' فدراسیون وزنه برداری را می توان بدعت گذار در بحث ورزشکار سالاری و زیر پا گذاشتن اصول و حفظ حرمت پیشکسوتان و جایگاه مربیان و ورزشکاران در ورزش ایران اسلامی قلمداد کرد.
و اما سجاد انوشیروانی هم نشان داد که نمی تواند به مانند مرادی و برخی از اعضای شورای فنی تسلیم فشارها و امر و نهی و خط و نشان کشیدن های ورزشکاران شود.او با استعفای خود نشان زداد که پایبند به اصول اولیه ورزش بوده و برای رعایت خطوط قرمز و اسیر نشدن در دست عده ای خاص راه و روش پسندیده ای ر ا بر می گزیند. او در عمل نشان داد که در گسترش افکار غلط و مذمومی چون ورزشکار سالاری در فضای وزنه برداری کشور سهیم و شریک نمی شود.
حاکم شدن جو ناخوشایند ورزشکار سالاری در وزنه برداری آنهم در آستانه رقابت های جهانی آمریکا می تواند تبعات منفی زیادی به دنبال داشته باشد. گردن نهادن به خواست غیر منطقی ورزشکاران با دامن زدن به حاشیه ها ضرر و زیان قابل توجهی را در رقابت های جهانی متوجه تیم ملی ایران می کند
مرادی و فدراسیون تحت امرش چرا در مدتی که از علنی شدن اختلافات و موضعگیری های کیانوش رستمی می گذرد برای حل و فصل آن اقدام مؤثری انجام نداد؟ آیا درگیری با انتخابات فدراسیون جهانی فرصت لازم برای پرداختن به امور وزنه برداری کشور را از او سلب کرده بود؟ مرادی که قبل از برگزاری مجمع و پیروزی در انتهخابات همیشه از فدراسیون رضازاده انتقاد می کرد و بودن وی را با ضعف و از هم گسستگی وزنه برداری پیوند می داد آیا به وعده های داده شده عمل کرده است؟ آیا مرادی در سه سال گذشته توانسته است بر دغدغه های مطرح شده در فدراسیون رضازاده غلبه پیدا بکند و نسبت به سر و سامان دادن امور اقدام نماید؟ و آیا این دغدغه ها کاهش یافته و یا بر تعداد آن ها با گذشت هفته ها و ماهها افزوده شده است؟
سجاد از زمان آغاز فعالیت به عنوان سرمربی تیم ملی ایران تا آن روزی که عطای ماندن در این پست را به لقایش بخشید کارنامه موفقی از خود بر جای گذاشت. هر چند که انتخاب او با انتقادهایی بسیار همراه بود اما کسب نتایج مطلوب در رقابت های مختلف توانایی های وی در اداره امور تیم ملی را نشان داد.
رئیس فدراسیون با عملکرد خود در سه سال گذشته و گردن نهادن به بحث ورزشکار سالاری به نظر می رسد که دیگر نیازی به کمیته های مختلف از جمله شورای فنی نداشته باشد. اگر می خواهد سرمربی تیم ملی انتخاب بکند بجاست که به جای جلسه با اعضای شورای فنی با ورزشکاران تیم ملی در زیر یک سقف بنشیند و با نظر آنها نسبت به لنتخاب سرمربی اقدام نماید تا فردایی دیگر با مشکلاتی از جنس مشکل کیانوش رستمی مواجه نشود.
اگر تا دیروز برخی ها حسین رضازاده و فدراسیون وی را با انواع بحث ها و حاشیه ها مورد تاخت و تاز قرار داده و مرادی را منجی بزرگ فدراسیون و وزنه برداری ایران می دانستند امروز در قبال رفتار ها و عملکردهای مرادی چه حرفی برای گفتن دارند؟
سجاد انوشیروانی در طول حیات ورزشی خود با اتخاذ تصمیمی بجا، مناسب و فراموش نشدنی مبنی بر مبارزه با ورزشکار سالاری و گردن ننهادن به خواست های غیر منطقی و فشارهای جانبی برای همیشه نام خود را در تاریخ وزنه برداری کشور به نیکی ثبت کرد
انتشار دهنده : سیفعلی موسی زاده
6016/
اشتراک گذاری
و اما سجاد انوشیروانی هم نشان داد که نمی تواند به مانند مرادی و برخی از اعضای شورای فنی تسلیم فشارها و امر و نهی و خط و نشان کشیدن های ورزشکاران شود.او با استعفای خود نشان زداد که پایبند به اصول اولیه ورزش بوده و برای رعایت خطوط قرمز و اسیر نشدن در دست عده ای خاص راه و روش پسندیده ای ر ا بر می گزیند. او در عمل نشان داد که در گسترش افکار غلط و مذمومی چون ورزشکار سالاری در فضای وزنه برداری کشور سهیم و شریک نمی شود.
حاکم شدن جو ناخوشایند ورزشکار سالاری در وزنه برداری آنهم در آستانه رقابت های جهانی آمریکا می تواند تبعات منفی زیادی به دنبال داشته باشد. گردن نهادن به خواست غیر منطقی ورزشکاران با دامن زدن به حاشیه ها ضرر و زیان قابل توجهی را در رقابت های جهانی متوجه تیم ملی ایران می کند
مرادی و فدراسیون تحت امرش چرا در مدتی که از علنی شدن اختلافات و موضعگیری های کیانوش رستمی می گذرد برای حل و فصل آن اقدام مؤثری انجام نداد؟ آیا درگیری با انتخابات فدراسیون جهانی فرصت لازم برای پرداختن به امور وزنه برداری کشور را از او سلب کرده بود؟ مرادی که قبل از برگزاری مجمع و پیروزی در انتهخابات همیشه از فدراسیون رضازاده انتقاد می کرد و بودن وی را با ضعف و از هم گسستگی وزنه برداری پیوند می داد آیا به وعده های داده شده عمل کرده است؟ آیا مرادی در سه سال گذشته توانسته است بر دغدغه های مطرح شده در فدراسیون رضازاده غلبه پیدا بکند و نسبت به سر و سامان دادن امور اقدام نماید؟ و آیا این دغدغه ها کاهش یافته و یا بر تعداد آن ها با گذشت هفته ها و ماهها افزوده شده است؟
سجاد از زمان آغاز فعالیت به عنوان سرمربی تیم ملی ایران تا آن روزی که عطای ماندن در این پست را به لقایش بخشید کارنامه موفقی از خود بر جای گذاشت. هر چند که انتخاب او با انتقادهایی بسیار همراه بود اما کسب نتایج مطلوب در رقابت های مختلف توانایی های وی در اداره امور تیم ملی را نشان داد.
رئیس فدراسیون با عملکرد خود در سه سال گذشته و گردن نهادن به بحث ورزشکار سالاری به نظر می رسد که دیگر نیازی به کمیته های مختلف از جمله شورای فنی نداشته باشد. اگر می خواهد سرمربی تیم ملی انتخاب بکند بجاست که به جای جلسه با اعضای شورای فنی با ورزشکاران تیم ملی در زیر یک سقف بنشیند و با نظر آنها نسبت به لنتخاب سرمربی اقدام نماید تا فردایی دیگر با مشکلاتی از جنس مشکل کیانوش رستمی مواجه نشود.
اگر تا دیروز برخی ها حسین رضازاده و فدراسیون وی را با انواع بحث ها و حاشیه ها مورد تاخت و تاز قرار داده و مرادی را منجی بزرگ فدراسیون و وزنه برداری ایران می دانستند امروز در قبال رفتار ها و عملکردهای مرادی چه حرفی برای گفتن دارند؟
سجاد انوشیروانی در طول حیات ورزشی خود با اتخاذ تصمیمی بجا، مناسب و فراموش نشدنی مبنی بر مبارزه با ورزشکار سالاری و گردن ننهادن به خواست های غیر منطقی و فشارهای جانبی برای همیشه نام خود را در تاریخ وزنه برداری کشور به نیکی ثبت کرد
انتشار دهنده : سیفعلی موسی زاده
6016/
اشتراک گذاری
کپی شد