در این مطلب می خوانیم: در شرایط فعلی، ازدست‌دادن حتی یک روز معادل بیست روز در مقایسه با اقتصادهای پیشرفته و توسعه‌ یافته جهان به کشور و عموم مردم خسارت‌های هنگفتی وارد می‌سازد. نسخه عملیاتی و برون ‌رفت از وضعیت فعلی اقتصادی کشور بر دو پایه بسیار مهم استوار است:
1. برگرداندن کلیه پول‌ها و ثروت‌های به‌غارت‌رفته به بیت‌المال با رویکرد شناسایی و اقدام قضایی ضربتی؛ 2. بهره‌گیری عملیاتی و حرفه‌ای از متخصصین و صاحب‌نظران تحلیلگر در بدنه اصلی اجرایی دولت و حکومت.
ادامه این مطلب حاکیست: پایه اول توضیحات جداگانه خود را می‌طلبد؛ اما به پایه دوم در این یادداشت بیشتر خواهم پرداخت. اشتباهات مدیریتی فراوان، باعث شده به نقطه‌ای بحرانی در همه ابعاد ازجمله اقتصاد و کشاورزی برسیم. زمانی که هرکیلو کدو و بادمجان به‌خاطر سیل جنوب بیش از پنج‌هزار تومان در بازار خرده‌فروشی عرضه می‌شود، آیا بخشی از سیستم اقتصادی پیاده شده توسط دولت خطایی ندارد؟
این روزنامه در ادامه نوشت: در این نقطه بحرانی چه باید کرد؟بهره‌مندی صحیح از اطلاعات و به‌کارگیری حرفه‌ای متخصصین و استخدام آنان در بدنه دولت و حکومت کشور و در حوزه‌های مختلف، نردبان نجات از این نقطه بحرانی است که همگان به آن واقف هستند. توسعه اقتصادی و رشد اقتصاد همراه با تغییرات بنیادین و ظرفیت‌های تولید هر کشور است و با شاخص‌های مختلفی تعریف و اندازه‌گیری می‌شود. اگرچه بین «رشد اقتصادی» و «توسعه اقتصادی» تفاوت وجود دارد، اما هر دو بر یک مسئله مشترک تأکید می‌کنند: افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه. به‌عنوان نمونه، یکی از ظرفیت‌های مهم تولید هر کشور صنایع کشاورزی آن است که در کشور ما نیز همیشه در مباحث مختلف، شاهد چالش‌های جدی بوده و هست: از محصولات تراریخته و نحوه آبیاری محصولات گرفته تا زیرساخت‌هایی ازجمله تأمین آب کشاورزان. تأمین آب کشاورزان و نیز تهیه خوراک برای دام یکی از مسائل مهم در حوزه رشد و توسعه اقتصادی ما در بخش کشاورزی و دام‌پروری محسوب می‌شود. شاید این سؤال در وهله اول به ذهن برسد که هم‌اکنون در چه وضعیتی قرار داریم و به کجا می‌رویم؟
این روزنامه در ادامه به نقل از آرش ساعدی، طراح و مشاور سیستم‌های نوین کشاورزی و دارای سه امتیاز ثبت اختراع نوشت: ما باید تغییر نگاه جدی در بخش مدیریت کشاورزی، اقتصاد و حتی محیط‌زیست ایران داشته باشیم و اگر بیش از این دیر بجنبیم، شاهد خسارت‌های بیشتر و بعضاً جبران‌ناپذیر خواهیم بود؛ به‌عنوان مثال، تغذیه روزانه 15000 رأس گوسفند از محل دفن زباله‌های عفونی بیمارستانی و تولید سالانه بیش از 900 تن گوشت قرمز در شهرضا و اصفهان، تنها نمونه کوچکی از این خسارت‌های مالی، اقتصادی و بهداشتی است.
در ادامه این گزارش می خوانیم: با توجه به صحبت این کارشناس آیا نباید نتیجه بگیریم کشور نیازمند نگاه‌ها و سیستم‌های نوین در همه بخش‌ها ازجمله کشاورزی است؟ آیا نباید از متخصصین و جوانان این آب ‌و خاک برای بهبود اقتصاد کمک گرفت؟ در امور پژوهشی و تحقیقی خود در بخش اقتصاد کشاورزی ایران بعضاً به مواردی برخورد می‌کنم که جای سؤالات بسیاری دارد؛ به‌عنوان‌مثال، در همین کشاورزی، ما صنعتی داریم با نام علوفه هیدروپونیک که جای توضیح آن در این مجال نیست؛ اما همین‌قدر می‌توان اشاره کرد که یکی از ابزارهای قدرت دولت و حاکمیت کشور برای مبارزه با خشک‌سالی و کاهش اثرات کمبود آب، شیوه‌های نوین کشاورزی و تولید ازجمله علوفه هیدروپونیک است. توجه داشته باشیم خشک‌سالی شعار نیست؛ خشک‌سالی واقعیت ایران است که همانند کشور مصر، درگیر آن شده‌ایم و خود بحث مفصلی را به‌طور جداگانه می‎ طلبد؛ اما با توجه به ضرورت‌های تأکید شده در مواردی که ذکر شد، بازهم شاهد مدیریت‌ها و اظهار نظرات جزیره‌ای و ضد و نقیض در این بخش هستیم.
گ / 6020 / خبرنگار: علیرضا حکیمیان - انتشار دهنده : عمادی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.