مطبوعات مظهر تمدن یک ملت و نشانه رشد و بیداری آن است. درباره هر ملتی از روی مطبوعاتی (روزنامه ها و نشریاتی) که دارد می توان قضاوت کرد. برکسی پوشیده نیست که مطبوعات از قدیم تا به امروز در زندگی اجتماعی و سیاسی یک کشور، استان و شهر نقش مهمی را ایفا می کند و مطبوعات در حکم چشم و گوش مردم بوده و بیانگر مشکلات و معضلاتشان است تا جایی که مونتسکیو حقوقدان و متفکر مشهور فرانسوی، مطبوعات را به جهت نقشی که در نظارت امور عمومی ایفا می کنند، به عنوان قدرت و نیرویی در حکومت تلقی می کند و آن را جزء آزادی های سیاسی می شمرد.
لیبراسیم (آزادی گرایی) نیز مطبوعات را بر پایه و اساس رژیم دموکراسی تلقی می کند؛ پس چه بر سر این مطبوعات خصوصا در استان فرهیخته و فرهنگ دوست گیلان آمده که از گردونه توجه مسئولان به دور مانده و دچار فقر اقتصادی شده و متاسفانه مدیران نشریات و رسانه های مکتوب آن دلسرد و ناامید و حتی زمزمه تعطیلی آنها به گوش می رسد.
در اصل 24 قانون اساسی آمده است: نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند. تفضیل آن را قانون معین می کند. با استناد به این اصل باید گفت که کدام روزنامه و نشریه استانی مخل مبانی اسلام و یا قانون را زیر پا گذاشته اند که این چنین مورد بی مهری مدیران دولت قرار می گیرند.
مطبوعات بجز انتقاد (با توجه به نظارت هایی که دولت بر آن اعمال می کند ) که از تعدی و تجاوز در جامعه جلوگیری می کند، قلمی نخواهد زد. اصل آزادی مطبوعات تنها به معنای عدم دخالت دولت و عدم محدودیت جراید و نبودن سانسور و تامین مصونیت خبرنگاران نیست بلکه مساله اساسی ارتباط بسیار نزدیک آن با آزادی و استقلال اقتصادی است .
این آزادی حاصل نمی شود مگر با اتحاد جراید با هم یا تقویت بنیه اقتصادی از طریق درج آگهی و ... اما بدون کمک و یاری دولت این آزادی حاصل نخواهد شد و موضوع مهمتر دریافت تسهیلات مالی از دولت است اما متاسفانه در استانها خصوصا گیلان نشریات از دریافت تسهیلات کم بهره اند و مشکلات اقتصادی گریبانگیر مدیران جراید شده و بار سنگین هزینه های چاپ و نشر و... کمرشکن است.
مسئولان فرهنگی دولت باید بدانند که زنگ خطر مطبوعات گیلان به صدا در آمده است؛ مطبوعاتی که با توجه به پیشینه فرهنگی و ادبی خود در چاپ روزنامه با ادامه این روند به ورطه خاموشی کشانده می شوند! آیا فناوری و تکنولوژی قرار است جای کاغذ را گرفته و مردم را از مطالعه روزنامه غافل کند.
همانطور که می دانید فضاهای مجازی یا بقول امروزی ها فضای سایبری بدون رعایت خط قرمزها در حال قدرت نمایی هستند و بقول خودشان اخبارها را زودتر از همه انتشار می دهند اما به چه قیمتی؟!
امیدواریم مسئولین استانی چاره ای برای فقر اقتصادی نشریات و روزنامه های گیلان بیاندیشند چون وای به روزی که قلم ها شکسته و زبان ها بسته شود؟
2007
لیبراسیم (آزادی گرایی) نیز مطبوعات را بر پایه و اساس رژیم دموکراسی تلقی می کند؛ پس چه بر سر این مطبوعات خصوصا در استان فرهیخته و فرهنگ دوست گیلان آمده که از گردونه توجه مسئولان به دور مانده و دچار فقر اقتصادی شده و متاسفانه مدیران نشریات و رسانه های مکتوب آن دلسرد و ناامید و حتی زمزمه تعطیلی آنها به گوش می رسد.
در اصل 24 قانون اساسی آمده است: نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند. تفضیل آن را قانون معین می کند. با استناد به این اصل باید گفت که کدام روزنامه و نشریه استانی مخل مبانی اسلام و یا قانون را زیر پا گذاشته اند که این چنین مورد بی مهری مدیران دولت قرار می گیرند.
مطبوعات بجز انتقاد (با توجه به نظارت هایی که دولت بر آن اعمال می کند ) که از تعدی و تجاوز در جامعه جلوگیری می کند، قلمی نخواهد زد. اصل آزادی مطبوعات تنها به معنای عدم دخالت دولت و عدم محدودیت جراید و نبودن سانسور و تامین مصونیت خبرنگاران نیست بلکه مساله اساسی ارتباط بسیار نزدیک آن با آزادی و استقلال اقتصادی است .
این آزادی حاصل نمی شود مگر با اتحاد جراید با هم یا تقویت بنیه اقتصادی از طریق درج آگهی و ... اما بدون کمک و یاری دولت این آزادی حاصل نخواهد شد و موضوع مهمتر دریافت تسهیلات مالی از دولت است اما متاسفانه در استانها خصوصا گیلان نشریات از دریافت تسهیلات کم بهره اند و مشکلات اقتصادی گریبانگیر مدیران جراید شده و بار سنگین هزینه های چاپ و نشر و... کمرشکن است.
مسئولان فرهنگی دولت باید بدانند که زنگ خطر مطبوعات گیلان به صدا در آمده است؛ مطبوعاتی که با توجه به پیشینه فرهنگی و ادبی خود در چاپ روزنامه با ادامه این روند به ورطه خاموشی کشانده می شوند! آیا فناوری و تکنولوژی قرار است جای کاغذ را گرفته و مردم را از مطالعه روزنامه غافل کند.
همانطور که می دانید فضاهای مجازی یا بقول امروزی ها فضای سایبری بدون رعایت خط قرمزها در حال قدرت نمایی هستند و بقول خودشان اخبارها را زودتر از همه انتشار می دهند اما به چه قیمتی؟!
امیدواریم مسئولین استانی چاره ای برای فقر اقتصادی نشریات و روزنامه های گیلان بیاندیشند چون وای به روزی که قلم ها شکسته و زبان ها بسته شود؟
2007
کپی شد