"یحیای زاینده رود" اثر کیهان خانجانی در آخرین روزهای آبان تندیس بهترین مجموعه داستان سال ۹۷ را در «جایزه داستان مازندران» از آن خود کرد. 

کتاب مجموعه ای از هفت داستان کوتاه است که مرگ عنصر اصلی و ثابت آنها است .در میان مباحث متداول در ادبیات ، مرگ به عنوان یک مضمون ، نماد یا وسیله نقشه در آثار بسیاری از نویسندگان و شاعران جهان وجود دارد . در هم تنیدگی با ریشه های ادبیات ، آگاهی بشر از مرگ و میر قرن ها انگیزه تأمل در دلایل ، معانی و ماهیت وجود را فراهم کرده است.

زن در اغلب این آثار نقشی محوری و فعال دارد.   روضه الشهدا، پونه، روشنای یلدا شبان، قصه به سر نمی رسد، پلنگ مهتابی تاریک، به استناد پاسگاه، یحیای زاینده رود .

کیهان خانجانی متولد دوم خرداد ۱۳۵۲ شهر رشت است.اولین داستانش به نام رخش سال۱۳۷۱ در نشریات به چاپ رسید. نیمهٔ دههٔ ۷۰ در دانشگاه کارگاه داستان راه انداخت و هنوز در گیلان و استان‌های مختلف به این کار مشغول است.
نخستین کتاب خود را سال ۱۳۸۳ در قالب یک مجموعه داستان با عنوان سپید رود زیر سی و سه پل منتشر کرد. این مجموعه به چاپ پنجم رسید. مجموعه داستان سپیدرود زیر سی و سی پل تقدیر شدهٔ جایزهٔ مهرگان ادب و نامزد جایزه گلشیری بود.

رمان بند محکومین خانجانی نیز سال گذشته جایزه نخست احمد محمود را از آن خود کرد.

کیهان خانجانی درگفت و گو با ایرنا در  مورد این کتاب بیان کرد : یحیای زاینده رود حدود ۱۴ سال،  بعد از چند بار مجوز نگرفتن سرانجام منتشر شد.

این نویسنده خلاق و مدرس داستان نویسی  اظهار داشت: ماجراهای مکتوم تاریخی، حتی بعد از دهه ها، خلاصه آزاد می شود .

خالق رمان “بند محکومین” در پاسخ به این که چرا محوریت داستانهای این کتاب مرگ است گفت: کسی از مرگ می نویسد که به قداست زندگی پی برده ، در همین کشور خیلی مشکلات است، در خاورمیانه به مراتب بیشتر از ایران اما هنوز جای زندگی کردن است، به قول کیارستمی تا وقتی گیلاسی هست دلیلی ندارد خودکشی کنیم. باید وضعیت را تغییر دهیم.

خانجانی خاطرنشان کرد: درست گفته اند که زندگی ارزشی ندارد ولی هیچ چیز هم ارزش زندگی را ندارد. انسان عمرش از بسیاری حیوانات جهان کوتاهتر است،  برای همین، امر زندگی جای تقدیس دارد. ما چرا از جنگ می نویسیم؟ برای این که دیگر جنگ نشود، چرا از کشتار می نویسیم؟ برای این که دیگر کشتار نشود.

این مدرس داستان نویسی خاطرنشان کرد: بدترین نوع نوشتن این است که شما بخواهید زنجموره و آه و ناله و سوگواری راه بیاندازید. یعنی به قول فروید امر ماتم را در زندگی شخصی تبدیل به ماخولیا بکنید. 

آفرینشگر "سپیدرود زیر سی و سه پل" متذکر شد: تبدیل امر ماتم به ماخولیا باید در هنر صورت بگیرد نه در زندگی. باید جلوی سوگسرود و بازتولید مدام سوگواری صفویه را گرفت. ما فقط می نویسیم که دیگر چنین مرگ­هایی رخ ندهد.

مجموعه داستان یحیای زاینده رود سال ۱۳۹۷ توسط نشر پیدایش منتشر شده است .

پدر که دختر و قالیچه را بغل کرده بود، همان طور ایستاد، بی هیچ تکانی. و باز پدر ایستاد همان طور، بی هیچ تکانی. و باز پدر بی هیچ تکانی، همان طور ایستاد. بعد انگار کمرش شکست و خنیده نشست بر لبه قبر و قالیچه و دختر را بر دو زانو گرفت . بعد آهسته کمر خماندف تا شد و جنازه را در قبر گذاشت.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.