آغاز همیشه زیبا و الهی است مثل آغاز سال نو، آغاز یک زندگی، آغاز یک قصه و قصه شهری که بارانش نقره ای و حاشیه های آن طلایی است.
اگرچه شاخه های نازک رویکردهای مدیریت شهری تحمل انتقادها را ندارد اما گفتنی ها را باید گفت و به عنوان یک شهروند چیزی که بیشتر از هر موضوع دیگری ذهنم را مشغول می کند، انتخاب یک شهردار تمام عیار بوده و هست تا شهر باران را چند رتبه در کشور ارتقا دهد اما تعجب نکردم زمانی که شنیدم اعضای شورای شهر رشت استثنایی ترین گام را در مسیر خدمت به شهروندان برداشتند و با آرای مطلق برای انتخاب شهرداری به نام مارکوپلویی ایرانی گل کاشتند!
البته در این یادداشت قصد تجزیه و تحلیل رفتارهای قراردادی را ندارم و در این روزهای پایانی سال، قصد زیر سوال بردن رفتارها، اقدامات و تصمیمات را ندارم لیکن تصویر واقعی از رویکردها نشانگر این است که کمی عجله و شتاب به دلیل هشدارهای حاشیه ای در این انتخاب صورت گرفته و مهمتر اینکه شوا برای پابرجایی نفسی راحت کشید که این حرکت در نوع خود جالب بود، چون بنا به قولی بزرگترین اشتباه این است که از تکرار اشتباه بترسیم!
حالا خدا کند این ایرانگرد با تجربه در دهمین ایستگاه مدیریت خود دوام بیاورد و برکاستی ها فائق آید!
پر واضح است که این روش بر پایه خلاقیت و نوآوری استوار می باشد و خداکند منافع شهر و شهروندی در اولویت نخست ایشان قرار داشته باشد اما نکته ای که در این انتخاب مطرح است، اینکه مهندس علیقلی زاده که سابقه مدیریت در هشت شهر کشور را دارد و به استان های زیادی سفر کرده و با جغرافیای شهرهای گلستان، همدان، خرم آباد، مینودست، نور ، جویبار مازندران و شهرک کلاله آشنایی دارد، همیچگاه در زادگاهش گنبدکاووس به عنوان شهردار انتخاب نشده و در زمان معرفی خود به شورای شهر رشت حتی از کارهای ماندگار در زمان اندک ماندگاری که شهردار شهرهای مختلف بوده، چیزی نگفته و جالب اینکه شهردار جدید رشت در مقام یک ایرانگر نزدیک به سه فصل از سال مدیرعامل شرکت عمران و نوسازی ری بود و طرح توسعه حرم عبدالعظیم را نیز بر عهده داشته است.
نکته آخر اینکه با توجه به عزل و نصب ها و رفت و آمدهای بیشمار شهرداران در شهر باران آیا فرصت فعالیت برای شهردار جدید فراهم است یا او نیز مانند مسعود نصرتی که در حال حاضر در دفتر هماهنگی شهری وزارت کشور، مشغول شده، عطای این موقعیت و مدیریت را به لقای آن می بخشد؟!
7296/2007/
اگرچه شاخه های نازک رویکردهای مدیریت شهری تحمل انتقادها را ندارد اما گفتنی ها را باید گفت و به عنوان یک شهروند چیزی که بیشتر از هر موضوع دیگری ذهنم را مشغول می کند، انتخاب یک شهردار تمام عیار بوده و هست تا شهر باران را چند رتبه در کشور ارتقا دهد اما تعجب نکردم زمانی که شنیدم اعضای شورای شهر رشت استثنایی ترین گام را در مسیر خدمت به شهروندان برداشتند و با آرای مطلق برای انتخاب شهرداری به نام مارکوپلویی ایرانی گل کاشتند!
البته در این یادداشت قصد تجزیه و تحلیل رفتارهای قراردادی را ندارم و در این روزهای پایانی سال، قصد زیر سوال بردن رفتارها، اقدامات و تصمیمات را ندارم لیکن تصویر واقعی از رویکردها نشانگر این است که کمی عجله و شتاب به دلیل هشدارهای حاشیه ای در این انتخاب صورت گرفته و مهمتر اینکه شوا برای پابرجایی نفسی راحت کشید که این حرکت در نوع خود جالب بود، چون بنا به قولی بزرگترین اشتباه این است که از تکرار اشتباه بترسیم!
حالا خدا کند این ایرانگرد با تجربه در دهمین ایستگاه مدیریت خود دوام بیاورد و برکاستی ها فائق آید!
پر واضح است که این روش بر پایه خلاقیت و نوآوری استوار می باشد و خداکند منافع شهر و شهروندی در اولویت نخست ایشان قرار داشته باشد اما نکته ای که در این انتخاب مطرح است، اینکه مهندس علیقلی زاده که سابقه مدیریت در هشت شهر کشور را دارد و به استان های زیادی سفر کرده و با جغرافیای شهرهای گلستان، همدان، خرم آباد، مینودست، نور ، جویبار مازندران و شهرک کلاله آشنایی دارد، همیچگاه در زادگاهش گنبدکاووس به عنوان شهردار انتخاب نشده و در زمان معرفی خود به شورای شهر رشت حتی از کارهای ماندگار در زمان اندک ماندگاری که شهردار شهرهای مختلف بوده، چیزی نگفته و جالب اینکه شهردار جدید رشت در مقام یک ایرانگر نزدیک به سه فصل از سال مدیرعامل شرکت عمران و نوسازی ری بود و طرح توسعه حرم عبدالعظیم را نیز بر عهده داشته است.
نکته آخر اینکه با توجه به عزل و نصب ها و رفت و آمدهای بیشمار شهرداران در شهر باران آیا فرصت فعالیت برای شهردار جدید فراهم است یا او نیز مانند مسعود نصرتی که در حال حاضر در دفتر هماهنگی شهری وزارت کشور، مشغول شده، عطای این موقعیت و مدیریت را به لقای آن می بخشد؟!
7296/2007/
کپی شد