع رانتی معدنی می‌گویند. سهم این‌ها از ارزش افزوده‌ی بخش صنعت از چیزی حدود 30 درصد از سال 1370 به 70 درصد در سال 1395 رسیده است. بدین معناست که تولید دفرمه شده است. گزارش‌هایی که درباره‌ی تحولات بخش صنعت می‌دهند این است که از طریق رونق‌های ضد توسعه‌ای که این واحدها پیدا می‌کنند می‌توان فاجعه‌هایی که برای بقیه‌ی صنایع اتفاق می‌افتد را پنهان کرد. بنابراین می‌توان نظام تصمیم‌گیری فاقد بنیه‌ی کارشناسی کافی را گیج کرد و او را به سمتی پرتاب کرد که قادر به تشخیص اولویت‌های خود نباشد.

در حالی که این صنایع رانتی در این دوره رشد تولید را داشتند تحولاتی که در صادراتشان اتفاق افتاده را در همین دوره نگاه کنید. در دوره‌ی 1384 تا 1390 صادرات پتروشیمی 553 درصد رشد کرده است. چیزی حدود بیش از دو برابر رشدی که در تولید اتفاق افتاده رشد در صادرات داشته است. در همین دوره رشد صادرات 890 درصد است. فلزات اساسی به همین ترتیب رشد خیلی بالایی را تجربه کردند. 

به گزارش جماران دکتر مؤمنی گفت: در دو دهه‌ی گذشته با وجود همه‌ی کارهای دوپینگی رانتی ضد توسعه‌ای که در بخش صنعت اتفاق افتاده ما با بی‌سابقه‌ترین سطوح سقوط تولید صنعتی توسعه‌گرا در ایران روبرو بودیم. در حالی که بی‌سابقه‌ترین صنعت زدایی در اقتصاد ایران اتفاق افتاده، فاصله‌ی 1384 تا 1390 مهمترین ویژگی این دوره قله‌ی رانتی شدن اقتصاد را به نمایش می‌گذارد. در این دوره تولید محصولات فولادی 47 درصد رشد کرده؛ تولید سیمان 104 درصد رشد کرده؛ تولید پتروشیمی 171 درصد رشد کرده است. چگونه هست زمانی که بقیه‌ی صنایع رو افول دارند این‌ها اینگونه زایش پیدا می‌کنند؟ پاسخ اینکه به این گروه تولیدها، تولیدهای رانت محور می‌گویند. در عین حال که به شدت رانتی هستند و جزو آلوده کننده‌ترین رشته فعالیت‌ها هستند و بنیه‌ی خلق فرصت شغلی آن‌ها جزو کمترین‌ها است. در حالی که این صنایع در این دوره رشد تولید را داشتند تحولاتی که در صادراتشان اتفاق افتاده را در همین دوره نگاه کنید. در دوره‌ی 1384 تا 1390 صادرات پتروشیمی 553 درصد رشد کرده است. چیزی حدود بیش از دو برابر رشدی که در تولید اتفاق افتاده رشد در صادرات داشته است. در همین دوره رشد صادرات 890 درصد است. فلزات اساسی به همین ترتیب رشد خیلی بالایی را تجربه کردند.

وی گفت: ماجرا این است که در ساختار نهادی که به رانت و فعالیت‌های غیر مولّد بیشتر از تولید پاداش می‌دهد عموماً سرمایه‌گذاری‌هایشان از محل دارایی‌های بین نسلی ملّی اتفاق افتاده و فلسفه‌ی وجودی آن‌ها این بوده که در قالب تولید مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای صنایع پایین دست را تجربه کنند. اما به دلیل اینکه در ایران صادرکننده‌ها از یک رانت بزرگ برخوردار هستند که آن هم معافیت از مالیات است برای اینکه منافع رانتی را حداکثر کنند ترجیح دادند به اینکه تولید خود را کمتر به نیاز بنگاه‌های تولید صنعتی کوچک و متوسط معطوف کنند، و به جای آن صادر کنند. جهش صادراتی اتفاق افتاده و بانک مرکزی صد نوع خط و نشان می‌کشد و التماس می‌کند حالا که صادر کردید دلارش را برگردانید.اما از بانک مرکزی ده نوع امتیاز رانتی طلب کردند تا حاضر باشند بخش‌هایی از دلارها را به کشور برگردانند

وی گفت: توجه کنید اینکه آقای رضاقلی می‌گوید همان مناسبات ایلیاتی خودش را به شکل‌های مدرن‌تر باز تولید می‌کند بدین معناست که همچنان ساختار نهادی بستری فراهم کرده که فعالیت‌های غیر مولّد و رانتی تشویق می‌شوند. هم اکنون می‌توانید به داده‌های سازمان بورس نگاه کنید؛ هر واحد صنعتی که غیرت ملّی بیشتر داشته و برای عمق بخشی به ساخت داخل سرمایه‌گذاری بیشتری کرده اوضاع مالی بحرانی دارد. اما آن‌هایی که ادعای تولید را درمی‌آورند و قطعات CKD می‌آوردند در اینجا مونتاژ می‌کنند و اسم آن را تولید داخلی گذاشته‌اند، ده نوع رانت به آن‌ها تعلق می‌گیرد عموماً اوضاع مالی بسامانی دارند.

 

ماجرا این است که در ساختار نهادی که به رانت و فعالیت‌های غیر مولّد بیشتر از تولید پاداش می‌دهد عموماً سرمایه‌گذاری‌هایشان از محل دارایی‌های بین نسلی ملّی اتفاق افتاده و فلسفه‌ی وجودی آن‌ها این بوده که در قالب تولید مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای صنایع پایین دست را تجربه کنند. اما به دلیل اینکه در ایران صادرکننده‌ها از یک رانت بزرگ برخوردار هستند که آن هم معافیت از مالیات است برای اینکه منافع رانتی را حداکثر کنند ترجیح دادند به اینکه تولید خود را کمتر به نیاز بنگاه‌های تولید صنعتی کوچک و متوسط معطوف کنند، و به جای آن صادر کنند. جهش صادراتی اتفاق افتاده و بانک مرکزی صد نوع خط و نشان می‌کشد و التماس می‌کند حالا که صادر کردید دلارش را برگردانید.اما از بانک مرکزی ده نوع امتیاز رانتی طلب کردند تا حاضر باشند بخش‌هایی از دلارها را به کشور برگردانند

 

دکتر مؤمنی گفت: بنابراین در قالب آن فهم نظری ذهن ما به این حیطه‌ها درگیر می‌شود و ما می‌توانیم به نظام تصمیم‌گیری گرامی کشور بگوییم سی سال آزمون خطا کافی نیست؟ آیا بهتر نیست بایستیم و بررسی کنیم چه کاری انجام می‌دهیم؟ آن چیزی که مسئله را حیاتی‌تر می‌کند این است که از 1397 که ایران درگیر تحریم شده مشاهده می‌کنیم به اسم سیاست‌های مقابله با تحریم دوباره به همان مناسباتی برمی‌گردند که خود عامل اصلی آسیب پذیری اقتصاد ایران بوده‌ و همان مناسبات رانتی و نابرابرساز و تشدیدکنندگی وابستگی‌های ذلت آور به دنیای خارج را باز تولید می‌کند.

وی گفت: از دل درس‌های بزرگی که از صورت بندی نهادی مسئله‌ گرفته می‌شود ما می‌توانیم روی این مسئله تمرکز کنیم. بحث همیشه این بوده که نظام تصمیم‌گیری ما در ده ساله‌ی گذشته علاقه نشان می‌دهد به اینکه کج کارکردی‌ها و کاستی‌ها و بحران‌های اقتصادی را در ایران به صورت جزیره‌ای و مجزا از هم حل و فصل کند. ما فکر نمی‌کنیم خیلی نبوغ نیاز داشته باشیم تا بفهمیم در این اقتصاد مانند هر اقتصاد دیگری سیاست‌های پولی، مالی، تجاری، صنعتی، نرخ ارز کاملاً با همدیگر در هم تنیده هستند و نمی‌توانید رفو کنید بدون اینکه در قالب یک برنامه کل آن‌ها را با هم هماهنگ کنید.

توجه کنید اینکه آقای رضاقلی می‌گوید همان مناسبات ایلیاتی خودش را به شکل‌های مدرن‌تر باز تولید می‌کند بدین معناست که همچنان ساختار نهادی بستری فراهم کرده که فعالیت‌های غیر مولّد و رانتی تشویق می‌شوند. هم اکنون می‌توانید به داده‌های سازمان بورس نگاه کنید؛ هر واحد صنعتی که غیرت ملّی بیشتر داشته و برای عمق بخشی به ساخت داخل سرمایه‌گذاری بیشتری کرده اوضاع مالی بحرانی دارد. اما آن‌هایی که ادعای تولید را درمی‌آورند و قطعات CKD می‌آوردند در اینجا مونتاژ می‌کنند و اسم آن را تولید داخلی گذاشته‌اند، ده نوع رانت به آن‌ها تعلق می‌گیرد عموماً اوضاع مالی بسامانی دارند.

دکتر مؤمنی گفت: زمانی که دولت و مجلس به شکلی هماهنگ به اداره‌ی بدون برنامه‌ی کشور تن در می‌دهند ما می‌توانیم مشفقانه و خاضعانه به آن‌ها بگوییم این طریقه‌ی اداره‌ی کشور مناسبات رانتی و فساد گستر و نابرابرساز و تعمیق کننده وابستگی‌های ذلت آور به دنیای خارج را شدت می‌بخشد. ما نمی‌توانیم از این طریق نجات پیدا کنیم. بنابراین چه در دولت و چه در حوزه‌ی عمومی همه باید تلاش کنیم که زور علم از زور رانت، ربا، فساد، دلالی و واردات محوری بیشتر شود.

وی گفت: برای اینکه چنین چیزی اتفاق بیفتد باید بحث کنیم  در تمام دنیا اتفاق نظر وجود دارد که تئوری بازار نه قادر به فهم چرایی بقاء واحدهای ناکارآمد و توسعه نیافته است و نه سازوکارهای پیشنهادی آن حل و فصل کننده‌ی مشکلات است. نه تنها حل و فصل کننده نیست بلکه بحران ساز هم هست. اما اینکه در ایران تا این حد روی آن پافشاری می‌شود بدین معناست که یک گره خوردگی بین منافع رانتی وجود دارد که من اسم آن را اتحاد سه گانه‌ی ضد توسعه‌ای در ایران گذاشته‌ام.

دکتر مؤمنی گفت: در کتاب اقتصاد سیاسی توسعه در ایران امروز که به عنوان هدیه و اتمام حجتی با دولت اول آقای روحانی منتشر شده هم صورت بندی نظری اینکه چرا سیاست‌های ضد توسعه تا این حد در گروه‌های پر نفوذ طرفدار پیدا کرده را توضیح دادم و هم آشوبناک سازی و بحران پروری این سیاست‌ها و هم سازوکارهای برون رفت را توضیح دادم. باید زور علم مقداری از زور مؤلفه‌هایی که غیر مولّد و غیر علمی هستند بیشتر شود و این نیاز به یک اراده‌ی همگانی دارد. بنابراین انتقادهایی که آقای رضاقلی عزیز از جامعه‌ی کارشناسی و دانشگاهی کشور می‌کنند به اعتبار اینکه به مسائل حیاتی واقعاً موجود جامعه کمتر می‌پردازند و سراغ چیزهایی می‌روند که در اولویت نیست، به ساخت سیاسی ربط دارد که این مناسبات را علی رغم اینکه سی سال بحران سازی و شکست مطلق داشته رها نمی‌کند، در اینجا مسئولیت دانایان خیلی زیاد است.

در تمام دنیا اتفاق نظر وجود دارد که تئوری بازار نه قادر به فهم چرایی بقاء واحدهای ناکارآمد و توسعه نیافته است و نه سازوکارهای پیشنهادی آن حل و فصل کننده‌ی مشکلات است. نه تنها حل و فصل کننده نیست بلکه بحران ساز هم هست. اما اینکه در ایران تا این حد روی آن پافشاری می‌شود بدین معناست که یک گره خوردگی بین منافع رانتی وجود دارد که من اسم آن را اتحاد سه گانه‌ی ضد توسعه‌ای در ایران گذاشته‌ام. 

دکتر مؤمنی گفت: درست است که ساختار نهادی ضد توسعه‌ای و رانتی هزینه‌ی فرصت دانایی را خیلی افزایش می‌دهد ولی ما باید بدانیم که راه نجات کشور از این مسیر می‌گذرد و هر کسی باید در حیطه‌ی تخصصی خود با مسائل جامعه برخورد مسئولانه‌ای داشته باشد. در این بین با پدیده‌ی جدیدی روبرو هستیم که من اسم آن را مافیای رسانه‌ای گذاشته‌ام. مافیای رسانه‌ای در خدمت منافع گروه‌های رانتی هست و منافع و اولویت‌های آن‌ها را به قدری پر سر و صدا مطرح و پای آن خرج می‌کند که حتی نظام تصمیم‌گیری کشور را گیج و منفعل کرده است. بنابراین از رسانه‌هایی که شرافت و غیرت ملّی دارند می‌توانیم خواهش کنیم سطح هوشمندی خود را بالا ببرند و کمک کنند هم بنیه‌ی اندیشه‌ای کشور افزایش پیدا کند و هم اینکه در مجموع زور علم را بر زور رانت بچربانیم. این چیزی هست که از دل مراجعه به رویکردهای نظری نهادگرایی می‌توانیم برای شرایط امروز ایران حاصل کنیم.

وی افزود: یک مسیر طولانی در تاریخ اندیشه‌ی توسعه پدید آمده و از دل مسیر طولانی طی شده به تدریج و به صورت فزاینده این فهم عمومی حاصل شده که قدرت توضیح دهندگی عنصر نهادی در مقایسه با همه‌ی عناصر دیگری که برای صورت بندی مسئله‌ی توسعه و توسعه نیافتگی مورد استفاده قرار گرفته، بیشتر هست.

وی گفت: مسیر طی شده در صورتی که به درستی واکاوی شود از سویی امکان شناخت کانون‌های اصلی ضعف نظریه‌های رقیب در صورت بندی مسئله‌ی توسعه و توسعه نیافتگی را آشکار می‌کند و هم روشن می‌کند که از چه زوایایی می‌توان در این زمینه سطح درک خود را بالا برد. این مسئله بخصوص به اعتبار شرایط تاریخی ایران که سازه‌های ذهنی تک ساحتی و تک سببی را برای توضیح مسائل تقویت می‌کند و بخش اعظم صورت بندی‌هایی که صورت می‌گیرد ناظر بر نگاه از زاویه‌ی نقش افراد معین هست می‌تواند راهگشای‌های به مراتب جدّی‌تری را برای ما به همراه داشته باشد.

دکتر مؤمنی گفت: صورت بندی نقش و اهمیت و ضریب اهمیت نهادها در تحولات اقتصادی- اجتماعی یکی از قلّه‌های اندیشه داگلاس نورث محسوب می‌شود و در میان آثار او یکی از قلّه‌ها کتاب «فهم فرایند تحول اقتصادی» است. چاپ اول این کتاب در سال 2005 منتشر شد و برای اینکه به فارسی برگردانده شود ماجراهای خیلی عجیبی پیش آمد که آن را با یک وقفه‌ی تقریباً ده ساله همراه کرد و فارسی زبانان علاقمند به توسعه ده سال از فاصله‌ی نگارش چاپ اول محروم بودند. تا اینکه به همّت استاد ارجمند جناب آقای دکتر مهاجرانی و با همکاری سرکار خانم دکتر فرضی زاده این کتاب ترجمه شد و به همّت انتشارات نهادگرا در اختیار علاقمندان به توسعه قرار گرفت.

وی گفت: انصاف این است که انتشارات نهادگر در طول عمر به نسبت کوتاه خود دقت و وسواس بسیار ارزشمندی نشان داده به اینکه تا جایی که امکان دارد تلاش‌های خود را از انگیزه‌های سوداگرانه به کلی مبرّا کند. تلاش آن‌ها این بوده که حتی المقدور تمرکز خودشان را بر روی حیاتی‌ترین خلاء‌های معرفتی و جدّی‌ترین نیازهای فکری جامعه‌ی توسعه خواه ایرانیان قرار دهد. در میان آثاری که با این هدف منتشر کردند می‌توانیم با اطمینان بگوییم که کتاب فهم فرایند تحول اقتصادی یکی از ارجمندترین و عالی‌ترین نمونه‌های کارهایی است که به انتشار رسیده است.

وی افزود: به مناسبت انتشار چاپ سوم این کتاب از استاد ارجمند جناب آقای رضاقلی تقاضا کردیم که علاوه بر مقدمه‌ی موجود از خود داگلاس نورث و مقدمه‌ای که من برای فارسی زبان‌ها نوشته بودم از ایشان تقاضا کردیم مقدمه‌ی دیگری اضافه کنند تا ابعاد اهمیت و کانون‌های اصلی بحث درباره‌ی نقش نهادها در عملکرد اقتصادی اجتماعی به شکل بهتری در اختیار فارسی زبانان گرامی توسعه خواه قرار گیرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.