گری لوییس هماهنگ کننده مقیم سازمان ملل متحد و نماینده دفتر توسعه ملل متحد در جمهوری اسلامی ایران به مناسبت روز جهانی آب درباره دریاچه ارومیه ایران یادداشتی منتشر کرد.
به گزارش ایسنا در این یادداشت میخوانیم: ، زندگی، به دریاچه نمک شمال غرب ایران که زمانی در حال خشک شدن بود بازگشته است. این دریاچه و تلاش ها برای برای بازگرداندن چیزی که در آستانه نابود شدن بود موفقیت آمیز بوده است.
بعد از حدود چهار سال به جایی بازگشتم که قبلا چشماندازی خشک داشت. اما این بار آب را میتوانستم ببینم. نه به اندازه کافی، اما بسیار بیشتر از چیزی که دفعه ی قبل دیده بودم . دریاچه در حال احیا شدن است و دلیل اصلی این احیا نتیجه یک مشارکت موقق همگانی است که بازیگران زیادی در آن نقش داشته اند که برخی از آنها ایرانی و بعضی دیگر خارجی هستند. دریاچه ارومیه زمانی بزرگترین دریاچه ایران و همچنین در زمان پر آبی، دومین دریاچه آب شور دنیا بود. اما به دلیل مداخلاتی فزاینده انسانی در طول 60 سال گذشته، نظیر ساخت سدها بر روی رودخانه های تغذیه کننده دریاچه، جریان آب ورودی از حوضه آبریز به دریاچه نمک منحرف شده بود. و به همین سادگی دریاچه خشک شد. دریاچه ارومیه به دست ما انسان ها در حال نابود شدن بود.
من به یاد دارم که بر روی سطحی بی آب، نمکی، و مرده ایستاده بودم و این منظره همان بستر دریاچه بود که دلیل بی آبی نمایان شده بود. آب رفته بود اما باد نه. این باد تمام نمکهای بستر دریاچه را بلند کرده و به اطراف پخش میکرد. به خاطر باد زیاد دانههای نمک به صورت من برخورد می کرد و وارد ریه های من و زمین های کشاورزی اطراف دریاچه می شد. تصویری که می دیدم صحنه ای بود که در تصوراتم از سیاره مریخ تجسم می کردم.
به یاد دارم که در سفر قبل از خودم پرسیدم زندگی روزانه در این دشت نمکی برای ساکنین و کشاورزان حاشیه دریاچه ارومیه چه حالی میتواند داشته باشد.
همچنین به یاد دارم که به این موضع فکر می کردم که خشکی این دریاچه حداقل دو پیامد مهم به همراه خواهد داشت. اول اینکه، نمک بستر دریاچه به هوا خواهد رفت و محصولات و زمین های کشاورزی اطراف را در بر میگیرد و در عین حال همه این زمین ها خود به منبع تولید بادهای نمکی در مقیاس و شعاعی بزرگتر خواهند شد. دوم اینکه باید انتظار بیماری مردم را نیز داشته باشیم. برای مثال، در مجاورت دریای آرال خشک شده در آسیای مرکزی ما مردمی را می بینیم که به حساسیت های گوناگون، بیماری های ریوی متفاوت از جمله سرطان دچار شده اند.
اما نکته سوم مخرب دیگری هم در این داستان وجود دارد. با کم شدن دسترسی کشاورزان به آب، آنها چاههای عمیق تری برای دسترسی به سفره های آب زیر زمینی حفر میکنند و برداشت بی رویه از این سفره های آبی باعث میشود تا آبهای شور به این چاهها نفوذ کنند. این امر سبب میشود تا دسترسی مردم حتی به آب آشامیدنی نیز کم شود؛ بنابراین ما با پدیده "طوفان بزرگ نمک" روبرو می شویم که سلامت و معیشت مردم را تهدید میکند.
دو هفته پیش پس از فرود هواپیما در شهر ارومیه پس از پرواز یک ساعته با خودم فکر می کردم با چه منظره ای روبرو می شوم. در مورد بهبود وضعیت دریاچه خبرهایی شنیده بودم. اما بعضی از خبرها بعد از درخواست مدرک برای اثبات آنها کم رنگ می شوند. باید با چشمان خودم می دیدم.
همینطور که به سمت دریاچه میرفتیم نور خورشید روی چیزی شروع به تابیدن کرد که در آخرین سفرم آنجا نبود.
آب. عمیق نبود. اما برای پوشش سطح نمکی دریاچه که صحنههای ویرانگری را خلق کرده بود، کافی بود. همان طور که روی پل در حال رانندگی بودیم درخشش نور خورشید روی آب بیشتر شد.
باید اعتراف کنم اینقدر خوشحال شدم که چشمانم پر از اشک شادی شد. با خودم فکر کردم پس مشکلات زیست محیطی که بدست ما انسان ها خلق شده اند قابل حل هستند. و اینجا یک نمونه برای این ادعا وجود دارد. ابتدا باید کمی آمار در این زمینه با شما در میان بگذارم.
زمانی که دریاچه پر بود، برای فرض حدود 20 سال پیش، تخمین زده می شود که حدود 30 میلیارد متر مکعب آب در آن وجود داشت. در بدترین شرایط که حدود 3 یا 4 سال پیش بوده است این مقدار به حدود نیم میلیارد متر مکعب آب شور رسید. این عدد امروز 2.5 میلیارد متر مکعب آب است. روند کاهش مرگ بار آب معکوس شده است. مقدار آب ماه به ماه افزایش می یابد.
به دلیل اینکه میزان بارش باران و برف در سال های اخیر تغییر زیادی نکرده است، باید به دنبال دلایل دیگری باشیم تا ببینیم دریاچه چرا در حال پُر شدن است.
سه دلیل اصلی وجود دارد. اول کارهای مهندسی است که در خصوص بازکردن مسیر آب رودخانه های منتهی به دریاچه انجام شده است. دوم رها سازی آب سدهایی است که در حوضه آبریز و مجاورت دریاچه قرار دارد. سوم و از همه سخت تر تغییر مدیریت آب در حوزه آبریز دریاچه به خصوص بین کشاروزان است. و البته مسدود کردن چاه های غیر مجاز نیز در این زمینه بی تاثیر نبوده است.
در ادامه آمار و ارقام دیگری را با شما به اشتراک می گذارم. سه یا چهار سال قبل، زمانی که وضعیت آب در بدترین شرایط خود قرار داشت، تنها 500 کیلومتر مربع از 5 هزار کیلومتر مربع سطح دریاچه با آب پوشیده بود. این مقدار امروز به 2هزار و 300 کیلومتر مربع رسیده است. باید گفت که این حجم آب بسیار کم عمق است و به همین دلیل بسیار سریع تبخیر می شود. اما بیشتر از قبل آب در دریاچه وجود دارد و از حدود 6 میلیارد تن نمک و غبار حفاظت می کند. به خاطر حضور همین آب این نمک ها به راحتی وارد هوا، ریه، چشمان و محصولات کشاورزی مردم نمی شود.
رویکرد سوم – مدیریت بهتر منابع آب – تلاش های بی وفقه و زمان زیادی را از آن خود کرد. اما شواهد نشان می دهد که ثمر بخش بوده است. احیا دریاچه ارومیه با مشارکت کلیه ذینفعان دولتی و غیردولتی و بویژه جوامع محلی امکان پذیر است و در این فرایند تلاش های زیادی در راستای تغییر نقش کشاورزان در فرایندهای تصمیم گیری و روش های کشاورزی آنها صورت پذیرفته است. کشاورزان باید با توجه به اهمیت نقششان در صرفه جویی آب هنگام کاشت گندم، جو، میوه و سبزیجات از ابزار آلات جدید و روش های جدید کاشت استفاده می کردند.
روش های جدید بسیار ساده هستند: تغییر ابعاد مزرعه به قطعات کوچکتر که به حفظ بیشتر آب کمک می کنند. تغییر روش ابیاری غرقابی به آبیاری قطره ای که مستقیم محصولات را هدف قرار می دهد و به همین دلیل آب هدر نمی رود. امتناع از شخم زدن های عمیق که باعث هدر رفتن آب می شود. معرفی گونه های مقاوم در برابر خشکسالی و شخم زدن بقایای گیاهی به جای سوزاندن آنها.
برخی مزارع به دلایل یاد شده توانسته اند تا 40 درصد در مصرف آب صرفه جویی کنند.
در اینجا آخرین آمار و ارقام اطمینان بخش را با شما در میان می گذارم. با توجه به شرایط عادی هیدرولوژیکی دریاچه به طور میانگین حداکثر 5.4 متر عمق دارد که این مقدار در قسمت های شمالی به حداکثر 15 متر می رسد. زمانی که دریاچه در بدترین شرایط خود قرار داشت متوسط عمق آب تقریبا به عدد صفر رسیده بود. زمانی که شرایط حال حاضر دریاچه را با همین موقع در سال گذشته مقایسه می کنیم 6 سانتی متر افزایش آب را می بینیم. افزایش میزان آب ماهیانه و پایدار بوده است.
پروژه ای که روش های بهینه مدیریت آب را معرفی کرده است توسط برنامه توسعه ملل متحد اجرا می شود. این طرح در استان های آذربایجان غربی و شرقی و با تمرکز بر روی شهرها و روستاهای اطراف دریاچه ارومیه اجرایی شده است و و تلاش می کند با همکاری نزدیک با جوامع محلی، کشاورزان و دستگاه های دولتی ملی و محلی و بر اساس "رویکرد زیست بومی" اقدام نماید.
در ادامه یک فرایند هفت ساله برای معرفی این رویکرد جدید مدیریتی در احیای دریاچه ارومیه و بدنبال کمک های سخاوتمندانه ی دولت ژاپن در سال های اخیر و همچنین استفاده از منابع مالی دولت در سطوح ملی و استانی این طرح در 90 روستا با موفقیت اجرا شده است و تنها توانسته است که 10 درصد زمین های کشاورزی حاشیه دریاچه ارومیه پوشش دهد. با این حال، در مناطقی که طرح کشاورزی پایدار در حال اجراست، یک سوم در مصرف آب صرفه جویی می شود، آبی که در گذشته و با روش های غلط هدر میرفت. حالا این آب فرصت بازگشت به دریاچه ارومیه را دارد.
تلاش های برنامه توسعه ملل متحد و سازمان حفاظت محیط زیست برای حفاظت از تالاب های ایران از جمله دریاچه ارومیه از حدود 12 سال پیش آغاز شده است و با حمایت مالی دولت ژاپن در سه فاز متوالی سرعت و قدرت بیشتری گرفت و در این مرحله با فراهم کردن فضای مناسب برای مشارکت و همکاری کشاروزان، تعاونی ها و دستگاه های ذیربط دولتی روش های جدید کشاورزی پایدار مدل جدیدی از مشارکت ذینفعان در راستای احیا دریاچه ارومیه تمرین و معرفی گردید. در این طرح همچنین روش های معیشت جایگزین برای زنان با استفاده از اعتبارات خرد و حفاظت از تنوع زیستی بعنوان بخش های تکمیلی مورد توجه قرار گرفته است.
در حال حاضر این پروژه در حاشیه دریاچه ارومیه و در مناطقی که بیشترین آسیب را دیده اند، فعالیت می کند. برنامه بلند مدت این است که سطح پوشش 10 درصد را بیشتر کنیم و پروژه به سایر مناطق حوضه آبریز گسترش یابد. تلاش های این پروژه در سطوح مختلف بویژه در سطوح ملی و بین المللی مورد توجه بسیاری قرار گرفته است زمانی که ارومیه را به مقصد تهران ترک می کردم سه درس آموخته مهم را در ذهنم مرور می کردم.
اول، ما با مشکلات زیست محیطی بزرگی در ایران روبرو هستیم. اما می توانیم چیزی را که خراب کرده ایم، درست کنیم. و دریاچه ارومیه می تواند مثال واضحی برای این موضوع باشد.
دوم، عموم مردم باید در مورد مسایل زیست محیطی آگاه شده و در مورد آنها صحبت کنند. سازمان ملل متحد در سال 2016 طوماری حاوی 1.7 میلیون امضا را دریافت کرد که مردم طی آن خواستار توجه ویژه به دریاچه ارومیه شده بودند. فشار زیادی روی دوش ما بود. از این گونه حرکت های اجتماعی باید استقبال و و بر اساس آنها تلاش کنیم.
سوم و در آخر مشکلات زیست محیطی به تنهایی حل نخواهند شد. در مورد دریاچه ارومیه دستگاه های دولتی و نهادهای عمومی راهبری فرایند را بعهده گرفتند، اقدامات با کمک جوامع محلی و بومی متاثر از موضوع اجرایی شد و در برخی موارد کمک های جامعه بین الملل (مانند حمایت های فنی دفتر توسعه ملل متحد و کمک های مالی دولت ژاپن) به حل این مشکل کمک بسیاری کرد. اتفاقی که در دریاچه ارومیه در حال وقوع است مثالی برای الهام گرفتن همه ماست. هم در داخل ایران و هم در خارج.
انتهای پیام
به گزارش ایسنا در این یادداشت میخوانیم: ، زندگی، به دریاچه نمک شمال غرب ایران که زمانی در حال خشک شدن بود بازگشته است. این دریاچه و تلاش ها برای برای بازگرداندن چیزی که در آستانه نابود شدن بود موفقیت آمیز بوده است.
بعد از حدود چهار سال به جایی بازگشتم که قبلا چشماندازی خشک داشت. اما این بار آب را میتوانستم ببینم. نه به اندازه کافی، اما بسیار بیشتر از چیزی که دفعه ی قبل دیده بودم . دریاچه در حال احیا شدن است و دلیل اصلی این احیا نتیجه یک مشارکت موقق همگانی است که بازیگران زیادی در آن نقش داشته اند که برخی از آنها ایرانی و بعضی دیگر خارجی هستند. دریاچه ارومیه زمانی بزرگترین دریاچه ایران و همچنین در زمان پر آبی، دومین دریاچه آب شور دنیا بود. اما به دلیل مداخلاتی فزاینده انسانی در طول 60 سال گذشته، نظیر ساخت سدها بر روی رودخانه های تغذیه کننده دریاچه، جریان آب ورودی از حوضه آبریز به دریاچه نمک منحرف شده بود. و به همین سادگی دریاچه خشک شد. دریاچه ارومیه به دست ما انسان ها در حال نابود شدن بود.
من به یاد دارم که بر روی سطحی بی آب، نمکی، و مرده ایستاده بودم و این منظره همان بستر دریاچه بود که دلیل بی آبی نمایان شده بود. آب رفته بود اما باد نه. این باد تمام نمکهای بستر دریاچه را بلند کرده و به اطراف پخش میکرد. به خاطر باد زیاد دانههای نمک به صورت من برخورد می کرد و وارد ریه های من و زمین های کشاورزی اطراف دریاچه می شد. تصویری که می دیدم صحنه ای بود که در تصوراتم از سیاره مریخ تجسم می کردم.
به یاد دارم که در سفر قبل از خودم پرسیدم زندگی روزانه در این دشت نمکی برای ساکنین و کشاورزان حاشیه دریاچه ارومیه چه حالی میتواند داشته باشد.
همچنین به یاد دارم که به این موضع فکر می کردم که خشکی این دریاچه حداقل دو پیامد مهم به همراه خواهد داشت. اول اینکه، نمک بستر دریاچه به هوا خواهد رفت و محصولات و زمین های کشاورزی اطراف را در بر میگیرد و در عین حال همه این زمین ها خود به منبع تولید بادهای نمکی در مقیاس و شعاعی بزرگتر خواهند شد. دوم اینکه باید انتظار بیماری مردم را نیز داشته باشیم. برای مثال، در مجاورت دریای آرال خشک شده در آسیای مرکزی ما مردمی را می بینیم که به حساسیت های گوناگون، بیماری های ریوی متفاوت از جمله سرطان دچار شده اند.
اما نکته سوم مخرب دیگری هم در این داستان وجود دارد. با کم شدن دسترسی کشاورزان به آب، آنها چاههای عمیق تری برای دسترسی به سفره های آب زیر زمینی حفر میکنند و برداشت بی رویه از این سفره های آبی باعث میشود تا آبهای شور به این چاهها نفوذ کنند. این امر سبب میشود تا دسترسی مردم حتی به آب آشامیدنی نیز کم شود؛ بنابراین ما با پدیده "طوفان بزرگ نمک" روبرو می شویم که سلامت و معیشت مردم را تهدید میکند.
دو هفته پیش پس از فرود هواپیما در شهر ارومیه پس از پرواز یک ساعته با خودم فکر می کردم با چه منظره ای روبرو می شوم. در مورد بهبود وضعیت دریاچه خبرهایی شنیده بودم. اما بعضی از خبرها بعد از درخواست مدرک برای اثبات آنها کم رنگ می شوند. باید با چشمان خودم می دیدم.
همینطور که به سمت دریاچه میرفتیم نور خورشید روی چیزی شروع به تابیدن کرد که در آخرین سفرم آنجا نبود.
آب. عمیق نبود. اما برای پوشش سطح نمکی دریاچه که صحنههای ویرانگری را خلق کرده بود، کافی بود. همان طور که روی پل در حال رانندگی بودیم درخشش نور خورشید روی آب بیشتر شد.
باید اعتراف کنم اینقدر خوشحال شدم که چشمانم پر از اشک شادی شد. با خودم فکر کردم پس مشکلات زیست محیطی که بدست ما انسان ها خلق شده اند قابل حل هستند. و اینجا یک نمونه برای این ادعا وجود دارد. ابتدا باید کمی آمار در این زمینه با شما در میان بگذارم.
زمانی که دریاچه پر بود، برای فرض حدود 20 سال پیش، تخمین زده می شود که حدود 30 میلیارد متر مکعب آب در آن وجود داشت. در بدترین شرایط که حدود 3 یا 4 سال پیش بوده است این مقدار به حدود نیم میلیارد متر مکعب آب شور رسید. این عدد امروز 2.5 میلیارد متر مکعب آب است. روند کاهش مرگ بار آب معکوس شده است. مقدار آب ماه به ماه افزایش می یابد.
به دلیل اینکه میزان بارش باران و برف در سال های اخیر تغییر زیادی نکرده است، باید به دنبال دلایل دیگری باشیم تا ببینیم دریاچه چرا در حال پُر شدن است.
سه دلیل اصلی وجود دارد. اول کارهای مهندسی است که در خصوص بازکردن مسیر آب رودخانه های منتهی به دریاچه انجام شده است. دوم رها سازی آب سدهایی است که در حوضه آبریز و مجاورت دریاچه قرار دارد. سوم و از همه سخت تر تغییر مدیریت آب در حوزه آبریز دریاچه به خصوص بین کشاروزان است. و البته مسدود کردن چاه های غیر مجاز نیز در این زمینه بی تاثیر نبوده است.
در ادامه آمار و ارقام دیگری را با شما به اشتراک می گذارم. سه یا چهار سال قبل، زمانی که وضعیت آب در بدترین شرایط خود قرار داشت، تنها 500 کیلومتر مربع از 5 هزار کیلومتر مربع سطح دریاچه با آب پوشیده بود. این مقدار امروز به 2هزار و 300 کیلومتر مربع رسیده است. باید گفت که این حجم آب بسیار کم عمق است و به همین دلیل بسیار سریع تبخیر می شود. اما بیشتر از قبل آب در دریاچه وجود دارد و از حدود 6 میلیارد تن نمک و غبار حفاظت می کند. به خاطر حضور همین آب این نمک ها به راحتی وارد هوا، ریه، چشمان و محصولات کشاورزی مردم نمی شود.
رویکرد سوم – مدیریت بهتر منابع آب – تلاش های بی وفقه و زمان زیادی را از آن خود کرد. اما شواهد نشان می دهد که ثمر بخش بوده است. احیا دریاچه ارومیه با مشارکت کلیه ذینفعان دولتی و غیردولتی و بویژه جوامع محلی امکان پذیر است و در این فرایند تلاش های زیادی در راستای تغییر نقش کشاورزان در فرایندهای تصمیم گیری و روش های کشاورزی آنها صورت پذیرفته است. کشاورزان باید با توجه به اهمیت نقششان در صرفه جویی آب هنگام کاشت گندم، جو، میوه و سبزیجات از ابزار آلات جدید و روش های جدید کاشت استفاده می کردند.
روش های جدید بسیار ساده هستند: تغییر ابعاد مزرعه به قطعات کوچکتر که به حفظ بیشتر آب کمک می کنند. تغییر روش ابیاری غرقابی به آبیاری قطره ای که مستقیم محصولات را هدف قرار می دهد و به همین دلیل آب هدر نمی رود. امتناع از شخم زدن های عمیق که باعث هدر رفتن آب می شود. معرفی گونه های مقاوم در برابر خشکسالی و شخم زدن بقایای گیاهی به جای سوزاندن آنها.
برخی مزارع به دلایل یاد شده توانسته اند تا 40 درصد در مصرف آب صرفه جویی کنند.
در اینجا آخرین آمار و ارقام اطمینان بخش را با شما در میان می گذارم. با توجه به شرایط عادی هیدرولوژیکی دریاچه به طور میانگین حداکثر 5.4 متر عمق دارد که این مقدار در قسمت های شمالی به حداکثر 15 متر می رسد. زمانی که دریاچه در بدترین شرایط خود قرار داشت متوسط عمق آب تقریبا به عدد صفر رسیده بود. زمانی که شرایط حال حاضر دریاچه را با همین موقع در سال گذشته مقایسه می کنیم 6 سانتی متر افزایش آب را می بینیم. افزایش میزان آب ماهیانه و پایدار بوده است.
پروژه ای که روش های بهینه مدیریت آب را معرفی کرده است توسط برنامه توسعه ملل متحد اجرا می شود. این طرح در استان های آذربایجان غربی و شرقی و با تمرکز بر روی شهرها و روستاهای اطراف دریاچه ارومیه اجرایی شده است و و تلاش می کند با همکاری نزدیک با جوامع محلی، کشاورزان و دستگاه های دولتی ملی و محلی و بر اساس "رویکرد زیست بومی" اقدام نماید.
در ادامه یک فرایند هفت ساله برای معرفی این رویکرد جدید مدیریتی در احیای دریاچه ارومیه و بدنبال کمک های سخاوتمندانه ی دولت ژاپن در سال های اخیر و همچنین استفاده از منابع مالی دولت در سطوح ملی و استانی این طرح در 90 روستا با موفقیت اجرا شده است و تنها توانسته است که 10 درصد زمین های کشاورزی حاشیه دریاچه ارومیه پوشش دهد. با این حال، در مناطقی که طرح کشاورزی پایدار در حال اجراست، یک سوم در مصرف آب صرفه جویی می شود، آبی که در گذشته و با روش های غلط هدر میرفت. حالا این آب فرصت بازگشت به دریاچه ارومیه را دارد.
تلاش های برنامه توسعه ملل متحد و سازمان حفاظت محیط زیست برای حفاظت از تالاب های ایران از جمله دریاچه ارومیه از حدود 12 سال پیش آغاز شده است و با حمایت مالی دولت ژاپن در سه فاز متوالی سرعت و قدرت بیشتری گرفت و در این مرحله با فراهم کردن فضای مناسب برای مشارکت و همکاری کشاروزان، تعاونی ها و دستگاه های ذیربط دولتی روش های جدید کشاورزی پایدار مدل جدیدی از مشارکت ذینفعان در راستای احیا دریاچه ارومیه تمرین و معرفی گردید. در این طرح همچنین روش های معیشت جایگزین برای زنان با استفاده از اعتبارات خرد و حفاظت از تنوع زیستی بعنوان بخش های تکمیلی مورد توجه قرار گرفته است.
در حال حاضر این پروژه در حاشیه دریاچه ارومیه و در مناطقی که بیشترین آسیب را دیده اند، فعالیت می کند. برنامه بلند مدت این است که سطح پوشش 10 درصد را بیشتر کنیم و پروژه به سایر مناطق حوضه آبریز گسترش یابد. تلاش های این پروژه در سطوح مختلف بویژه در سطوح ملی و بین المللی مورد توجه بسیاری قرار گرفته است زمانی که ارومیه را به مقصد تهران ترک می کردم سه درس آموخته مهم را در ذهنم مرور می کردم.
اول، ما با مشکلات زیست محیطی بزرگی در ایران روبرو هستیم. اما می توانیم چیزی را که خراب کرده ایم، درست کنیم. و دریاچه ارومیه می تواند مثال واضحی برای این موضوع باشد.
دوم، عموم مردم باید در مورد مسایل زیست محیطی آگاه شده و در مورد آنها صحبت کنند. سازمان ملل متحد در سال 2016 طوماری حاوی 1.7 میلیون امضا را دریافت کرد که مردم طی آن خواستار توجه ویژه به دریاچه ارومیه شده بودند. فشار زیادی روی دوش ما بود. از این گونه حرکت های اجتماعی باید استقبال و و بر اساس آنها تلاش کنیم.
سوم و در آخر مشکلات زیست محیطی به تنهایی حل نخواهند شد. در مورد دریاچه ارومیه دستگاه های دولتی و نهادهای عمومی راهبری فرایند را بعهده گرفتند، اقدامات با کمک جوامع محلی و بومی متاثر از موضوع اجرایی شد و در برخی موارد کمک های جامعه بین الملل (مانند حمایت های فنی دفتر توسعه ملل متحد و کمک های مالی دولت ژاپن) به حل این مشکل کمک بسیاری کرد. اتفاقی که در دریاچه ارومیه در حال وقوع است مثالی برای الهام گرفتن همه ماست. هم در داخل ایران و هم در خارج.
انتهای پیام
کپی شد