چند روزی همقدم با شهید هاشمی -1
با سردار هور از محله عامری اهواز تا سال ها گمنامی در هور
جنگ وارد سومین سال خود شده بود که علی (شهید هاشمی) به عنوان فرمانده سرّی ترین قرارگاه جنگ که نامش نصرت بود انتخاب شد.…
جنگ وارد سومین سال خود شده بود که علی (شهید هاشمی) به عنوان فرمانده سرّی ترین قرارگاه جنگ که نامش نصرت بود انتخاب شد.…
در بخشی از وصیتنامه شهید آمده است: وظیفه شرعی مردم که اطاعت از ولی فقیه خود امام خمینی نمایند و تمام سخنان گهربار…
شجاعانه میان معرکه دشمن ایستاده بود که گلوله ای او را نقش بر زمین کرد و...
بچه ها به احترام اینکه او نماینده مجلس است کوتاه آمده و در مقابل گستاخی اش چیزی نگفتند اما شماره ماشینش را یادداشت…
بچه ها از تشنگی روی زمین افتاده بودند و ابوالفضل با قمقمه قطره قطره آب به دهانشان می چکاند و با روضه امام حسین(ع) اشک…
ابوالفضل و شش تن دیگر در حالی که اشک از چشمانشان می آمد، زیر جنازه شیخ احمد کافی را گرفته و به حرکت خود ادامه می دادند.
خودش می دانست که با تصادف از دنیا نمی رود و آرزویش این بود که نه مجروح بلکه شهید شود و تیر به پیشانی اش بخورد که خورد…
به خانواده و دوستان گفته بود که در جبهه آشپزی می کند، دروغ هم نگفته بود، برای صدام آشی می پخت که یک وجب روغن رویش داشت.