شهید همت و خانهداری!
خیلی کم به خانه می آمد اما هر بار که می آمد، به اندازه تمام نبودن هایش محبت می کرد.
جی پلاس: وقتی به خانه می آمد به من اجازه کار کردن نمی داد و بیشتر کارها مانند عوض کردن بچه، شیر دادن به او، سفره انداختن، لباس شستن و... را خود انجام می داد. آنقدر محبت می کرد که به او[۱] می گفتم: با اینکه کم به خانه می آیی اما هر بار برای جمع کردن محبت هایت یک ماه وقت لازم دارم. آن وقت نگاهم می کرد و می گفت: تو خیلی بیشتر از این حرف ها به گردن من حق داری. یک بار که آمده بود، گفت: من زودتر از جنگ تمام می شوم وگرنه نشانت می دادم که چطور این روزها را برایت جبران می کردم.[۲]
دیدگاه تان را بنویسید