در ظاهر بین فیلتر تلگرام و تعطیلی برنامه نود رابطه ای وجود ندارد، اما در واقع هر دو دستور از یکجا صادر شده است. در حقیقت کانونی وجود دارد که هر چند وقت یکبار از این دست تصمیمات می گیرد و آن را به مرحله اجرایی در می آورد.
یک دکترای ارتباطات معتقد است کسانی که دستور فیلتر تلگرام و تعطیلی برنامه نود را داده اند نمی دانند که در عصر رسانه، دیگر چنین حربه هایی کارگر نمی افتد و راه به جایی نمی برد. چنانچه تصمیم تلگرام از ابتدا مشخص بود که به شکست می انجامد، تصمیم تعطیلی برنامه نود هم به زودی نشانه های شکستش آشکار می شود.
در یادداشتی که دکتر بشیر معتمدی به جماران ارسال کرده، آمده است:
درست همین پارسال در بهار سال ۹۷ بود که ناگهان جامعه ایرانی با خبر فیلتر تلگرام مواجه شد. هرچه مردم، نهادهای مدنی، صاحبنظران و متخصصان فریاد زدند که این تصمیم اشتباه است، ظاهراً گوشی بدهکار نبود و تصمیم از جای دیگری گرفته شده بود و باید اجرا می شد.
درست یکسال گذشت تا اشتباه بودن این تصمیم آشکار شد و همه کسانی که از تلگرام رفته بودند یواش یواش بازگشتند. اما دوباره مسأله ای دیگر پیش آمد و بهار ۹۸ جامعه ایرانی باز هم خبری عجیب شنید: برنامه نود با وجود محبوبیت فراوان تعطیل شد. باز هم اعتراض ها بلند شده، اما باز هم گوشی بدهکار نیست.
در ظاهر بین فیلتر تلگرام و تعطیلی برنامه نود رابطه ای وجود ندارد، اما در واقع هر دو دستور از یکجا صادر شده است. در حقیقت کانونی وجود دارد که هر چند وقت یکبار از این دست تصمیمات می گیرد و آن را به مرحله اجرایی در می آورد.
این کانون ویژگی ها و مشخصاتی دارد که باید آنها را شناخت:
۱-اولا این کانون گویا به هیچ کس و هیچ جایی پاسخگو نیست. نه در قضیه فیلتر تلگرام و نه در تعطیلی برنامه نود هیچ نهاد و شخصی حاضر نبود مسئولیت این تصمیم را به عهده بگیرد و حداقل دلایلی را برای این تصمیم به افکار عمومی اعلام نماید. همه تنها می گویند تصمیمی است که گرفته شده و باید اجرا شود.
در همین تعطیلی برنامه نود، نه مدیر شبکه و نه معاون سیما و نه مدیر سازمان صدا و سیما پاسخی به افکار عمومی در مورد علت این تعطیلی نمی گویند، در حالیکه کمتر از دو ماه پیش در جشنواره برنامه های تلویزیونی که خودشان اجرا کردند، به عنوان محبوب ترین برنامه تلویزیون شناخته شد. در واقع این تصمیم نه در شبکه سه و توسط مدیر جوانی به نام فروغی گرفته شده و نه در خود سازمان. گویا این تصمیم در جای دیگری گرفته شده که ضوررتی هم به پاسخگویی نمی بیند. .
۲- این کانون و افراد به طور مشخص «رسانه» را در عصر حاضر نمی شناسد و نوع برخورد با رسانه را در حذف و تعطیلی می داند. نمی داند که در این عصر رسانه ها دیگر چنین حربه هایی کارگر نمی افتد و راه به جایی نمی برد. چنانچه تصمیم تلگرام از ابتدا مشخص بود که به شکست می انجامد، تصمیم تعطیلی برنامه نود هم به زودی نشانه های شکستش آشکار می شود. البته این کانون همواره تلاش دارد تا با جایگزینهای رسانه ای افکار عمومی را قانع کند که به سراغ محصولات مورد نظر او بروند چنانچه در قضیه فیلتر تلگرام، اپلیکیشن هایی همچون سروش، ایتا و …. پیشنهاد شد که هیچکدام نتوانست مخاطب را قانع سازد. در تعطیلی برنامه نود نیز می خواهند همین رویه را پیش گیرند. اگر برنامه عصر جدید یا مسابقه برنده باش این چنین برجسته می شود و تبلیغ می گردد، بیشتر برای جذب مخاطب و انحراف افکار عمومی از این تصمیم است. شاید مدتی بتوانند با این قبیل اقدامات، مدتی حواسها را پرت نمایند، اما در نهایت نمی توانند از چنگ افکار عمومی بگریزند و رسانه خود را به مردم قالب کنند.
۳- سومین ویژگی این کانون این است که این کانون به شدت از «مردم» و «قدرت مردم» هراسان است. از هر صدایی و هر بستری که صدایی برای مردم باشد و در چارچوب مورد نظر قرار نگیرد، به خشم می آید و ابتدا در صدد کنترل و هدایت آن در مسیر مورد نظر خود است و چنانچه به نتیجه نرسد، در صدد حذف آن بر می آید. اگر تلگرام فیلتر می شود، چون بستری است برای انعکاس صدای مردم، اما بستری که دیگر این کانون توان کنترل و هدایت آن در مسیر مورد نظر خود را ندارد. اگر برنامه نود تعطیل می شود، فقط به این دلیل است که مواردی صدای مردم شده و حاضر هم نیست در چارچوب آن کانون حرکت کند و علی رغم ورزشی بودن برنامه، گهگاهی به فسادهایی اشاره می کند که خوشایند آن نیست و لذا دستور به تعطیلی برنامه نود می دهد. حتی اگر این اقدام او با مخالفت افکار عمومی مواجه شود. این کانون اساساً ارزشی برای افکار عمومی قائل نیست.
می توان به ویژگی های دیگر این کانون اشاره کرد. همچنین می توان تصمیمات مشابه دیگر این کانون را یادآور شد، اما به همین مقدار بسنده می شود و تنها این تذکر را یادآور می شود که این مسیر و این شیوه ره به جایی نمی برد و تنها عِرض خود می برد و زحمت برای مردم درست می کند. مهم آن است که این آگاهی در مردم ایجاد شود و این کانون ها را بیش از پیش بشناسند.