پایگاه خبری جماران، امام خمینی پیش از آنکه سیاستمدار، بنیانگذار و رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران باشد، فقیه، فیلسوف، عارف و استاد اخلاق بود. نوشته حاضر نیز قطرهای است از دریای پربار سفارشهای اخلاقی و تربیتی آن شخصیت فرهیخته و خودساخته که بخش ششم آن در شماره قبلی حریم امام تقدیم خوانندگان گردید و در این شماره بخش هفتم پیشروی شما خواننده گرامی قرار دارد، امید است اندرزها و آموزههای این عالم عامل سودمند افتد.
! توجه به اوقات نماز
بدان که مراقبت اوقات صلوات، که میقات حضور رب و میعاد جناب ربوبیت است، از مهمات نزد اهل مراقبه است؛ که اهل مناجات و سلوک انتظار آن را مىکشیدند و خود و قلوب خود را مستعد براى دخول آن مىکردند، و با حال طهارت ظاهر و باطن از آن استقبال مىنمودند، و از اشتغالات دیگر یکسره کناره مىکردند، و قلب را بکلى منقطع از غیر و متوجه به میعادگاه حقّ مىکردند.
و از بعض زوجات رسول اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده که «آن بزرگوار با ما مشغول صحبت بود و ما هم با او مکالمه مىکردیم، همین که وقت نماز داخل مىشد، گویى ما را نمىشناخت و ما او را نمىشناختیم و از هر چیز اشتغال خود را صرف مىکرد و به حقّ مشغول مىشد. (سر الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، ص 63)
از وظایف مهم مسلمانان بعد از توجه به وحدانیت خداوند و رسالت نبی مکرم اسلام، توجه به وظایف عبادی و اجتماعی و آنچه به عنوان واجبات است، میباشد.
یکی از این امور اقامه نماز در اوقات خاص خود میباشد که خداوند متعال آن را برای ارتباط خویش قرار داده است. انسان آنگاه که به نماز میایستد اگر خویش را فارغ از آنچه غیر خداست، بگرداند بیشترین لذت را از این ارتباط آسمانی خواهد برد.
برای رسیدن به حضور قلب و توجه درونی به خداوند، در هنگام نماز یکی از راههای آن، دقت در اوقات مخصوص نمازهاست.
زمانی را برای ارتباط با خالق جهان قرار دادن، که در آن زمان هیچ چیز و هیچ کس مانع حضور واقعی انسان نشود چنانکه اولیای بزرگ دین، این روش را داشتند و به دیگران نیز توصیه میکردند.
لازمه این کار عزم و تصمیم جدی است که هر مسلمان میتواند به عنوان برنامه زندگیساز برای خود قرار دهد. در روایات نقل شده از ائمه معصومین، ضمن سفارش به توجه به اول وقت، به اثرات آن نیز پرداختهاند، به ویژه آنگاه که انسان مقدمات آن را هم فراهم سازد و خود را برای دقایقی از همه چیز فارغ نماید، چنانکه پیامبر اکرم و ائمه معصومین و بزرگان دین از این روش و سیره پیروی میکردند و دیگران را نیز به آن سفارش مینمودند.
حقوق مردم
سعى کن که با حق النّاس از این جهان رخت نبندى که کار بسیار مشکل مىشود. سر و کار انسان با خداى تعالى که ارحم الراحمین است بسیار سهلتر است تا سر و کار با انسانها. به خداوند تعالى پناه مىبرم از گرفتارى خود و تو و مؤمنین در حقوق مردم و سر و کار با انسانهاى گرفتار. و این نه به آن معنى است که در حقوق الله و معاصى سهل انگارى کنى. (صحیفه امام، ج 16، ص 223)
خداوند متعال انسان را اشرف مخلوقات قرار داده و برای او حق و حقوقی مشخص کرده است. و رعایت این حقوق را بر همگان واجب شمرده است.
ترس اولیای الهی نه تنها بر ترک واجبات الهی در رابطه با خداوند متعال مثل نماز و روزه بوده، بلکه بیشترین دغدغه آنان، عدم رعایت حقوق مردم بوده است، چنانکه در روایات فراوانی به آن سفارش کردهاند و حتی قبول توبه و استغفار را نیز در ادای حقوق مردم دانستهاند.
امام خمینی در این کلام ارزشمند به این مسأله هشدار میدهد که مبادا حقوق دیگران برعهده ما باشد و از این جهان رخت بر بندیم.
در جای دیگر درباره توبه مقبول نیز میفرماید:
توبه پیش خدا هم قبول نیست مگر اینکه آن چیزهایى که مربوط به حقوق مردم است رد بشود. اگر یک کسى یک کسى را کُشت و بعد بگوید من توبه کردم این توبه قبول نیست، باید این را که کشته است جبران بکند؛ وقتى جبران کرد، آن وقت پیش خدا هم وقتى توبه بکند قبول است. (صحیفه امام، ج 4، ص 487)
ایشان درباره شرایط توبه هم میفرمایند:
توبه شرایطى دارد که تا آن شرایط تحقق پیدا نکند، خداى تبارک و تعالى قبول نمىکند. آنچه بىشرطْ خداى تبارک و تعالى قبول مىکند آن چیزهایى است که مربوط به حقوق الله است: کسى نماز نخوانده، کسى روزه نگرفته، کسى حج نرفته است، اینها چیزهایى است که اگر توبه بکند، شرطى ندارد، توبهاش را قبول مىکند. (صحیفه امام، ج 6، ص 25)
! امید به رحمت الهی
بدان که یأس از رحمت حق بزرگترین گناهى است که در نفس گمان نمىکنم هیچ گناهى بدتر و بیشتر از آن تأثیر نماید. انسان مأیوس از رحمت چنان ظلمتى قلبش را فرا بگیرد و چنان افسارش گسیخته شود که با هیچ چیز اصلاحش نمىتوان نمود. مبادا از رحمت حق غافل شوى و گناهان و تبعات آن در نظرت بزرگ آید. رحمت حق از همه چیز بزرگتر و به هر چیز شامل است: «داد حق را قابلیت شرط نیست». (شرح چهل حدیث، ص 278)
از وسوسههای بزرگ شیطان، مأیوس کردن انسان از رحمت و مغفرت الهی است، چنانکه یکی از روشهای او نیز تأخیر انداختن توبه است و اینکه هنوز تو جوان هستی و فرصت فراوان است.
شیطان با این وسوسهها انسان را به قعر جهنم میبرد و چنان به فلاکت و ناامیدی دچار میکند که دیگر هیچ راه بازگشتی برای انسان باقی نماند.
از این رو در کلام دیگری امام خمینی(س) به این روش شیطان و نفس اماره اشاره میکنند و میفرمایند:
اى عزیز، مبادا شیطان و نفس امّاره وارد شوند بر تو و وسوسه نمایند و مطلب را بزرگ نمایش دهند و تو را از توبه منصرف کنند و کار تو را یکسره نمایند. بدان که در این امور هر قدر، و لو به مقدار کمى نیز باشد، اقدام بهتر است. (شرح چهل حدیث، ص 278)
از طرف دیگر شیطان راه رسیدن به خداوند را سخت و دشوار جلوه میدهد و راههای رسیدن به او را بر انسان میبندد، در حالی که به خالق عالم هیچ راهی مسدود نیست و او به تعبیر صریح قرآن کریم، از رگ گردن به ما نزدیکتر است.
اى عزیز، راه حق سهل است و آسان، ولى قدرى توجه مىخواهد. اقدام باید کرد. با تسویف و تأخیر امر را گذراندن و بار گناهان را هر روز زیاد کردن کار را سخت مىکند، ولى اقدام در امر و عزم بر اصلاح امر و نفس راه را نزدیک و کار را سهل مىکند. تو تجربه کن و چندى اقدام کن، اگر نتیجه گرفتى، صحت مطلب بر تو ثابت مىشود، و الا راه فساد باز است و دست گنهکار تو دراز. (شرح چهل حدیث، ص 279)
!فضیلت تفکر
بدان که از براى تفکر فضیلت بسیار است. و تفکر مفتاح ابواب معارف و کلید خزائن کمالات و علوم است، و مقدمه لازمه حتمیه سلوک انسانیت است. و در قرآن شریف و احادیث کریمه تعظیم بلیغ و تمجید کامل از آن گردیده. (شرح چهل حدیث، ص 191)
بدان که اوّل شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق تعالى «تفکّر» است. (شرح چهل حدیث، ص 6)
خداوند متعال به انسان کرامت بخشید و او را اشرف مخلوقات خویش قرار داد زیرا به او قوه تفکر و تعقل بخشید.
شاخصه انسان از سایر حیوانات و از همه موجودات قوه عاقله انسان است. قوهای که انسان را وادار به تفکر مینماید و تفاوت انسانها نیز به تفکر بیشتر و برتر آنهاست. انسانهای متفکر در همه جوامع انسانی از برتری خاصی برخوردارند زیرا تأثیرگذارترین انسانها در جامعهها هستند.
تفکر در چه، تفکر در مقصد و هدف خلقت، تفکر در آیات الهی، تفکر در حق و خالق و صفات و اسمای او، تفکر در لطایف خلقت و عجایب آن، تفکر در مراحل پیچیده خلقت انسان و همه موجودات عالم، تفکر در علم و عمل، تفکر در الطاف الهی، تفکر در احوال قیامت، تفکر در جمال و کمال خداوند، تفکر در اعمال نیک و عبادات، تفکر در اوقات خاص بهویژه اوقات نماز، تفکر در احوال اولیای خدا، تفکر در تاریخ و احوال گذشتگان، تفکر در قرآن کریم، تفکر در ادعیه و... اگر هر یک از ما در زندگی روزمره، لحظاتی را به تفکر پیرامون خود و آنچه بدان اشارت رفت، بپردازیم، بیشک بسیاری از امور ما اصلاح خواهد شد و راه دیگری را خواهیم پیمود.
قرآن کریم به همه آنچه اشاره کردیم و پیش از آنها به انسانها سفارش کرده است که تفکر کنیم زیرا لازمه رسیدن به مقاصد عالی خلقت و دستیابی به سعادت دنیا و آخرت تفکر در این امور است.
ما اگر ساعتى تفکر کنیم در موجودات عالم، که خود نیز از آنهاییم و بیابیم که هیچ موجودى از خود چیزى ندارد و آنچه به او و همه رسیده، الطافى است الهى و موهبتهایى است عاریت، و الطافى که خداوند منّان به ما فرموده چه قبل از آمدن ما به دنیا و چه در حال زیستن از طفولیت تا آخر عمر و چه پس از مرگ به واسطه هدایت کنندگانى که مأمور هدایت ما بودهاند، شاید بارقهاى از حبّ او- جلّ و علا- که محجوب از آن هستیم در ما پیدا شود و پوچى و بىمحتوایى خود را دریابیم و راهى به سوى او- جلّ و علا- براى ما باز شود. (صحیفه امام، ج 16، ص 216)
منبع: حریم امام