شنبه شب در تنها برنامه ورزشی شبکه محلی یکی از ورزش دوست‌ترین استان‌های کشور، شاهد جنگ و دعوای یکی از سه نماینده کلانشهر رشت با مدیرکل ورزش استان بودیم تا شیرفهم شویم که نباید فوتبال‌مان سیاسی باشد و البته دریافتیم که سیاسیون شهرمان هم سیاسی نیستند! نماینده گمنام شهرم درست در زمانی که تنها نماینده فوتبال شمال ایران در بالاترین سطح فوتبال ایران نیازمند یاری هست، بر مانیتور تلویزیون ظاهر می‌شود و رییس ورزش استان را تنها به دلیل واگذاری سپیدرود به فردی که از نظر او مشکوک به سیاسی بودن است، مورد الطاف کریمانه قرار می‌دهد!
استدلال ایشان این است که نباید سپیدرود سیاسی شود و چون مالک فعلی سپیدرود یک دوره در انتخابات شورای شهر تهران نامزد شده بود، واگذاری این باشگاه قدیمی به چنین فردی ته خیانت به مردم است و البته هرگز پاسخ روشنی به این استدلال مجری نمی‌دهد که شورا یک نهاد اجتماعی است و نه سیاسی! و اتفاقا حرف ما با آقای حسنی نماینده کلانشهر رشت که در سه سال حضور ایشان سه بار هم نامش را از تریبون‌های مجلس نشنیدیم همین جاست؛ که اصلا مگر فوتبال ما غیرسیاسی است که شما احتمالا بر مبنای برخی تضادهای درون حزبی با سیاسی شدن سپیدرود به مخالفت پرداخته‌اید؟
البته از شما که سه سال پیش در فاصله 48 ساعت تا آغاز انتخابات سرآسیمه به ورزشگاه پیر شهرمان آمدید تا سه چهار دقیقه از مسابقه داماشی را ببینید که نه نام حریفش را می‌دانستید و نه نام یکی از بازیکنان و مربیان میزبان را، انتظاری نداریم اما کافی است یک مروری به این اسامی بیندازید و بگویید کدام یک از تیم های پرسپولیس، استقلال، سپاهان، فولاد، پارس جنوبی، ذوب آهن، تراکتورسازی، پیکان، سپاهان، نفت آبادان و تهران و … به صورت غیر دولتی و غیر سیاسی در حال اداره شدن است و بعد برای سپیدرود وا مصیبتا سر دهید!؟
چه اشکالی دارد سپیدرود هم سیاسی شود اما درست اداره شود؟ چه اشکالی دارد که سپیدرود هم سیاسی شود اما بی پول نشود؟ چه اشکالی دارد سپیدرود هم سیاسی شود اما دیگر به فراموشخانه لیگ دو بازنگردد؟ چه اشکالی دارد سپیدرود هم سیاسی شود اما هوادارانش هر شب کابوس انحلال نبینند؟ چه اشکالی دارد سپیدرود هم سیاسی شود تا چند صباحی نه غم نان داشته باشد و نه غم بی کسی و بی پناهی؟
پرسش بعدی این است که اصلا حضور یک سیاسی در سپیدرود قرار است چه کمکی به او بکند؟ اگر شما سیاسیون می‌پندارید که جامعه فوتبال به صرف حضور در راس هرم یک فرد، فردا روز به او رای می‌دهند تا به مجلس و شورا برود، فقط کافی است که یادآوری کنیم تا فتح الله‌زاده در اوج محبوبیتش در استقلال راهی به شورا نیافت و همین امسال بسیاری از قهرمانان المپیک و جهان ناکام این عرصه شدند و مردم ما اگر در گذشته مرتکب این اتفاق شدند، امروز به خوبی دریافته‌اند که صرف حضور یک چهره محبوب نمی‌تواند گرهی از مشکلات شان را باز نماید.
اگر تن زاده (مالک جدید سپیدرود) موفق شد تا سپیدرود را خودکفا نماید، بدهی‌هایشان را تقلیل بخشد و برندش را معتبرتر نماید و جایگاه ورزشی را در سطح نخست فوتبال تثبیت نماید و برنامه‌ها و اهدافش در سپیدرود از روز و ماه و سال عبور کند و پیاده شود و به ثمر برسد و در یک کلام پس از سال‌ها آبی خوش بر گلوی فوج فوج هوادار سپیدرود فرو رود، خود مردم او را به تخت عاج خواهند برد و در آن هنگامه نه شما و نه هیچ مقامی نخواهد توانست در برابر خواست مردم ایستادگی کند.
اما اگر بیاید و چند صباحی بماند و برود و یادگاری از خود بر جای نگذارد، حضورش در سپیدرود نه تنها کمکی به حالش نخواهد کرد که به مانند بسیاری از سیاسیون مردودی عرصه فوتبال به جایگاه سابقش هم نخواهد توانست بازگردد. همانگونه که همچنان صفایی فراهانی سیاست پیشه و بدون کارنامه ورزشی از نظر فوتبالی‌ها موفق ترین مدیر ورزش بوده و بسیاری نیز سمبل مثال‌های ناکارآمدی مدیریت در جامعه ورزش باقی ماندند در اذهان فوتبالی‌ها.
شما در حرف‌های تان فرمودید نماینده مجلس طبق قانون مختار است تا در تمام مسایل کشور ورود کند و چه سخن زیبایی! اما همانگونه که در این مدت فراموش کردید به مساله بی اهمیت سپیدرود ورود کنید این چند صباح باقی مانده را نیز با همان فرمان پیش بروید تا کلاه‌مان به هم نرود.
البته اگر همچنان مشتاق بودید پس از پایان دوران نمایندگی‌تان بیایید تا برای‌تان از مساله سرباز شدن ثمره‌های سپیدرود و حضور در تیم‌های نظامی (شما بخوانید دولتی) بگوییم. از رانت استفاده از معافیت مالیاتی علی رغم لغو آن بند در بودجه از سوی تیم‌های کارخانه‌های بزرگ (وابسته به دولت) بگوییم. از مداخله سیاسیون و نماینده‌های شهرهای دیگر برای گرفتن سهیمه و انتقال تیم‌ها بگوییم. از تخصیص اعتبارهای بی حساب و کتاب برای پرسپولیس و استقلال از سوی دولتمردان بگوییم. از گرفتن اعتبارات کلان برای ساخت ورزشگاه‌های فوتبال در شهرهای بدون تیم بگوییم.
از بی کسی و بی پناهی تنها نماینده فوتبال شمال که مثنوی هفتاد من کاغذ است بگوییم و بعد ببینید همچنان دغدغه‌تان حضور یک فرد مشکوک به سیاسی بودن در راس سپیدرود هست یا خیر؟ البته ظاهرا مشاوران‌تان خیلی زود شما را متوجه اشتباه فاحش محاسبی‌تان نمودند و در کمتر از 24 ساعت در مصاحبه‌ای خواستار حمایت از مالک جدید و سپیدرود و فوتبال شدید و قصد مرمت نمودید تا بیشتر به مظلومیت شهرمان و سپیدرودمان و فوتبال مان پی ببریم و آرزو کنیم حال که فوتبال و فوتبالی‌های شهرمان سیاسی نیستند کاش حداقل سیاسیون شهرمان سیاس بودند!
2007
انتهای پیام استدلال ایشان این است که نباید سپیدرود سیاسی شود و چون مالک فعلی سپیدرود یک دوره در انتخابات شورای شهر تهران نامزد شده بود، واگذاری این باشگاه قدیمی به چنین فردی ته خیانت به مردم است و البته هرگز پاسخ روشنی به این استدلال مجری نمی‌دهد که شورا یک نهاد اجتماعی است و نه سیاسی! و اتفاقا حرف ما با آقای حسنی نماینده کلانشهر رشت که در سه سال حضور ایشان سه بار هم نامش را از تریبون‌های مجلس نشنیدیم همین جاست؛ که اصلا مگر فوتبال ما غیرسیاسی است که شما احتمالا بر مبنای برخی تضادهای درون حزبی با سیاسی شدن سپیدرود به مخالفت پرداخته‌اید؟
البته از شما که سه سال پیش در فاصله 48 ساعت تا آغاز انتخابات سرآسیمه به ورزشگاه پیر شهرمان آمدید تا سه چهار دقیقه از مسابقه داماشی را ببینید که نه نام حریفش را می‌دانستید و نه نام یکی از بازیکنان و مربیان میزبان را، انتظاری نداریم اما کافی است یک مروری به این اسامی بیندازید و بگویید کدام یک از تیم های پرسپولیس، استقلال، سپاهان، فولاد، پارس جنوبی، ذوب آهن، تراکتورسازی، پیکان، سپاهان، نفت آبادان و تهران و … به صورت غیر دولتی و غیر سیاسی در حال اداره شدن است و بعد برای سپیدرود وا مصیبتا سر دهید!؟
چه اشکالی دارد سپیدرود هم سیاسی شود اما درست اداره شود؟ چه اشکالی دارد که سپیدرود هم سیاسی شود اما بی پول نشود؟ چه اشکالی دارد سپیدرود هم سیاسی شود اما دیگر به فراموشخانه لیگ دو بازنگردد؟ چه اشکالی دارد سپیدرود هم سیاسی شود اما هوادارانش هر شب کابوس انحلال نبینند؟ چه اشکالی دارد سپیدرود هم سیاسی شود تا چند صباحی نه غم نان داشته باشد و نه غم بی کسی و بی پناهی؟
پرسش بعدی این است که اصلا حضور یک سیاسی در سپیدرود قرار است چه کمکی به او بکند؟ اگر شما سیاسیون می‌پندارید که جامعه فوتبال به صرف حضور در راس هرم یک فرد، فردا روز به او رای می‌دهند تا به مجلس و شورا برود، فقط کافی است که یادآوری کنیم تا فتح الله‌زاده در اوج محبوبیتش در استقلال راهی به شورا نیافت و همین امسال بسیاری از قهرمانان المپیک و جهان ناکام این عرصه شدند و مردم ما اگر در گذشته مرتکب این اتفاق شدند، امروز به خوبی دریافته‌اند که صرف حضور یک چهره محبوب نمی‌تواند گرهی از مشکلات شان را باز نماید.
اگر تن زاده (مالک جدید سپیدرود) موفق شد تا سپیدرود را خودکفا نماید، بدهی‌هایشان را تقلیل بخشد و برندش را معتبرتر نماید و جایگاه ورزشی را در سطح نخست فوتبال تثبیت نماید و برنامه‌ها و اهدافش در سپیدرود از روز و ماه و سال عبور کند و پیاده شود و به ثمر برسد و در یک کلام پس از سال‌ها آبی خوش بر گلوی فوج فوج هوادار سپیدرود فرو رود، خود مردم او را به تخت عاج خواهند برد و در آن هنگامه نه شما و نه هیچ مقامی نخواهد توانست در برابر خواست مردم ایستادگی کند.
اما اگر بیاید و چند صباحی بماند و برود و یادگاری از خود بر جای نگذارد، حضورش در سپیدرود نه تنها کمکی به حالش نخواهد کرد که به مانند بسیاری از سیاسیون مردودی عرصه فوتبال به جایگاه سابقش هم نخواهد توانست بازگردد. همانگونه که همچنان صفایی فراهانی سیاست پیشه و بدون کارنامه ورزشی از نظر فوتبالی‌ها موفق ترین مدیر ورزش بوده و بسیاری نیز سمبل مثال‌های ناکارآمدی مدیریت در جامعه ورزش باقی ماندند در اذهان فوتبالی‌ها.
شما در حرف‌های تان فرمودید نماینده مجلس طبق قانون مختار است تا در تمام مسایل کشور ورود کند و چه سخن زیبایی! اما همانگونه که در این مدت فراموش کردید به مساله بی اهمیت سپیدرود ورود کنید این چند صباح باقی مانده را نیز با همان فرمان پیش بروید تا کلاه‌مان به هم نرود.
البته اگر همچنان مشتاق بودید پس از پایان دوران نمایندگی‌تان بیایید تا برای‌تان از مساله سرباز شدن ثمره‌های سپیدرود و حضور در تیم‌های نظامی (شما بخوانید دولتی) بگوییم. از رانت استفاده از معافیت مالیاتی علی رغم لغو آن بند در بودجه از سوی تیم‌های کارخانه‌های بزرگ (وابسته به دولت) بگوییم. از مداخله سیاسیون و نماینده‌های شهرهای دیگر برای گرفتن سهیمه و انتقال تیم‌ها بگوییم. از تخصیص اعتبارهای بی حساب و کتاب برای پرسپولیس و استقلال از سوی دولتمردان بگوییم. از گرفتن اعتبارات کلان برای ساخت ورزشگاه‌های فوتبال در شهرهای بدون تیم بگوییم.
از بی کسی و بی پناهی تنها نماینده فوتبال شمال که مثنوی هفتاد من کاغذ است بگوییم و بعد ببینید همچنان دغدغه‌تان حضور یک فرد مشکوک به سیاسی بودن در راس سپیدرود هست یا خیر؟ البته ظاهرا مشاوران‌تان خیلی زود شما را متوجه اشتباه فاحش محاسبی‌تان نمودند و در کمتر از 24 ساعت در مصاحبه‌ای خواستار حمایت از مالک جدید و سپیدرود و فوتبال شدید و قصد مرمت نمودید تا بیشتر به مظلومیت شهرمان و سپیدرودمان و فوتبال مان پی ببریم و آرزو کنیم حال که فوتبال و فوتبالی‌های شهرمان سیاسی نیستند کاش حداقل سیاسیون شهرمان سیاس بودند!
2007
کپی شد
