در این مطلب آمده است : سیاست ‌های حمایت گرایانه اقتصادی ترامپ ، همچنان در داخل این کشور مورد بحث و تردید قرار دارد. اگرچه برخی از کلیت این سیاست‌ ها دفاع می‌کنند اما برخی دیگر معتقدند که ترامپ جدیت و از همه مهم‌ تر ، توانایی لازم برای هدایت این سیاست ‌ها را ندارد و در دراز مدت ، اقتصاد آمریکا نسبت به این موارد آسیب ‌پذیر به نظر خواهد رسید . فراتر از آن ، به نظر می‌رسد در کوتاه ‌مدت نیز ترامپ نتوانسته است به خواسته ‌های خود در حوزه سیاست‌ گذاری اقتصادی در نظام بین ‌الملل دست پیدا کند . آمار ها و مستندات موجود این موضوع را به‌ خوبی نشان می‌دهد ! یکی از مواردی که می‌توان بر روی آن متمرکز شد ، مربوط به مناسبات اقتصادی چین و آمریکاست . روابط آمریکا و چین در دوران ریاست جمهوری ترامپ همچنان روبه افول است. البته در دوران ریاست جمهوری اوباما نیز اختلافاتی میان پکن و واشنگتن بر سر مسائل امنیتی و سایبری ایجاد شده بود ،اما وقوع اختلافات تجاری و اقتصادی در مناسبات دو جانبه این دو را باید فراتر از یک اختلاف ساده مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد.
به عبارت بهتر ، از زمان حضور ترامپ در رأس معادلات سیاسی و اجرایی آمریکا ، شاهد شکل‌گیری بحران ‌ها و چالش ‌های مزمنی در روابط واشنگتن و پکن بوده‌ایم . بسیاری از تحلیلگران مسائل بین‌الملل به‌ درستی بر این باورند که این منازعه ، صرفاً به موضوعات اقتصادی و تجاری محدود نمی‌شود و در عرصه ‌های سیاسی ، امنیتی و منطقه ‌ای نیز ظهور و بروز ویژه‌ ای خواهد داشت. سنجش عواقب و آثار سیاست‌های ترامپ (به‌صورت بلندمدت) بر اقتصاد بین‌الملل و اقتصاد داخلی آمریکا ، طی ماه‌ های اخیر به دغدغه بسیاری از کنشگران و صاحب ‌نظران حوزه اقتصاد بین‌الملل تبدیل شده است . این مسئله ، خود را در مناقشه اقتصادی آمریکا و چین نیز نشان داده است . اگرچه ممکن است پیامد عملکرد کاخ سفید در کوتاه‌ مدت، افزایش کسری تجاری چین باشد (زیرا باکاهش واردات آمریکا از چین ،از میزان صادرات پکن در بازارهای جهانی کاسته خواهدشد) اما با این‌ حال در دراز مدت ،آفات اندیشه حمایت - ‌گرایی ترامپ می‌تواند دامنگیر اقتصاد داخلی آمریکا شود . در چنین شرایطی شاهد بروز التهاب مزمن و دامنه ‌داری در حوزه اقتصاد داخلی و بین ‌المللی آمریکا خواهیم بود. این موضوع زمانی نمود بیشتری پیدا می‌کند که چینی ‌ها از همه ابزارهای خود در تقابل اقتصادی و تجاری با ایالات‌متحده استفاده کنند: ابزارهایی که چینی ‌ها هنوز در این نبرد اقتصادی به سراغ آن‌ ها نرفته‌اند ! مطابق شواهد و مستندات موجود در حوزه اقتصاد و تجارت بین‌ الملل، چینی‌ها حدود یک تریلیون دلار از بدهی ‌های خارجی آمریکا را در تملک خود دارند . همچنین چین بزرگترین خریدار مزایده‌های وزارت خزانه‌داری آمریکا در طول سال ‌های اخیر بوده است . از ابتدای سال 2017، یعنی زمان حضور ترامپ در کاخ سفید تاکنون ، هشدار های زیادی در این خصوص به کاخ سفید مخابره شده است . بی‌دلیل نیست که بسیاری از دموکرات‌ ها و حتی جمهوری‌ خواهان سنتی نسبت به تقابل تجاری با چین هشدار داده‌اند. بسیاری از اقتصاد دانان آمریکایی از چین به‌عنوان « بانکدار آمریکا » یاد می‌کنند. در چنین شرایطی، تقابل تمام ‌عیار اقتصادی دولت جدید آمریکا با پکن می‌تواند در قالب یک خود زنیِ تجاری و اقتصادی مورد تفسیر قرار گیرد . بدون شک ، پکن و واشنگتن در نهایت دراین منازعه اقتصادی از ابزارها و روش ‌هایی بهره خواهند برد که در تناقض با خط قرمز های اقتصادی آن ها طی سال ها و حتی دهه‌ های اخیر بوده است . در هر حال ، سؤال اصلی اینجاست که اتخاذ سیاست‌های حمایت گرایانه از سوی آمریکا (مخصوصاً در قبال پکن)، چه آثاری در بر داشته است؟ آیا کمپانی‌ها و شرکت‌های آمریکایی در این خصوص با ترامپ همراه بوده‌اند؟
در راستای پاسخ‌ دهی به این سؤال باید نکاتی را مدنظر قرار داد .نخستین نکته اینکه هم‌ اکنون در سال 2018 میلادی قرار داریم و حدود دو سال از حضور ترامپ در کاخ سفید سپری شده است. بااین‌حال مستندات موجود نشان می‌دهد که رئیس‌جمهور آمریکا نتوانسته است در جنگ تجاری با چین به اهداف خود دست پیدا کند . بر اساس آنچه اداره گمرک چین اعلام کرده است ، صادرات این کشور به آمریکا در ماه سپتامبر امسال بالغ‌ بر 13 میلیارد و 34 میلیون دلار بوده است این رقم حدود 3 میلیارد دلار بیشتر از ماه قبل بوده است. فراتر از آمار مربوط به ماه سپتامبر امسال، مازاد تجاری چین باآمریکا ازشروع سال 2018 میلادی تاکنون 225 میلیاردو 79 میلیون دلار بود، درحالی‌که رقم درسال گذشته حدود 196 میلیارد دلار بوده است. این افزایش رقم نشان می‌دهد که چینی ‌ها قدرت زیادی در خنثی ‌سازی ترفند های اقتصادی ترامپ داشته‌اند . همچنین این مسئله به‌خودی‌ خود نشان می‌دهد که تلاش‌ های ترامپ برای اقناع شرکت ‌های سرمایه‌گذار و سرمایه پذیر آمریکایی جهت فاصله‌گیری از چین مؤثر نبوده است.
نکته مهم‌ تر، به ابعاد و تاثیرات چند بعدی سیاست ‌های رئیس‌جمهور آمریکا باز می‌گردد . همان‌گونه که اشاره شد، اختلافات اقتصادی آمریکا و چین، به دیگر حوزه‌های روابط این دو کشور نیز تعمیم خواهد یافت و حتی دیگر بازیگران اقتصادی جهان امروز مانند روسیه، اتحادیه اروپا را نیز درگیر خود خواهد ساخت. نکته سوم و شاید مهم ‌ترین نکته، به واکنش شرکت ‌های آمریکایی نسبت به تصمیمات ترامپ بازمی‌گردد . پکن اعلام کرده است که سیاست ‌های حمایت گرایانه اقتصادی ترامپ و مداخله غیر مسئولانه وی در حوزه تجارت بین‌الملل را با اقدامات متقابل تلافی خواهند کرد. همین مسئله باعث شده است تا بسیاری از شرکت‌ های آمریکایی از سیاست ‌های ضد چینی ترامپ در حوزه اقتصاد بین‌الملل انتقاد کرده و آن را به‌ مثابه سیاست ‌هایی باز دارنده مورد تجزیه ‌و تحلیل قرار دهند . نکته مهم‌ تر اینکه در کنار تنش ‌های اقتصادی که به‌ صورت تصاعدی میان دو طرف روبه افزایش است، آمریکا با اعمال سیاست‌ های خاص در قبال تایوان وکره شمالی درصدد محدود کردن بازی چین در آسیای شرقی و شبه ‌جزیره کره است. موضوعی که قطعاً پکن در برابر آن واکنشی قاطعانه نشان خواهد داد.
7141/6026/
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.