پایان گمنامی مجید چگونه بود؟
مادر من آمدهام. خیلی وقت است اما هیچ کس به سراغم نیامده و در اتاقی که گرفته ام تنها زندگی می کنم.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: روی سنگ مزارش نوشته شده بود، شهید گمنام تا اینکه یک شب به خواب مادر آمد و گفت: مادر من خیلی وقت است آمده ام اما هیچ کس به سراغم نیامده و در اتاقی که گرفته ام تنها زندگی می کنم. عملیات مسلم بن عقیل بود و مجید[۱] فرمانده گروهی از بچه ها بود تا اینکه زخمی شد و آنها را به پیشروی تشویق کرد و از آنان خواست که به خاطر او نمانند و اینگونه قصه گمنامی اش آغاز شد تا سی و یک سال بعد که به خواب مادر آمد. مدت ها بود که مجید در کهف الشهدای تهران به خاک سپرده شده بود و حالا زمان فراق و چشم انتظاری مادر به پایان رسیده بود. آزمایش های ژنتیک انجام شد و زمانی که تقویم روز هفتم آبان ماه سال ۹۲ را نشان می داد، انتظار که سال ها در دل مادر جا خوش کرده بود، جایش را با وصال عوض کرد و مادر پاسخ مثبت را شنید.
دیدگاه تان را بنویسید