پایگاه خبری جماران:
مرتبه هفتم: تصفیه عبادت از لذّات جنّت لقاء
در بخش های قبل به شش مرتبه از مراتب عبادت اشاره کردیم و خواندیم که مرتبه ششم از چنان ارزشی برخوردار است که حتی امام نوشته بودند:
«این مرتبه از حدّ اشتهای امثال نویسنده خارج است»[1] به این معنی که وصول به این مرتبه برای تعداد بسیار معدود و کمی از اولیاء خدا ممکن است. امروز از زبان حضرت امام به مرتبه ای بالاتر از آن مرتبه اشاره می کنیم که به تعبیر ایشان «اوحدی از اهل معرفت به سعادت این شرف، مشرفند».
ایشان در بیان مرتبه هفتم می نویسد:
«مرتبه هفتم، تصفیه [و پاک کردن] آن [عبادت] است از [اینکه بخواهیم تا] وصول به لذّات جمال الهی [بیابیم و بخواهیم تا] رسیدن به بهجت ها [و شادمانی های] انوار سبحات غیر متناهی [را به دست آوریم] که [البته وصول به این مقام] عبارت از جنّت لقاء است. و این مرتبه؛ یعنى جنّت لقاء از مهمّات مقاصد [و هدف های مهم] اهل معرفت و اصحاب قلوب است و دست آمال نوع [انسان ها] از آن کوتاه است، و اوحدى [تعداد محدودی] از اهل معرفت به سعادت این شرف مشرّفند، و[این گروه]، اهل حبّ و جذبه [اند که عبارتند از] کمّل اهل اللَّه [و انسان های کامل که اهل خدا می باشند و از زمره ]اصفیاء اللَّه [برگزیدگان] هستند.» [2]
چنانکه از سخن امام روشن است، در این مرتبه، عبادت کننده حتی برای آنکه به «جنّت لقاء» هم وارد شود، عبادت نمی کند، بلکه عبادت را به خاطر ذات الهی انجام می دهد.
برای توضیح «جنّت لقاء» لازم است اشاره کنیم که در معارف دین، بحثی وجود دارد که با عنوان «لقاء الله» مطرح می شود و آن نعمتی است که به اولیاء خاص خدا عطا می شود. سابق بر این از حضرت امام خواندیم که ایشان «بهشت دیدار» را مخصوص اهل محبّت خدا می دانستند و می فرمودند کسانی که از زندگی حیوانی خارج نشده، نمی توانند آن را درک کنند و گمان می کنند که سعادت اخروی فقط و فقط در بهشت حیوانی است که دارای قصر ها و نعمت های جسمانی است.[3]
حضرت امام در شرح حدیث جنود عقل و جهل[4] جنت لقاء را همان جنّت ذات می نامند؛ «جنّت ذات که گاه جنت روح هم نام دارد»[5] «مشاهده جمال الحدیث» تعریف شده است. [6]
برای توضیح مختصری برای بیان این اصطلاحات، لازم است اشاره کنیم که از منظر معرفت دینی، عالم ماده، عالم ناسوت نامیده می شود. واین همین عالم ماده است که ما در آن زندگی می کنیم و دانستیم که دومین مرتبه از مراتب عبادت آن بود که ما از عبادات برای حل مشکلات خویش در عالم ماده پرهیز کنیم.
عالم بالاتر از عالم ماده، را اصطلاحاً عالم ملکوت یا عالم مثال (یا خیال منفصل) می نامند که مقام بهشت و دوزخ جسمانی است و چنانکه خواندیم سومین و چهارمین مرتبه عبادت آن بود که انسان سعی کند عبادت خود را به سبب نعمت ها و عذاب های جسمانی انجام ندهد. عالم بالاتر از ملکوت، عالم جبروت خوانده می شود که عالم ملائکه و عقول است که موطن مجردات تامه است. و پنجمین و ششمین مرتبه از مراتب عبادت، آن بود که آدمی برای وصول به این نعمت ها و یا به خاطر از دست ندادن آنها، خدا را عبادت نکند
اما مقام بالاتر از جبروت، را اصطلاحاً مقام واحدیت می نامند که مقام اسماء و صفات الهی است و بالاتر از آن مقام احدیت است که مقام ذات است و به آن «عنقاء مُغرب» هم گفته می شود.[7] چنانکه روشن است، مراد حضرت امام، از «جنّت لقاء» در این بحث، همان مقام اسماء و صفات است. چراکه این مقام است که اولیاء خاص خدا به آن طمع ندارند و برای نیل به ذات الهی آن را نیز قصد نمی کنند و در آن متوقف نمی شوند، به همین جهت باید توجه داشت که «جنّت لقاء» در اصطلاح حضرت امام در بحث مراتب عبادت، با آنچه ایشان در شرح جنود و عقل و جهل مطرح کرده اند و جنّت لقاء را همان جنّت ذات دانسته اند.[8] متفاوت است. البته ممکن است بگوئیم که مراد از جنّت ذات همان مقام اسماء و صفات است و اساساً مقام ذات تحت عنوان «جنّت» نامیده نمی شود، چراکه در آن مقام، هیچ حجابی در میان نیست، چنانکه از ابن عربی در تفسیر آیه شریفه «فادخلی فی جنّتی» نقل شده است، که می گوید اضافه جنّت به «ی» نشان می دهد که جنّت غیر از ذات است و می تواند حجاب باشد.[9] و لذا تعریفی که برخی از «جنّت ذات» ارائه داده اند و آن را «مشاهده جمال احدیت» دانسته اند کامل نمی باشد. (مگر اینکه بگوئیم از منظر ایشان، جنّت لقاء، استغراق در مقام واحدیت است و لازمه آن، مشاهده جمال احدیت می شود)
امّا نکته مهم تر آن است که بدانیم «بهشت لقاء» که همان وصول به مقام اسماء و صفات است تنها با عمل صالح پدید نمی آید و محتاج آن است که آدمی بتواند روح و ضمیر خود را خوب و عزم و اراده قوی پیدا کند، البته وصول به این «ضمیر پاک» از راه اطاعت دستورات دینی است ولی برای وصول به آن باید علاوه بر عمل به ظاهر احکام، باطن و قلب خویش را هم از همه رذایل بزدائیم.[10] و در این صورت است که به قول غزالی نظر به وجه الله حاصل می شود که بزرگترین لذت را در بر دارد به گونه ای که همه نعمت های بهشتی به فراموشی سپرده می شوند.[11]
بحث امروز را با روایتی از رسول الله(ص) به پایان می بریم تا سخن خویش را به نور حضرتش آراسته باشیم: از پیامبر روایت است که:
«آنگاه که اهل بهشت داخل در بهشت می شوند، ندا کننده ای، ندا سر می دهد که ای اهل بهشت خدا به شما وعده ای داده بود که اینکه میخواهد آن را وفا کند، اهل بهشت از خدا می پرسند که آن وعده چه بوده، در حالیکه اکنون صورت های ما روشن است و در بهشت هستیم و از آتش جهنم بر کنار افتاده ایم؟ پیامبر فرمودند که در این هنگام حجاب ها برداشته می شود و آنها «وجه خدا» را می نگرند در حالیکه آن «نگاه» از هر نعمتی که قبل از آن به آنها داده شده بود، بر ایشان محبوب تر است»[12]
در بخش بعد درباره اقسام بهشت بیشتر سخن می گوئیم.
[1]. آداب الصلوة، ص204
[2]. همان.
[3]. ن ک: آداب الصلوة، ص155.
[4]. ص411.
[5]. کشاف اصطلاحات الفنون، ص594.
[6]. همان.
[7]. ن ک: تحریر توحید ج1، ص341.
[8]. ص411.
[9]. شرح فصوص الحکم، ص748.
[10]. ن ک: چهل حدیث، ص413.
[11]. احیاء علوم الدین، ج5، ص395.
[12]. احیاء علوم الدین، ج5، ص395. به نقل از صحیح مسلم.