روز چهارشنبه هفته ای که گذشت، سهتن از اساتید برجسته اقتصاد در فرهنگستان علوم گردهم آمدند تا پیشنهادهایی برای نحوه مقابله با تحریم ها ارائه دهند.
جماران، کیاوش حافظی: دکتر فرشاد مومنی در نشست نحوه مقابله با تحریم ها که روز چهارشنبه 2 آبان در فرهنگستان علوم برگزار شد، گفت: در سطح نظری ما با تقدم رتبه ای مسائل سطح توسعه نسبت به مسائل سطح کلان و خرد روبه رو هستیم. اگر در طرز اداره کشور، مسائل بنیادی یا مسائل سطح توسعه مورد بی توجهی قرار گیرد، ما شاهد بی ثباتی گسترده ای خواهیم بود و آنچه به ویژه طی سه دهه اخیر در اقتصاد سیاسی ایران مشاهده می شود، بهترین گواه برای این مسأله است که ما مسائل اصلی را ندیدیم و به یکباره با طیف بسیار متنوعی از بحران های کوچک و بزرگ مواجه شدیم.
وی افزود: این سرگیجه ای که در مدیریت اقتصادی کشور مشاهده می شود، در واقع بازتاب سهل انگاری های جدی در سه دهه اخیر است. شناخت عالمانه بنیان های اندیشه ای به وجودآورنده وضع موجود جزو حیاتی ترین مسائل ماست. ما تا زمانی که گستاخی روبه رو شدن با واقعیت هایی که مبنای توزیع منافع در ایران بوده است را پیدا نکنیم، نمی توانیم انتظار داشته باشیم که از این شرایط خارج شویم. وجه دیگر، شناخت هرچه دقیق تر اهداف و ترفندهای حریف اصلی است. به نظر می رسد که در این زمینه نیز ما بیشتر از اینکه با مواجهه خردورزانه روبه رو باشیم با شعار و تبلیغات در برابر برنامه هایی مواجه هستیم که برای ما طراحی شده اند.
نیمه استعماری تلقی کردن یعنی تحلیل نظام وار و نهادمند بلاتکلیفی برای اداره کشور
استاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه گفت: وجه سوم نیز این است که ما باید یک برنامه برای خروج از این وضعیت و رفتن به سمت اهداف توسعه را در دستور کار قرار دهیم. اگر بخواهیم موضوع تحریم ها را مورد توجه قرار دهیم، گام نخست باید شناخت راهبرد حریف باشد. بر مسیر این شناخت ما می توانیم راهبرد آنها را که مواجهه و رویارویی با ما بوده را از راهبرد مقطعی آنها یا همان تحریم ها تفکیک کنیم.
مومنی گفت: برای فهم راهبرد کلی آنها، به اعتبار مجموعه ویژگیهایی که کشورمان دارد میتوانیم از زمان های دورتری شروع کنیم. از موج اول انقلاب صنعتی تا امروز، کارهای برجسته و ممتازی که درباره چرایی تداوم توسعه نیافتگی در ایران صورت گرفته، به بهترین شکل، ذیل مفهوم رشد اقتصادی در شرایط نیمه استعماری قابل توضیح است. نیمه استعماری تلقی کردن یعنی تحلیل نظام وار و نهادمند بلاتکلیفی برای اداره کشور.
توصیه به خواندن کتاب استراتژی آمریکا در قرن21
وی افزود: به لحاظ مفهومی، رشد اقتصادی در شرایط نیمه استعماری یعنی ما شرایطی را از نیمه دوم قرن هجدهم دنبال کردیم که در چارچوب آن با ما به گونه ای برخورد شده که از یک طرف تمام هزینه های یک کشور مستقل را می پردازیم اما قادر نیستیم که از فرصتهای این استقلال استفاده کنیم و به طور همزمان تمام هزینههای یک کشور مستعمره را هم می پردازیم اما قادر نیستیم که از فرصتهای ناشی از استعمارزدگی هم استفاده کنیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اگر بخواهیم ببینیم که این راهبرد تغییر نکرده، مناسبترین منبع کتابی است که از طرف کیسینجر و با عنوان «استراتژی آمریکا در قرن 21» منتشر شد. در این کتاب به جزئیاتی اشاره میشود که آمریکا چگونه کاری میکند که نه بتوان احکام زندگان را بر ما جاری کرد و نه بشود تکلیف مردگان را بر ما بار کرد.
معرفی بهترین منبع برای درک بهتر راهبرد مقطعی آمریکا
وی بیان کرد: برای آنکه راهبرد مقطعی آنها را نیز متوجه شویم، بهترین منبع کتاب ریچارد نفیو به عنوان «هنر تحریمها» است. در راستای همین بلاتکلیف نگه داشتن ما، مهمترین نکته ای که در این کتاب عنوان شده این است که مجال مواجهه خردورزانه و مبتنی بر برنامه به ما نباید داده شود و آنقدر مشکلات کوچک و بزرگ برایمان ایجاد شود که در نهایت به ملاحظات روزمره تن دردهیم. نکته دیگری که به عنوان راهبرد مقطعی در این کتاب آمده، این است که باید منابع ارزی کشورهایی مثل ایران را از طریق مصرفگرایی تخلیه کنیم.
مومنی گفت: تحلیل حریف چنین است که منابع ارزی با همه انعطاف ناپذیری هایی که نظام تصمیم گیری و اجرایی کشور در ایران دارد، بزرگترین عامل قدرت انعطاف دادن به ایران برای مواجهه با بحرانها و شوک های ناگهانی برون زاست. نفیو می گوید که اگر ما این کار را انجام دهیم، دو کارکرد کلیدی ایجاد می کند. اولین کارکرد آن این است که فرصت های شغلی مولد را از اقتصاد ایران دریغ خواهد کرد و این آنها را هم از لحاظ مشروعیت و هم از نظر کارآمدی متزلزل خواهد کرد.
نمی توانیم از متغیرهای بیرونی بخواهیم مطابق میل ما رفتار کنند
وی افزود: محور دوم مورد اشاره در این کتاب هم میگوید که این کار وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج را افزایش میدهد و ایران مستعد اعطای امتیازات بیشتر میشود. محور سومی هم که مورد توجه قرار گرفته، این است که ما باید انگیزه را برای سرمایهگذاری به ویژه در محورهایی که از نظر بقاء و بالندگی ایران ضروری است، به حداقل برسانیم.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: باید این بلوغ فکری حاصل شود که عامل بیرونی، عنصر سرنوشت ساز و تعیین کننده نیست. به نظر می رسد که ما با یک خلاء معرفتی شدید در این زمینه روبه رو هستیم. به همین خاطر نیز در مواجهه با عامل بیرونی دائماً افراط و تفریط را تجربه میکنیم. یکی از استراتژیست های برجسته ژاپن در همین زمینه می گوید که متغیرهای بیرونی در کنترل ما نیستند و ما نمی توانیم به آنها رهنمود بدهیم که خود را مطابق میل ما تنظیم کنند. یکی از رموز توسعه ژاپن این است که عنصر اندیشه ای برای مواجهه با عامل بیرونی را 170 سال پیش صورت بندی نظری کردند ولی ما همچنان توهم آلود و افراطی و تفریطی با آن برخورد می کنیم.
تجربه اتحاد جماهیر شوروی و فرآیند سقوطش باید به دقت بازبینی شود
وی افزود: ما باید عمیق بررسی کرده و ببینیم چه راهبردهایی اتخاذ کردهایم که تا این اندازه آسیب پذیر شدیم و مسأله بعدی این است که در ساختار رسمی تصمیم گیری کشور، چه برنامه و تمهیداتی اندیشیده شده است؟ با کمال تأسف، گزارش هایی که در این زمینه در سازمان برنامه و بودجه تهیه شده، چه از نظر شکلی و چه از نظر محتوایی وضعیت اسف بار دارد. واقعاً اگر کسی بخواهد به کشور کمکی بایسته کند در درجه اول متقاعدساختن مسئولین به ضعف اندیشه ای بسیار جدی ای است که در نظام اجرایی و تصمیم گیری کشور وجود دارد. در درجه بعدی نیز ارائه سازوکار برای عملیاتی کردن نظرات آنهاست.
مومنی بیان کرد: در این زمینه، تجربه اتحاد جماهیر شوروی و فرآیند سقوطش باید به دقت بازبینی شود. اگر مجال بود من توضیحاتی ارائه می دادم تا شدت شباهت تکان دهنده آسیب های ما را با آنها مشاهده کنید. اساس ماجرا هم این است که آنها به شیوه غلطی با مسائل خود روبه رو می شدند. تجربه موسوم به بهار عربی نیز باید برای ایران عبرت های زیادی داشته باشد. متاسفانه ما به جای اینکه از تجربه آن کشورها به درستی استفاده کنیم، وارد دعواهای حیدری-نعمتی بر سر لفظ خطاب کننده این پدیده شدیم.
برنامه تعدیل اقتصادی، اقتصاد ایران را به سمت زمینگیر شدن پیش میبرد
وی در ادامه گفت: از این موج جدید تحریم ها، ما یک تجربه سال ۹۰-۹۱ هم داریم که باید با معیارهای علمی مورد توجه قرار گیرد. عنصر گوهرین موج قبلی تحریمها ماشین صنعتی مدرن را در ایران از کار انداخت و محور دوم آن طراحی یک برنامه برای برخورد فرصت طلبانه با خطاهای نظام سیاستگذاری ما بود و محور سومش هم گره خوردن آن برخوردها با مجموعه اشتباهات و خطاهایی بود که ما در سه دهه اخیر در اقتصاد کشور داشته ایم که ایران را در معرض آسیب پذیری جدید قرار داده است.
این اقتصاددان به برنامه تعدیل ساختار اقتصادی ایران اشاره کرد و گفت: از نظر بنیان اندیشه ای آن عاملی که کشور ما را با آنومی اقتصادی و اجتماعی مواجه کرده، تن در دادن به قاعده های برنامه تعدیل ساختاری بوده است. این برنامه، اقتصاد ایران را به سمت زمینگیر شدن پیش میبرد و تا زمانی که بلوغ فکری در سطح نظام تصمیم گیری ما پدید نیاید که با این جهت گیری فاصله بگیریم، نمی توانیم از وضع فعلی خارج شویم.
جهتگیری های نرخ ارز منافع رانتجویان را نسبت به مردم در اولویت قرار داده است
وی افزود: تحریم به مثابه شوک برونزا است. هر کشوری که بخواهد با شوکهای برون زا مواجهه خردورزانه داشته باشد باید ساختار نهادی اش مهارکننده رفتارهای فرصتطلبانه و برخورداریهای غیرمولّد و تشویق کننده ارتقای بنیه تولید صنعتی مدرن باشد.
وی افزود: بزرگترین تهدیدی که ازطرف نظام قاعدهگذاری و اداره کشور متوجه ما است، آنهایی هستند که از مناسبات کنونی منابع رانتی سود میبرند و در حال تلاش جدی برای بازگشت به برنامه تعدیل ساختاری بوده و آن را گزینه مناسب برای مواجهه با تحریمها عنوان میکنند.
مومنی به علائم جدی برای بازگشت به برنامه تعدیل ساختاری اشاره کرد وگفت: طرز مواجهه با ذخایر استراتژیک ارزی کشور یکی از این نشانههاست. این منابع به صورت کاملاً بی برنامه و فاقد اولویت تخصیص پیدا میکند و حتی تولید به عملی برای کسب رانت تبدیل شده که این محصول بیبرنامگی دولت فعلی است. همچنین جهتگیری های نرخ ارز که در دستور کار قرار گرفته منافع رانتجویان را نسبت به عامه مردم و تولیدکنندگان در اولویت قرار داده است.
رویکرد کنونی اقتصادی دربرابر تحریمها و اثرات آن بر مردم انفعالی و سفلهپرورانه است
وی با بیان اینکه دولت برنامهای برای ارتقاء بنیه تولید ملی ندارد، یادآور شد: عنصر گوهری در انعطاف نظام ملی، خلق فرصت های شغلی مولد توسعه گرا است. به گواه مطالعهای که به مناسبت تحریم ها در وزارت کار انجام شد، پیش بینی شده که اگر آمریکا بتواند تمام تحریمهای خود را اجرایی کند، حداقل یک میلیون و ۱۰۰ هزار شغل از بین میرود و مسئله اشتغال مولد جنبه حاشیهای پیدا می کند.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به زمزمه افزایش حامل های انرژی، عنوان کرد: در چنین شرایطی با فقر گسترده که فاجعهسازی میکند، روبرو خواهیم شد و رویکرد کنونی اقتصادی در برابر تحریمها و اثرات آن بر مردم انفعالی و سفلهپرورانه است. در حالی که راه نجات ایران از طریق برنامه های توانمندسازی فقرا بر محور بسط فرصت های شغلی مولد می گذرد.
به یک برنامه ملی مبتنی بر پیشگیری از فساد نیاز داریم
وی اظهار داشت: نظام ملی در سطوح بالا، اکنون به گونهای قاعده گذاری می کند و تخصیص منابع میدهد که حتی بدیهیات اولیه برای بقای خودش را هم در بر نمیگیرد. توصیه جدی ما این است که باب گفتگوی جدی در این زمینه در دستور کار قرار گیرد و برخورد نمایشی و ادا درآوردن در جلسات و تظاهر به گفت و گوی بدون کارکرد بی فایده است. حال آنکه باید به جای آن برنامهریزی برای ارتقای بنیه ی دانایی دولت صورت گیرد. امروز حیاتی ترین کار این است که هزینه فرصت مفت خوارگی را در کشور بالا ببرند، در حالی که امروز عکس این موضوع عمل می شود و هزینه فرصت تولید و اشتغال را بالا می برند.
این استاد دانشگاه گفت: ما به یک برنامه ملی مبتنی بر پیشگیری از فساد نیاز داریم. در شرایط فساد گسترده هر برنامه اصلاحی محکوم به شکست است. باید بسترهای کلیدی کسب درآمدهای بیضابطه رانتی از بین رود و برنامهای برای مهار فرصتطلبی ها در دستور کار قرار گیرد. ما به یک برنامه توسعه گرای مبتنی بر گزینش های بلندمدت برای ارتقای بنیه تولید ملی نیز نیاز داریم.
رقبای سیاسی دولت فشار می آورند تا باج گیری کنند
وی با بیان اینکه، تحریم مانند هر شوک برون زایی در بردارنده تهدیدها و فرصت هاست، گفت: این ما هستیم که با تمهیدات خود تعیین میکنیم که وجه غالب به سمت فرصت ها پیش رود یا تهدیدها. تجربه تاریخی ما نشان می دهد از آنجا که قابلیت های نظام ملی و قدرت انعطافش برای مواجهه به موقع و کارآمد در مقابل تغییرات ضعیف است، حتی شوک های برون زای مثبت که میتواند فرصت های تاریخی ایجاد کنند را به تهدید تبدیل می کنند.
این استاد دانشگاه درباره رقبای سیاسی دولت گفت: امروز در شرایطی قرار داریم که رقبای سیاسی دولت تلاش می کنند تا آن را تحت فشار بگذارند. در منطقه پرآشوبی که هر لحظه ممکن است در معرض حوادث غیرمترقبه و پیش بینی نشده قرار بگیریم، مشخص نیست باید این افراد را با چه عنوانی خطاب قرار داد. زیرا به جای اینکه کمک کنند، فشار می آورند تا باج گیری کنند و با کمال تاسف در شیوه انتخاب همکارانی که دولت فعلی برگزیده، واضح می بینیم که به دادن امتیازها و باج دادن ها تن در می دهد.
شکل و شمایل جلسه رئیسجمهوری با اقتصاددانان شبیه رجزخواندن بود
مومنی اظهار کرد: سران قوا جلسه اضطراری میگذارند برای آنکه وضعیت بانکها و مؤسسات غیرمجاز را حل کنند و سوبسید میدهند اما برای بانکهای مجاز ورشکسته جلسه نمیگذارند. کارگرانی که ۱۸ماه در شرکتهای دولتی و غیردولتی حقوق نگرفتهاند را نادیده میگیرند. این مؤسسات غیرمجاز همان رانتجویان هستند.
وی به جلسه رئیس جمهوری با اقتصاددانان اشاره کرد و گفت: شکل و شمایل جلسه رئیسجمهوری با اقتصاددانان شبیه رجزخواندن بود. آقای رئیس جمهوری طوری صحبت میکند که انتظار دارد نوبل اقتصاد به او بدهند. با چنین فردی رابطه برقرار کردن سخت است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص اینکه در شرایط کنونی برای حل نوسانات ارزی چه باید بکنیم، گفت: همه فارغ از جناحهای سیاسی باید برای ارتقای دانایی دولت مشارکت کنند، اما مشارکت لوازمی دارد. نباید برای برون رفت از بحران سندهای شکلی رو کنیم که از نظر کیفیت فاجعهآمیز است و روی آن حتی مهر محرمانه میزنید.
وی در پایان گفت: با همه محدودیتهایی که برای اقتصاددانان مستقل به وجود آوردهاند، اما آنها مطالعه ای چندماهه برای ارائه راهکار داشتند و کار کارشناسی خود را برای برون رفت از مشکلات تهیه و به رئیسجمهوری دادند، ولی رئیسجمهور گفت شخصا نمیتوانستم از آنچه ارائه شده، استفاده ببرم.
افزایش نرخ ارز اسم رمز برای عدهای رانتخوار و تاجرباشی بود
دکتر عباس شاکری استاد اقتصاد دانشگاه علامه در سخنرانی خود دراین نشست با اشاره به نوسانات قیمت ارز و اثرات مخرب آن بر اقتصاد بخصوص در شرایط تحریمی گفت: افزایش نرخ ارز اسم رمز برای عدهای رانتخوار و تاجرباشی بود تا بتوانند منافع خود را تأمین کنند.
از برنامه اول تاکنون هرچند سال یکبار شوک ارزی داشتیم
وی اظهار داشت: از برنامه اول تاکنون هرچند سال یکبار شوک ارزی داشتیم؛ با این توجیه که اگر میخواهیم اقتصاد رشد کند باید ارز افزایش یابد. مدافعان این مدل طوری صحبت میکردند که اگر این اتفاق رخ ندهد، رکود و تورم و مشکلات عدیده دیگری ایجاد میشود. وقتی قیمت ارز افزایش پیدا میکرد آن استدلالها رخ نمیداد، درنهایت هم رشد تورم و نقدینگی لجام گیسخته رخ داده وتوزیع درآمد نامتوازن شده و سهم عوامل تولید و نیروی انسانی از تولید ناخالص کم میشد.
این اقتصاددان با طرح این سؤال که افزایش نرخ ارز به چه منظوری استفاده میشود، تصریح کرد: در پاسخ می گویند افزایش صادرات و کاهش واردات. البته اینها در شرایط مناسب ایجاد میشود. اما شرایط شکلگیری صادرات رقابتپذیر، متوازن و پایدار کدام است؟ این متغیر کلیدی میتواند جای متغیرهای دیگر را زمانی بگیرد که رقابتپذیری فنی، نهادی و بازاری داشته باشد.
وی با تأکید بر اینکه اگر در همه زمینهها از تعادل نسبی و رقابتپذیر بهرهمند نباشیم، بالا بردن صادرات از طریق افزایش بهای ارز امری غیرممکن است، تصریح کرد : با بالا رفتن نرخ ارز، صادرات مواد خام، مواد اولیه پتروشیمی و مواد خام معادن تشویق میشوند که به بهای محرومیت جمعیت زیادی از جامعه و رانتهای غیرمعقول برای عدهای معدود تمام خواهدشد.
شاکری ادامه داد:هم اکنون درآمد غالب مردم به کمتر از نصف تقلیل یافته است؛ با افزایش نرخ ارز، صادرات مواد خام افزایش مییابد، اما صادرات کالاهای با عمق صنعتی رونق نخواهد داشت، بنابراین شوک ارزی، رانت ارزی برای خامفروشان و تاجرباشیها ایجاد میکند.
وقتی بهای ارز تغییر میکند، کالای واسطهای و سرمایهای گران میشود
وی خاطرنشان کرد: پرش نرخ ارز برای عدهای رانت داشته و صادرات اسم رمز و بهانهای برای جذب و جلب رانت بوده است و تجربه سالهای ۷۴، ۹۱ و ۹۷ شواهد این موضوع است.
این استاد دانشگاه با طرح این سؤال که آیا افزایش ارز موجب کاهش واردات شده است، عنوان کرد: متأسفانه ۱۰ برابر بیشتر از آنچه که گمرک ما اعلام میکند، گمرک امارات و ترکیه صادرات کالا به ایران را اعلام میکنند.
وی به سه گروه عمده کالاهای وارداتی کشور اشاره کرد و گفت: واردات شامل دارو و کالای اساسی، مواد اولیه واسطهای و سرمایهای و کالای لوکس و تجملی است. وقتی بهای ارز تغییر میکند، کالای واسطهای و سرمایهای گران میشود؛ بنابراین کشش قیمتی در دو گروه اول پایین است و گروه سوم با افزایش ارز، درآمد متقاضیان را به شدت افزایش میدهد. تجربه دو دهه اخیر نشان میدهند واردات با افزایش درآمد نفتی بالا میرود و چسبندگی به سمت پایین پیدا میکند.
وقتی بازار ارز رقابتی نداریم، باید آن را مدیریت کرد
شاکری ادامه داد: ۸۰ درصد بازار ارز از ناحیه صادرات نفت، پتروشیمی و میعانات گازی تأمین میشود و اگر صادرات کاهش یابد، چسبندگی به سطوح مصرف و واردات و هجوم سوداگران به بازار اتفاق افتاده و قیمت ارز شدیداً افزایش مییابد لذا قیمت توسط نیروهای بنیانی تعیین نمیشود. از این رو وقتی بازار ارز رقابتی نداریم، باید آن را مدیریت کرد.
وی با بیان اینکه در شرایط تحریمی سپردن بازار ارز به دست دلالان و سوداگران درست نیست، بیان کرد: وقتی درآمد ارزی وارد بودجه شد، مخارج دولت به شدت افزایش یافت، واردات ارزان کالاهای مصرفی، واسطهای و سرمایهای شدت گرفت و نقدینگی هم افزایش یافت، تورم کالاهای غیرقابل مبادله از تورم کالاهای قابل مبادله پیشی گرفت و موجب تقویت واردات شد، در این ساختار نامطلوب، ارز به عنوان یک عامل ساده به عامل مهم و حساس تغییر یافت.
باید از هرگونه معاملات سوداگرانه ارزی در نبود بازار واقعی ارز ممانعت به عمل آید
این اقتصاددان با بیان اینکه سال های ۸۰ و ۸۵ ارز عامل افزایش پایه پولی بود، عنوان کرد: در مسئله ارزی کنونی برخی قیمتها تا ۵ و ۶ برابر بالا رفته است. اگر بپذیریم بالا رفتن نرخ ارز متناسب با تفاوت تورم داخل و خارج برای صادرات کشور ضروری است، اما نرخ ارز در سال های گذشته بیشتر از تفاوت مذکور افزایش یافته است. با همین استدلال، اما بارها اقتصاد را دستخوش تغییر کردیم.
شاکری راهکار نوسانات ارزی را تخصیص ارز به کالاهای اساسی، دارو، مواد اولیه کالاهای واسطهای و سرمایهای تحت یک مدیریت و کمیته تخصصی دانست و افزود: همچنین باید از هرگونه معاملات سوداگرانه ارزی در شرایط نبود بازار واقعی ارز ممانعت به عمل آید.
جابجایی عظیم سرمایه به جیب کسانی که سوءعملکرد داشتهاند، رفته است
وی گفت: آقایان با همین استدلالها قیمت ارز را افزایش دادند و از آن به خوبی سوءاستفاده کردند. استفاده از لنگر اسم ارز و ممانعت از قیمتگذاری دلخواه، تأکید بر پیمان سپاری ارزی و بازگرداندن ارزهای مربوط به صادرات با قیمت مصوب به دلیل آنکه خوراک و یارانه میگیرند، میتواند از جمله دیگر راهکارهای مدیریت چنین فضایی باشد.
شاکری عنوان کرد: اینکه جابجایی عظیم سرمایه به جیب کسانی که سوءعملکرد داشتهاند، برود این اسم رمز است تا بتوانند کسری و زیان بانک ها را جبران کنند و رانت را به فعالان خامفروش بدهند.
در ادامه این نشست، دکتر حسین راغفر با گلایه از بی توجهی به پیشنهادهای مطرح شده از سوی اقتصاددانان، گفت: اقتصاددانها به رئیس جمهوری ۲۰ راه حل دادند و ایشان درپاسخ گفتند که آن را خواندهاند اما چیزی از آن دریافت نکردهاند و این عجیب و غریب است.
فرهنگ قناعت در دهه اول انقلاب به جوی آب انداخته شد
این اقتصاددان با اشاره به اینکه راه حل ما برای مقابله با تحریمها و کاهش نوسانات ارزی همان شیوه برخورد با تحریم بنزین است که دقیقا باید از ظرفیتهای داخل استفاده شود، تصریح کرد: در حال حاضر مصرفگرایی جای فرهنگ مقاومت و شهادت که در دهه ۶۰ مطرح بود را گرفته است. این مصرفگرایی ناشی از برنامه تعدیل ساختار اقتصادی است.
وی با بیان اینکه ریشهکنی عوامل تولید از دولت نهم و دهم شروع شد و در دولتهای یازدهم ودوازدهم ادامه پیدا کرد، گفت: فرهنگ قناعت در دهه اول انقلاب به جوی آب انداخته شد و نظامیان در اقتصاد مشارکت کردند.
راغفر با طرح این سؤال که چرا در زمین آمریکا بازی میکنید و چه کسی برنده افزایش نرخ ارز است؟ افزود: ۳۰۰ هزار میلیارد تومان رانت تفاوت نرخ ارز ایجاد شده است. این رانت، ناشی از رسمی شدن ارز ۸۵۰۰ تومانی در سامانه نیما است.