پایگاه خبری جماران: یک پزشک و فعال سیاسی گفت: اگر در سال 10 هزار پزشک هم اضافه شود، با این ساختار نمی توان این پزشک ها را نگه داشت. حتی اگر قوانین خروج آنها را از کشور سخت تر کنند، باز نمی توان چنین کاری کرد. باید بپذیریم که پزشک را برای کشورهای عمان، قطر، امارات، آلمان، انگلیس، اروپا و آمریکا تربیت می کنیم؛ چون نمی توانید پزشک نگه داریم.
هادی یزدانی در گفت و گو با خبرنگار جماران، با اشاره به معضلات مصوبه سال 1400 شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر افزایش ظرفیت دانشجویان رشته پزشکی با در نظر نگرفتن زیرساخت های این موضوع، پاسخ داد: از زمانی که رشته پزشکی به ایران آمد به عنوان رشته ای شناخته شد که مخاطب زیادی را برای خود دارد و رقابت بر سر آن زیاد است. این همانند سایر کشورهای دنیاست و به نظر من اتفاق عجیبی نیست.
وی با اشاره به اینکه طی سال های اخیر بهم خوردگی تناسب در آموزش متوسطه وجود داشت، افزود: در آن زمانی که کنکور دادم 400-450 هزار نفر در رشته ریاضی شرکت می کردند، 500 هزار نفر رشته تجربی و 550 هزار نفر نیز در رشته انسانی داوطلب بودند. در حال حاضر تقریبا 800 هزار نفر دانش آموزان مشتاق به رشته تجربی هستند. یعنی افزایشی در علاقه به این رشته پدید آمده که ما به ازای بیرونی ندارد.
یزدانی تصریح کرد: به هر علتی تقاضا در این رشته وجود دارد. از طرف دیگر، یک بحث انحرافی این است که پزشک در ایران نسبت به استانداردهای جهانی کم است. این بحث را از مردم مناطق محروم شروع می کنند تا به فرماندار و نماینده مجلس و استاندار و وزیر هم می رسد و برای دلبری از مردم از این صحبت ها می کنند که پزشک کم است و خدمات بهداشتی و درمانی باید به این شکلی باشد و صحبت های عوام گرایانه و پوپولیستی می زنند!
او در ادامه افزود: عده ای فکر می کنند با توجه به مهاجرت پزشکان، کمبود پزشک خواهیم داشت؛ در نتیجه چاره را در افزایش ظرفیت می دانند. دانشجوی پزشکی که امروز وارد دانشگاه می شود 7 سال بعد وارد بازار کار می شود و مسئولین ذیربط فکر می کنند با این کار فکر یک دهه آینده هم کرده اند. در حالی که واقعیت اینگونه نیست. آموزش پزشکی مثل سیب زمینی و هندوانه نیست که بگویم زمین کشاورزی بیشتری داریم، در نتیجه بذر بیشتری می کاریم. حتی آن هم علم مربوط به خود را دارد؛ یعنی اگر از میزان بیشتری کشت انجام شود، زمین محصول نمی دهد.
یزدانی بر این باور است که، برخی پرورش دانشجوی پزشکی را با کاشت سیب زمینی یکی می دانند و فکر می کنند با افزایش ظرفیت پزشکی همه مسائل حل است. در حالی که نیاز به زیرساخت دارد. در حال حاضر ورودی دانشجو امسال با کمبود خوابگاه مواجه است. علیرغم تمام سیاست ها برای بومی گزینی و اینکه افراد در شهرهای خودشان نگه داشته شوند، در هر صورت برخی مجبورند از خوابگاه استفاده کنند. مثلا دانشجوی ساکن بویین میاندشت که در اصفهان قبول شود باید در اصفهان اقامت کند. خوابگاه بخش کوچکی از زیرساخت است.
این پزشک فعال خاطرنشان کرد: در هیچ رشته ای نمی توان به یک باره ظرفیت را افزایش داد؛ در حالی که زیرساخت لازم موجود نیست. یکسری از زیرساخت ها مانند خوابگاه و کلاس آموزشی و نسبت بین استاد و دانشجو مختص رشته خاصی نیست اما مواردی دیگر اختصاصی رشته پزشکی است. در ترم های اول پزشکی دانشجویان آناتومی می خوانند که باید جسد به اندازه باشد که آنها را آموزش بدهند. در سال های بعد دانشجو در بیمارستان در مرحله استیجری قرار می گیرد، در این مرحله باید فرآیند درمان را مشاهده کند. بیمار روی تخت است و استاد با تعدادی رزیدنت (دانشجویان تخصصی) و اینترن (کارورز پزشک عمومی) و دانشجویان اینترنی به آنجا می آیند. بخشی از آموزش آنها مشاهده است. وقتی یک باره این ظرفیت را بدون افزایش زیرساخت برابر می کنند، استاد به جای اینکه 5-6 نفر را دور یک بیمار جمع کند و آموزش بدهد مجبور است که 10-15 نفر را دور تخت بیمار جمع کند و آموزش بدهد که اتاق ظرفیت این تعداد را ندارد.همچنین بیمار کشش این مساله را ندارد.
یزدانی با اشاره به راهکاری که دولت باید در این زمینه پیاده کند، پاسخ داد: اگر صورت مسأله را درست متوجه شوید راهکار هم مشخص است. اگر در سال 10 هزار پزشک هم اضافه شود، با این ساختار نمی توان این پزشک ها را نگه داشت. حتی اگر قوانین خروج آنها را از کشور سخت تر کنند، باز نمی توان چنین کاری کرد. باید بپذیریم که پزشک را برای کشورهای عمان، قطر، امارات، آلمان، انگلیس، اروپا و آمریکا تربیت می کنیم؛ چون نمی توانید پزشک نگه داریم.
وی تصریح کرد: امروزه پزشک برعکس عرف امروز جامعه ما جزو آسیب پذیرترین اقشار از لحاظ مالی در جامعه هستند. بسیاری از این پزشکان بیمه ندارند و سابقه کار رسمی برای آنها رد نمی شود و برخی با ساعت 150-200 هزار تومان کار می کنند. برخی از پزشکان را در دورافتاده ترین شهرها و روستاهای کشور بدون هیچ پیوست فرهنگی می گذارند که سبک زندکی و سبک پزشک آنها به آن منطقه نمی خورد. شبکه بهداشتی درست شده که مدیران این شبکه بزرگترین مشکل برای پزشکان هستند. بسیاری از این افراد یا پزشک نیستند یا از عوالم پزشکی دور هستند و حتی نوع برخورد با نیروی پزشک را نمی دانند. نتیجه این می شود که نیرویی دو سال طرح خود را می گذراند و در آخر نیز در ایران نمی ماند.
وی افزود: متأسفانه خیلی ها شغل طبابت را رها کردند و به شغل های دیگر پرداخته اند. از سوی دیگر به دانشجویان پزشکی درست و اصولی آموزش نمی دهند. به اندازه دانشجویان دندانپزشکی یونیت وجود ندارد، چطوری باید یاد بگیرند؟ تمام کارهایی که از دانشگاه بیرون می آید باید تنهایی انجام بدهند باید در حضور استاد و رزیدنت های سال بالایی انجام بدهد و ایرادات و اشکالات خود را رفع کند. متاسفانه با این شیوه و مدیریت و زیرساختی که برای پزشکی درست کردیم اوضاع جالبی نیست و خطرات زیادی را شامل می شود.