من یک نابینا هستم و به دل روشن خود می بالم، ما نابیناها استعدادها و توانایی های فراوانی داریم.
دلی نورانی دارم و چشم هایی که قادر هستند دنیای متفاوت را ببینند؛ چشمانی پر از امید دارم که هرگز نمی خواهند بدی ها و زشتی ها را ببینند و به زیبایی ظاهری و زودگذر آدم ها نگاه کنند.
چشم های من باطن و درون انسان ها را می بینند، من یک روشندلم با تمام وجود قشنگی های دنیا را حس می کنم.
با چشم دلم آفریده های زیبای خداوند را می نگرم و لذت می برم؛ اگر بخواهم جمله ای درباره نابینایانی چون خودم بنویسم چنین خواهم نوشت: ' ما می توانیم' .
این جملات، بخش هایی از نوشته زیبا و بلند دختری نابینا و به باور عمیق خودش نابینای توانمند بنام ' آنیتا سرتیپی' است.
امروز روز جهانی عصای سفید روزی مخصوص نابینایان برای آگاه کردن بینایان، برای خوب دیدن، زیبا دیدن، زیبایی ها را دیدن و به قولی روزی برای دیدن آدم هایی که بسیار باهوش، باشعورتر، هنرمندتر، درس خوان تر، منظبط تر ، ساعی تر و ... هر آنچه صفت خوب و متعالی است، می باشد.
به همین بهانه برای تهیه گزارش، گپ و گفت و دیدار با گنج های پنهان و معادن طلای کشف نشده (نابینایان) به مجتمع آموزشی نابینایان 'مردانی آذر' تبریز رفتیم و چه شیرین روزی بود و چه خوش ساعاتی، همنشینی و هم صحبتی با این بچه هایی که دنیایی از انرژی و استعداد هستند؛ می توان گفت: هزار طواف کعبه نیرزد چنین دیداری.
اگر خود از نزدیک شور و هیجان و استعدادهای تو در توی این عزیزان را ندیده بودم و از زبان کسی این توصیفات را می شنیدم، در غلوآمیز بودن گفته ها شک نمی کردم؛ اما آنچه می گویم گوشه ای از بضاعت قلم و نگاه من است.
بعد از پایان گفت و گو، به فکر شروع متن گزارشم بودم و چالش های ذهنی درگیرم کرده بود که 'آنیتا سرتیپی' دانش آموز کلاس دهم این گنجینه لغات و واژه ها و پروین زمان سخت به دادم رسید؛ وقتی که در انتها از وی خواستم یکی از نوشته هایش را برایم بخواند و او خواند و من قند توی دلم آب شد که یافتم آنچه می خواستم؛ به راستی که آنیتای روشندل هنرمند نویسنده با واژه های ملیح اش چه به موقع به دادم رسید.
' من یک نابینا هستم و به دل روشن خود می بالم... دلی نورانی دارم و چشم هایی که قادر هستند دنیایی متفاوت را ببینند چشمانی پر از امید که هرگز نمی خواهند بدی ها و زشتی ها را ببینند'.
برای گفت و گو و مصاحبه با دانش آموزان و معلم وارد کلاس هشت نفره دهم می شوم، دو دانش آموز دختر و شش پسر به معلمی دبیر ادبیات، آقای سیری، دور تا دور کلاس با نظم نشسته اند.
گفت و گو را با آنیتا سرتیپی که در ردیف اول نشسته شروع می کنم؛ باید به حرف شان در بیاوری تا بدانی در پس آن زبان چه دریایی از استعداد و انرژی و سخت کوشی و صد البته جان سختی لانه کرده است.
آنیتا هیچ گاه خود را مقید به کلاس و مدرسه نکرده و فعالیت های علمی، زبان آموزی و هنری خود را ادامه می دهد؛ از بازیگری در عرصه تئاتر و کسب مقام دومی کشوری در جشنواره تا نویسندگی و نمایش نامه نویسی و تسلط بر زبان انگلیسی بخشی از هنرهای این دانش اموز کلاس دهم است.
روز جهانی عصای سفید را به آنیتا تبریک می گویم و او با گشاده رویی پاسخ می دهد و از مشکلات شان می گوید؛ اینکه برخی از کتاب ها به خط بریل نیست و مجبور هستند به صورت صوتی گوش دهند.
اما این محدودیت ها هیچ گاه آنها را از مسیرشان بازنمی دارد، آنیتا بلافاصله از کارهایش می گوید: ' از سال 1386 در عرصه تئاتر فعالیت می کنم، نویسندگی می کنم، دکلمه خوانی و زبان آموزی نیز از جمله فعالیت هایم است'.
از مشکلات شان می پرسم و آنیتا با بیان اینکه متاسفانه به استعدادهای نابینایان زیاد ارج و قرب نمی دهند، افزود: به کمک موسسه فرهنگی هنری بصیر استعدادهایمان را کشف می کنیم.
وی امکانات آموزشی مدرسه را اعم از دستگاه تایپ 'پرکینز' و کتاب های خط بریل و صوتی خوب توصیف کرده و اظهار می کند: هدفم قبولی در دانشگاه و ادامه تحصیل است.
حس ترحم، درک نکردن، کمبود امکانات بیرونی اعم از مناسب سازی پیاده روها و اتوبوس ها ،بدرفتاری و عکس العمل برخی از مردم و .. بخشی از مشکلاتی است که آنیتا در مورد برداشت نادرست جامعه نسبت به خود و دوستان اش ابراز می کند.
ساسان علیزاده هم کلاسی دیگر کمبود کتاب را مشکل اصلی عنوان کرد و گفت: امکانات مدرسه از نظر کتاب، کتابخانه و وسایل ورزشی مناسب و مدیر و معاونان و معلمان مدرسه برای آموزش ما نه تنها هیچ کوتاهی نمی کنند بلکه با جان و دل ایثار می کنند.
وی با بیان اینکه از مسئولان انتظار درک درست داریم نه ترحم بیجا، خاطر نشان کرد: امکانات شهری اعم از پیاده روها و اتوبوس ها را نیز برای استفاده نابینایان طراحی و ایجاد کنند.
وی از عدم درک برخی شهروندان و رفتار نامناسب برخی افراد گلایه کرد و گفت: قانونی داریم که وقتی نابینایی عصای خود را بالا می برد باید ماشین ها توقف کنند اما گاهی اوقات نه تنها به این مساله توجه نمی کنند بلکه به عصایم نیز آسیب زده اند.
ساسان از شهردار و مسئولان می خواهد در نصب داربست در خیابان ها هم موارد ایمنی را رعایت کنند چرا که خیلی از اوقات من و دوستانم به داربست ها برخورد کرده و حتی سرمان نیز شکسته است.
وی درک و فهم نادرست برخی مردم و عملکرد نامناسب را از جمله مشکلات و گلایه هایش عنوان کرد و گفت: وقتی عابر پیاده ای با ما برخورد می کند به جای عذرخواهی سر و صدا کرده و می گویند این ها قصد دیگری دارند.
مهدی پوربخش که به گفته خودش از شش سالگی بخاطر تصادف با موتور سیکلت بینایی اش را به تدریج از دست داده و در این آموزشگاه تحصیل می کند از دیر رسیدن برخی کتاب ها و عق ماندن از درس انتقاد و درخواست کلاس آموزش کوتاه نویسی انگلیسی را برای فهم بهتر درس زبان انگلیسی را دارد.
وی که به موسیقی به زبان های آذری،ترکی و فارسی آواز می خواند در مورد فعالیت های موسیقیایی اش گفت: اگر چه به صورت حرفه ای آموزش ندیده ام اما در آواز خوانی مقام دوم کشوری را به صورت گروهی کسب کرده ایم.
حکایت سمیه مصطفایی نیز شنیدنی است؛ سمیه از شهرستان خوی استان آذربایجان غربی برای ادامه تحصیل به این آموزشگاه آمده است وی دوره ابتدایی را در محل تولد خود گذرانده و هم اکنون در پانسیون آموزشگاه شب ها می ماند.
آرزوی سمیه قبولی در دانشگاه و دبیری در آموزشگاه و خدمت به هم نوعان اش است به همین منظور سخت تلاش می کند ضمن آنکه فعالیت های فوق برنامه از جمله کلاس کامپیوتر و زبان انگلیسی نیز حکایت از سخت کوشی اش برای رسیدن به هدف دارد.

** دانش آموز 18 ماهه تا 26 ساله در مجتمع نابینایان
مدیر آموزشگاه نابینایان مردانی آذر با بیان اینکه اینجا یک مجتمع آموزشگاهی با تمام پایه ها است، گفت: برای اینکه کودکان نابینا آشنایی با محیط و رفتار با پیرامون را یاد گرفته و منزوی نشوند به همین منظور در اینجا کودک 18 ماهه تا 26 ساله را آموزش می دهیم.
یحیوی که طبق گفته های همکاران، والدین و مشاهدات ما برای رفع کمبود دانش آموزان و نشاط و پویایی دانش آموزان ایثارگرانه تلاش می کند، رفع مشکلات قشر نابینا و توجه به کمبودهای آنان را از مسئولان می خواهد.
وی با بیان اینکه این آموزشگاه تنها مجتمع بزرگ شمال غرب است که از استان های آذربایجان غربی و اردبیل هم دانش آموز می پذیرد، افزود: حتی از استان البرز هم دانش آموز داریم.
یحیوی زبان نوشتاری این دانش آموزان را خط بریل معرفی کرد و گفت: برای اینکه دانش آموزان در منزل هم بتوانند به راحتی بنویسند و در دروس شان عقب نمانند به همین منظور مادران این ها را هم با خط بریل آشنا می کنیم.

** احساس ترحم نکنید،منطقی برخورد کنید
'محمدرضا هوشمند' معلم اول ابتدایی که قریب 30 سال سابقه تدریس دارد از عشق و علاقه اش به دانش آموزان و تدریس برای آنها خبر داد و گفت: دوست دارم حتی بعد از بازنشستگی هم در این مدرسه تدریس کنم.
وی که آموزش خواندن و نوشتن و تحصیل را از ابتدا در این مدارس شروع کرده است، با بیان اینکه به محض قبولی در تربیت معلم قبل از فارغ التحصیلی در این آموزشگاه تدریس کرده ام، افزود: علاوه بر معلمی در بخش کشاورزی و مکانیکی نیز فعالیت دارم.
هوشمند که دارای دو فرزند دختر و پسر و همچنین صاحب عروس نیز است، خواسته اش از مردم این است که به دید محرومیت به نابینایان نگاه نکنند؛ معلولیت فقط محدودیت است نه محرومیت بنابراین توجه مردم به ما از روی ترحم نباشد.
پانزده اکتبر، به عنوان روز جهانی عصای سفید روز بزرگداشت نابینایان و قانون عصای سفید، نامگذاری شده است.
گزارش: نعمت مرادپور**انتشار: عزیزی راد
6132/518
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.