در این مطلب می خوانیم:'در سال 1319 هجری قمری، در شهر حکیم پرور قُمشه /شهرضای فعلی/ از توابع اصفهان، در خانه ای سرشار از نور ایمان و علم و معرفت، فرزندی دیده به جهان گشود که او را محمدمهدی نام نهادند. نیاکان او، از بحرین و از بزرگان و حافظان قرآن بودند. پدرش ملا ابوالحسن، عالمی بیداردل، زاهد و باتقوا بود. زهد و تقوای پدر و جهد و تلاش او، در راه علم آموزی این فرزند به بار نشست. بعدها، میرزا محمدمهدی الهی قُمشه ای، عالمی بزرگ، عارفی الهی و مفسری آگاه شد که هنوز هم، فخر عالم علم و تقوا به شمار می آید.'
در ادامه این مطلب در بخش 'هجرت برای آموختن' آمده است: 'مهدی الهی قمشه ای از پنج سالگی آموختن آغاز کرد و در پانزده سالگی، بر ادبیات عرب تسلط کامل یافت. او همراه با تحصیل، به کار و تلاش برای کسب معاش نیز می پرداخت؛ هر چند پس از مدتی، به توصیه پدر دست از کار کشید و تمام همّت خود را در راه آموختن علوم اسلامی به کار گماشت. او در چهارده سالگی، به اصفهان و سپس از آنجا به مشهد هجرت نمود. در این هجرتِ خداجویانه، او از محضر استادان بسیاری بهره برد و روز به روز بر دامنه علم و آگاهی خود افزود.'
این هفته نامه ادامه داده است: 'دوران تحصیل میرزا مهدی الهی قمشه ای در مشهد، دوران بسیار سختی بود. دوری از دیار از یک سو و کمی درآمد و سختی تامین معاش از سوی دیگر، زندگی را با مشقت بسیار همراه کرده بود. البته قناعت، زهد و ریاضت بسیار، به او این توان را می داد که لحظه ای از فراگیری علوم و تامل در مسایل الهی، فقهی و قرآنی دست نکشد؛ آن گونه که بوستان دانایی اش را به گل های رنگارنگ فراوان زینت بخشید و به عطر خوش علوم الهی معطر نمود.'
این نشریه همچنین آورده است: 'میرزا مهدی الهی قمشه ای، پس از تحصیل در شهرهای قمشه، اصفهان و مشهد، در آرزوی دیدار با استادان بزرگ قم و نجف، باز هم تن به رنج هجرت سپرد و پای در سفر نهاد و در میانه راه، به تهران وارد شد. در تهران با عالم مبارز، شهید سیدحسن مدرّس ملاقات نموده و با او موانستی بسیار نزدیک یافت و پس از تبعید آن بزرگوار به جای آن استاد شهید به تدریس مشغول گشت. این داستان، تعبیری بر رویایی صادق بود. سال ها پیش در مشهد، استاد الهی در خواب دیده بود که شهید مدرس کتابی به او داده و می¬خواهد که گاه تبعید، آن را به جای ایشان تدریس کند. اینک در تهران و با تبعید آن شهید بزرگ، استاد به یاد آن رویای صادق، در سنگر او به تدریس نشسته بود'.
در بخش 'استاد برجسته' این مطلب نیز می خوانیم: 'سال ها بود که استاد میرزا مهدی الهی قمشه-ای، در مدرسه سپهسالار /مدرسه عالی شهید مطهری/ که محفل ادبیان، حکیمان و دانشکده معقول و منقول بود، به تدریس منطق و ادبیات و حکمت و فلسفه می پرداخت. در همان زمان، آن بزرگوار که از برجسته ترین استادان دانشگاه به شمار می رفت، با نوشتن کتاب توحید هوشمندان به درجه دکترا از آن دانشکده نائل شد. او پس از 35 سال تدریس علوم معقول و منقول در دانشگاه، بازنشسته شد و پس از آن، منزل آن بزرگوار، کانون ادبیان و حکیمان به شمار می آمد.'
هفته نامه دنیز همچنین آورده است: ' استاد مهدی الهی قمشه ای، تا آخرین دقایق حیات پربار خود، به تدریس و تالیف پرداخت و کتاب های گرانقدر بسیاری از آن عزیز به جا مانده است؛ مرواریدهایی درخشان که آن بزرگوار از ژرفای اقیانوس دانایی برون کشیده و به ساحل نشینان سپرده است. کتاب هایی چون 'حکمت الهی' در شرح فصوص الحکم فارابی، توحید هوشمندان، مشاهدات العارفین و ترجمه هایی از قرآن کریم، صحیفه سجادیه و مفاتیح الجنان، و نیز دیوان شعری شامل قصاید و غزلیات عرفانی و نیز اشعاری در باب حماسه عاشورا که چون نسیمی لطیف، طبع خواننده را می نوازد.'
این نشریه در بخش 'ترجمه کتاب آسمانی' آورده است: 'ترجمه معروف استاد الهی قمشه ای از قرآن مجید، نخستین ترجمه روان و سلیس قرآن کریم به زبان فارسی است. تا آن زمان، ترجمه ها به صورت تحت اللفظی و کلمه به کلمه بود. استاد برخلاف عادت گذشتگان، ترجمه روانی از آیات الهی را ارائه نمود، بدون آنکه در اصل معنا تغییری صورت گیرد. ترجمه استاد الهی قمشه ای از کتاب آسمانیِ قرآن، اینک ده ها سال است که در دست شیفتگان قرآن قرار دارد و آنان را قطره قطره از زلال معانی ناب آیات الهی می چشاند.'
هفته نامه دنیز در بخش 'ساده زیستی استاد' نیز آورده است: 'با آن که خاندان علامه میرزا مهدی الهی قمشه ای، از ثروتمندان و بزرگان شهر به شمار می رفتند، ولی استاد، زندگی ساده و بی آلایشی، و به دور از همه ظواهر زیبنده دنیایی برای خود برگزید. او از رفاه و تجملات دنیایی بسیار دوری می جست، به طوری که زندگی آن بزرگوار در دوران تحصیل در مشهد، به سختی گذشت. یکی از شاگردان آن بزرگ درباره او چنین می گوید: در حالت کلی یک روحیه بی نیازی، استغنا و دوری از تعلقات مادی در ایشان وجود داشت که انسان هر وقت به منزلش وارد می شد، تمام تعلقات دنیوی را فراموش می کرد.'
در ادامه این مطلب می خوانیم: 'استاد علامه مهدی الهی قمشه ای، پس از عمری تلاش در عالَم علم و تقدیم گوهرهایی ناب به دوستداران دانش و فلسفه و شیفتگان معارف اسلامی، در سال 1352 شمسی به سوی دوست پرگشود. آن چه از او برجای ماند، حسرتی بود بر دل دوستانی که او را می شناختند و خاطراتی که هر لحظه اش، درسی بود. نیز کتاب هایی که سطر به سطرش، دل ها را معطّر می ساخت و شاگردانی که ثمره محضر مبارک او بودند.'
در بخش پایانی این نشریه در بخش 'از زبان آیت الله حسن زاده آملی' می خوانیم: 'آیت اللّه محمدمهدی الهی قمشه ای، محضری پربار داشت و بسیاری از اساتید از حضورش فیض می بردند. استاد علامه حسن حسن زاده آملی که خود از بزرگان عالَم علم و حکمت و فلسفه و عرفان و فقه و نجوم و از شاگردان الهی قمشه ای است، ضمن زندگی نامه ای که از آن بزرگ ارائه می کند، در باره ایشان چنین می-فرماید: سبحان اللّه! از اول تا آخر کلیات دیوانش و در همه تالیفاتش یک کلمه لغو نمی یابی. دیوانش از فاتحه تا خاتمه شور و نوا و سوز و گداز است. خدا گواه است که محضرش نیز هم چنین بود. بیش از ده سال با او حشر داشتم. یک کلمه ناروا و یک حرف ناسزا و یک جمله بیهوده از او نشنیدم. چه گریه ها و زاری ها از او دیدم و چه اندرزها از او به یادگار دارم و چه خاطرات و چه حالات و چه و چه...'
منبع: هفته نامه دنیز آذربایجان غربی
7129/2093
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.